علی نجفی| این روزها در جامعه موسیقی خبری که بیشتر از همه در بین اهالی موسیقی و رسانه دست به دست میشود مربوط به انتقادات و گفتههای استاد حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده چیره دست موسیقی ایرانی است. همین چند روز پیش نیز گزارشی از حواشی دوسال اخیر زندگی هنری استاد و روند موضع گیری ایشان در این مدت در روزنامه هنرمند منتشر شد. اعلام نظر علیزاده در خصوص عدم حضور دو سالهاش در خانه موسیقی و اینکه نه خود را عضو ساده و نه عضو شورای عالی خانه موسیقی میداند، باعث شد تا جلسه دورهای شورای عالی خانه موسیقی ایران با حضور اعضا و به ریاست محمدرضا شجریان تشکیل شود تا شاید بتوانند دلجویی از مهمترین چهره موسیقی کشور داشته باشند و با اعلام اینکه حسین علیزاده هنوز نامه کتبی در خصوص استعفا به خانه موسیقی ارایه نکرده و ایشان همچنان عضو شورای عالی هستند، ابراز امیدواری از حضور علیزاده در جلسه آتی شورا کردند. در شرایطی که خانه موسیقی با هجمه انتقادات شدیدی روبروست، تلاش شورا برای بدست آوردن حمایت مجدد چهرهی شاخصی چون حسین علیزاده دور از ذهن نیست که این اقدام میتوانست در آرام کردن فضای بوجود آمده علیه خانه موسیقی موثر باشد. در مقابل همه این حواشی حسین علیزاده فردای آن روز رسما و کتبا استعفای خود را اعلام کرد و در اختیار رسانهها قرار داد.
حسین علیزاده با رفتار و گفتارش همیشه نشان داده که هیچگاه وام دار شخص و سازمانی نبوده است و همیشه از اصولی و اعتقادی که برای موسیقی و مردم سرزمینش دارد دفاع میکند. از نپذیرفتن نشان شوالیه که بالاترین نشان هنری کشور فرانسه است تا نگرفتن سکهای از دست مسوولین ارشاد به عنوان هدیه! و این خود روحیه آزادی خواهی علیزاده را هویدا میکند، البته در آثار ایشان نیز از دوران چاووش تا کنون این روحیه مشهود است. حرف دل استاد درد مشترک تمام موسقیدانان این دوران است که گاها با سکوت مدیران و مسوولین امر به کهنه زخمیدردناک بدل شده و در این میان تنها صنفی که میتوانست مدافع اعضایش باشد درگیر تشریفات اداری شده است. نکته قابل تامل اظهار نظر یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی در خصوص انتقادات علیزاده است که این گفتهها را از سر شکم سیری دانسته و معتقد است اگر استاد نیاز مالی داشت دیگر اینگونه سخن نمیگفت! حال این سوال پیش میآید مگر خواستههای این موسیقیدان چه بود که اینگونه مورد بی مهری آقایان قرار میگیرد؟ آیا درخواست کمی احترام به جامعه موسیقی درخواستی نابجاست؟! انتقادات علیزاده از شرایط موجود برای چند روز و چندماه گذشته نیست بلکه در تمام دوران زندگی هنریاش از سر دلسوزى و تعهدى که به اعتلاى فرهنگ ایران زمین دارد همواره در صف اول کمال خواهى براى موسیقى بوده و این مسایل را بارها در مصاحبهها و نشستهای خبری گوشزد کردهاند، شاید با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و باز شدن فضای وجود در کشور این نظرات بیشتر نمود پیدا کرده است. از همان ابتدا نیز با ابراز امیدواری از امید به وجوده آمده در دل مردمش با کلامیدلسوزانه به مشکلات و سنگ اندازیهای برگزاری کنسرت در کشور اشاره دارد، در ادامه با تشدید مشکلات آرزو میکندای کاش رییس جمهورش بجای کلید معمولی در دست کلید سل داشت و باز درخواست رعایت کردن قانون توسط تمام ارگانها و احترام گذاشتن آنها به تصمیم وزارت ارشاد را دارد. همهی این مسایل بیانگر نگرانی حسین علیزاده از شرایط موجود در موسیقی کشور است. اما به یک باره شاید کاسه صبرش لبریز میشود که اینگونه از مشکلاتی که نه تنها حل نشد بلکه بیشتر هم شده در این دوران سخن میگوید و سکوتش را در مقابل اقدامات خانه موسیقی میشکند و به حق از مطالباتی که وظیفه تنها صنف موسیقایی کشور است و باید دنبال کند انتقاد میکند، به امید اینکه گوش شنوایی برای درمان این درد مشترک بیابد.
به سادگی میتوان دریافت که اگر حسین علیزاده به دنبال عافیت طلبی و مصلحت اندیشی فردی بود و مانند افراد بسیاری قصد داشت اسیر چارچوبها معمول شود و مقام و منصب پایش را سست کند، پشت واژههای مدار و سازش پنهان میشد و سکوت پیشه میکرد. علیزاده بارها تاکید داشته که نه سیاسی و نه دولتی است و تنها سخنش پیگیری مطالبات صنفی جامعه موسیقی است. او نمیتواند عضو شورایی باشد که به گفتهی وی تشریفاتی است و حتی نمیتواند پیگیری ممنوع الکاری رییسش را داشته باشد. علیزاده نمیخواهد عضو شورایی باشد که بی طرف عمل نمیکند و هیچ تاثیری در روند بهبود اوضاع موسیقی ندارد! به راستی نقش شورای عالی خانه موسیقی در خانه موسیقی چیست؟
بدون دیدگاه