هنرمند| اشکان صادقی نام آشنایی برای اهالی تئاتر است اگر چه او گریزی به عرصه تصویر و تلویزیون زده اما هنوز هم متعلق به تئاتر است. از آغاز، کارش را در تئاتر شروع کرد و بعد از آن با قابلیتهایی که در صدا داشت در کنار علاقه اصلیاش، به دوبله نیز پرداخت. او تجربه همکاری با بزرگان تئاتر چون استاد رفیعی، بهزاد فراهانی، اکبر زنجانپور و خیلیهای دیگر را دارد. او در کنار آنها رشد کرد و به چهرهای شناخته شده در تئاتر تبدیل شد. اما ناملایمات و حواشی که او احساس میکرد زحماتش تحت تاثیر آن مهجور مانده و یا گاهی پیش میآمد که کارهایی را که انجام میداد اما با نامهای دیگری به ثبت میرسید باعث شد دورهای از تئاتر فاصله بگیرد و هدفاش از این کار را این گونه اعلام کرد که زمانی به صحنه برمیگردد که در کاری که متعلق به خودش است بازی کند. در این مدت با تکیه بر تجربیاتش و ایده پردازیهای ذهنی خود به خلق و آنالیز نمایشنامههایی پرداخت و به تئاتر بازگشت، و به تحقق اهدافش رسید. وی در گذشته در نمایشنامه خوانی «یرما» حضور داشتند. بعد از آن در سال ۸۸ در این نمایش بازی کرد اما او هنوز به فکر اجرای آن با ذهنیتی که سالها به آن فکر میکرد بود. صادقی اذعان داشت انقدر نمایشنامه یرما را تکرار کرده که تسلط کاملی بر فضای آن پیدا کرده و این تسلط باعث شد او بُعد جدیدی از نمایش را در «یرما» کشف کند، که در نمایشهای پیشین دیده نشده بود. وی در حال حاضر مشغول کارگردانی و بازی در این نمایش است که ایده اولیه آن را خود پردازش کرده و با جمع کردن تیم حرفهای خود توانست «یرما»یی متفاوت با اجراهای دیگر را به نمایش بگذارد. این کارگردان مخاطب را به اندیشیدن وا میدارد، زمانی که صحنههای بدون دیالوگ اجرا میشود و فقط نگاههایی دردوبدل میشوند که در گذر این نگاهها بسیار از دیالگها که به صورت نوشتاری بودند را بدون کلام اجرا میکنند، مسحور کنند دانست. یکی از دلایلی که او توانست به ایده ذهنیاش نزدیک شود تجربه او در موسیقی است. در این کار که با موسیقی همراه است شاهد توانایی او در نواختن ساز و همچنین خواندن هستیم. جدا از بحثهای هنری، «یرما» دارای بُعد هنری و تکنیکی حرفهای است. صحنه نمایش با فضایی که در اصل نمایشنامه وجود دارد کاملا همخوانی دارد و صادقی توانسته حال و هوا را در کمال سادگی به گونهای چیدمان کند که در طول نمایش با گوشهای از فرهنگ اسپانیایی خود را در تماس ببیند. صادقی در مورد تور شهرستان این نمایش هم اشاره داشت که امکان حضورشان در شهرهای بندرعباس و شیراز وجود دارد، که این موضوع منوط میشود به هماهنگ کردن با تمام اعضای گروه.
الهام شکیب: نمایشنامهای که هرگز کلیشه نمیشود
الهام شکیب دیگر بازیگر و کارگردان این نمایش که به همکاری کنار اشکان صادقی پرداخته است و این تجربه مشترک را بسیار لذت بخش میداند، و اظهار دارد که اجرای نمایش با بهرهگیری از تواناییهای هر دو جلو رفته است. شکیب کار تئاتر را از سال ۷۷ به صورت حرفهای آغاز کرد و در این نمایش دومین تجربه کارگردانی خود را پشت سر میگذارد. او در تجربه اول هم در نقش کارگردان هم بازیگر ظاهر شد که کار او در جشنواره سوره به نمایش درآمده و موفق به دریافت جوایزی در سمت کارگردان و بازیگر نائل آمده و علاوه بر آن نقشهای دیگری در سمت بازیگری داشته که موفق به دریافت جوایز بیشتری نیز شده است. وی در مورد پذیرفتن حضورش در «یرما» میگوید چون این نمایش بارها اجرا شده بود در برخورد اول، اجرای مجدد آن را کار موفقی نمیدانست اما زمانی که با ایده متفاوت اشکان صادقی روبروی شد بسیار استقبال کرده و برای حضور و جمع آوری گروه با صادقی همراه شده. پشنهاد حضور نگار عابدی را با توجه به آشنا بودن با بازی او و تجربهای که نگار عابدی در سینما و تئاتر دارد را مطرح کرده تا عابدی که بار اصلی نمایش را بر عهده دارد به تیم اضافه شود. الهام شکیب در مورد نمایشنامه اشاره کرده و موضوع آن را به گونهای دانست که هیچ گاه کهنه نمیشود و در هر دورهی تاریخی این ظرفیت را دارد که باز نمایش بشود و فضای زنانه نمایش باعث شده قشر بیشتری از جامعه را درگیر خود کند و همچنان جذاب بماند و اگر با ایدهای نو مانند کاری که او و صادقی به کار اضافه کردند همراه باشد بسیار به تماشایی بودن نمایش کمک کند. وی در ادامه به مشکلی که برای مکان نمایش ایجاد شد اشاره کرد که زمانی که عمارت مسعودیه را بستند قصد داشتند تا اجرا را موکول به زمانی کنند که مکانی مناسب را برای اجرا پیدا شود و همچنین زمانی که به تالار حافظ آمدند و زمان نمایش در ساعت ۵:۳۰ عصر همزمان با دو نمایش دیگر همراه شد تصمیم داشتند بعد از چند روز اجرا، دست نگه داشته تا زمان مناسبتری را بدست آورند اما با وجود این مسائل با استقبال خوبی از طرف مخاطبان و هنرمندان تئاتری خود مواجه شدند که این امر باعث شد اجرای نمایش را تا ۱۸ شهرویر تمدید کنند. وی در ادامه به حضور هانا کامکار نیز اشاره کرد که اولین حضور خود را در چنین اتفاقی داشته و ایده اولیه حضورش را به دلیل آن دانست که چون تئاتر با موسیقی همراه است نیاز به یک خواننده مرد و یک خواننده خانم برای صدای درون یرما بود، و چه انتخابی بهتر از هانا کامکار! از ابتدای مطرح کردن این ایده با استقبال او مواجه شدیم و ایشان به جمع گروه آنها اضافه شد. الهام شکیب در پایان از تیم نمایشی که او و اشکان صادقی را همراهی کردند و فارغ از مسائل مالی، به اجرای بهتر اندیشیدند تشکر کرد و دلیل نتیجه دادن نمایش «یرما» را همدلی کل تیم دانست و از تک تک افراد گروه قدردانی کرد.
عماد اجلال*: تجربه شیرین کنسرت نمایشی
موزیسین نمایش «یرما» باعث منحصر بودن این نمایش شده است. عماد اجلال اولین تجربه خود را در اجرای موسیقی در تئاتر پشت سر میگذارد. او موسیقی را به صورت خود آموز شروع کرد و خود را عاشق سبک فلامنکو دانست. وی گروه موسیقی هارمونی را تشکیل داد و سرپرستی آن را برعهده گرفت. اجلال تجربه ساخت موسیقی فیلم را هم در کارنامه کاری خود دارد. از نمونه کارهایش میتوان از ساخت موسیقی چند سریال برای سیروس مقدم اشاره کرد، و در کنار آن کارشناسی بخش موسیقی رادیو را نیز بر عهده دارد. وی در مورد فضای موسیقایی نمایش چنین میگوید که موسیقی «یرما» را در دو بخش تعریف میکند اول موسیقی و فضاسازی اسپانیش بود که شنونده فضای غیر اسپانیایی را حس نکند و از آن فضا خارج نشود، چرا که حال و هوای دکور، لباس و متن نمایش تماما وفادار به نمایشنامه اسپانیایی است پس موسیقی نیز نباید از این احساس خارج شود و در بخشهایی نیز موسیقی همراه با کلام اسپانیایی بود که حرفهای دل یرما و خوآن را در قالب شعر و موسیقی بیان کردیم چرا که نمایش از آنچه میبینید پرمتنتر است و کاری که برای کمک به بیان بیشتر احساس نمایش توانستیم انجام دهیم بیان برخی حرفها به صورت موسیقی بود که با حرکتهای نمایشی همراه شد. برخی حرفهای ساده یرما را با فغان موسیقی که در واقع از درون یرما برمیخواست به اجرا درآوردیم. اجلال این نمایش را در ایران تجربه نو و منحصر به فرد دانست و اشاره کرد تا به حال تجربه تئاتر- کنسرت را هیچ جایی به این گونه نداشتهایم. او این کار را یک تئاتر موزیکال نمیداند بلکه یک کنسرت نمایشی دانست که در فضایی کاملا خودمانی به نمایش و کنسرت اجرایی شده. او نگاه اشکان صادقی به این کار را بسیار متفاوت و جذاب دانست و دلیل موفقیت و دیده شدن یرمای جدید را ایده نو او میداند. ریتمی بسیار تند به دور از کلیشهها، که این موضوع را نیز از نگاه حرفهای صادقی دانست و همچنین درک موسیقایی او که باعث حرفهای شدن فضای موزیکال نمایش شده است. او از طراحی صحنه و لباس مفهومی نمایش گفت که با هوشمندی کامل از طرف الهام شکیب و اشکان صادقی برگزیده شده است .
بدون دیدگاه