حسین سینجلی| «علی کوچیکه» نمایشیست نوشته سارا تقوی (بر اساس یکی از معروفترین شعرهای فروغ فرخزاد) که این روزها با کارگردانی حسین فرخی در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه است. نمایشی که واگویهی مادر علی کوچیکه است. مدرسه، همسایهها، خانم معلم و در و دیوار انگار روی سر زن هوار شدهاند. نگاههای هراسناک مردانی که هر لحظه میخواهند او را مانند کبوتری بال و پر شکسته به دام بیاندازند و… حسین فرخی نام و چهرهی آشنایی برای هنرمندان و علاقهمندان تئاتر، سینما و تلویزیون است. هنرمندی که این روزها بیشتر زمان خود را به تدریس میگذراند و در کارنامه هنریاش کارگردانی بیش از ۲۰ عنوان تئاتر و ۱۰ تلهتئاتر، ساخت ۴ فیلم کوتاه و ۲ فیلم بلند، کارگردانی سه سریال و چندین برنامه تلویزیونی را در کنار کارهایی همچون دبیری دو دوره جشنواره تئاتر فجر و… به چشم میخورد. او که به رغم فعالیتهای متعددش در تئاتر، سینما و تلویزیون، مدتیست کم کارتر و البته گزیده کارتر شده حالا پس از حدود چهار سال نمایش «علی کوچیکه» را در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه آورده است. نمایشی که با حضور جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت کشورمان و هنرمندانی همچون بهزاد فراهانی، مهدی میامی، جلیل فرجاد، راسخ راد و… افتتاح شد.
انحصار در تئاتر
حسین فرخی کارگردان نمایش «علی کوچیکه» در آغاز و در پاسخ به این سوال که وضعیت تئاتر نسبت به گذشته چه تغییراتی کرده و چرا در مقایسه با سالهای گذشته کم کارتر شده، گفت: شرایط امروز به شکلی شده که دایره افرادی که میتوانند در تئاتر، سینما و تلویزیون کار بکنند خیلی تنگ شده، در حالیکه ما در گذشته به راحتی میتوانستیم در هر سه حوزه تلویزیون، سینما و تئاتر کار کنیم. اما به مرور آنقدر دایره تنگتر و بستهتر شد که نه تنها من بلکه خیلی از هنرمندان هستند که کم کار شدهاند. ضمن اینکه ما نه نورچشمی هستیم، نه به جایی وصل هستیم و نه میتوانیم در هر دولتی رنگ عوض بکنیم و از همه مهمتر بلد هم نیستیم که ادای اپوزوسیون را دربیاوریم. فرخی با بیان اینکه در گذشته شرایط تئاتر به شکل امروزی نبود، ادامه داد: الان ظاهرا شرایط کار کردن در تئاتر هم به سمتی رفته که نوعی انحصار در آن دیده میشود. البته ترجیح میدهم که از واژه مافیا استفاده نکنم اما به هر روی این انحصار در تئاتر دیده میشود. او در پاسخ به این سوال که آیا این انحصار نتیجه رفتار خود هنرمندان تئاتر است یا در نتیجه نوع مدیریت به وجود آمده، اظهار داشت: به نظر من در درجه اول مدیریت باعث این شرایط میشود. چراکه مدیریت یک مجموعه درهر کشوری میتواند آنقدر قواعد، اسلوب و روشهای تعریف شدهای داشته باشد که اجازه این سوءاستفاده را ندهد. و طبیعی است وقتی فضا، فضای هرج و مرج و فرصتطلبی میشود، آن وقت بخشی از هنرمندان هم از این فضای آشفته سوءاستفاده میکنند. کارگردان نمایشهای «مرغ دریایی» و «آنسوی پل» در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر بخش عمدهای از تئاتر در کشور ما به یک کالا و بیزینس تبدیل شده، افزود: زمانی وقتی از تئاتر صحبت میکردیم، میگفتیم که تئاتر یک مقولهی فرهنگی که قرار است در جامعه اتفاقاتی را رقم بزند و در سادهترین شکل آینهای است که بازتاب دهنده جامعه است، و هنرمند کسی است که معضلات، مشکلات، شادیها و حتی آرمانهای جامعه را در قالب یک نمایش روی صحنه میآورد. اما وقتی این مقوله تبدیل به کالا میشود تمام این پیش فرضها از بین میرود. و متاسفانه الان این اتفاق افتاده است و یک بخشی از هنرمندان تئاتر تبدیل شدند به وسیلهای که فقط باید پول دربیاورند. وقتی هم که تئاتر تبدیل به کالا شد تمام مشخصات فرهنگی آن از بین میرود.
امروز چیزی به نام تئاتر متعهد نداریم
این کارگردان و نویسنده تئاتر با بیان اینکه امروزه چیزی به اسم تئاتر متعهد (به معنای تئاتری که به جامعه متعهد است) نداریم، تصریح کرد: الان ما دو نوع تئاتر خصوصی داریم. در حالیکه پیش از این یک تئاتر خصوصی داشتیم که تحت عنوان تئاتر آزاد کار میکردند و به نظرم این تئاتر خیلی با وجدان و با شرف هست چراکه کسانیکه در این تئاترها کار میکنند عموما افراد حرفهای هستند که زندگیشان با تئاتر میچرخد، بیمه دارند، حقوق میگیرند و هیچ ادعای اپوزوسیون بودن و رهبری هنری هم ندارند. حرفشان هم خیلی ساده است و میگویند ما تئاتری کار میکنیم که بخشی از اوقات فراغت جامعه را پر کند و حتی تماشاگر را بخنداند. در واقع تکلیفشان روشن است. اما بخش دوم تئاتر خصوصی ما تبدیل شده به یک شبه کالایی که فقط هدفش پول درآوردن است. حالا این نوع تئاتر برای اینکه به پول برسد چه کاری میتواند بکند؛ یا باید متن و قصهای را انتخاب بکند که مذاق تماشاچی خوش بیاید و چند تایی متلک اپوزوسیونی بگوید یا اینکه در سادهترین شکلش از چند بازیگر چهره سینما استفاده بکند تا بلکه بفروشد. سوال من اینجاست آیا این نهایت تئاتری هست که ما باید در کشورمان داشته باشیم. البته من میگویم این نوع تئاتر هم باشد اما این هم بخشی از تئاتر باشد. اما چرا الان شرایط به شکلی شده که بسیاری از هنرمندانی ما به سمت این نوع تئاتر گرایش پیدا کردند. من واقعا نمیدانم با این شرایط تئاتر ما به کجا میخواهد برود و به در نهایت به نظر این یکی از بزرگترین معضلات امروز تئاتر ما است. کارگردان نمایشهای ، «داستان آدم» و «شب نشینی باشکوه آقاجون»، در پاسخ به این سوال که آیا توجیح جذب مخاطب، توجیح قانع کنندهای برای این کارها هست یا نه، گفت: تئاتر وقتی اتفاق میافتد که تماشاگر وجود داشته باشد. در واقع بدون مخاطب اصلا فعل تئاتر بودن اتفاق نمیافتد، تئاتر باید مخاطب داشته باشد اما به چه قیمتی؟ نکته اینجاست که این قیمت چیزی است که مخاطب تعیین نمیکند، بلکه این ما هنرمندان هستیم که سطح توقع مخاطب را آنقدر پایین میآوریم که اگر غیر از این باشد دیگر مخاطب به تماشای تئاتر نمیآید.
تلویزیون و تبلیغ سرمایهداری
فرخی با بیان اینکه مسئولان فرهنگی و هنرمندان دو سوی این فرآیند هستند، اظهار داشت: به عنوان مثال امروز تلویزیون ما که به گفته امام میبایست دانشگاه عمومی باشد به تریبون سرمایهداری تبدیل شده و صبح تا شب مشغول تبلیغ سرمایهداری است. در حالیکه رئیس صدا و سیما میآید و میگوید که ما داریم برای اقتصاد مقاومتی برنامهریزی میکنیم. آخر چطور میشود کسانیکه به بهترین شکل ممکن مبلغ سرمایهداری هستند بتوانند برای اقتصاد مقاومتی برنامهریزی کنند. اینها تماما شعار است.
«علی کوچیکه» پس از ۴ سال
کارگردان نمایش «علی کوچیکه» درباره روند شکلگیری و انتخاتب این متن برای اجرا، توضیح داد: من در چهار سال گذشته حداقل چهار، پنج متن برای اجرا به سالنهای مختلف ارائه کردم اما به همان دلائلی که عرض کردم شرایط اجرا فراهم نشد. مثلا یک متن فولوک به ایرانشهر ارائه کردم یکسال تمام متن را نگه داشتند و نهایتا گفتند اینجا تماشاگران خاصی دارد و این متن به درد اینجا نمیخورد و رد کردند. به تئاترشهر کار دادیم بعد از یکسال گفتند اینجا قرار است بازسازی شود و کار شما در اولویت نیست. برای سال قبل مجددا دو متن متفاوت به ایرانشهر دادم باز دوباره بعد از اعلام اجراها گفتند نیمسال دوم بعد نیسمال دوم را هم اعلام کردند و کار ما نبود. گفتند شورایی که اینجا هست اولویت بندی دارند.
کارگردان نمایشهای «تراژدی اسفندیار» و «تراژدی اسفندیار» افزود: بعد از این فرآیندها به نمایش علی کوچیکه رسیدیم که این کار در واقع پایاننامه بازیگری یکی از دانشجویان من بود که تصمیم گرفتیم آن را اجرا کنیم. پیشنهادی از طرف اداره تئاتر به ما داده شد و ما هم گفتیم بسمالله.
فرخی در پایان با ابراز رضایت از استقبال خوبی که تا امروز از اجرای نمایش «علی کوچیکه» شده، درباره فعالیتهای آینده خود در حوزه تئاتر گفت: من طرحی داشتم که پنج آثار شکسپیر را بازنویسی کنم که از این ۵ نمایش تاکنون «مکبث» و «رومئو و ژولیت» اجرا شده و سه تای دیگر هم یعنی «لیرشاه»، «اتللو» و «هملت» هستند که ویژگی آنها این است که تنها با دو بازیگر اجرا میشوند. در حال حاضر هم برای اجرای «لیرشاه» در فضای باز اداره تئاتر مشغول رایزنی با چند بازیگر هستیم که در انشاالله در آینده نزدیک آماده اجرا میشود.
بدون دیدگاه