تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7139 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      5882 بازدید
  • به بهانه روز جهانی آزادی مطبوعات
    آزادی مطبوعات؛ دروغ یا واقعیت؟!

    12650

    دوشنبه 7 می 2018 - 17:26

    6718 بازدید

    شماره 905

    علی نجفی| سوم مه، روز جهانی آزادی مطبوعات است که در سال ۱۹۹۱ میلادی توسط یونسکو و سازمان ملل متحد در شهر ویندهوک پایتخت نامیبیا، تحت عنوان «ارتقای آزادی مطبوعات در دنیا» که جراید آزاد، فراگیر، و مستقل را به عنوان یکی از اجزای ضروری جامعه دموکراتیک تلقی کرده، به تصویب رسیده است. قطعا آزادی مطبوعات رکن اصلی دموکراسی در هر کشوری است و وجود مطبوعات آزاد، یکی از نشانه‏های رشد یک ملت به شمار می‌رود. مطبوعات چاقوی دو لبه‌ای محسوب می‌شود که از یک سو می‌توانند با جعل و تحریف و تخریب و فریب، جامعه‌ای را کرخت و مایوس کند و در شکل گیری دولت‌های مستبد و خودکامه نقش بیافرینند و از سوی دیگر، می‌تواند تلاش‌های انحصارطلبانه برخی حکومت‌ها و دولت‌ها را بی اثر سازند، جامعه مدنی را تقویت و مفاهیم تعاون اجتماعی، تساهل، انتقاد سازنده و آزادی‌های سیاسی را ترویج کند.

    در عصر کنونی که مبادله اطلاعات به دلیل گسترش تکنولوژی از شکل سابقش بیرون آمده و در سریع ترین زمان ممکن می‌توان هر خبری را از هر گوشه‌ای از دنیا به دست آورد طبعا کارکرد رسانه‌های مکتوب نیز تغییر کرده است و مطبوعات برای ادامه حیاتشان مجبور به تغییر رویکرد هستند و بجای خبری بودن باید تحلیلی و تفسیری باشند کاری که بسیار دشوار و طاقت فرسا است و البته در برخی مواقع خطرناک هم است. اگر از دشواری‌ها کار بگذریم شاید خطرساز بودنش برای رسانه و مدیرانش دلیلی بر انجام نشدن این‌کار است. ممیزی‌های فراوان و همچنین خط قرمزهای فردی و اجتماعی بسیاری برای رسانه‌ها وجود دارد و هر لحظه ممکن است مطلب یا گزارشی که منتشر می‌شود، کار را به جاهای باریک برساند. اگر هم مطالب خنثی باشد نتیجه‌اش می‌شود وضعیت کنونی رسانه‌های مکتوب که با دهه‌های درخشان گذشته فاصله فراوانی دارد و به مرگ تدریجی دچار شده است. متاسفانه در سال‌های اخیر علاوه بر ممیزی‌های موجود خبرنگاران و مدیران رسانه نیز خود دچار خود سانسوری شده‌اند. در شرایط کنونی مطلب تولید شده باید از چندین فیلتر بگذرد بعد از خودسانسوری‌های خبرنگار تازه نوبت به دبیر سرویس، سردبیر و مدیر مسئول می‌رسد که مطلب را به اسم ویرایش اخته کنند، تا مبادا به شخص، سازمان یا جناحی بربخورد! به راستی وظیفه اصلی مطبوعات چیست؟ مطبوعات وظیفه روشنگری دارند، جامعه در ناآگاهی به رشد نمی‌رسد و اگر مشارکت سیاسی می‌خواهیم باید شفافیت سیاسی داشته باشیم. قطعا این تعریف را بسیاری از دولتمردان قبول دارند و بعضا هم بکار برده‌اند ولی باید در واقعیت چقدر به این جمله پایبند هستند؟ دکتر حسن روحانی رییس محترم جمهور در افتتاحیه هجدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها با بیان اینکه «بزرگترین عمل ضد انقلابی ایجاد یأس است آن روزنامه و سایتی به معنای واقعی کلمه ضد انقلاب است که شما وقتی آنرا ورق زدید چیزی از شما کم می‌کند صفحه اول را می‌خوانید چیزی کم می‌کند و صفحه‌ بعدی را می‌خوانید امید و اعتماد را از شما می‌گیرد. در مطبوعات و رسانه‌ها انقلابی بودنمان آن است که اولا واقعیات را به خوبی و درستی بیان کنیم اگر یک کار بزرگی را ملت بزرگ ایران انجام داده کار ملت را کوچک نکنیم با پول بیت‌المال و پول حاکمیت علیه افتخار حاکمیت؟‌با پول دولت علیه دولت؟‌دولتی که منتخب مردم است. هیچ اشکالی ندارد که کسی متقاضی روزنامه‌ای بشود با پول شخصی و از اول تا آخرش مخالف دولت باشد اما اگر می‌خواهیم با پول مردم علیه راه مردم اقدام کنید؟ با اجازه چه کسی؟ پول مردم علیه مردم؟! این نمی‌تواند برای یک جامعه‌ای قابل قبول باشد. افتخار ملی ما این بوده که نمایندگان سرفراز ملت توانسته‌اند به خوبی از حقوق حقه خودشان دفاع کنند.»

    همه می‌دانند در ایران اکثر رسانه‌ها از دولت یارانه می‌گیرند و با این سخن رییس جمهور یعنی عملا رسانه باید در راستای اهداف دولت حرکت کنند و کوچکترین نقد هم باعث ناامیدی و دلسردی جامعه می‌شود. پس عملا آزادی مطبوعات در گرو ستایش دولتمردان است؟!

    حساسیت برخی از دولتمردان در برابر کوچک‌ترین انتقادات سبب می‌شود تا هیچ گونه مطلب جدی و انتقادی در رسانه‌ها و روزنامه‌ها درج نشود و از طرفی سانسور و تحدید مطبوعات و نشریات باعث می‌شود آن‌ها قدم به قدم رو به سطحی شدن و روزمرگی بروند. وقتی محتوا و فحوای رسانه‌ها و مطبوعات یک کشور فاقد مطالب و ارزش‌های خبری و تحلیلی لازم باشد عملا کارکرد رسانه‌ها که وظیفه‏ نقد و نظارت، ‏اطلاع‏رسانی صادقانه و شفاف، طرح و تبادل آرا و افکار در جامعه است را از دست می‌دهند.

    شاید حضور برخی باندهای سیاسی و اقتصادی در بدنه اصلی برخی رسانه‌ها یکی از دلایل ضعف در این حوزه باشد، طبعا رسانه مذکور به خاطر گرایش‌های سیاسی مجبور به طرفداری همه جانبه و بدون انتقاد از جناح خود و صداقت نداشت در اطلاع رسانی‌ها می‌شود و از مطبوعه خود به عنوان ابزار تخریب، تحریف واقعیت و بدنام کردن منتقدان و مخالفانشان استفاده می‌کند. شاید نمونه بارز این مورد سخنان دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور امریکا علیه رسانه‌ها باشد که خبرنگاران و رسانه‌هایی را که دست به افشاگری زده‌اند را به دروغگویی و انتشار خبرهای کذب متهم کرده است. سخنان ترامپ واقعیت امریکا را که به اصطلاح همیشه مدعی بوده مهد آزادی می‌باشد را بیشتر نمایان کرده است.

    قطعا از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته نیست و همان بهتر که نباشد. از طرفی هم قابل انکار نیست که نظارت بر مطبوعات، یک وظیفه و یک کار لازم است. اما نظارت نباید باعث سانسور و تهدید و تحدید مطبوعات شود.

    اگر مطبوعات به معنای واقعی کلمه به رسالت خود عمل کنند نتیجه‌اش ارتقای فرهنگ سیاسی، افزایش حضور و مشارکت عمومی، ایجاد وفاق، نشاط و امید در جامعه، افزایش سطح آگاهی در میان شهروندان، شناساندن وظیفه و تقویت حس مسوولیت پذیری افراد، نقد و پاسخگو کردن مقام‌ها و دولتمردان، شفاف ساختن روابط میان مردم و حاکمیت می‎شود و در نهایت باعث جلوگیری از بحران سیاسی یا کنترل و مدیریت آن خواهد شد.

     

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان