مهدی احمدی/ بنا به نص صریح قرآن کریم و همچنین آموزههای دینی من و شمای انسان، همواره همیشه در معرض خطا و لغزش قرار داریم گاهی لغزشها به گونهای هستند که دیگران بیش از خود انسان، متوجه آن میشوند و چنانچه انسان هر از چندگاه در طول زندگی، خود را از زاویه دید دیگران ملاحظه کند و در آینه دوستان برانداز کند بهتر به عیوب و لغزشهای احتمالی خود پی میبرد و میتواند به اصلاح بپردازد.
مدتی زمانی نیست که من و شمای هموطن در محیط جدید ارتباطات فضای مجازی بیشتر کوچه و خیابان همدیگر را میبینیم و سلام و علیک داریم. از احوال پرسیها و گپ زدنها گرفته تا گلایهها و شکایتها و حتی تهدید و غیر. اما این نشست و برخواستهای مجازی در میان گروه هنرمندان اما از کم و کیف و حواشی خاص خود برخوردار بوده است. افرادی برخلاف ادعاها ی خود روشنفکر بینی و ظرفیت نقد پذیری و … به عکس مدعای خود به هیچ عنوان تحمل انتقاد نداشته و نسبت به این مساله از سوی هر شخص هم که باشد به شدت واکنش نشان میدهد. به عنوان نمونه تب طنز و زد و خوردهای مجازی طنازان در این فضا و در این روزها بسیار چالش زا شده است؛ طبیعتا من طنزپرداز باید نکاتی را رعایت کنم که در این طرحی که آماده میشود خط قرمزها رعایت شود و بیحرمتیای به کسی صورت نگیرد. اگر تمامی این نکات رعایت شود ما میتوانیم طنز را بهعنوان یک ابزار مناسب برای نقد در نظر بگیریم. از سوی دیگر نیز انتظار میرود آستانه تحمل و نقدپذیری اصناف، گروهها، شخصیتها و… بالاتر برود. متاسفانه جامعه ما در این زمینه خیلی ضعیف هستیم و تمرین نکردهایم که نقد را بشنویم و آستانه تحمل خود را بالا ببریم. وقتی به دیگران نگاه میکنیم بهویژه به توسعه یافته ترهایشان معنی تحمل نقد و طنز تلخ را به واقه درک میکنیم چه حرف و نقدهای سنگینی که بین بزرگ و کوچک و زن و مرد و رییس و وزیر و وکیلشان با مردم و هنرمند و روزنامهنگارشان رد و بدل نمیشود نه تنها مثل من و شما واکنش دفعی و فوری نشان نمیدهند و دست به قفل فرمان نمیشوند بلکه لبخند میزنند و روی نقد شما فکر میکنند و بعد دوباره لبخند میزنند و در نهایت به تشکر یا عذرخواهی با لبخند ختم به خیر میشود؛ لااقل در فیلمهایشان که اینطور هستند!
هدف از انتقاد، برشمردن عیبها و کاستیها نیست، یافتن راه درمان برای دردهای موجود جامعه و رهایی از بحران و آشفتگی و نابسامانی است. البته طنزپردازان باید همان ابتدا مدنظر داشته باشند که نباید با طنز خود به بهانه نقد اهانتی صورت گیرد و با ظرافت تمام به نکاتی که مد نظر دارند بپردازند؛ دقت کنیم پیامی را که منتقل میکنیم در نهایت موجب شادی باشد چرا که، یک مجموعه طنز بناست بستری باشد برای شادی و هم فضایی باشد برای نقد، طنزپرداز باید بتواند این دو را با هم تلفیق کند. بهجای این واکنشهای آنی بهتر است تحمل خود را بالا ببریم و نقد را بشنویم، اگر متوجهمان بود بپذیریم و اگر نیست با سعه صدر و صبر، و یا به قول امروزیها با بهره بردن از حداکثر هوش هیجانی به سقف چسبیده مان، با درک شرایط و حال خود و دیگری، جوابی درخور خود و طرف مقابل بدهیم.
ماه خدا به آخر رسیده و عید سعید فطر از راه میرسد؛ فرصتی سالانه برای تمرین همین خوبیها و کاستن از سیاهیهای درون و اصلاح رفتار، البته که برای بندگی خدای متعال پایانی متصور نیست، عید فطر، تجلی اوج یک ماه بندگی و عبودیت پروردگار متعال و یک ماه سازندگی و وارستگی و معراج انسانی و تقویت صفات برتر انسانی است. طلوع مهر این روز سعید، برای کسانی که از هوای این ماه عطر گل بوییدهاند، ظهور و شکفتن ملکات و فضائل انسانی را نوید میدهد و از این رو نه تنها کوشش و سعی بر انسانیت خود را پایان یافته نمیبینند، بلکه این روز مبارک را سرآغازی نوین برای استمرار حرکت سازنده خویش مییابند و با رویشی که از این بهار به دست آورده اند، در جهت سازندگی خویش و پاکی درون و شرکت فعال در ابعاد اجتماعی جامعه و مقابله با بدخواهان میکوشند و میکوشیم تا با نیل به اهدف و آرمانهایمان همچنان بالا برویم.
بدون دیدگاه