مونا کریمی| فیلم سینمایی «خاطرات پاییزی» به کارگردانی سید علی فخرموسوی و تهیهکنندگی ویکتور ویلهلم و سید امیر سیدزاده در بخش غیررقابتی «هنر و تجربه» سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و به همراه ۳۰ فیلم دیگر در بخش بازار جشنواره جهانى فیلم فجر نیز برای مهمانان خارجی، خریداران و نمایندگان جشنوارههای بینالمللی به نمایش در آمد. این فیلم در ۱۶ جشنواره بینالمللی حضور داشته است و ۶ جایزه را به همراه جایزه سازمان قربانیان جنگی سازمان ملل دریافت کرده است. در عین حال فیلم افتتاحیه جشنواره دریم سیتی نیز بوده و چندین حضور هم در بخش غیر مسابقه جشنوارههای بینالمللی داشته است. این فیلم در بخش تولیدات مشترک جمهوری چک و ایران هفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی پراگ به نمایش در آمد که این بخش امسال برای نخستین بار به جشنواره اضافه شده است. به بهانه حضور این فیلم در جشنوارههای مختلف گپ کوتاهی با سید علی فخر موسوی کارگردان داشتهایم که در ادامه میخوانید.
چطور تصمیم به ساخت فیلم سینمایی خاطرات پاییزی و تولید مشترک با جمهوری چک و اوکراین گرفتید؟
طرح اولیه خاطرات پاییزی ۵ سال پیش نوشته شد. زمانی که اوج داعش بود به این فکر میکردم که این جنگها با وجود همه ویرانیهایی که دارند باعث اجماع مشترکی بین ملل مختلف دنیا میشوند و زبان مشترک تاسف برانگیزی پیدا میکنند که همان زبان مشترک پر درد جنگ است که از زمان و مکان عبور کرده و به روح مردم دنیا نفوذ میکند. فیلم در ابتدا قرار بود در فرانسه ساخته شود و صحبتهای مقدماتی چند ماهه هم انجام شد، که نتیجهای حاصل نشد. سپس به این فکر کردم که طرح را با مشارکت چند کشور بسازیم و اولین کشوری که به نظرم رسید ایران بود. در آن زمان مثل اکنون تهیه کنندگان شناخت درستی از کار مشترک نداشتند و به سیستم سنتی فیلمسازی در ایران میخواستند فیلم را پیش ببرند که طبیعی بود که به هیچ عنوان از طرف تهیهکننده اروپایی و کمپانیهایی که به نام دستیار تهیه کننده اصلی یا منیور پرودیوسر از آنها یاد میشود نمیتوانستند قبول کنند. این مشکل عدم ارتباط صحیح و ندانستن قوانین بینالمللی از طرف اکثر تهیهکنندگان ایرانی از موارد سد راه ساختن فیلم مشترک است. از طریق دوستی با آقای سیدزاده آشنا شدم و ایشان را شخصیتی برای تجربههایی فراتر از سینمای ایران یافتم. به این شکل بود که فیلم با تهیهکنندگانی از سه کشور ایران و جمهوری چک و اوکراین وارد مرحله پیش تولید شد.
دلیل انتخاب عوامل خارجی برای این فیلم چگونه بود؟
دلیل انتخاب عوامل خارجی این بود که باید همه فیلم در مرز اوکراین و اسلوواکی فیلمبرداری میشد و سپس این که از قوانین سینمای مشترک این است که ۵ عامل اصلی فیلم باید بین کشورها تقسیم مساوی شوند. نویسندگان فیلم نامه از هر سه کشور حضور داشتند. کارگردان و بازیگر نقش اول زن و تهیهکننده از ایران، فیلم بردار و تدوین گر از اوکراین، مراحل پست پروداکشن (مراحل بعد از تولید) در سوئیس انجام شد، موسیقی متن را موزیسینی ایتالیایی آمریکایی ساخت و کمپانی اصلی دستیار تهیه کننده که تمام پخش آن را به همراه داشت از جمهوری چک بود و این گونه عوامل اصلی بین کشورها تقسیم شدند و سپس کستینگ دیرکتور (کمپانی انتخاب بازیگر) وارد کار شد که آن هم از جمهوری چک بود و شروع به انتخاب بازیگران اصلی کردیم.
پس ساخت فیلم در خارج از کشور باحضور عوامل ایرانی و بعضا چند عوامل خارجی نمیتواند همکاری مشترک تلقی شود؟
به جرات و صراحت عرض کنم که اگر فیلمی را دیدید که همه عوامل اصلی آن ایرانی بودند و در کشور دیگهای ساخته شده بود و ادعای کار مشترک میکرد، بدانید که فیلم مشترک نیست چون هر تهیه کنندهای از هر کشوری باید عوامل اصلی خودش رو در فیلم بکار گیرد. سه بازیگر اصلی خارجی فیلم همه سوپر استارهای اروپای شرقی هستند که با تهیه کنندگان فیلم تعامل کردند و تخفیفهای ویژه در دستمزدها دادند و به نوعی کمک کردند تا من بتوانم فیلم اولم را بسازم.
معیارتان برای انتخاب یک بازیگر ایرانی ایفاگر نقش اول در کنار بازیگران خارجی چه بود؟
تنها معیاری که برای انتخاب بازیگران داشتم ارتباط آنها با نقش بود و اینکه چقدر از عهده کار بر میآیند. به گفته اکثر منتقدین و تماشاگران انتخاب بازیگران از نکات قوت فیلم بوده که در یک پروسه طولانی، سخت و همکاری چندین نفر انتخاب شدند.
فیلم موضوعی ضد جنگ در بستر عاشقانه دارد. میتوان گفت موضوعی جهان شمول که مخاطبان را در هر جای دنیا با فیلم همراه میکند؟
فیلم با بیان دردهای مشترک آدمهایی که از جنگ زخمهای عمیق روحی برداشتند و خانه و زندگیشان را از دست دادند، سعی میکند تا زبان مشترک جنگ را بین این آدمها نشان بدهد. سیاست مداران دنیا را پر از جنگ کردند و توجه ندارند که این جنگهای سراسری باعث اجماع احساس و بوجود آمدن درد و زبان مشترک شده و حداقل دستاوردش این است که مردمان مختلف با رنگ پوست، زبان، فرهنگ و دین غیر یکسان، زبان و دردهای یکدیگر را به خوبی لمس میکنند. سعی شده تا در بستر درام و یک ماجرای عاشقانه به تصویر کشیده شود که بیشتر بتواند مخاطب رو با خود همراه کند.
ویژگی و جذابیت خاطرات پاییزی را در نکاتی میدانید؟
ویژگی اصلی خاطرات پاییزی در جهان شمول بودن آن است و اینکه هر کسی از هر فرهنگی به نوعی میتواند بعضی از دردهای شخصیاش را در فیلم ببیند که با تجربه دیدن فیلم در کنار تماشاگرانی با ملیتهای مختلف به این نکته پی بردم.
قرار بود فیلم در گروه هنر و تجربه اکران شود. چرا تاکنون این اتفاق نیفتاده است؟
آن طور که من شنیدهام فیلم یک سال است که در نوبت اکران هنر و تجربه قرار دارد و این گونه که از شواهد پیداست در پروتکل هنر و تجربه این است که فیلم باید با حضور کارگردان و تهیهکننده و مراسم افتتاحیه و غیره اکران شود. من مقیم ایران نیستم و تهیه کننده ایرانی فیلم، آقای سید امیر سیدزاده هم دو فیلم مشترک با کانادا و ترکیه در دست تولید دارند ولی من به مدیریت محترم هنر و تجربه اعلام کردم که هر وقت که فیلم در جدول قرار بگیرد به ایران سفر میکنم تا در آیین افتتاحیه فیلم حضور باشم، ولی کماکان نتیجهای حاصل نشده و منتظر اعلام گروه هنر و تجربه هستم.
به نظر شما چرا فیلمهایی که حتی در کشورمان فرصت دیده شدن نمییابد و یا مسئولین به راحتی از کنارش رد میشوند در جشنوارههای خارجی بسیار مورد توجه قرار میگیرند و جوایز مختلف کسب میکنند. علت چیست؟
هر جشنوارهای معیار خودش رو دارد و طبیعی است که فیلم خوب مخاطب خود را در جشنوارههای مختلف پیدا میکند و مورد توجه قرار میگیرد. همه میدانند که در کشور ما و در حوزه سینما رابطه حرف اول را میزند در صورتی که در سینمای اروپا این چنین نیست و ضابطه وجود دارد. مسئولین ما هم به نوعی جنسشان از آهن شده و نقد یا حرفی هم در آنها تاثیر ندارد. فیلم سازهای جوان ما هم قافله را به مسئولین سینمایی باختند و میدانند که حرفشان به جایی نمیرسد، در واقع به نوعی نقد و راهکار دادن برای پیشرفت در مسئولین سینمای ما مرده است. مسئولین ما با عینک خاص خودشان فیلم را میبینند و به سادگی از کنار بسیاری از فیلمها رد میشوند. انقلاب فرهنگی در حوزه هنر لازم است که بعید میدانم به سن فیلمسازی من قد دهد.
آیا شما به فیلم و فیلمساز جشنوارهای اعتقاد دارید؟
فیلم و فیلمساز جشنواره متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم وجود دارد چون به علت عدم امنیت شغلی، فیلمساز فکر میکند که با ساختن فیلمی آرتهاوس (فیلم مالف هنری) و باب میل جشنوارههای مختلف میتواند مسیر فیلمسازی خود را بیمه کند که طبیعی است که از هزار فیلمساز شاید برای یک فیلمساز این اتفاق بیفتد. در سینمای اروپا مسئله اصلی در دولوپمنت فیلم، فروش و میزان جذب تماشاچی است. فیلمساز باید باور کند که فیلمش فقط در صورت دیده شدن توسط انبوه تماشاچی عام قابل نقد است و تنها راه پیشرفت هم است. منظورم ساختن فیلم زرد نیست، بلکه فیلمی با داشتن همه شاخصهای یک سینمای خوش ساخت با قصه خوب که تماشاچی از همه صنفها را با خود همراه کند.
تجربه کار با عوامل سینمایی خارج از ایران چگونه است و چه تفاوتهایی با ساخت فیلم در ایران دارد؟
با هر ملیتی که فیلم بسازید زبان سینما در همه دنیا مشترک است. تنها تفاوت فرهنگی وجود دارد که کارگردان با باهوشی باید خود را با آن منطبق کند. در مورد شخص من این قضیه خیلی مصداق نبود چون من ۱۵ سال است که در اروپا زندگی میکنم و تجربه کار کردن با ملیتهای مختلف داشتم و فرهنگ ایرانی اسلامی خود را با توجه به سلایق فرهنگی و احترام به افراد، به راحتی با گروهم که از ملیتهای مختلف بودند وفق دادم.
برنامه تان برای اکران این فیلم در آینده به چه شکل است؟
منتظر اکران فیلم در گروه هنر و تجربه هستم فقط به این دلیل که دوست دارم که نظر مخاطب عام ایرانی را بدانم که چگونه با فیلم ارتباط برقرار میکند و امیدوارم این اتفاق بیفتد. تهیهکنندگان فیلم در حال صحبتهای نهایی با چند کمپانی بزرگ وی او دی جهانی مثل نت فیلیکس هستند که فیلم بزودی در وی او دی نمایش داده خواهد شد.
بدون دیدگاه