تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7139 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      5882 بازدید
  • گفتگوی «هنرمند» با مونا فرجاد بازیگر فیلم «ماهورا»
    روایت انسان‌های بی‌گناه و مظلومی که دیده نشدند

    12259

    چهارشنبه 14 فوریه 2018 - 14:27

    6959 بازدید

    شماره 873

    مونا کریمی| مونا فرجاد دانش آموخته اقتصاد نظری، در دو سالگی به همراه پدرش جلیل فرجاد با ایفای نقش در مجموعه بهاران پا به عرصه بازیگری گذاشت و در چندین فیلم و سریال نقش کودک را ایفا نمود. سپس فعالیت بازیگری خود را به شکل جدی در سال ۱۳۸۲ با سریال آفتابگردان آغاز نمود و بیشتر مخاطبان تلویزیون او را با نقش کتایون در سریال ساختمان پزشکان به یاد می‌آورند. فرجاد در طول یک سال گذشته روزهای شلوغی را در تئاتر و همکاری با کارگردانان برجسته تئاتر گذراند و حضور کمتری در زمینه تلویزیون و سینما داشته است. مونا فرجاد پس از دوری چند ساله از سینما در این دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی ماهورا اثر حمید زرگرنژاد حضور دوباره‌ای را در سینما تجربه کرده است. ماهورا درامی عاشقانه در حوزه دفاع مقدس است که فیلمبرداری آن در لوکیشن‌های بکر و واقعی در تالاب‌ها و روستاهای جنوب صورت گرفته است. با مونا فرجاد به بهانه حضور در فیلم سنمایی ماهورا گفتگوی کوتاهی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

     

    به نظر می‌رسد بازیگر گزیده کاری در عرصه سینما و تلویزیون هستید. آیا این کم کاری آگاهانه است و یا دلایل دیگری دارد؟

    نمی‌توان گفت بازیگری هستم که روزی هزار پیشنهاد کاری دارم و من قبول نمی‌کنم. من هم مانند بسیاری از بازیگران پیشنهاداتی در زمینه تئاتر، سینما و تلویزیون داشتم. طبیعتا هر بازیگری تمایل دارد تا در کارنامه کاری خود فیلم‌های سینمایی بیشتری وجود داشته باشد. در سال جاری دو فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد که به دلایل شخصی ترجیح دادم بازی نکنم و حس کردم کار درست‌تری است، چون با تفکراتی که در زندگی داشتم سازگاری نداشت. حتی پیشنهاد کار در تلویزیون هم داشتم ولی به دلیل همزمانی اجرا در تئاتر و حضور برای کار در شهرستان امکان آن میسر نبود.

    سالی پرکار به لحاظ تجربه کار با کارگردانان خوب تئاتر و اجراهای متعدد بر صحنه نمایش را داشتید! چه معیارهایی باعث حضورتان در صحنه نمایش می‌شود؟

    بله در این مدت تئاترهای زیادی به من پیشنهاد شد و شاید کار کردن با کارگردانان خوب باعث می‌شود تا کمی نوع سلیقه و دیدگاه انسان تغییر کند و حتی سخت گیرانه شود چون تئاتر کار کاملا گروهی است و بازیگر باید در فضای گروهی که کار می‌کند حالش خوب و برایش لذت بخش باشد تا کار هم نتیجه خوبی دهد. همیشه ترجیح دادم تا کارهایی را انجام دهم که حالم با آن بهتر است، حتی در این مدت چند تئاتر خوب دیگر پیشنهاد شد که از نظر زمانی نمی‌توانستم هم در اجرا بر روی صحنه و هم سر تمرین کار دیگر حضور داشته باشم. در تئاتر همانند سینما و تلویزیون متن نمایشنامه و کارگردان کار بسیار برایم مهم است چون کارگردان باید در کارش آگاهی داشته باشد و گروه را به خوبی هدایت کند. نقش و پارتنر نیز برایم اهمیت دارد. به نظرم در تئاتر کار گروهی بیشتر دیده می‌شود، شاید اگر در تصویر پارتنر خوب نباشد من تلاش خود را کنم تا در قاب و پلان خود بهترین بازی را ارائه دهم، اما در تئاتر تک تک بازیگران در هر صحنه حضور دارند و همه باید کار را به بهترین شکل انجام دهند، در واقع بازیگران باید روحیه تعامل داشته باشند تا مجموعه کار نمایشی دلچسب شود، در غیر این صورت صرفا با بازی خوب یک نفر در گروه اتفاقی نمی‌افتد و مردم فقط از دیدن نمایش خسته می‌شوند.

    ویژگی‌ها و تفاوت کار در سینما و تلویزیون را در چه می‌دانید؟

    فکر می‌کنم بیشتر بازیگران تمایل به کار تصویری و سینمایی داشته باشند و از این بابت احساس شعف می‌کنند. تلویزیون رسانه بسیار ارزشمندی است که بسیار فرهنگ ساز است و به ارتقاء سطح فرهنگی یک جامعه کمک می‌کند، به شرطی که کارهای درخور و شایسته‌ای در تلویزیون ساخته شود، کارهایی که سطح شعور و درک مخاطب را در نظر بگیرد. متاسفانه درصد مطالعه در کشور پایین است اما با این وجود به دلیل رشد تکنولوژی آگاهی جمعی بالاتر رفته و سطح شعور،درک و نگاه‌ها نیز بیشتر شده است. رسانه ملی تلویزیون (چون ما رسانه خصوصی نداریم) باید بتواند در این زمینه فرهنگ‌سازی کند تا بداند ذائقه مردم چیست و چه چیزی را می‌طلبند و دنبال چه هستند که به نظرم در این صورت موفق خواهد بود و اتفاقات بسیار خوبی در جامعه خواهد افتاد. در مقام مقایسه سینما و تلویزیون به نظرم سینما مانند کتابی است که ما می‌خوانیم و در ذهنمان می‌ماند و سپس در کتابخانه می‌گذاریم تا از آن حفظ کنیم، تا شاید مدت‌ها بعد دوباره آن را بخوانیم و خاطره خوبی در ذهنمان تداعی شود. تلویزیون مانند روزنامه است که هر روز آن را می‌خوانیم و شاید مطالب مهم آن در ذهنمان بماند که به مرور زمان دستخوش فراموشی می‌شود. البته سریال روزی روزگاری که در زمان کودکیم پخش می‌شد هم چنان جزء کارهای ماندگار است که در ذهن همه مانده است، اما در مجموع می‌توان گفت کارهای تلویزیونی مدت و دوام کوتاه‌تری دارد.

    در انتخاب نقش‌ها چقدر از مشورت پدرتان بهره می‌گیرید؟

    گاهی کارهایی پیشنهاد می‌شود که به نظرم بازیگر به راحتی می‌تواند انتخاب کند چون می‌داند که کار درستی است. اما تعدادی از کارها آن قدر واضح است که از همان ابتدا و حتی بدون خواندن فیلمنامه حستان با پذیرش آن مخالفت می‌کند، چون مطمئن هستید که کار خوبی نخواهد شد. در این میان بعضی از پیشنهادات نیز بازیگر را دچار تردید در انتخاب می‌کند، برای مثال شاید درآمد مالی خوب و یا حسن‌های دیگر در پروژه باعث شود تا بازیگر وسوسه شده و بر سر دوراهی قرار گیرد. در این گونه مواقع طبیعتا در درجه اول با پدرم و مارال مشورت می‌کنم چون آن‌ها مرا خوب می‌شناسند و می‌توانند صحیح ترین نظر را دهند و در کنار آن دوستان صاحب تفکر و مورد اعتمادی دارم که از نظرات آن‌ها هم استفاده می‌کنم.

     

    آیا نقش اصلی و مکمل بودن در انتخاب کار برایتان اهمیت دارد؟

    جمله‌ای در سینما و تلویزیون و کارهای هنری ما متداول است که «نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد، بازیگر کوچک و بزرگ وجود دارد» با علم به آن که این جمله صحیح است، اما من اعتقادی به آن ندارم. نقش مکمل نقشی است که بخشی از داستان را پیش می‌برد، شخصیت‌های اصلی داستان را به جلو می‌برند اما در عین حال شخصیت‌هایی وجود دارند که مکمل مهره‌های اصلی هستند و اگر آن‌ها را حذف کنیم آن اتفاقات معنایی ندارد. به نظرم در هر مدیومی نقشی که تاثیر مستقیمی در روند روایت یک قصه داشته باشد نقش خوبی خواهد بود. در عین حال نقش بزرگ و کوچک مطرح است، چون گاهی بازیگران توانمند هستند ولی زمانی که نقش کوچک به آن‌ها داده می‌شود و فضا به اندازه کافی برایشان فراهم نیست، بی‌شک ما توان بازیگری آن‌ها را آن گونه که باید نمی‌بینیم و درک نمی‌کنیم.

     

    در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی ماهورا به نویسندگی کارگردانی حمید زرگرنژاد حضور دارید. درباره چگونگی حضور در این پروژه و شرایط کار در مناطق بکر و لوکیشن‌های سخت که در جنوب کشور گذشت بگویید؟

    طبق روال از دفتر پژمان فیلم با من تماس گرفتند و شرایط کار را توضیح دادند و وقتی نزد آقای زرگرنژاد رفتم، وی گفت خودش است و مناسب نقش ما است که احتمالا شباهت چهره‌ای با نقش مورد نظر او داشتم. ماهورا فیلمی در حوزه دفاع مقدس است که نگاهی متفاوت به روابط خانوادگی و انسانی دارد و عشق در آن مشهود بوده و به نظرم فیلم دلنشین و زیبایی شده است. ماهورا در شرایط بسیار سخت ساخته شد و به دلیل این که بخش اعظم کار بر روی آب اتفاق می‌افتاد، بنابراین کار کردن بر روی آب بسیار دشوار بود چون تعداد محدودی قایق برای عوامل وجود داشت که بالطبع کار را مشکل می‌کرد. همه تصور می‌کنند هوای جنوب کشور در زمستان عالی است، اما هوا بسیار سرد بود تا جایی که سرما تا عمق استخوان‌ها نفوذ می‌کرد. تا زمانی که کسی در شرایط آب و هوایی نامناسب جنوب حضور نداشته باشد متوجه نمی‌شود که واقعا اهواز هوا ندارد، قطعی آب و برق و طوفان شن‌هایی که انسان تا نیم متری جلوی خود را نمی‌بیند و نفس کشیدن را سخت می‌کند که متاسفانه مردم با این شرایط سخت زندگی می‌کنند.

    آیا تشابهی با نقشتان در فیلم سینمایی ماهورا احساس می‌کردید؟

    من در زندگی شخصی به گونه‌ای هستم که در زمان‌های سخت، مشکلات و شرایط حاد که نیاز به کمک باشد به دختر شجاعی تبدیل می‌شوم و سعی می‌کنم تا بر ترس‌هایم غلبه کنم. من چنین ویژگی را در این دختر دیدم که امیدوارم در کار هم این گونه درآمده باشد.

    درباره لزوم ساخت فیلم‌هایی در زمینه دفاع مقدس که ماهورا نیز برگرفته از یک واقعه تاریخی است بگویید؟

    وقتی درباره لزوم صحبت می‌شود تصور کار سفارشی به ذهن می‌آید و اگر بخواهیم بگوییم کار سفارشی بود شایدکم لطفی باشد. جنگ در همه کشورها یعنی آوارگی، بی پناهی مردم زیر موشک، نابه سامانی، خرابی که آن قدر دردناک است که با گذشت سال‌ها از آن روزها مردم به ویژه جنوب کشور با آثار جنگ و تخریب‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. وقتی صحبت از کار سفارشی می‌شود یعنی فیلمی که صرفا می‌خواهد پیام اخلاقی دهد که متاسفانه در کنار آثار فاخری که ساخته شده اثرهای دیگری وجود دارد که فقط بودجه‌های کلان برای آن در نظر گرفته می‌شود و در نهایت تاثیرگذار هم نبوده است و این گونه فیلم‌های دیگر هم ناخودآگاه زیر سایه چنین حرف‌هایی می‌رود. بهتر است بگوییم این فیلم‌ها که از دل بر می‌آید روایتگر زندگی آدم‌ها و مشکلات درد مردمان بی پناه است. همیشه قصه‌ها در طول تاریخ وجود داشته است و خوب است که قصه این انسان‌ها در طول تاریخ روایت شود، شاید با این یادآوری اتفاقات بهتری در زندگی آن‌ها بیفتد. به نظرم حداقل کاری است که می‌توان کرد تا تسکین دل انسان‌هایی باشد که رنج کشیدند و اکنون مردم با آن‌ها همراه شده‌اند.

    تمایل به ایفای چه نقش‌هایی را داشتید که تاکنون پیشنهاد نشده است. به نظر می‌رسد در کارنامه کاری شما نقش منفی نبوده است؟

    تمایل به ایفای نقش‌های جذاب و درخشان دارم که فضای متفاوت و چالش برانگیز براساس متنی که وجود دارد ایجاد کند. نقش‌هایی که در قصه تاثیرگذار وپیش برنده باشد دوست دارم. ایفای نقش منفی به لحاظ باور پذیری بسیار مهم و البته سخت است.یادم است در سریال صاحبدلان به کارگردانی محمد حسین لطیفی که در ایام ماه مبارک رمضان پخش می‌شد، حمید ابراهیمی نقش منفی را بازی می‌کرد که در عین حال که مخاطب از او متنفر می‌شد ولی شاید برای مخاطب دوست داشتنی بود و در جاهایی دلش برایش می‌سوخت. اگر نقش منفی پیشنهاد شود حتما بازی می‌کنم.

    گاهی مردم تا مدت‌ها بازیگری را تا مدت‌ها با ایفای نقش خاصی در سینما و تلویزیون می‌شناسند!؟

    به دلیل این که مردم آن نقش را باور کرده و پذیرفتند و از نوع بازی بازیگر لذت برده اند. به نظرم آن قدر کار تاثیرگذاری بوده که در ذهنشان باور پذیر شده است. برای من هم در سریال ساختمان پزشکان این اتفاق افتاد که نقش کتایون را داشتم و حتی بدجنس هم بود، اما مردم او را دوست داشتند و من را در آن قالب پذیرفته بودند.

    رویکرد و مدیریت این دوره از جشنواره فیلم فجر را تاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید بازخورد فیلم سینمایی ماهورا نزد مردم و منتقدان چگونه خواهد بود؟

    درباره مسائل مدیریتی صاحب نظر نیستم تا نظری دهم. اما با وجود تعلق خاطری که به برج میلاد داشتم شاید انتخاب پردیس ملت اتفاق بهتری به لحاظ سیستم صوتی استاندارد و حرفه‌ای تر باشد. همیشه در جشنواره‌ها تعدادی از داوری‌ها ناراحت و عده‌ای خوشحال بودند و در این زمینه هم نمی‌توان نظری داد. ماهورا روایت انسان‌های بی‌گناه و مظلوم است که دیده نشدند. آقای جلالی تهیه‌کننده ماهورا حرف خوبی به من زد که در ذهنم مانده است. او گفت این مردم خودشان ما را صدا زدند و خواستند تا فیلم ساخته شود که امیدوارم مردم از روایت قصه و دیدن آن لذت ببرند. همه ما تلاش خود را کردیم تا بهترین کار را انجام دهیم چون از فیلم‌های دیگر حاضر در جشنواره خبر ندارم نمی‌توانم قضاوتی کنم و به نظرم بسیار سلیقه‌ای است. آقای زرگر نژاد بسیار برای پلان‌های سخت، دکوپاژ جذاب، نحوه صحیح ادای لهجه‌ها تلاش کرد و چون ایشان اصالت جنوبی دارد در رعایت آداب و رسوم آن خطه بسیار زحمت کشید تا حق مطلب به درستی در فیلم سینمایی ماهورا ادا شود.

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان