علی نجفی| علی زندوکیلی خوانندهای جوان شیرازی که این روزها حسابی نامش در عرصه موسیقی میدرخشد و با سبک تلفیقی که پیش گرفته فضای جدید را در موسیقی ایرانی به وجود آورده است. استقبال مخاطبین از نوع موسیقیاش گویای موفقیتش است. وی که روزهای شلوغ کاری را سپری میکند، سوم و چهارم دیماه در چهار سانس در برج میلاد با دوستدارانش دیدار کرد و قرار است در سی و دومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر نیز بار دیگر به اجرای برنامه بپردازد. به همین بهانه با علی زندوکیلی گفتگویی انجام دادهایم:
با توجه به اینکه کسی بودید که در تلفیق موسیقی اصیل و موسیقی عامهپسند موفق عمل کردید خودتان را خواننده کدام ژانر از موسیقی میدانید؟
من هنوز هم خودم را از موسیقی اصیل دور نکردم اما قطعا امروزه در زمینه موسیقی تلفیقی فعالیت میکنم، نمیتوان گفت علی زند وکیلی آثار صد درصد پاپ یا صد درصد سنتی را ارائه میدهد، همان واژه تلفیقی بهتر است. سازبندی ما هم نشان دهنده همین موضوع است که ما کنار سازهای کمانچه و تار از پیانو و گیتار بیس استفاده میکنیم و یا در سازهای کوبهای در کنار تنبک از کاخن و ستهایی از درامز استفاده میکنیم، اما در کل میتوانم بگویم علی زند وکیلی گذشته خود را فراموش نکرده و نخواهد کرد.
بسیاری از اساتید بزرگ موسیقی کلاسیک ایرانی در حفظ رپرتوارها ایرانی خیلی محتاط هستند و کاملا مخالف با نوآوریهایی هستند که امروزه در اغلب گروهها شاهد آن هستیم. شما چه احساس نیازی در این خصوص کردید که به این سمت رفتید؟
امروز اگر من هم بخواهم به موسیقی نگاه تعصبی داشته باشم جزو همین محافظین به شمار میروم در حالی که این نگاه متعصبانه محافظین موسیقی ایرانی جوانهایی که به موسیقی اصیل علاقهمند هستند را از این نعمت محروم میکند، من سعی میکنم بدون تعصب به موسیقی ایرانی خدمت کنم و احساس نیاز من این بود که در فضایی فعالیت کنم که موسیقی را خیلی راحتتر و بدون تعصب به گوش مخاطب برسانم.
با توجه به اینکه رشته و تحصیلاتتان در زمینه موسیقی کلاسیک ایرانی بود نترسیدید که این سبک از طرف اهالی موسیقی و مردم مورد استقبال قرار نگیرید؟
من در این راه هیچ وقت نترسیدم و همیشه مصداق بارز این ضرب المثل بودم که «از هر چه بترسی به سرت میآید»، و وقتی به کار و راه خودم مطمئن بودم دیگر دلیلی برای ترس نمیدیدم، و خوشحال میشدم وقتی میدیدم کسی که موسیقی من را گوش میکند خودش میگفت من قبل از این به رپ علاقه داشتم ولی الان با این موسیقی آشنا شدم.
در آلبوم عبور از مه قطعهای آوازی با تار علیاصغر عربشاهی داشتید، آوازی که در آن زمان اگر جای شخص دیگری بودید خیلی بیشتر شنیده میشد. الان که علی زند وکیلی در سطح اول موسیقی ایران قرار دارد دوست دارید هواداران به دنبال شنیدن آن کارها و یا آلبوم دشت جنون بروند؟
من گذشته خودم را فراموش نمیکنم، و معتقدم ساز و آواز جای خود را در موسیقی دارد و الان در نظر دارم که این قطعات آوازی را برای علاقهمندان منتشر کنم. اما این نوع موسیقی بسیار سنگین است، من در این قطعات اشعاری از فروغ، شاملو و… را اجرا کردم، ایده من این است که این دست قطعات را باید با برنامهریزی دقیق، طراحی و آگاهی به عنوان خوراک برای علاقهمندان موسیقی فاخر آماده کنیم، ساز و آوازهای ما یک ادای دین به ردیف در کنار انتخاب جملهها و استفاده از اشعار موجود در ادبیات ماست اما روزی خواهد رسید که با استفاده از کلام و تصویرسازی خواهید دید در اوج زیبایی در یک سالن ٢٠٠٠ نفری به جای یک ترانه مردم یک قطعه آوازی را زمزمه خواند کرد.
به عنوان یک موزیسین وضعیت شنیداری و فرهنگ صوتی جامعه را چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط کاملا نسبی هست، شاید خوب نباشد که امروزه آثاری تولید میشوند که دارای تاریخ انقضا و طول عمر بسیار کوتاهی هستند، اما میبینیم آثاری چون مرا ببوس، رفته و… پس از چند دهه هنوز برای مخاطب تازگی دارد، حتی آثار کوچه و بازاری هم همچنان در میان مردم طرفدار دارد، اما الان میبینیم یک آهنگ فقط برای ٢ سال در گوش مردم است و بعد از دیگر نابود میشود و این موضوع خیلی ناراحت کننده است.
شما از ابتدا در زمینه تیتراژ خوانی و آثار نمایشی فعال بودهاید در آثاری که اجرا میکنید هم تصویرسازی به مخاطب القا میشود. خودتان چقدر موافق این موضوع و حرف هستید؟
اجرای تیتراژهای تلویزیونی در یک برهه زمانی خیلی موثر بود اما الان با توجه به اینکه تلویزیون دیگر مخاطب سابق را ندارد به آن اندازه تاثیر ندارد، قبلا میدیدیم یک خواننده با خواندن تیتراژ فلان سریال ره صد ساله را در یک شب طی میکند اما امروزه دیگر به آن شکل استقبال نمیشود، ولی برای تیتراژ هم باز همه چیز اعم از شعر و کلام و ملودی و… باید ناب باشد و در کل یک پکیج خوب مد نظر است.
در چند سال اخیر مسیر بسیار موفق را پشت سر گذاشتهاید که برخی معتقد هستند نقطه عطفش مهران مدیری و حمایتش از شما بوده است نظرتان در این خصوص چیست؟
مهران مدیری برلیان است. مهران مدیری در کار خودش یک طلای تکرار نشدنی است، کسی است که از کودکی با کارهایش بزرگ شدهام و خاطره ساختم، همه ما از ساعت خوش تا همین الان که در اوج بیرغبتی به تلویزیون باز هم کارهای او در صدر است از کارهایش لذت بردهایم. مهران مدیری کسی است که جاودانه خواهد ماند، چون برای جایگاهش زحمت کشیده است. مهران مدیری از من حمایت کرد اما میتوانست افراد دیگری را انتخاب کند، از این بابت خوشحالم و همیشه خدا را شاکرم. خود من هم اگر افراد با استعدادی را ببینم که برای هدفشان تلاش میکنند حتما حمایت خواهم کرد و در این راه کوتاهی نمیکنم.
گروه شما از زمان شکل گیری کمترین تغییر را داشته و نتیجه آن یکدستی و صمیمیتی است که امروز شاهد آن هستیم. این موضوع و ثبات ارکستر چه تاثیری در فعالیت خوانندهها میتواند داشته باشد، و از همه مهمتر اینکه نوازندگان آهنگهایی که منتشر میشوند همان نوازندگان کنسرت هستند، در حالیکه خیلی از خوانندگان برای ضبط و اجرا با نوازندگان متفاوت کار میکنند.
گروه من خانواده هنری من هستند، نگاه و ارتباط ما با یکدیگر کاملا متقابل است، بیش از ١٢ سال هست که ما با هم مار میکنیم و آشنایی ما به این ٢ سال محدود نمیشود، من و سینا و سحاب علم و رامتین اتابکی از دوران هنرستان با هم همکاری داشتیم و امروزه در کنار سایر افراد گروه در اوج صمیمیت و نزدیکی در غم و شادی با هم همکاری میکنیم.
به طور کلی فضایی تبلیغاتی و رسانهای چقدر در موفقیت یک هنرمند تاثیرگذار است؟
فضای تبلیغاتی و رسانهای تاثیر بسیار زیادی در رشد و معرفی یک هنرمند دارد، اما ارتباط هنرمند و این ابزارها مانند ارتباط ثروت و سلامتی است، شما اگر ثروتمند باشید ولی سلامتی نداشته باشید از زندگی لذت نخواهید برد، همانطور که اگر هنر نداشته باشید فضای تبلیغاتی و رسانهای به درد شما نمیخورد، همانگونه که میبینیم خیلیها پول و لابی و… به روی کار آمدن ولی ماندگار نشدند.
بسیاری از موزیسینها صحبت از مافیا موسیقی میکنند به عنوان خوانندهای که شرایط خوبی دارد چه نظری دارید؟
نمیتوان واژه مافیا را درست دانست، مگر میتوان گفت مردم مافیا هستند؟ وقتی اثری در ماشین، سرکار، رستوران، خارج از کشور و… شنیده میشود میتوان گفت این تصمیم مافیاست؟ ما فرض میکنیم فلان آهنگ یا خواننده توسط مافیا عرضه شده، ولی مافیا برای مردم تصمیم نمیگیرند. کسی که با باند بازی و… به روی کار میآید به آسانی هم محو میشود، کسی موفق میشود که به کار و مسیر خودش اعتقاد داشته باشد، البته اگر نتواند اثر خوبی تولید کند نتیجه نخواهد گرفت.
چقدر تحصیلات آکادمیک را در موفیقت یک خواننده موثر میدانید؟
تحصیلات آکادمیک از مهم ترین عوامل موفقیت یک هنرمند است، کسی که به دنبال تحصیلات آکادمیک میرود راه را برای خودش هموار میکند و پیش از هر چیز به خودش خدمت میکند، کسی که تحصیلات آکادمیک را پشت سر میگذارد حداقل در ۴٠٪ مسیر از سایرین پیشی میگیرد، تحصیلات ابزار بسیار مه میاست چون شما میتوانید ملودی بنویسید، راحتتر با نوازنده ارتباط برقرار کنید و از همه مهمتر اینکه با آگاهی و دانش مخاطب خود را بشناسید.
آهنگ «لالایی» یکی از آثاری است که مردم با آن ارتباط خوبی بر قرار کرده اند درباره این آهنگ توضیح دهید؟
لالایی یک شاهکار بود، علیرضا افکاری، افشین مقدم، سعید زمانی، سحاب علم که خالقین این اثر بودند همه روی این موضوع هم عقیدهاند که لالایی چیزی بیش از یک اثر است و یک شاهکار موسیقی است. لالایی از آن اتفاقهایی است که هر ٢٠ سال در موسیقی یا سینما و… میافتد، باید ذهنیت همه هنرمندان در همه ژانرها چنین باشد تا اثری خلق کنندکه مانند لالایی بتواند منقلب کننده باشد.
در خلوتتان چه نوع موسیقی گوش میدهید؟
بیشتر موسیقی بی کلام، اما به آثار «سلندیون» و «بوچلی» علاقهمندم. موسیقی هند و ترک را دوست دارم، در کل موسیقی خوب را گوش میکنم.
درباره تازهترین فعالیتتان موسیقاییتان توضیح دهید؟
تمام تلاش ما این بود که تا اواخر آذر آلبوم جدید را منتشر کنیم اما نشد، الان هم تمام وقت و تلاشمان روی تولید و مراحل نهایی آلبوم است که بتوانیم تا اواخر دی به دست علاقهمندان برسانیم. این آلبوم شامل قطعاتی هست که با هرکدام زندگی کردم و هر اثر قدمتی بیش از یک آلبوم دارد. برنامه تور کنسرتها را داریم که به زودی با هواداران در کنسرتهای شهرستان دیدار خواهیم کرد.
اخیرا انتقاداتی که بعضا شخصی است به جشنواره وارد شده نظر شما در این خصوص چیست؟آیا تحریم بزرگترین رویداد موسیقایی کشور راه حل درستی است؟
موسیقی ما در هر حال مورد تحریم هست و به عقیده من در میان هنرها مظلومترین رشته واقع شده. امیدوارم سطح جشنواره رشد مثبت داشته باشد، برای بهتر ارائه کردن هنر نیاز به زمینهسازی و ایجاد موقعیت است، من به عنوان یک نماینده هم از موسیقی جدی و اصیل و هم از موسیقی عامهپسند درخواست توجه بیشتر و تمرکز روی موسیقی اصیل دارم و انتظار دارم آنهایی که توانایی دارند به حرفهای هنرمندان گوش کنند و با هنرمند با محبت برخورد کنند و ضمن احترام به عقیده موزیسین آنها را راضی نگه دارند. اگر علی زند وکیلی اعتراضش را به تنهایی اعلام کند هیچ اتفاقی نمیافتد و برای شنیده شدن نیاز به اتحاد است، روی صحبت من فقط به جشنواره نیست، وقتی یک هنرمند حرف از تحریف میزند مشکلی با ارائه موسیقی و اثر خود ندارد، اجبار و فشار روی موزیسین باعث شده تا حرف از تحریم بزند و به بهانه جشنواره فجر بخواهد حرف خود را به گوش مسئولین برساند.
به تازگی من مطلبی از استاد خودم «ارفع اطرایی» خواندم که بسیار متاثر کننده بود، چرا باید کسی که بیشتر عمر خود را برای هنر این ملت صرف کرده و الان برای درمان بیماری در آمریکا اقامت دارد باید برای تامین مخارج درمان ساز و کتابهای خود را بفروشد و در این یک سال هیچ بهایی به این هنرمند داده نشده است، من خواستهام این است که مسئولین درد و حرف هنرمندان را بشنوند.
بدون دیدگاه