امین کردبچهچنگی| منوچهر اسماعیلی در ۸ فروردین ۱۳۱۸ در کرمانشاه دیده به جهان گشود. کار دوبله را از سال ۱۳۳۶ آغاز کرد و از سال ۱۳۴۲ مدیریت دوبله بسیاری از فیلمهای بزرگ جهان را بر عهده داشت. اسماعیلی به دلیل تبحرش در صحبت کردن به جای چند شخصیت در یک فیلم با صداهای متنوع و تیپ گویی (صحبت با صداهای مختلف) شهرت دارد. در فیلم هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی، اسماعیلی به جای شعبان (محمدعلی کشاورز)، به جای رضا تفنگچی (جمشید مشایخی) و هزاردستان (عزتالله انتظامی) و جمشید لایق صحبت کرد. وی همچنین پسر عمه زهره شکوفنده میباشد. منوچهر اسماعیلی، پیشکسوت عرصۀ دوبلاژ میهمان برنامۀ شهر فرنگ شبکۀ خبر بود. در این برنامه علاوه بر اسماعیلی، عباس مطمئن زاده، کارشناس دوبلۀ فیلمخانۀ ملی ایران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامینیز حضور داشت. بناست آئین تقدیر از منوچهر اسماعیلی در آئین آغاز سی و ششمین جشنوارۀ فیلم فجر برگزار شود.
منوچهر اسماعیلی:
صدا باید همسایۀ هنر باشد
اسماعیلی، پس از نام خدا و پیش از سلام به ملت ایران، سخنان خود را به حضرت حافظ، سعدی و فردوسی آغاز کرد و پس از عرض تسلیت سانحۀ به مناسبت درگذشت جانبازان عزیز ایران اسلامیدر حادثۀ سانچی، گفت: بر خود لازم میدانم که داغ این عزیزان که خانوادههای بسیار زیادی و همچنین ملت ایران را داغدار کردند، از طرف خود، خانواده و همکارانم به این عزیزان تسلیت بگویم و همچنین به بازماندگان خانوادههای زلزله زده در کرمانشاه تسلیت عرض کنم و امیدوارم که در این شرایط سر برای انان سر پناه و وسایل اولیه و گرمایشی پیش بینی شده باشد.
این پیشکسوت دوبلاژ همچنین با عرض تبریک به مناسبت حلول سال ۲۰۱۸ میلادی به تمام مسیحیان جهان و علی الخصوص به مسیحیان و ارامنۀ ایران، اظهار امیدواری کرد: امید آن دارم سال جدید میلادی، سالی خوب و بی دغدغه برای این عزیزان باشد.
این گویندۀ دوبلاژ در پاسخ به سؤال مجری برنامه که شما به یکی از دوستان برای موفقیت در دوبله گفته اید که باید در پشت نقش پنهان شوید و در کالبد نقش فرو بروید، با اشاره به این که توضیح این موضوع بسیار سخت است، افزود: گفتن یک نقش برای یک گوینده، نیازمند شناخت کاراکتر است و گوینده، برای موفقیت در گویندگی آن نقش، باید شخصیت را بشناسد، آن را بازی و دوباره بازسازی کند. گویندۀ شخصیتهای خاطره انگیز فیلم سینمائی «مادر» اثر علی حاتمی، با اشاره به این موضوع که دوبلاژ در واقع نوعی بازیگری است، ادامه داد: دوبله را میتوان بدون بازیگری انجام داد و همین مدلی نقش را گفت اما این موضوع مثل داروی بی اثر میماند، اما موقعی درست اثر میکند که طبیب درست تشخیص داده باشد و داروی درست را برای بیمار تجویز کرده باشد. اسماعیلی در پاسخ به این سؤال که آیا نقش اول و یا دوم گفتن برای شما مهم بوده است، اظهار داشت: هرگز برای گویندگی روی نقشهای اول و دومیحساب نکرده و نمیکنیم، چرا که برای من به عنوان یک گوینده در آوردن صدای نقش مهم است و مهم نیست که نقش اول فیلم را چه کسی میگوید. گویندۀ صدای «ژرار دوپاردیو» در نقش «دانتون» در فیلم «دانتون»، با تأکید بر این امر که شاید در بازیگری سینما و تئاتر مطرح باشد که چه کسی در نقش اول بازی کند و این موضوع در دوبله اهمیتی ندارد، تصریح کرد: اهمیت رل اول گوئی در کار دوبلاژ به کلی هم حذف شده است و هم هضم شده است و ما دیگر تن در نمیدهیم و یعنی در پی این موضوع نیستیم که این نقش اول است، نقش سوم است و یا حتی نقش میهمان است. اسماعیلی بر همین اساس ادامه داد: یک گویندۀ دوبلاژ میبایست یک نقش را در بیاورد، البته اگر بتواند.
این گویندۀ دوبلاژ با اشاره در پاسخ به ین سؤال که برخیها میگویند صدا برای دوبلاژ باید هنری با شد، با تأکید بر این امر که صدا هنری نیست و هنر باید پشت صدا وجود داشته باشد، اظهار داشت: همه دارای صدا هستند، انسانهایی هستند که شما صدای آنها را میشنوید اما لب و دهان آنها تکان نمیخورد، نقشهایی در سینما دارای این ویژگیها و خاصیتها بوده اند، ما از این افراد الهام گرفتهایم و این نقشها ما را به کاراکترهایی رسانده اند، موجب شده اند نقشهایی ایجاد شود و این موضوع در بسیاری از فیلمها وجود داشتهاند. وی با تأکید بر این امر که برخی از بازیگران، نقشهایی داشته اند که لبهایشان حتی به هم نمیخورده است، اما صداهای بسیار خوبی داشتهاند، تصریح کرد: بسیاری از کارگردانان از بسیاری از صداهای موجود در فیلمها خوششان نمیآید و میگویند این افراد فقط صدا دارند، این هم عقیدهای است، اما به نظر من صدا باید همسایۀ هنر باشد، چون اگر غیر از این باشد، صدا جواب میشود. وی در پاسخ به این سؤال که آیا در دوبله میشود با مطالعه به یک گویندۀ موفق تبدیل شد، با تأکید بر این موضوع که نمیخواد به این سرال پاسخی خودخواهانه بدهد و خود او نیز از همین طریق به این هنر رسیده است، تأکید کرد: من در فیلم «دروازههای پاریس» زمانی که به نقش پی بردم، به همت مرحوم کسمائی پردهها از جلوی چشمانم کنار رفت و متوجه شدم همه چیز اینجاست، بازیگری اینجاست، هنر اینجاست، اما اگر من بتوانم.
اسماعیلی با اشاره به این امر که در آن زمان صداهای بسیاری وجود داشتهاند که دارای کیفیتهای بسیار بالایی بوده اند، گفت: در این میان مسابقهای پیش آمد و موجب شد که صدای من شنیده شود. گویندۀ صدای «شاه لیر» در «شاه لیر» به کارگردانی «گریگوری کوزینتسف»، در پاسخ به این سؤال که زمانی که میگوئیم ۶۰ سال چه حسی دارید، گفت: احساس خوبی دارم و خوشم میآید که در این عرصه بودهام، چرا که معتقدم که این مدت را هدر ندادهام و به همۀ نقشهایی که گفتهام علاقه دارم، برای همۀ نقشها زحمت کشیدهام.
اسماعیلی در پاسخ به این سؤال که در بسیاری از فیلمها به جای «آنتی کوئین» سخن گفته است، اما چرا در فیلم «زاربوی یونانی» که «آنتونی کوئین» برای آن نامزد دریافت اسکار میشود، «چنگیز جلیلوند» گویندگی کرده است، افزود: از این که چرا برای این فیلم دعوت نشده ام، اطلاعی ندارم، چرا که بر اساس سلیقه این اتفاق میافتد و این موضوع برای من مهم نیست. وی در پاسخ ب این سوال که تا چه اندازه برای مطالعه و دقت روی شخصیتها چه اندازه وقت صرف میکرده است، ادامه داد: ما فیلم را میدیدیم البته، این موضوع در مورد فیلمهای کمدی بیشتر صدق میکند که برای پیدا کردن چنین شخصیتهایی، مثل «فالک» و یا «چیچو» که در آن زمان میگفتم، زمانی که فیلم را برای ما پخش میکردند و ما میدیدیم، از مدیر دوبلاژ میخواستم تا ۴۸ ساعت به من فرصت بدهد تا بتوانم روی نقش فکر کنم و پس از دریافت این زمان، در کوچهها و خیابانها به دنبال نقش میگشتم، شبیه این افراد را پیدا میکردم، نوع حرف زدن آنها را میدیدم و حتی برای نقشی مثل «چیچو» که آدمی دراز و بلند قدی بود، آن را در یک نانوائی پیدا کردم، از یک شاطر الهام گرفتم و دقیقاً همان شخصیت را برای گویندگی در این فیلم به کار بردم و دقیقاً به خاطر دارم که در این صحنه، من و مرحوم اصغر افضلی با هم بودیم. اسماعیلی با اشاره به این امر که برای نقش «پیتر فاو» از یک مکانیک الهام گرفته است، اظهار داشت: این مکانیک دقیقاً چشمش به همان حالت بود، به همان حالت حرف میزد و من نیز سعی کردم که این شخصیت را برای خودم نگاه دارم، که این تجربه برای اولین بار در فیلم «معجزۀ سیب» اتفاق افتاد. وی با اشاره به این اما در مواردی دیگر مثل «تری تاماس» نیاز به بازسازی نبوده است و شکاف میان دندانهای او موجب شده است که او گویندگی کند، تصریح کرد: در نقشهای کمدی این کار آسانتر بود و زمانی که روی نقشهای جدی کار میکردیم، در طول روند فیلم به نقش میرسیدیم و این اتفاق میافتاد.
عباس مطمئنزاده:
امثال اسماعیلی الگویی برای دوبلاژ نداشتند
عباس مطمئن زاده، کارشناس دوبلۀ فیلمخانۀ ملی ایران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیز با اشاره به این امر که دوبله، موضوعی است که برای بحث در آن زمان زیادی لازم است و او میکوشد تا این بحث را مختصر مطرح کند، گفت: زمانی که منوچهر اسماعیلی وارد این عرصه شد، کار به این صورت بود که «آلک آقاوابیان» که از بنیانگزاران دوبله در کشور ایتالیا بوده است، در سال ۱۳۳۶ به ایران میآید و در فراخوانی در مطبوعات برای جذب گویندۀ دوبلاژ، نزدیک به یکهزار نفر از علاقه مندان به این حوزه را در کنار هم جمع میکند. وی در ادامه، با اشاره به این امر که این تعداد از علاقه مندان، در استودیو «DCI» مخفف عبارات دوبلۀ سینمای ایران، در کوچۀ باربد که امروزه کوچه ملی نامیده میشود و در میدان فردوسی قرار دارد، جمع میشوند و برای دوبله تست میدهند، افزود: در این استودیو تست اولیه گرفته میشود و از میان نزدیک به دو هزار نفر، منوچهر اسماعیلی ۱۸ ساله، توانست با پیش زمینۀ آشنایی با سینما، به این عرصه وارد شود.
این کارشناس، با تأکید بر این امر که امروز اگر کسی میخواهد وارد عرصۀ دوبلاژ شود، میتواند با مراجعه به فیلمهایی که دوبلۀ بسیار خوبی از انها صورت گرفته است، بانک اطلاعاتی خود در مورد دوبلاژ در اختیار داشته باشد، اما در آن زمان وضعیت دوبله به این صورت نبوده است، ادامه داد: در آن زمان هیچ الگویی وجود نداشت و منوچهر اسماعیلی و هم دورههای ایشان کسی را نداشتند که بر اساس صدای او صحبت کند.
وی با اشاره به این که منوچهر اسماعیلی در این زمان، انتخاب میشود و به دلایلی نمیتواند به ایتالیا برود، اظهار داشت: در آن زمان آقای منوچهر زمانی، فهیمه راستکارف محمدرضا زرندی و خانم ناهید بوستانی در این عرصه حضور داشتند و این گویندگان نزدیک به ۷ یا ۸ ماه بعد توسط آقای دائمیبرای دوبلاژ به استودیو «DCI» دعوت میشوند و این در حالی است که دعوت منوچهر اسماعیلی به عرصۀ دوبلاژ چندین سال طول میکشد.
مطمئنزاده، با اشاره به این موضوع که منوچهر اسماعیلی، تمامیمراحل گویندگی از مردی گوئی و یک خط گوئی را طی میکند، تصریح کرد: تنالیتۀ صدای استاد صدای خوبی بوده است اما با توجه به این که الگویی نداشته اند، طول کشیده است تا به مرحلهای از گویندگی برسند. وی آغاز کار رسمیمنوچهر اسماعیلی در دوبلاژ را سال ۱۳۳۷ دانسته و با شاره به این موضوع که در سال ۱۳۳۹ در استودیوی ایران فیلم تهران فیلمیرا به نام «دروازههای پاریس» دوبله میکند، تأکید کرد: این فیلم را زنده یاد علی کسمائی مدیریت کرده است و منوچهر اسماعیلی، پیش از این فیلم در مدت ۲ سال در صدها فیلم صحبت کرده بودند، اما در این فیلم اتفاقی خاص میافتد و آن هم این که علی کسمائی میخواهد که اسماعیلی خود را به شخصیت نزدیک کند و آن طور که مرحوم کسمائی و خود استاد اسماعیلی نقل میکنند، این روند بسیار طول کشیده است و پس از هر بار گویندگی آن را رد میکرده است و تا جایی ادامه پیدا میکند که منوچهر اسماعیلی میگوید که من دیگر نمیخواهم دوبلور باشم و بنای رفتن میکند و در این مان علی کسمائی شانههای ایشان را میگیرد و میگوید تو میتوانی این نقش را بگوئید.
کارشناس دوبلۀ فیلمخانۀ ملی ایران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به جملهای از منوچهر اسماعیلی که زمانی که جمله را گفته است، علی کسمائی آن را پذیرفته است، یادآور شد: منوچهر اسماعیلی، تعریف میکند که زمانی که بعد از دو سال این جمله را گفت است، پردهای از مقابل دیدگانش کنار رفته است و متوجه شده است که دوبله به چه معناست و تازه دریافته است که چگونه با نقش ارتباط برقرار کند و این روند به گونهای پیش رفت که یک سال بعد در بیست و دو سالگی نقشهای مانند «بن هور» و «اسپارتاکوس» را گفته است و در فیلم «اسپارتاکوس» چندین نقش را گفته است. وی ضمن ابراز خرسندی از این امر که اسماعیلی نقشهای خود را به خوبی گفته است و همۀ این نقشها را میتوان در حد عالی یاد کرد، گفت: شنیدن صدای گویندۀ دوبلاژ در سینما چیز دیگری است و زمانی که بینندۀ یک فیلم، صدای گوینده را در سینما میشنود، نفس او را حس میکند. مطمئن زاده، «اسپارتاکوس» یکی از ماندگارترین دوبلاژهای تاریخ سینمای ایران دانست و با اشاره به این امر که این پرسش همواره مطرح بوده است که چگونه یک گوینده با این قدرت میتواند در جای دو شخصیت «لارنس آلیور» و «چارلز دالتون» با دو تیپ متفاوت صحبت کند، افزود: برای من بسیار تعجب آور است که چگونه یک گوینده جوان بیست و دو سه ساله، میتواند چنین صدایی داشته باشد که به جای دو گوینده به خوبی صحبت کند. وی با تأکید بر این امر که با وجود این که ۵۰ سال از دوبلۀ این فیلم میگذرد و کسی نمیتواند با این قدرت مجدداً این فیلم را دوبله کند، ادامه داد: امروز منوچهر اسماعیلی و هم نسلان او پیدیدههای دوبلاژ ایران بوده اند، چرا که مثلاً آنتی کوئین را پیش از اسماعیلی افراد بسیاری گفته اند، اما در «باراباس» ، زمانی که اسماعیلی به جای «آنتونی کوئین» حرف زد، دیگر نمیتوان پذیرفت که کسی به جای او حرف بزند.
مطمئن زاده، با اشاره به این که در گذشته گویندگی در دوبلاژ به این صورت بوده است که کمپانیهای سفارش دهنده به استودیوهای دوبلاژ همواره تأکید داشته اند که نقشهای ثابت یک بازیگر را خود گویندۀ ثابت آن بازیگر دوبله کند، اظهار داشت: در استودیوهایی مانند استودیو دماوند، سفارش دهندگان فیلم تأکید میکردند که رلهایی را که آقای اسماعیلی گفته است، در ادامه نیز خود او بگوید، یعنی اگر حتی زمانی که منوچهر اسماعیلی در مسافرت بوده اند، صبر میکردند که وی از سفر بازگردد و آن نقش را خودش بگوید، اما در موارد دیگر، مدیر دوبلاژ و یا سفارش دهندگان پخش متفرقۀ، فیلم تشخیص میدادند که باید این رل را شخص دیگری بگوید و یا این که با فرد خاصی راحتتر کار میکردند، این رل را به او میدادند، حال آن که در موارد دیگر، نیز پیش میآمد که مثلاً یک رل را شخص دیگری گفته بود، اما این بار آن را به منوچهر اسماعیلی میدادند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا نقشی وجود داشته است که دوست داشته باشد آن را منوچهر اسماعیلی میگفتند، اما گویندۀ دیگری به جای او گفته است، تصریح کرد: در بسیاری از نقشها اعتقاد داشتم که میبایست آن را منوچهر اسماعیلی میگفته است، اما اتفاق افتاده بود که اشخاص دیگری به جای نقش سخن گفته اند و قطعاً فیلم هایی بوده است که این اتفاق افتاده است، اما به یقین نمیتوان از ان ها نام برد، شاید به این دلیل بوده است که آقای اسماعیلی در خارج از کشور بوده است و یا مسافرتهایی داشته است، اما همیشه با خود میگویم کهای کاش که مدیر دوبلاژ این فیلم صبر میکرد تا این نقش را منوچهر اسماعیلی گویندگی میکرد. وی در پایان با اشاره به این که صدای منوچهر اسماعیلی زمانی که به جای شخصی سخن میگفت، به قدری صدا روی حالت صورت و حرکت فکر مینشسته است که دقیقاً با زبان فارسی به فرد منتقل میشده است، گفت: زمانی که زبان اصلی فیلمهایی از این دست را گوش میکردم، میدیدم که این صدا چقدر نزدیک به شخص است.
بدون دیدگاه