تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7155 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      5899 بازدید
  • گفتگوی «هنرمند» با مسعود نادر مجموعه‌دار آثار هنری
    به همکاری با هنرمندان جوان ایرانی افتخار می‌کنم

    7500

    چهارشنبه 26 اکتبر 2016 - 13:38

    3419 بازدید

    شماره 583

    نگین احتشامیان| مسعود نادر نزدیک به ۳۰ سال است در زمینه مجموعه‌داری و نمایشگاه‌گردانی آثار تجسمی در آمریکا فعالیت دارد. معرفی هنر معاصر ایران بخشی از فعالیت‌های عمده مسعود نادر است و ارتباطش با موزه‌ها و مراکز معتبر هنری جهان موجب شده تا در این سال‌ها آثار تعدادی از هنرمندان ایرانی نیز به این موزه‌ها راه پیدا کند. او که در آمریکا ساکن است، رفت‌وآمدهای متناوبی هم به ایران دارد و از نزدیک آثار هنرمندان ایرانی را رصد و دنبال می‌کند. آنچه در این گفتگو می‌خوانید روایت مسعود نادر است ازآنچه در مسیر این فعالیت‌ها پی می‌گیرد.
    ازموفقیت هایی که اخیراً در معرفی هنر معاصر ایران در آمریکا داشته‌اید برایمان بگویید.

    به دنبال موفقیت نمایشگاه پرتره و هویت در سال ۲۰۱۴ و صرف‌نظر از توفیق در فروش و جنبه‌های مالی – علیرغم هزینه‌های زیاد- بازتاب قابل‌توجهی در رسانه‌ها و مطبوعات آمریکا داشت، یکی از مهم‌ترین بازتاب‌های این رویداد هم انتشار مقاله‌ای در نشریه معروف «هافینگتون‌پست» بود که این نمایش را حتی موفق‌تر از مجموعه‌ای که پیش‌ازاین و با عنوان «مدرن ایران» با ارائه آثار هنرمندان دهه‌های ۴۰ و ۵۰ ایران در موسسه «اشیا سوسایتی» برپا شده بود دانسته و آن را نماینده قابل‌اعتنایی از هنر جوانان هنرمند ایران معرفی کرده بود.مصمم هستیم که هرساله مجموعه‌ای در معرفی هنر معاصر ایران به شکل‌های مختلف در نیویورک داشته باشیم تا به‌این‌ترتیب بازهم بتوانیم توجه به هنرمندان ایرانی را در فضای هنری و رسانه‌های آمریکایی جلب کنیم. از نظر ما مطرح‌شدن نام این هنرمندان در نیویورک که به‌نوعی قطب هنری حال حاضر جهان شمرده می‌شود، بسیار اهمیت دارد و هدف عمده ما این است که دنیا بداند، ایران چه جوانان هنرمند و خلاقی دارد و این روند شناسایی و معرفی هنرمندان ایرانی را ادامه دهیم.

    طی این سال‌ها در داخل کشور هم فعالیت‌های متمرکزی داشته‌اید؟

    همزمان و در مسیر گسترش فعالیت‌هایمان در معرفی هنر معاصر ایران و برای شناسایی هنرمندان بااستعداد ایرانی به این نتیجه رسیدم که ایجاد پایگاهی در داخل کشور هم موردنیاز است؛ اگرچه همین حالا هم وقتی به تهران می‌آیم نمی‌دانم هنرمندهای جوان ایرانی چطور از آمدنم باخبر می‌شوند و از من می‌خواهند آثارشان را ببینم؛ طوری که در مدت حضورم در ایران مرتب در حال سر زدن به آتلیه‌های هنرمندان در سراسر کشور و ارزیابی آثارشان هستم و این برای من باعث خوشحالی است. همیشه علاقه‌مند بوده‌ام یک پایگاه هنری در ایران داشته باشم اما همیشه فکر می‌کردم آیا این پایگاه باید در تهران باشد؟ از دید من گالری‌های متعددی در تهران فعال شده‌اند و هر روز هم بر تعدادشان اضافه می‌شود، اما پایتختمان تا حدی دارد وجهه هنری‌اش را از دست می‌دهد و به فعالیت‌های تجاری صرف بیشتر نزدیک می‌شود. اگرچه از طرفی خوشحالم که مکان‌های هنری دیگری به این شهر اضافه شده اما از جهت دیگر معتقدم پررنگ‌تر شدن وجه تجاری موجب شده عمقی که در هنر جوانان ایرانی می‌بینیم تااندازه‌ای در سایه قرار بگیرد. اضافه بر این‌ها معتقدم تهران از نظر تعدد گالری‌های هنری اشباع شده و به همین دلیل تصمیم گرفتم پایگاه هنری‌ام را خارج از تهران برپا کنم. بر این اساس دی ماه سال گذشته که به ایران آمدم با همکاری یکی از دوستان گالری «نارنج» را در شیراز افتتاح کردیم که البته مقدمات آماده‌سازی آن به یک سال پیش برمی‌گشت. در سفرهایی که طی این سال‌ها به شیراز داشتم متوجه شدم در همین شهر هنرمندهای بااستعداد زیادی داریم که تاکنون شناخته نشده‌اند و از این‌که توانستیم یک گالری حرفه‌ای در شیراز راه‌اندازی خیلی خوشحال شدم. برای من مهم بود که این گالری حرفه‌ای و استاندارد باشد و تصمیم این شد که در سال اول فعالیت، بیشتر آثار هنرمندان شیرازی را نمایش بدهیم که به‌جز کورش قاضی مراد، دیگر هنرمندانی که آثارشان در این فاصله در گالری نارنج به نمایش درآمد همه اهل همین شهر بودند. در همین روزهای پیش رو هم گالری نارنج آثار زهرا قراخانی هنرمند جوان اصفهانی را میزبانی خواهد کرد که در سفری به اصفهان با آثار زیبای او آشنا شدم. البته باید عنوان کنم فعالیت یک گالری حرفه‌ای در شهرستان‌ها زمان می‌برد تا جا بیفتد. به‌ویژه که کارکرد این گالری برای من به‌منزله بخشی از شبکه‌ای است که قصد دارد استعدادهای هنر امروز ایران را در وسعتی بزرگ‌تر معرفی کند. برای مثال باید بگویم که مرضیه فخر که اولین نمایشگاه گالری نارنج به آثار او اختصاص پیدا کرد، هنرمندی بود که پیش از افتتاحیه نمایشگاه او در شیراز تعدادی از آثار او را به مجموعه‌داران نیویورک ارائه کرده بودم. همان‌طور که گفتم جا انداختن فعالیت‌های حرفه‌ای در خارج از پایتخت زمان‌بر است؛ بااین‌حال این امیدواری را دارم که علاوه بر شناساندن فعالیت‌های گالری نارنج در شیراز، بتوانم در تداوم فعالیت‌هایم شعبه‌های دیگر نارنج را در اصفهان، تبریز و دیگر شهرها برپا کنم و به‌این‌ترتیب آثار هنرمندان در گالری‌های استاندارد و حرفه‌ای در شهرهای خودشان معرفی شود.

    در این فعالیت‌ها مشخصاً چه اهدافی را دنبال می‌کنید؟

    اصل مسئله برای من این است که هنرمند جوان ایرانی این امید را داشته باشد که یک گالری در جهت حمایت از آن‌ها گام برمی‌دارد؛ حالا چه از نظر فروش و یا معرفی. چراکه همه هنرمندانی که من با آن‌ها سروکار دارم تنها منبع درآمدشان کار هنری است و من هم سعی دارم به‌اندازه توان و امکاناتم از آن‌ها حمایت کنم. همچنین این امیدواری را دارم که در صورت جا افتادن گالری نارنج دیگران هم تشویق به راه‌اندازی چنین مکان‌هایی برای ارائه آثار هنرمندان شوند و حتی رقابتی در این زمینه در شهرهای ایران ایجاد شود؛ فکر می‌کنم رقابت موجب می‌شود تا فضای هنری در شهرهای ما هم گرم‌تر شود.
    درمجموع، همه این فعالیت‌ها در کنار ارتباطاتی که با موزه‌ها و مجموعه‌داران در آمریکا دارم، در حقیقت شبکه‌ای را به وجود آورده که قصد من استفاده از تمام امکانات آن برای معرفی هنر امروز ایران است. در همین فاصله و با فضایی که برای ورود توریست‌ها به کشور باز شده و به‌خصوص در این چند ماهی که گالری نارنج در ایران فعال شده، دو گروه یکی با نظارت موزه «متروپولیتن» نیویورک و گروهی دیگر از موزه «لکما»، همچنین از موزه «مت» به شیراز آمده‌اند و علاوه بر بازدید از دیدنی‌های این شهر در گالری نارنج حضور پیدا کرده‌اند و آثاری از هنرمندان این شهر را خریداری کرده‌اند. این اقدام انرژی مثبت زیادی به این هنرمندان جوان داده است؛ به‌این‌ترتیب تأسیس گالری نارنج و افزوده شدن آن به این شبکه امکان تازه‌ای را برای ارائه و معرفی آثار هنرمندان ایرانی ایجاد کرده و دسترسی من به مراکز هنری خارج از کشور و ایجاد پایگاه در داخل، در حقیقت حلقه‌های این زنجیره را تکمیل می‌کند. برای نمونه طی این سال‌ها تعداد زیادی از آثار هنرمندان ایرانی را به موزه لکما ارائه کرده‌ام؛ علاوه بر این در پرونده‌ای که موزه‌های غربی تحت عنوان هنر معاصر خاورمیانه دنبال می‌کنند، علاقه‌مند به خریداری آثار هنرمندان ایرانی به‌خصوص جوان‌ترها شده‌اند که به جرات می‌توانم بگویم نزدیک به ۷۰ درصد خریدشان مربوط به آثار ایرانی و ۳۰ درصد باقیمانده از کشورهای دیگر خاورمیانه است. همه این‌ها امروز فضایی ایجاد کرده که می‌توان به معرفی هرچه بیشتر هنرمندان ایرانی در سطح جهانی امیدوار بود و در این مسیر قدم‌های بیشتری برداشت.

    این ارتباطات برای معرفی هنر ایران را ادامه خواهید داد؟

    اخیراً یک گالری در لندن از من یک‌سری آثار خواسته که من فایل‌هایم را برای آن‌ها فرستادم و گویا آن‌ها خیلی علاقه‌مند به این همکاری هستند و من به زودی برای رایزنی‌های لازم به لندن سفر خواهم کرد. همچنین یک سری از آرتیست‌هاکه در شیراز با من همکاری درخواست کرده‌اند که در تهران برای آن‌ها نمایشگاه بگذارم که من در برنامه‌های پنج سال آینده‌ام، برپایی این نمایشگاه‌ها در تهران را جای داده‌ام. از آنجا که در حال حاضر امکانات برگزاری نمایشگاه در تهران را ندارم، با دو گالری دیگر صحبت کرده‌ام و قرار است بروم کارهای آن‌ها را ببینم و یک نوع همکاری مشترک بین گالری نارنج و یکی از آن دو گالری شکل بگیرد. ما کمیسیون‌هایمان را با یکدیگر به اشتراک خواهیم گذاشت تا هنرمندان امکانات بیشتری به دست بیاورند. همه این کارها به زمان‌ احتیاج دارد که امیدوارم من زنده باشم و فعالیت‌هایم را به نتیجه مطلوبی برسانم. من تا زمانی که سلامت هستم، کارم را ادامه خواهم داد ولا غیر این نسل بعدی هستند که باید این کار را به خوبی به سرانجام برسانند.

    تمرکز شما در آینده هم بر روی ارائه آثار هنرمندان ایرانی خواهد بود؟

    پیش می‌آید که هنرمندانی از کشورهای دیگر خاورمیانه تمایلشان به همکاری با من را اعلام می‌کنند. حتی یک آرتیست عراقی که کارش خیلی هم خوب است، برای همکاری به به من زنگ زد اما من نمی‌خواهم فعالیتم را گسترده کنم چون اگر بخواهم کارم را با عراق شروع کنم، باید مصر، لبنان و سایر کشورها را هم پوشش بدهم. من تمرکز کاری‌ام را روی هنرمندان ایرانی گذاشته‌ام و به این تصمیمم خیلی هم افتخار می‌کنم.

    و صحبت پایانی؟

    امیدوارم کسانی که این مصاحبه را می‌خوانند، بدانند که این صحبت‌ها حاصل تجربه بیش از ۳۰ سال من در این عرصه است. ممکن است عده‌ای با من موافق بوده و عده‌ای دیگر موافق نباشند اما به هرحال دید من به این موضوعات حرفه‌ای است و دلسوز ایران هستم و علاقه‌مندم که نام ایران و هنرمندان ایرانی بیش از گذشته بر سر زبان‌ها بیفتد.

     

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان