پیمان یاحقی | هنرمند تلاش می کند شنبه هر هفته گفتگویی اختصاصی با یکی از کارگردانهای فعال و مطرح سینما و تلویزیون انجام دهد، این هفته میزبان عباس رافعی در دفتر روزنامه هنرمند بودیم؛
«زمانی که فیلم فصل فراموشی فریبا در یکی از جشنوارهای هند قبول شد، فکر کردم فیلم من تنها مخاطب آسیا را میتواند در بربگیرد. اما زمانی که در جشنوارههای دیگر این موفقیت را کسب کرد و در کشور امریکا جایزهای را کسب کرد احساس کردم که اثر من تنها به کشور خودم تعلق ندارد و میتواند در کشورهای دیگر هم عرضه شود. مسوولین کمپانی یونیورسال بعد از موفیقت این اثر به من یک پیشنهادی دادند که میتوانم این اثر را به مدت یک ماه در سینماهای مستقل این کشور اکران کنم.» فیلم او، فصل فراموشی فریبا در این مدت توانسته موفقیت های بین المللی قابل توجهی داشته باشد شاید به همین دلیل و تجربه موفق اوست که رافعی بر اکران بین الملل به عنوان یک تجربه مفید و جدید و البته فرصت برای سینمای تاکید دارد:
**جناب رافعی شما از فضای آکادمیک و دانشگاهی وارد سینما شدید؛ چرا در حال حاضر این روند در سینما شکل نمیگیرد و کسانی که میخواهند پا به این عرصه بگذارند دنبال راههای دیگری هستند؟
در ابتدا باید اشاره کنم که نسل و شرایط تغییر کرده است. اما باید بررسی کرد که آیا این روند درست است! یا خیر؟ اگر دقت کنید در بعضی مواقع اعلام میشود که حال سینما خوب است یا نه؟ نمیتوان گفت حال سینما خوب است یا وضعیت مناسبی ندارد، بلکه بهتر است بگوییم سینما چه جایگاهی دارد. آینده سینما کجاست و قرار است چه گامهای بردارد و چه روندی را پیش بگیرد. بعضیها معتقد هستند که سینمای ایران به پویایی خاصی رسیده است و در کنار آن افرادی معتقد هستند که سینما این روند رو به رشد را پیش نبرده است بلکه به سمت مرداب کشانده شده است. سینمای کشورمان وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است که در بعضی اوقات نمیتوان شرایط سرمایهگذاری در سینما را فراهم کرد. در پی این شرایط متاسفانه سینما ایران به سمت ارزانسازی سوق داده شده است که وضعیت جالبی را رقم نمیزند.
**اشاره به فیلمسازی ارزان کردید، آیا به نظرتان ما داریم به سمت سینمای فستفودی میرویم؟
به طور کل نمیتوانیم بگوییم که سینمای ایران به این سمت رفته است اما قبول دارم در بعضی از اوقات این روند شکل میگیرد و فیلمها با همچنین خسیسههایی ساخته میشوند. واقعا در بعضی از آثار این عمل شکل میگیرد که نباید در یک فیلم سکانسهای پرخرج استفاده گردد و یا حتی در بعضی از سکانسها شاهد هستیم که بیشتر تیم تولید حاضر هستند سکانس داخلی بگیرد تا سکانس خارجی! در شرایط فعلی سینما سهلالوصول شده شده است. ما شاهد هستیم که امروز چند نفر با یک دوربین یک اثر میسازند که هیچکدام از این فیلمها قصه ندارند وکاره خوبی از آب در نمیآید و بعد از ساخت آن اعلام میشود، چرا دولت از آن حمایت نمیکند و چرا این شرایط پیش آمده و از این حرفها و حدیثها که همیشه پیش میآید. این آسان شدن باعث شده است که سینما بیشتر در دسترس باشد و حتی در بعضی از مواقع میبینیم که داستانها هم دمدستی هستند و هیچ ماهیت دراماتیکی را رعایت نمیکنند. سینما وقتی این روند را ادامه میدهد تبدیل میشود به سینمای تجربی و از فضای حرفهای خود دور میشود.
**آیا اکران در بخش هنر و تجربه این مشکل را حل کرده است یا به نظر شما روندی دیگری را پیش میبرد؟
ما در گروه هنر و تجربه با تعدادی فیلم روبرو بودیم که بیشتر مخاطب خاص را در بر میگیرد و بنا به این شرایط آمدهایم این گروه را حاصل کردیم. اما این گروه بر اساس یک سیاستگذاری مناسب شکل نگرفته بلکه شرایط را فراهم کردیم که فیلمساز تجربی وارد سینما شود و هرطور که میخواهد فیلم بسازد و بعد از روند تولید تبدیل به یک اثر شود. بعد هم شاهد تعداد زیادی فیلم هستیم، حالا چه باید بکنیم برویم یک گروه درست کنیم و این فیلمها را در آن به نمایش بگذاریم تا حداقل فیلمساز ضرر نکند. خیلی جالب است بدانید این روند تبدیل شده به یک ژانر و از ناگزیری وارد این ورطه شدهاند.
**آیا راهکاری را برای جذب مخاطب در شرایط کنونی پیشنهاد میکنید؟
بله، راه نجات سینمای ایران اکران خارجی است. ما تنها نباید به اکران در ایران فکر کنیم بلکه باید شرایطی را فراهم کنیم که سینما ایران در خارج از مرزها به اکران برسد. مقصود من از اکران به جشنوارهها ختم نمیشود، چرا که ما در جشنوارهها تنها به اکران خاص میرسیم و اگر بخواهیم مخاطب گستردهای داشته باشیم باید به فکر اکران در دیگر کشورها باشیم. تنها با ارز آوری میتوان آثار خوب و فاخر را رقم بزنیم. همزمان با این ارز آوری بازیگر و تیم تولید هم باید استاندارها را رعایت کنند. اگر فیلم ما با دید بینالمللی ساخته شود عوامل و تجهیزاتمان هم بینالمللی میشود. آن وقت با تامل و فکر بیشتری فیلم میسازیم. استانداردهای بیشتری را هم رعایت میکنیم؛ از صداگذاری بگیرید تا نور و یا حتی تجهیزات فیلمبرداری و غیره …
**این سازوکارها و معرفی کردن آثار چگونه بدست میآید؟
سالهاست که ما در بنیاد فارابی بخشی را با عنوان امور بینالملل داریم و حتی در معاونت سینمایی مشاور ارشد بینالملل حضور دارد اما کمتر میبینیم که این شرایط لحاظ شود. اما هم اکنون چه باید بکنیم و چه عملی انجام دهیم، اگر این دوبخش راهکاری موثر را در پیش بگیرند تا بتوانند شرایطی را رقم بزنند که آثار سینمایی که در کشور تولید میشود و استانداردهای لازم را رعایت کرده، برای اکران جهانی معرفی شود. این آثار میتواند سینمای ایران را احیا کند. اما اینکه چقدر این عمل حاصل شده، برمیگردد به شرایط و برنامه های ما در این زمینه. آنچه که ما شاهد آن هستیم نشانی امید بخش از این راهکار و روند به چشم نمی خورد.
**شرایط معرفی آثار به چه عواملی بستگی دارد؟
معرفی آثار بنا به ماهیت یک فستیوال و یا یک کشور است که این دوستان باید ارزیابی کنند که یک اثر با چه خسیسههایی میتواند در فستیوالها شرکت کند و این شرایط را برای ورود فیلمها حاصل کنند. به طور مثال آثار باید طبقهبندی شوند و برای هر کشور و یا فستیوالها تقسیم شوند. تا بتوانیم مخاطب بیشتری را دربرگیریم و با صاحبان و پخشکنندههای بینالمللی در ارتباط باشیم. این راهکارها بخشی از روند معرفی آثار به بازار جهانی است.
**به نظر شما مشاورانی که در بخش بینالملل حضور دارند در این خصوص گام برنمیدارند؟
میخواهم پاسخ شما را اینگونه بدهم، زمانی که فیلم فصل فراموشی فریبا در یکی از جشنوارهای هند قبول شد، فکر کردم فیلم من تنها مخاطب آسیا را میتواند در بربگیرد. اما زمانی که در جشنوارههای دیگر این موفقیت را کسب کرد و در کشور امریکا جایزهای را کسب کرد احساس کردم که اثر من تنها به کشور خودم تعلق ندارد و میتواند در کشورهای دیگر هم عرضه شود. مسوولین کمپانی یونیورسال بعد از موفیقت این اثر به من یک پیشنهادی دادند که میتوانم این اثر را به مدت یک ماه در سینماهای مستقل این کشور اکران کنم. اما برمیگردیم به پاسخ سوال شما، زمانی که من به شخصه میتوانم با یک رایانه شخصی یک اثر را به راحتی معرفی کنم چرا مشاورین عالی سالها است که در معاونتهای ما حضور دارند و این کار را نمیتوانند انجام دهند و سینمای ایران تنها خود را به اکران با شرایط ناهماهنگ در کشورمان معطوف کرده است. این روند درستی نیست.
**بنا به شرایط کنونی شما چطور مخاطب عمومی را جذب میکنید؛ چقدر عناصر کلاسیک سینما در این راه به شما کمک میکند؟
قصه و داستان مهمترین رکن در یک اثر سینمایی است. یک اثر تنها با قصه و یک روایت مناسب میتواند مخاطب عمومی خود را جذب کند. اگر دقت کنیم سینمای جهان به خصوص غرب در تمامی آثار خود به این عمل دست زده و فیلمهای خود را بر اساس قصه نهادینه کرده است. همان قدر که عناصر کلاسیک به جذب مخاطب عمومی کمک میکند قصه و روایت هم نقش بسزایی دراین خصوص دارد. تماشاگر جهانی با خسیسههای احساسی به تماشای یک اثر مینشیند، نمیخواهد پز روشنفکری ببیند و حتی نمیخواهد به او بگوییم امپریالیسم این هست و آن! بلکه میخواهد یک اثر سینمایی را تماشا کند و شاید خودش را در آن ببیند، به همین سادگی.
**این ضعف پیش آمده را چگونه میتوان برطرف کرد؟
میخواهم برگردم به گذشته و مثالی برای شما بزنم. زمانی که ما در گذشته در دانشکده صدا و سیما مشغول به تحصیل بودیم همیشه به ما تذکر داده میشد که اگر میخواهید اثر خود را از دید مخاطب ارزشیابی کنید، یک نفر را بیاورید و فیلم خود را نشانش دهید. اگر آن فرد فیلم شما را تماشا کرد و نگاهش مثلا به میز پخش فیلم جلب نشد، شما در تولید آن اثر موفق بوده اید، اما اگر آن فرد توجهاش به میز جلب شد اثر شما آن جانمایه مورد قبول مخاطب را رعایت نکرده است. ضعف پیشآمده را شاید به همین راحتی میتوانیم مورد بررسی قرار دهیم، اینکه مخاطب ما چه میخواهد و تولید سینمای ایران به چه سمتی حرکت کرده است.
**تنها قصه به جذب مخاطب کمک میکند؛ به نظر شما تکنیک هیچ جایگاهی ندارد؟
باز هم تکرار می کنم که به نظر من قصه مهترین رکن و اصلیترین عنصر ساخت یک اثر سینمایی است. اما تکنیک تنها باید به کمک این بخش بیاید نه آنکه به دنبال تصاویر عجیب و غریب برویم، که هماکنون ما شاهد هستیم. در حال حاضر این تفکر در تصاویر ما بیشتر شده که به نظرم کاربرد ندارد. ما زمانی میتوانیم از تکنیک بهره ببریم که مخاطب خود را بتوانیم راضی نگاه داریم نه آنکه با بر عکس کردن تصاویر برای او حس سردرد را رقم بزنیم و بیایم بگوییم یک حرکت جدید را شروع کردیم و ما پیشرو هستیم. این روند هیچ کمکی به جذب مخاطب نمیکند بلکه مخاطب را از سینما دور میکند. البته فیلمسازهایی هم هستند که با ساختارشکنیهایی که انجام دادهاند موفق بودهاند ولی کلیت کار به این شکل نیست که با خلق تصاویری غیرعادی مخاطب را به سینما جذب کنیم.
**دنیای دیجیتال به سرعت در حال پیشروی است؛ آیا با وجود این فضا باز هم میخواهید بگویید که نمیتوانیم از تکنیک دنیای دیجیتال در سینما بهره ببریم؟
دنیای دیجیتال در پیشروی است و شما درست میگویید، اما این نکته را فراموش نکنید که هیچ وقت دنیای دیجیتال فضای قصه را برای ما ترسیم نمیکند. بلکه خودمان هستیم که میتوانیم روایتگر باشیم نه دنیای دیجیتال! اگر منظور شما این است که من هم مثل مابقی فیلمسازان به سراغ دوربینهای اس ال آر بروم، خیر، هیچ وقت این کار را انجام نمیدهم، چرا که دوربینهای سینمایی تنها برای خلق یک اثر سینمایی ساخته شده است و باید از آن تجهیزات برای تولید یک اثر سینمایی استفاده کرد.
**سرمایهگذاری در سینما رو به رکود است؛ آیا به نظر شما این شرایط میتواند تغییر پیدا کند یا بازهم شاهد رکود بیشتری هستیم؟
با توجه شرایط پیش آمده باید راهکار ویژهای را پیشه کنیم تا بتوانیم اولا مخاطبی که در سالهای گذشته داشتیم را دوباره احیا کنیم و تنها خود را به اکران در کشورمان محدود نکنیم. شاید بعد از آنکه توانستیم به مخاطب عمومی نشان دهیم که ما میتوانیم آن محصول فرهنگی را درست به شما ارائه دهیم شرایطی حاصل گردد که سرمایهگذاران هم ترغیب شوند بجای سرمایهگذاری در مسکن و بازار ارز به سرمایهگذاری در فرهنگ رو بیاورند تا بخشی از این مشکلات رفع گردد.
**فیلم فصل فراموشی فریبا به یکباره از چرخه اکران جدا شد؛ خبردار شدیم که قرار است این فیلم دوباره اکران شود؟
بله، این فیلم در زمان خود در بعضی از سینماها به اکران در نیامد و طی توافقی که من با معاونت سینمایی داشتم قرار بود شرایط ویژهای را برای اثر اتخاذ کنند که تا به الان رخ نداده است. طی این مدت یک پیشنهاد به من شده است که این اثر را در گروه هنر و تجربه بازپخش کنم.
** خوشحال هستید که اثر شما بازهم به چرخه اکران برگشته است!؟
خوشحال هستم، چرا که بدم نمیآید فیلمم در زمانی متفاوت اکران شود اما باید برنامهریزی بهتری را برای اکران بدست میآورد.
**در این فیلم اعلام شده بود که پرداخت عجیبی به جامعه امروز داشتید؟
در فیلم فصل فراموشی فریبا تنها ما جامع امروزی را نقل کردیم و سعی کردیم از عنصر اول شخص بهره ببریم. شاید در بعضی از مواقع نگاه دیگری را تداعی کند اما آنچه که در فیلم رخ میدهد جامعه امروزی ماست که سعی کردیم در آن دخل و تصرفی نداشته باشیم و تهران را آنگونه که هست نشان دهیم.
**شما به تازگی تهیهکننده یک فیلمساز جوان شدهاید؛ آیا بازهم این تجربه تکرار خواهد شد؟
بله، اگر شرایط بازهم فراهم شود از جوانان فیلمساز حمایت خواهم کرد. حمایت از فیلمسازان جوان کمترین کاری است که ما میتوانیم انجام دهیم.
**وکلام آخرتان در این گفتگو؟
خیلی خوشحالم که روزنامه هنرمند شرایطی را فراهم کرده است که فیلمسازان بتوانند در یک جایگاه مناسب به تبادل نظر و انتقال اطلاعات به علاقمندان به سینما بپردازند. امیدواریم این روندی که شروع شده ادامهدار باشد و این روند به پویایی سینمای ایران کمک کند. چرا که معتقدم هنربانی از هنرمندی مهمتر است و شما به خوبی به این مهم پرداختهاید.
بدون دیدگاه