سپیده آماده| نیمه اول سال ۹۳ بود که «امیراحمد انصاری»هاری را مقابل دوربین برد، فیلم با بازی علیرضا کمالی، مینا ساداتی، حسین سلیمانی، مجید واشقانی و اکبر معززی داستانی اجتماعی را بر پایه آسیبها روایت میکرد. فیلم برداریهاری در مهرماه سال ۹۳ به پایان رسید، اما فیلم به مدت دو سال موفق به دریافت پروانه نمایش نشد و یک سال پس از دریافت پروانه نمایش و سه سال پس از پایان ساخت فیلم، به تازگی بر پرده نقرهای سینماها جای گرفته است. البته این مشکلات پروانه نمایش تنها متوجههاری نیست و چه بسیارند فیلمسازان مستقلی که به رغم داشتن مجوز ساخت، سالها پس از تولید فیلمشان، هنوز موفق به دریافت پروانه نمایش نشدهاند و در این میان سرمایه و عمر خود را هزینه کردهاند. به بهانه اکرانهاری پس از سه سال، گفتگویی با «امیراحمد انصاری» داشتهایم تا از تاخیر سه ساله اکران و دغدغه فیلمسازی مستقل بپرسیم.
فیلم تولید سال ۹۳ است و این روزها پس از ۳ سال به اکران عمومی سالنهای سینمایی رسیده است، این تاخیر ۳ ساله در روند اکران به چه دلیل بود و چه شد که طلسم اکرانهاری شکسته شد؟
پروانه نمایشهاری اسفند ۹۵ صادر شد. این دلیل تاخیر برای اکران بود و بعد از رفع توقیف فیلم تلاش برای اکران شدن فیلم سرانجام نتیجه داد. البته ما انتخاب دیگری برای زمان اکران فیلم نداشتیم.
از انتخاب متن بگویید و تصمیم به ساخت اولین فیلم بلند سینمایی؟
در بحثهایی که با امیرعلی محسنین داشتیم به موردی رسیدیم که در جامعه ما و به مخصوص نسل جوان در حال شکل گیری است، اینکه هدف وسیله را توجیه میکند. پدیدهای که سبب دگرگونی فرهنگی در معنی و رفتار جامعه شده است. براین اساسهاری در بستر یک قصه تعلیق وار نوشته شد. یک قصه تعلیق وار که در پیچیدگیهای روابط کاراکترها و اتفاقات قصه به نگارش در آمد. سعی در نوشتن و ساختنهاری، داشتن کشش و جذابیتهای سینمای قصهگو بوده که دارای قهرمان و ضدقهرمان سمپات برای تماشاگر ما باشد. به نظر مردم هاری را خواهند داشت.
این گروه بازیگران از زمان نگارش فیلم نامه در نظرتان بودند یا در جریان پیش تولید به نتیجه اصلی رسیدید؟
دو نقش اصلی فیلم، سیاوش و شاهرخ، برای دوستان عزیزم علیرضا کمالی و میلاد کیمرام از ابتدا نوشته و پرداخت شد. جنابهاشمپور بعد از نگارش اولیه ایده آل ترین گزینه بود سپس در فیلم نامه نهایی امیرعلی محسنین با توجه به حضور او پرداخت نهایی را انجام داد. مینا ساداتی، حسین سلیمانی و هنگامه قاضیانی اولین انتخابهای ما بودند. در کل لطف خدا و دوستان هنرمندم شامل حال من شد و تمام نقشهای فیلم مان را اولین انتخاب که بهترین بودند، بازی کردند.
فیلم پیش از این در جشنواره فجر بینالملل هم حضور داشت، اقبال منتقدان و اهالی رسانه نسبت به فیلم چگونه بود؟
خدا را شکر چه در بینالملل فجر چه در جشنوارههای خارجی استقبال و نظر منتقدین و تماشاگران به فیلم مثبت بوده است.
گفتهاید که سینمای کیمیایی را دوست دارید، این علاقه چه تاثیری در فیلمهایتان خواهد گذاشت؟
تاثیر سینمای استاد مسعود کیمیایی بر نسل ما و علاقمند شدنمان به سینما انکار ناپذیر است. همانطور که من عاشق فیلمهای استاد ناصر تقوایی هستم و کماکان به نظر من ناخدا خورشید بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. قطعا فیلمها و کارگردانهای مورد علاقهام تاثیرشان را در وجود من نقاشی کردهاند. اما فیلم متولد شده یک گروه هنرمند است.
فیلم با اعمال محدودیت سنی مخاطبان به روی پرده رفته است، به نظر شما این اتفاق باعث کاهش مخاطبان است یا خود دلیلی برای کنجکاوی مخاطبان و افزایش فروش؟
اعمال محدودیت سنی یکی از شروط شورای پروانه نمایش برای رفع توقیف فیلم بود. به نظر من تاثیری در فروش فیلم نخواهد گذاشت اما حتماهاری برای نوجوانان کنجکاوی برانگیز خواهد شد. البته من هنوز با دلایل شورای محترم برای محدودیت سنی قانع نشدهام.
خشونت فیلم به نظرتان بیش از اندازهای نیست که در توان دیدن مخاطبان باشد؟
خشونت فیلم قطعا بسیار کمتر از خشونت و خشم موجود در جامعه ما است. البته در جشنواره فجر فیلمهای بسیار خشن تر هم داشتیم که بدون مشکل اکران شدهاند. پس قطعا مخاطب مشکلی نخواهد داشت.
جایگاه سینمای ایران در سطح بینالملل چگونه ارزیابی میکنید؟
کلا در چند سال اخیر مخصوصا با افتخار آفرینیهای جناب اصغر فرهادی، جایگاه سینمای ایران بسیار بهتر شده و استقبال از اکران فیلمهای ایرانی بیشتر شده است.
آقای انصاری! فیلمسازی مستقل در سینمای ما به خصوص برای فیلم اولیها کار بسیار دشواری است و متاسفانه هستند فیلمسازانی که سالها پس از ساخت فیلمشان هنوز موفق به دریافت پروانه نمایش نشدهاند.
فیلم ما به معنی واقعی کلمه مستقل بود و ما از هیچ نهاد و ارگان و رانتی برای ساخت آن بهره نبردیم. ساخت چنین فیلمهایی کار بسیار سختی است و این سختی سال به سال هم بیشتر میشود. انگار فیلمسازان مستقل قرار است همیشه به گوشه رینگ برده شوند و هیچ گونه حمایتی از آنها نشود و هر بلایی که بخواهند بر سرشان بیاورند. چون میدانند صدای فیلمسازان مستقل جایی شنیده نمیشود و حمایتگری ندارند. فیلمسازان مستقل در برابر ناعدالتیها حتی فرصت اعتراض هم ندارند و به محض کوچکترین اعتراضی، فیلم توقیف میشود و ما مجبور به سازش میشویم.
این تبعیضها در حوزه اکران هم بسیار دیده میشود.
بله دقیقا، در ماجرای اکران شرایط بدتر هم میشود، محدودیت سالنها، فروش ناعادلانه بلیتها، تغییر سالنهای نمایش دهنده فیلمها، به عنوان مثال بلیت فروش فلان سالن سینمایی را به مراجه کنندگان بلیت فیلم دیگری پیشنهاد میدهد و هر چه در برابرشان بیشتر مقاومت کنی، رفتار بدتری را بروز میدهند. یعنی اگر فیلم شما با اقبال مخاطبان داخلی و خارجی روبرو شده، باید پاسخگوی این مسئله باشی که چرا در سطح بین الملل از فیلم فلان کارگردان استقبال نشده است. من دقیقا متوجه میشوم که آقای درمیشیان چه حالی دارد، پس از این همه سالی که از توقیف فیلمش میگذرد. در فیلمهای مستقلی مثل فیلم ما، سرمایهگذار از دارایی شخصی خودش برای ساخت فیلم هزینه کرده است و یک سری از دوستان براساس رفاقت در این فیلم حضور پیدا کرده اند. متاسفانه زمانی که نام سینمای مستقل به میان میآید، برخی افراد به اشتباه فکر میکنند با یک فیلم آپارتمانی با دو بازیگر روبرو هستند در حالی که ما یک ژانر سخت را انتخاب کردیم و سه سال و اندی طول کشید تا فیلم به اکران برسد. هیچ کسی جوابگوی این تاخیر روند اکران فیلم نیست و حتی در این میان ما نمیدانیم چراهاری با محدودیت سنی اکران شده، چون بسیارند فیلمهای اکران شدهای که خشونتشان بیشتر از فیلم ماست و در فیلمهای کمدی هم که دیالوگهایی به کار میرود که گاه بسیار نامناسب است. اما چون در یک پلان ما یک دیالوگ متفاوت داریم به نظر دوستان اتفاق عجیبی است. من اصلا نمیگویم که از فیلم ما حمایت کنند اما حداقل در شرایط اکران، عدالت را رعایت کنند. در خصوص آثاری چون فیلم من، در جریان حضور در جشنواره فجر پس از سخت گیریهای بسیار، در نهایت توجه خاصی به فیلم نشد، در جریان اکران که فیلم سه سال و نیم از پرده دور ماند، اما در جریان اکران از مسئولان خواهش میکنم که حق فیلم را ضایع نکنید و در شرایط عادلانه حق انتخاب را به مردم بدهید. به عنوان مثال من دیروز به فلان سینمای نمایش دهنده فیلم رفتهام و به چشم خوده دیدهام که مسئول فروش بلیت به مراجعانی که میخواهند بلیت فیلمهاری را تهیه کنند، بلیت فیلم دیگری را پیشنهاد میدهد.
در روزهایی که فیلم توقیف بود، اعتراضی نکردید؟
ما در سکوت بارها به ارشاد میرفتیم اما اصلا سعی نکردیم این ماجرا را رسانهای کنیم چون میدانستیم که رسانهای کردن هیچ تاثیری در رفع این مشکل ندارد. مگر رضا درمیشیان و شهرام شاه حسینی این ماجرا را رسانهای کردند، اتفاقی افتاد؟ دیگر بزرگتر از آقای کیانوش عیاری مگر در عالم سینما داریم که فیلمهایش این همه سال از پرده اکران دور ماندهاند. یک بار ما در گفتگوهایمان گفتیم که ارگانها اگر جنم دارند، شرایطی مهیا کنند که ناصر تقوایی برای سینمای ایران فیلم بسازد، این مطلب را پیراهن عثمان کردند و علیه من به کار بردند. من حرف بدی نزده بودم، منظور من این بود که این قدر به نورچشمیها و عزیزهای دلتان میلیاردی بودجه میدهید تا فیلم بسازند، نوش جونشان، اشکال ندارد، یک بار هم بودجهای به ناصر تقوایی بدهید که او هم یک فیلم بسازد تا آبرویتان نرود و مردم در سالنهای سینما به فیلمهایتان نخندند. یکی بیاید و جواب ما را بدهد که چرا بهرام بیضایی از ایران رفت؟ مگر کم کسی از ایران رفته است؟ اگر از بهرام بیضایی حمایت میشد، با کوله باری از فیلم نامههای ساخته نشده، نمایش نامههای اجرا نشده و کتابهای منتشر نشده از ایران نمیرفت. متاسفانه اصلا کسی به این فکر نمیکند که اصغر فرهادی از ایران رفت و در کشورهای دیگری فیلم میسازد، جعفر پناهی در خانهاش نشسته است. عباس کیارستمی که متاسفانه از دست رفت. اما تقوایی و بیضایی هنوزهستند، آیا داریوش مهرجویی با این همه سابقه این همه سال برای ساخت سنتوری ۲ باید به دنبال سرمایه گذار بگردد؟
در این میان به نظر شما تکلیف فیلمسازان جوانی که با سرمایه شخصی خود دست به ساخت فیلمهایی زدهاند که یک سرو گردن بالاتر از آثار اکران شده سینما است، اما سالها از پرده اکران دور ماندهاند، چیست؟
زمانی که در جشنواره فیلم فجر برای بالا بردن کیفیت جشنواره دو بخش مهم نگاه نو و هنر و تجربه را حذف میکنند، در حالی که تعداد فیلمهای بخش سودای سیمرغ به همان اندازه سابق است، یعنی چه؟ وقتی بخش نگاه نو از جشنواره حذف میشود، یعنی به فیلم سازان اول میگوییم که بروید خانههایتان و دست از سینما ببرید. اگر آثار همه کارگردانان جوانی که سرمایه و زندگی خود را برای ساخت فیلم گذاشتهاند در همان سال تولید مجوز اکران میگرفت، مانند همین فیلمهاری، سرمایه فیلم باز میگشت و فیلمساز میتوانست اثر دیگری بسازد. زمانی که سرمایهگذار سرمایهاش را برای ساخت یک فیلم میگذارد و فیلم اکران نمیشود یا سالها پس از تولید اکران میشود، مشخص است که دیگر چنین ریسک نمیکند و سرمایهاش را به خطر نمیاندازد. در عرصه فیلمسازی سفارشی ارگانی اما سود فیلم از همان ابتدا در جیب سازندگانش است به این ترتیب که با نیمی از بودجه ارائه شده از سازمان مورد نظر، فیلم را میسازند و دیگر دغدغهای هم برای فروش و بازگشت سرمایه ندارند. اما به همین هم راضی نیستند و در جریان اکران هم سالنهای دیگر فیلمها را هم میگیرند و با هجمههای عظیمی از تبلیغات به دنبال گیشه پربار هستند. جشنوارهای که سه سال پیش ده کارگردان فیلم اولی را به جامعه سینمایی ما معرفی کرد، امسال چند کارگردان فیلم اولی را به سینما معرفی کرده است؟ مگر میشود جشنوارهای در دنیا باشد و بخش نگاه نو برای فیلم سازان فیلم اولی نداشته باشد اما خب مدیران جشنواره به این نتیجه رسیدهاند که فیلمهای کارگردانان فیلم اولی به درد نمیخورد و نباید باشد.
فیلم در جشنوارههای بینالمللی متعددی حضور پیدا کرده است، بازخورد مخاطبان بینالمللی در برابر فیلم چه بود؟
هاری برایشان به عنوان فیلمی از ایران تازگی بسیاری داشت و در جلسههای پرسش و پاسخ فیلم یا بعد از اکران نظرات مثبتی در خصوص فیلم میشنیدم.
برنامهای برای اکران بینالمللی فیلم دارید؟
صحبتهای شده توسط خانم نوبخت پخشکننده محترم بینالملل کار، انشاالله اکرانهاری در چند کشور از چند روز آینده شروع خواهد شد.
امسال گیشههای سینمای ما روزگار خوشی را پشت سر گذاشتهاند، به نظر شما این شرایط در سال آتی هم ادامه خواهد داشت؟
در جشنواره فجر به جز یکی دو فیلم به نظرم مابقی توان کشیدن بار گیشه سینما را ندارند. البته فیلمهای خوبی هم هستند که به جشنواره ارائه نشدهاند یا با کج سلیقگی دوستان در جشنواره نبودهاند که طبعا میتوانند مخاب را به سالنهای سینمایی جذب کنند.
برنامه آتی تان در حوزه سینما چیست؟
در حال نگارش فیلم نامه زخم هستم با دوستان هنرمندم که انشاالله در اردیبهشت یا خرداد برای ساختش اقدام کنم.
در پایان؟
در آخر،هاری کاملا از ابتدا تا کنون یک اثر مستقل و تولید شده در بخش خصوصی است. از سرمایه گذاران و تهیه کننده فیلم تشکر میکنم که مردانه پای فیلم ایستادند. جا دارد از همکاران هنرمندم تشکر ویژه کنم. خانم مستانه مهاجر؛ آقای فرشاد گل سفیدی؛ آقای حسین ابوالصدق، آقای امیرحسین حداد، آقای بابک میرزاخانی، آقای امیر شاهوردی، آقای دانیال شعاعی و تمام بازیگرها و گروه هنری و سازنده فیلم که مثل یک سامورایی جنگیدند تا این فیلم سخت، ساخته شود. همچنین پخشکننده فیلم که تمام تلاشش را صادقانه برای اکران بهتر فیلم انجام داد و ممنون از شما که از سینمای مستقل حمایت میکنید.
بدون دیدگاه