علی نجفی | در هفتهای که گذشت شاهد یکی از مهمترین اتفاقات موسیقایی سال ۱۳۹۴ بودیم، حسین علیزاده به همراه گروه همآوایان پس از دوسال در تهران به روی صحنه رفت. کنسرتی که مثل همیشه با استقبال دوستداران و اهالی فن موسیقی کلاسیک ایرانی مواجه شد. در کنار تمام اتفاقات خوبی از جمله اجرا و تکنیک آهنگسازی و نوازندگی و فرم جدیدی که در این کنسرت بار دیگر احیا شد ( در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد) موارد تامل برانگیزی نیز رخ داد که با در نظر گرفتن سخنان و حال و هوای استاد علیزاده در این دوسال گذشته نمیشود ساده از کنارشان عبور کرد. اگر کمیبه عقب برگردیم و سخنان حسین علیزاده را در نشست خبری کنسرت «باده تویی» در ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۲ در موزه موسیقی به یاد بیاوریم، بیشتر متوجه حال و هوای این روزهای این آهنگساز بلامنازع موسیقی ایرانی خواهیم شد. در آن نشست علیزاده به حال خوش و پرانرژی آن روزهایش و امیدی که از تغییرات سیاسی در جامعه رخ داده اشاره میکند. وی در بخشی نیز با انتقاد از نحوه برگزاری کنسرت در شهرستانها گفت: «من حق دارم به نمایندگی از تمام هنرمندان موسیقی اعلام کنم که همه فعالان عرصه موسیقی در ایران شوق دارند که در تمام شهرهای این سرزمین کنسرت برگزار کنند. اما وقتی امکان آن میسر نیست این تقصیر هنرمندان نیست بلکه مسوولان هستند که باید برای برگزاری کنسرت در شهرستانها اقدام کنند. وی ادامه داد: «آیا مجوز وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر این سرزمین برای برگزاری کنسرت فقط در تهران اعتبار دارد یا در همه جای ایران این مجوز مورد پذیرش است؟ آیا مقامات پایینتر از وزارت ارشاد میتوانند تصمیمات مرجع بالاتر خود را اجرا نکنند؟ آیا قانون فقط در تهران قابل اجراست؟ اینها سوالاتی است که هنوز کسی پاسخ روشنی به آنها نداده است. جامعه ایران در شرایطی است که به شدت به امید احتیاج دارد و حالا که زمینه این امید با تغییرات سیاسی ایجاد شده ما هم دوست داریم از امید حرف بزنیم چرا که دیگر از ناامیدی، مشکل تراشی و چانه زنی خستهایم و البته هم اعتراضهایی داریم اما میدانیم که کشور عزیزمان نیازمند هوای تازه است، هوایی که اگر چه هنوز کار خاصی در فرهنگ و هنر آن اتفاق نیفتاده اما همین که امید و حرکت را ایجاد کرده و دیگر روحیه مقابله هنرمندان با وزارت ارشاد وجود ندارد میتوانیم کارهای جدیدی را انجام دهیم که سرمان را در دنیا بلند کنیم.»
حسین علیزاده در آن نشست با امید از اجرای کنسرتش در تمام شهرستانهای ایران سخن گفت و به قول خود میخواست طرحی نو دراندازد و سوغاتی جدید برای تمام هموطنانش در سراسر کشور به ارمغان ببرد. اما غافل از این که در ادامه بیشترین لغو کنسرتها در این دوسال اخیر رخ خواهد داد و برای خود او نیز مشکلاتی در کنسرتهای شهرستانش که با شوق و ذوقی از آنها سخن میگفت بوجود خواهد آمد. حضور همخوان زن که همیشه رنگ صدایی مهم برای علیزاده بوده و هست سرآغاز کج سلیقهگیها در شهرهای مختلف شد و شاید همین امر باعث گردید تا در کنسرتی که هفتهی پیش به روی صحنه برد عطای همخوان زن را به لقایش ببخشد و کلا خبری از همخوان در کنسرت «بحر طویل» نباشد.
در ادامه همین موضوع باید به سخنان اخیر حسین علیزاده در نشست خبری کنسرت «بحر طویل» که در تالار وحدت برگزار شد اشاره کنیم. وی که گویی امیدش به ثمر ننشسته و دیگر از حمایتهای دولتی انتظاری ندارد با بازگو کردن مشکلات برگزاری کنسرت گفت: «به هر حال با کلید آقای روحانی و دولت تدبیر و امید، مشکلات برگزاری کنسرت در تهران و شهرستانها نه تنها حل نشد، بلکه متاسفانه بیشتر هم شد اما با تمام این احوال من بسیار خوشحالم که چنین فرصتی برایم به وجود آمد که بتوانم شاهد برگزاری اجراهای زنده گروه همآوایان در شهرستانها باشم. به اعتقاد من در این میان نباید نگران حمایت نکردنهای دولت بود. بنده اعتقاد دارم که «ملت» واژه بسیار بزرگی است که باید به آن احترام بگذاریم به همین دلیل لزومی ندارد که خود را معطوف به حمایتهای دولتی کنیم. هماکنون ما در کشوری زندگی میکنیم که خوشبختانه قانون اساسی دارد اما متاسفانه پیرامون برگزاری کنسرتها، اتفاقاتی بدون قانون میافتد که واقعاً ناراحت کننده است. حرف من این است که اگر قانون بگوید هیچ موسیقیدانی نباید حتی از خانه خود بیرون بیاید من با کمال میل این موضوع را میپذیرم. اما میبینید که در این فضا هیچ قانونی نمیگوید که نباید موسیقی کار کرد. اما متاسفانه به دلیل سلیقههای شخصی، تصمیماتی برای یک عنصر فرهنگی مانند موسیقی گرفته میشود که تا به امروز صدمات زیادی را به روح و روان موسیقیدانها وارد کرده است.»
با یادآوری صحبتهای استاد علیزاده در این دوسال اخیر اکنون راحتتر میشود گزارش کنسرت «بحرطویل» را که در تاریخ ۷و ۸ دی ماه در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد را بازگو کرد.
این کنسرت در دوبخش راستپنجگاه و چهارگاه اجرا شد. بخش اول با زخمه تار استاد آغاز و با تصنیف «سرود گل» روی شعر شعر فریدون مشیری و صدای محمد معتمدی ادامه پیدا کرد. این بخش با بداهه نوازی و چهارمضراب و تصانیفی چون «جان من» و «مینوش» به اتمام رسید و اما بخش دوم و اصلی این کنسرت که در چهارگاه بود، با قطعهای برگرفته از «سلام» حسن کسائی نوید فضای پرانرژیتر را به مخاطبین داد. حسین علیزاده در این بخش بداهه نوازی بیشتری داشت و ساز و آواز نیز پررنگتر بود. مهمترین بخش برنامه قطعه آخر با عنوان«بحرطویل» روی شعر سیروس جمالی بود که شور و حالی مضاعف را در سالن بوجود آورد.
حسین علیزاده بار دیگر ثابت کرد مثل همیشه چند قدمیجلوتر از زمان خود پیش میرود و با وجود تمام مشکلات پیرامونش، هنر خود را به بهترین شکل ممکن انجام خواهد داد. گویی که نوآوری با نام حسین علیزاده عجین شده است و باز کاری کرد کارستان! در زمانی که جوانان ایرانی گرایش خود را به موسیقی سنتی از دست دادهاند و نمیدانند چطور موسیقی ایرانی را به دنیا معرفی کنند و بعضا هم مشاهده میکنیم موزیسینهای جوان به اسم تلفیق و نوآوری کاملا از سنت و ریشههای موسیقی ایرانی دور شدهاند، حسین علیزاده از قدیمیترین فضای موسیقایی که کاملا فراموش شده وام میگیرد و بهترین استفاده را مینماید. اینجاست که باز سوال همیشگی پیش میآید. مگر ما چند نفر مثل حسین علیزاده، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، کیوان کلهر و… داریم که مسوولین فرهنگی به این سادگی از کنارشان میگذرند! این اساتید هرکدام تاریخ زنده موسیقی ایران هستند که در بدترین شرایط و با دست خالی بهترین آثار را خلق کردهاند. امیدواریم دولت تدبیر و امید با توجه به اینکه دولتی فرهنگی شناخته شده است بیشتر از گذشته به بزرگان هنر ایران زمین توجه داشته باشند و مساعدتهای لازم را در خصوص مرتفع کردن مشکلاتشان انجام دهند.
بدون دیدگاه