مهدی احمدی | در آستانه برپایی سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر وقت آن رسیده تا صاحبنظران حرفهای در مسند تصمیمگیری برای این رویداد سینمایی بنشینند و انتخاب فیلمها بر حسب کیفیت باشد و نه آنکه مدیران برای فرار از حواشی، فشارها و راضی کردن همه، جرأت تصمیمگیری نداشته باشند و مصلحت را بر واقعیت ترجیح دهند، وقت آن رسیده که با برنامهریزی موثر و هوشمندانه در طول سال، از فشار ماههای پایانی بر دستاندرکاران سینما کاسته و با ایجاد فضایی آرام برای فیلمسازان تمام طول سال را با رونق و گرمایی ویژه برای سینمای کشور رقم بزنند. سینمای شریف و فرهنگمدار ایران شایستگی و لیاقت برپایی جشن ملی خود به بهترین شکل ممکن را دارد.
با اهتمام برای پیشبرد سینمای کشور به سوی قلههای پیشرفت با عزمی ملی و همگانی، جشنواره فجر میتواند دستاوردهایی عظیم و مهمی داشته باشد. بیتردید جشنواره فیلم فجر در هر دوره نیازمند آسیبشناسی جامعی است تا بتوان از طریق راهکارهای مناسب برای درنظر گرفتن و اجرای بهتر جشنواره استفاده نمود. در اینجا مقصود ما موشکافی در رابطه با فلسفه برگزاری این جشنواره نیست؛ چون ماهیت اجرای آن برای همگان مقولهای تعریف شده است و زمان برگزاری آن هم فرصت بزرگی برای نشان دادن فرهنگ ملی ایرانیماست. از طرفی چنین رویداد بزرگی را نمیتوان صرفا در جهت گپ وگفتهای هنری و فنی و مسائل جنبی در نظر گرفت. اما نکتهی حائز اهمیتی که باید به آن توجه کرد این است که متاسفانه هر ساله بیش از این که تجربهها و دستاوردهای قبلی در نحوه اجرا و انتخاب داوران و آثار، محوریت عملکرد جشنواره باشد با تفاوتهایی مشهود نسبت به دورههای پیشین مواجهایم و در این راستا تصمیمات اجرایی تازهای به وجود میآید که نتیجه این تغییرات، دور شدن از یک نوع ساختار اصلی در کالبد و ماهیت جشنواره و اهتمام ویژه بر روی اصل و اصول این ساختار در اجرای بهتر جشنواره خواهد بود.
جشنواره فجر به عنوان موعد تحویل سال سینمایی ما، همواره فرصتی برای تعامل و برخورد سلیقههای سینمایی بوده و محملی برای شناسایی و تبیین ایدهها، فرصتها، و البته مشکلات و دشواریهای سینمای کشور است که حضور انبوهی از فیلمهای سینمایی که تقریبا تمام سرمایه هنر هفتم وطنی را به رقابت و همراهی میکشاند؛ زمستان، فصل رونق و داغ سینمای ایران است. نزدیک شدن به موعد برگزاری جشنواره فیلم فجر که مهمترین و معتبرترین رویداد سینمایی سال در کشور ماست، همواره روزهای کوتاه دی و بهمن را به موسم تکاپوی دوچندان سینماگران وطنی بدل میکنند. هر ساله درسرمای بهمن ماه با آغاز جشنواره فیلم فجر تنور فعالیتهای سینمایی گرمتر میشود، به گونهای که در طول برگزاری جشنواره، جریان گرم و پرشوری در حوزه سینما جاری و ساری میشود. لذا همه جشنوارهها و به ویژه جشنواره فیلم فجر فرصتی است برای بازنگری وهم فکری یک دوره از تولیدات سالانه فیلمهایی که در راستای اهداف جشنواره ساخته و برنامه ریزی شدهاند، لذا هر دورهای از جشنواره فیلم فجر میتواند ترسیم کننده مسیر جدیدی برای سینمای ایران باشد، به نوعی که میتوان از آن به عنوان آغازگر فصل نوینی برای سینمای ایران یاد کرد. نمایش و اکران همزمان فیلم فجر در تهران و در شهرستانها از دیگر ویژگیهای جشنواره فیلم فجر است. لذا هنرمندان و مردم و علاقه مندان سینما در استانها و شهرستانهای مختلف نیز همچون هنرمندان و مخاطبین تهرانی میتوانند در جریان تولیدات سینمای ایران قرار بگیرند و در این جشن ملی مشارکت فعال و مسوولانه داشته باشند.
شاید یکی ازآسیبهایی که همواره با برگزاری جشنواره فجرخود نمایی میکند به تعطیلات رفتن چند ماهه سینمای کشور بعد از برگزاری جشنواره و این ماراتون رساندن به زور و زحمت فیلمهاست. رفت و آمد بین لابراتوارها، استودیوهای تدوین و صدا و… اوج میگیرد، و فیلمسازان میکوشند با آماده کردن نسخه نهایی فیلمهای خود برای رقابت در جشن بزرگ و ملی سینمای کشور آماده شوند. از طرفی گویی برخی از فیلمها فقط با هدف رسیدن و نمایش در جشنواره تولید میشود و سازندگان خصوصی یا بخش دولتی آنها گویا صرفا هدفی جز حضور در این فهرست ندارند. فیلمهایی که عمدتا از طرف مردم نیز مورد استقبال قرار نمیگیرند.
از طرفی به عنوان یک آسیب در سینمای ایران، آنچنان که به مسایل تولید فیلم توجه میشود به موضوع اکران و نقش موثر آن در موفقیت یک فیلم توجه نمیشود، لذا موضوع کمی و کیفی این مسئله خاصه تکنولوژی نمایش فیلم در سینماهای کشور میبایست مورد توجه جدی قرار بگیرد. ارتقاء نرم افزاری و سخت افزاری در حوزه اکران و توزیع، توسعه کمی سالنهای نمایش و نیز استانداردسازی دیجیتالی کردن حوزه تولیدات سینما میبایست در اولویت برنامههای این بخش قرار بگیرد. هنوز بسیاری از سینماهای کشور نیازمند بازسازی و رسیدگی هستند، و لازم است با رسیدگی به این سینماها خاطره خوشی از مراجعه و تماشای فیلم در ذهن مردم بوجود آید. شاید جشنواره فیلم فجر نقطه آغاز و بهاری برای شکوفایی هر ساله سینمای ایران است که میتواند نوید دهنده حیات جدیدی از سینمای ایران باشد، البته آن چیزی که میتواند به عنوان ثمرات آن سال محسوب شود همان ارتباط مخاطب با سینمای ایران خواهد بود که در جشنواره فیلم فجر تجلی پیدا میکند.
جشنواره فجر به ادعای دبیر آن جشنوارهای مردمی است که اتفاقا سیاسی هم نیست! در واقع مردمی بودن جشنواره تنها شعاری دهان پرکن برای مسوولان برگزاری این جشنواره محسوب میشود. ایستادن در صفهای گیشه خریدن بلیت، ارایه آرای مردمی، آن هم به شکل کاملا نامنظم تنها نشانههای مردمی بودن این جشنواره به حساب میآیند وگرنه تمام هیاهوی حاشیه و متن جشنواره بین اهالی سینما و رسانهها و خبرگزاریها برقرار است و به عبارت صحیحتر، جشنواره فیلم فجر جشنوارهای دولتی با استقبال نسبتا چشمگیر از سوی رسانهها و سینماگران است نه مردم.
در بخش نشست فیلمها که طبق شنیدهها امسال روز بعد از اکران در کاخ جشنواره برگزار میشود با مدیریت آقای غریبپور، مرد همهفنحریف تئاتر و سینما که به گفته آقای حیدری افتخار دادهاند و به جشنواره فیلم فجر آمدند با نظم و ریتم بهتری برگزار شود. و این وقفه در برگزاری نشست موجب حضور حداکثری عوامل فیلم در جلسه پرسش و پاسخ نشود چرا که هرساله قبل از برگزاری جشنواره دبیران از نظم و انضباط در کاخ و سینماهای مردمی اکران فیلمها در جشنواره میگویند و با برگزاری آن تنها چیزی که در کاخ جشنواره مشاهده نمیشود نظم است.
نقش منتقدین در دیده شدن فیلمهای جشنواره بسیار پررنگ است بعضی کارگردانها معتقدند نقدهای مغرضانه و هدفدار به فیلمهای آنها ضربه وارد کرده است که در اینجا باید با هماهنگی ستاد جشنواره و انجمن منتقدان از دوستانی برای نقد در جلسات پرسش و پاسخ استفاده شود که بیطرفی و حرفهای بودن آنها به اهالی سینما ثابت شده باشد، این به این معنا نیست که فرصت نقد را از جوانترها بگیریم ولی انتخاب آنها برای جلسه نقد فیلم باید حساب شدهتر باشد و به حواشی سال گذشته گرفتار نشویم.
مجری و گرداننده جلسه پرسش و پاسخ بهطبع باید از بهترینها باشد تا هم نظم جلسه را برقرار کند و هم بتواند ارتباط بهتری بین اهالی رسانه و عوامل فیلم برقرار تا نشستهای مطبوعاتی با نتیجه پایان یابد و ماحصلی برای مردم و کسانی که علاقهمند به این نشستها هستند داشته باشد و به جلسات صفحه پرکن و خوراک سرویس عکس خبرگزاریها تبدیل نشود.
در پایان، محدودیتهای زمانی و مکانی و کمبود بوجه، نیروی انسانی و خطوط قرمز در سینما را نباید بهانهای برای کمکاریها و کمدقتیهای خود برای فرار از مسوولیت و جوابگویی به مردم قرار داد.
بدون دیدگاه