علی درخشی در گفتگو با «هنرمند»| مدتی است که در هر کدام از گروهها و برنامههای فضاهای مجازی که سرک میکشی، به یکی از آیتمهای طنز مجموعه «دیرین دیرین» هم برمیخوری. مجموعهای که به همت علی درخشی و محمد ابوالحسنی شکل گرفته است و صدای محمدرضا علیمردانی نیز آن را تکمیل کرده است. مجموعه «دیرین دیرین» از نوروز سال گذشته پخشش از رسانه ملی آغاز شد، اما به دلایلی پخش آن متوقف شد و جایگاه خود را در فضای مجازی و در بین مخاطبان بدست آورد. تاکنون چیزی بالغ بر ۳۰۰ قسمت از این مجموعه پرطرفدار آماده پخش شده است و قرار است اولین مجموعه طولانی پویانمایی باشد که تا مرز ۲ هزار قسمت پیش میرود. خالقان سرزمین «دیرین دیرین»، گروهی ۴۰ نفره هستند که تلاش میکنند تا بهترین مجموعه پویانمایی را تولید و در اختیار مخاطب قرار دهند. علی درخشی کارگردان و خالق اصلی این مجموعه که خود سالهاست در عرصه طنز و کاریکاتور فعال است و به گفته خودش از سر اجبار به فضای انیمیشن روی آورده، میگوید: بچههای انیمیت بیشتر دنبال کارهای خلاقانه هستند و موضوعات و جریانات روز را دنبال میکنند. در حالی که در سینما فیلمهای جشنوارهای باب شده است و فیلمسازان به دلیل این که نمیتوانند قصه خوبی بگویند و مخاطب را در سالن نگاه دارند، متوسل به جریانات فرعی میشوند. این درحالی است که در انیمیت به سمتی میرویم که برای مخاطب جذاب است و سینما باید ما را جدیتر بگیرد. به بهانه پخش این مجموعه از تلویزیون و همچنین اقبالی که در فضای مجازی و بین مخاطبان داشته است با این هنرمند به گفتگو انجام دادیم و از خلق این مجموعه و همچنین فضای حاکم بر عرصه انیمیشن صحبت کردیم.
کمی درباره شکل گیری سرزمین «دیرین دیرین» و این که مردمانش از کجا آمدهاند، برایمان بگویید؟
ایده این مجموعه از طرف محمد ابوالحسنی تهیه کننده کار بمن پیشنهاد داده شد واز آنجایی که این تجربه قبلا انجام نشده بود، شروع کردم به اتود زدن و نوشتن، تا قالبی پیدا کنم که بتوانیم روزانه تولید داشته باشیم وآن قالب بتواند علاوه بر این که سریع با مخاطب ارتباط برقرار میکند، توجیح اقتصادی نیز داشته باشد. فضاهای مختلفی را برای این کار تست کردیم اما دیدیم هیچ کدام آنطور که باید کشش ندارند. از آنجایی که تکنیک ما کات اوت دوبعدی است، بسیاری از این فضاها نتیجهای که ما میخواستیم را نمیداد، تا اینکه رسیدیم به یک فضای تاریخی و گفتیم دراین فضا دورههای مختلف را بررسی میکنیم و حرفهایمان را هم در همین قالب میزنیم. یکی از دورهها انسانهای اولیه بود، بعد بیسروسامانیان، دایناسورها و… که به دلایل مختلف تمرکزمان رسید به بیسروسامانیان، ولی در این بخش هم ریزشهای بسیاری داشتیم .
کار شما در مقایسه با سایر مجموعههای انیمیشن، مدت زمان کوتاهی دارد (زیر یک دقیقه) و در فضای مجازی انتشار پیدا میکند. چه شد که به این زمان و این فضا برای انتشار رسیدید؟
از اول قرار بود پخش این مجموعه از تلویزیون شروع شود، ولی چون پیش از این روی این موضوع کار نشده بود، راضی کردن مدیران کار سختی بود. اینکه چرا این تایم را انتخاب کردیم هم به این دلیل است که امروز مردم خیلی وقت نمیگذارند تا برنامههای طولانی را به صورت روزانه ببینند و اگر تایم مجموعه طولانیتر میشد، قطعا خیلیها نمیدیدند. از سوی دیگر ما مشکل سرعت اینترنت را داریم که خیلی سخت آپلود میشود درنتیجه این تایم یک دقیقهای مناسبترین زمان بود. از شبکههای اجتماعی شروع کردیم تا هم تجربه کنیم و آزمون وخطا داشته باشیم و هم دیده شویم. ضمن این که از تلویزیون هم همزمان پخش را شروع کردیم، ولی به صورت محدود، که بعد هم پخش آن متوقف شد و الان با صحبتهایی که داشتیم مجدد پخش آن از تلویزیون آغاز شده است.
دلیل توقف پخش ابتدایی «دیرین دیرین» از تلویزیون چه بود؟
خب همانطور که گفتم پخش از تلویزیون کار سختی است ومستلزم روشهای خودش است. چون کار تبلیغاتی محسوب میشود و اطلاع رسانی برای ارگانهای مختلف است. باید با هر ارگان جداگانه قرار داد بسته شود و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. بهر حال جا انداختن انیمیشن برای تلوزیون کار سختی بود و الان اوضاع بهتر شده است، مدیران هم وقتی دیدند که این مجموعه توانست مخاطب خود را جذب کند، موافقت کردند و شرایط سادهتر شد.
خالق شخصیتهای مجموعه چه کسی است؟ بخصوص کاراکتر «وی» که یکی از محبوبترین شخصیتهای این مجموعه است؟
از ابتدا خودم متنها را نوشتم، ولی الان یک تیم دو نفره هستیم و چون فضا کمی شخصی و خاص است، بسیار سخت افراد را به تیم نگارش اضافه میکنیم. اما در صدد هستیم که یک تیم در این زمینه داشته باشیم و فضا کمی متفاوت باشد و گروه بزرگتر شود. درباره کاراکتر «وی» هم، من دوست داشتم یک پیرمردی در این مجموعه داشته باشم که دانا باشد. متاسفانه در سالهای اخیر، پیرمردهایی که در کارهای طنز و کمدی به نمایش درآمدند یا خیلی شیطان بودند و یا خیلی پرتحرک و این خودش تبدیل به یک نوع کلیشه درکارهای طنز شد. از خشایار مستوفی گرفته تا پیرمردهای مجموعه قهوه تلخ، همگی به نوعی رفتار میکردند که از آنها انتظار نمیرفت. بنابراین خیلی دوست داشتم، دوباره پیرمردی را بیاورم که هم دانا باشد و هم درعین حال جذاب باشد. بنابراین شخصیت «وی» که کاراکتر اصلی ماست، شکل گرفت. کاراکتری که خیلی کم پیش میآید کار احمقانه انجام دهد و در آن دنیایی که ساختیم از همه عاقلتر است و از همه کاراکترها نیز محبوبتر شده است.
به غیر از کاراکتر «وی» کاراکترهای دیگر این مجموعه، اسمی ندارند این به چه دلیل است؟
ما از ابتدا میخواستیم اسامی داشته باشیم که درحافظه ذهنی ما وجود دارد و اشارهای باشد به تاریخی که البته وجود نداشته است. مثل بی سروسامانیان و… اما از آنجایی که برخی از دوستان اعتراض کردند، ترجیح دادیم کوتاه بیایم و اتفاقا این به کار لطمه زد، چرا که طراحی که برای کاراکترها در نظر داشتم، بر اساس این اسامی بود و قرار بود هر کدام نماینده یک دوره تاریخی باشند و ما با روایتی متفاوت، قصهها را پیش ببریم. پیشبینی نمیکردیم این اندازه حساسیت بوجود آید به دلیل همین حساسیتها کاراکترها اسامی خود را از دست دادند.
عمده مخاطب هدفی که برای این مجموعه در نظر گرفتید چه گروهی از جامعه است؟
عموم مردم، به صورت سنتی همه معتقدند که انیمیشن مخاطبش کودک است. اما ما خواستیم همه مردم با مجموعه ارتباط بگیرند و چون قرار است اطلاع رسانی در تمام موضوعات باشد، خود به خود مخاطب بزرگسال هم درگیر میشود. ولی ما میدانیم که کودکان هم این انیمیشن را میبینند به همین علت مراقبیم و تلاش میکنیم اثرمان برای آنها نیز مناسب باشد.
پیش از این که شما بخواهید در زمینه تبلیغاتی کار کنید ومجموعهتان در این زمینه دیده شود، بهرام عظیمی وارد این حوزه شد و با ساخت مجموعه «سیاساکتی» درعرصه فرهنگسازی اقدامات خوبی صورت گرفت. چقدر تلاش کردید در رقابت با آن اثر پیش بروید؟
بهرام عظیمی در آن زمان کار بسیار بزرگی انجام داد و تا پیش از آن تنها جایی که از انیمیشن پخش میشد و مردم میتوانستند آن را ببینند، برنامه کودک بود، آن هم به صورت محدود بود و در زمان خاصی پخش میشد. بهرام عظیمی توانست با ساخت مجموعه «سیاساکتی» فضای جدیدی برای انیمیشن ایجاد کند و حرکت بزرگی در این عرصه انجام دهد و با خلاقیتی که داشت، انیمیشن را به فضای عمومی وارد کند. در واقع همه این تیزرها مدیون فضایی هستند که او ایجاد کرد.
به نظر میرسد مجموعه «دیرین دیرین» از یک برههای به بعد نگاهش اطلاع رسانی نیست و بیشتر تبلیغاتی شده است و به نوعی پیامها خیلی رو هستند. این به چه دلیل است؟
ما از ابتدا خط قرمزی برای خودمان داشتیم که تبلیغ کالا و خدمات نداشته باشیم و بیشتر کارمان فرهنگسازی باشد. برای همین اشکالی ندارد، اگر گاهی اوقات خیلی رو و مستقیم صحبت کنیم. مثلا موضوع فاضلات یک موضوع عام المنفعه است و اگر مردم وصل به این شبکه شوند، کلی از آلوده شدن منابع آبی جلوگیری میشود، این کار در نهایت نفعش به مردم باز میگردد. هر جایی که لازم باشد ما خیلی رو صحبت میکنیم و این بستگی به موضوع دارد، اما در بخش فرهنگسازی ما خود را محدود نمیکنیم.
از ابتدا هم قرار بود با تکنیک دو بعدی کات اوت کار کنید؟
بله، چون از نظر خروجی و سرعت انیمیت هم بهترین شیوه است و امتحان خودش را پس داده و آن جنس و متحرک سازی که من دوست داشتم، درکنار جنس کمدی که دنبالش بودم را به ما میداد.
در سری جدید این مجموعه کاراکترهای جدیدی اضافه شدند و به نظر میرسد ترکیب بندی کار تغییر کرده است؟
از آنجایی که ما کمی شتابزده کار را شروع کردیم، فضاهای مختلفی را تست کردیم و جواب نگرفتیم و قرار بود برای سال نو کار را به پخش برسانیم، در نتیجه به آن کانسپتی که در نظر داشتم و دوست داشتم به صورت صد در صد نرسیدیم. در واقع بیشتر تغییرات کار را در حین تولید انجام دادیم. در فضاسازی و رنگها آن چیزی که همیشه دوست داشتم به آن برسیم، این چیزی نیست که در حال حاضر پخش میشود، بنابراین امیدوارم به مرور به آن ایده اصلی که هدفمان بود، برسیم.
اما به نظر میرسد سری اول گرافیک جذابتری داشت؟
ما در ابتدا با دو کاراکتر کار را شروع کردیم، بعد کاراکتر «وی» و چند کاراکتر دیگر اضافه شد و انتقادات بسیاری به همراه داشت. ولی بعد از مدتی جا افتادند و الان که کاراکترهای جدید اضافه شدند نیز باز هم اعتراضاتی وجود دارد، اما به مرور زمان این تغییرات نیز عادی میشود. ضمن این که ما تغییر زیادی ایجاد نکردیم و بعد از پخش یک بخشی از کار، مجبوریم تغییرات کوچکی داشته باشیم که کار از یکنواختی خارج شود تا مخاطب از آن دلزده نشود. در بخشهای اول، فضا تاریخی نبود و در حال تلاش هستیم تا فضای کار را به فضای تاریخی نزدیکتر کنیم و قطعا بهتر خواهد شد.
در سری جدید موضوعات چقدر تغییر خواهد کرد؟
در سری جدید نیز با همان فرم قبلی کار میکنیم، تنها یکسری کاراکترهای جدید اضافه کردیم تا کمی دستمان باز باشد، ضمن این که در این سری به موضوعات کودک و زنان بیشتر میپردازیم.
اشاره کردید به موضوعات زنان، در حالیکه ما هیچگاه درهیچ یک از بخشهای این انیمیشن کاراکتر زنی ندیدیدم. آیا این دلیل خاصی داشت؟
یکی از مشکلات ما این است که نمیتوانیم تعدد گوینده داشته باشیم. چرا که ما هفتهای یک بار جلسه برای پخش داریم و کارکردن با گویندهها سختی خاص خودش را دارد و نمیشود همه را در یک روز دور هم جمع کرد. بهترین اتفاق این بود که ما با یک گوینده جلو برویم که جنس صدایش به فضای کار هم بخورد. ما یک کار مینی مالیستی ارائه میدهیم، هم در قصه، هم فضا سازی و هم انیمیت و در صدا هم باید همین شیوه وجود داشته باشد. ما یک گوینده داریم که محمدرضا علیمردانی است و مرد است، بنابراین قاعدتا باید کاراکترها به طور طبیعی مرد باشند، از سوی دیگر نویسنده و کارگردانش هم مرد هستند. پس فضای مردانه را بهتر درک میکنند. در بسیاری از جاها این انتقاد را شنیدم که چرا فلان کار مردانه است. مثل این میماند که من بگویم، چرا خانم نیکی کریمی همه کارهایش زنانه است، خب طبیعی است که به جنسیت خودش بیشتر بپردازد. کارهای رخشان بنی اعتماد هرچقدر هم که اجتماعی باشند، اما زنانه است و جای نقد ندارد. با این حال ما سعی کردیم کاراکتر زن را نیز اضافه کنیم و در آینده بیشتر نیز میشود. از سوی دیگر شما یک زن کمدین نامدار در طول تاریخ نمیبینید و تمام شخصیتهای موفق فیلمهای کمدی اکثریت مرد هستند، چرا که مردها به جنس کمدی و طنز نزدیکتر هستند واین یک واقعیت است. خود من وقتی کاراکتر زن به مجموعه آوردم، برایم سخت بود که بخواهم کار طنز داشته باشم، چرا که گاهی جنس کمدی به سمت هجو میرود و من اگر کاراکتر مرد دارم، مرد بودن این کاراکتر را هجو نمیکنم و دوست ندارم زن بودن کاراکترم را به سمت هجو ببرم و این کار را سخت میکند.
چه شد که برای صدا پیشه کاراکترها، با محمدرضا علیمردانی همکاری کردید؟
ضمن احترام به تمام گویندگان انیمیت که همه از دوستان خوب من هستند، من سالهاست که با محمدرضا کار میکنم، در واقع او صدای ذهن من است و ناخودگاه انتخاب اول من بوده است. او خودش قابلیتهای زیادی دارد و آن جنس صدایی که در ذهن من است و به شوخیهایی که من دوست دارم نزدیک است و از نظر فرهنگی به چیزهای مشترکی میخندیم و خیلی خوب همدیگر را درک میکنیم.
درباره موسیقی کار هم کمی توضیحی دهید؟
من سالهاست در بخش صدا با علیمردانی کار میکنم و در بخش موسیقی نیز با هوتن پورزکی که یکی از سرمایههایی است که کسی تلاش نکرد حفظش کند، همکاری دارم. بسیاری از پروژههای درجه یک انیمیشن توسط او کار میشود، در حالی که درایران نیست و به دلیل همان مسائل اقتصادی مجبور شد از ایران برود. اما همواره دلش اینجاست و ترجیح میدهد همچنان این محیط را حفظ کند. او یکی از بهترینهاست، هنر او این است که هم انیمیت، هم موسیقی و هم گرافیک را به خوبی میشناسد و به خوبی شرایط کار تصویری را درک میکند و مطابق آن، بهترین صداها را میسازد.
در مقایسه با «حیات وحش» مجموعه «دیرین دیرین» بیشتر مبتنی بر دیالوگ است؟
بله، یکی از دلایل این است که ما محدودیت زمانی داریم و باید خیلی زود کار را به نتیجه برسانیم، ضمن اینکه مخاطب عام هم خیلی با کلام ارتباط میگیرد و این نه تنها ایراد نیست، بلکه یک ویژگی است و من نیز علاقمند به استفاده از کلام هستم. از سوی دیگر وقتی به سراغ تاریخ میروید با ادبیاتی مواجه میشوید که همه چیز آن بر مبنای دیالوگ است و خیلی حرکت درآن اتفاق نمیافتد، بنابراین با یک گویش زیبا باید اثر را به مخاطب منتقل کرد که از همان جنس هم باشد.
شما کاریکاتور کار کردید و بعد وارد فضای انیمیت شدید. فضایی که در هنر کاریکاتور حاکم است ناخوداگاه قطعا دراین کار هم تاثیر گذاشته است. این دو را چطور به هم نزدیک کردید؟
من با کارتون و کاریکاتور مطبوعاتی کارم را شروع کردم و از سر اجبار به این سمت آمدم. از آنجایی که محدودیت زیاد شد و تقاضا برای کارتون کم شد، ترجیح دادم به این سمت بیایم. برای همین الان بسیار تلاش میکنم تا بتوانم بین این دو پلی بزنم. میتوانم بگویم کارهایم نه کارتون صرف است و نه انیمیت، در واقع به صورت تعمدی همیشه حرکتها را محدود میگیرم و خیلی درگیر دوکوپاژ سینمایی نمیشوم. چرا که این نوع کار به جنس ایدههای من نمیخورد. بیشتر نوع نگاهم و استوری بردهایم کارتون استریپ است در واقع سعی کردم این دو را بهم نزدیک کنم ودر« دیرین دیرین» بیشتر از همیشه توانستم این کار را انجام دهم اما هنوز جای دارد تا به ایدهالی که در ذهنم وجود دارد برسم.
چه شد که کارتون را رها کردید وبه این سمت آمدید؟ آیا شما هم دچار مشکلات اغلب کاریکاتوریستها که دستمزدی بابت کارشان دریافت نمیکنند، شدید؟
یکی از دلایلی که موجب شد تا من کارتون را رها کنم و وارد این فضا شوم همین مشکلات اقتصادی بود. دراین عرصه دیگر درآمدی وجود نداشت و مجبور شدم به این فضا بیایم. در اوایل دهه ۸۰ فضای انیمیشن بهتر بود و بعد دچار رکود شد. ضمن اینکه این فضا بسیار سختتر است و شما با یک تیم و سفارش دهنده در ارتباط هستید، در حالی که در کارتون فقط شما هستید و قلم و کاغذتان. اما من این دو را دوست دارم و حس و حالی که در کارتون داشتم را میخواهم به وسیله تصاویر متحرک بوجودآورم.
به عنوان کسی که دو مجموعه انیمیشنی موفق «حیات وحش» و «دیرین دیرین» را در کارنامه دارد وضعیت انیمیشن را چطور ارزیابی میکنید و چقدر میتوانیم بگوییم قابل رقابت با انیمیشن دنیاست؟
ما فراز و نشیب بسیاری داشتیم. اساتیدی مانند مثقالی و زرین کلک را داشتیم و جنگ باعث شد تا این ارتباط قطع شود. ضمن این که نسل من بیشترین تاثیر را از انیمیشنهایی گرفت که در زمان جنگ از تلویزیون پخش میشد. بسیاری از همنسلان من مدیون برادران یغماییان هستند که مجموعه سازی را رونق بخشیدند. با ورود کامپیوتر، انیمیشن بار دیگر رونق گرفت و توانستیم در کشور نیز انیمیشن با حجم بالا تولید کنیم. تا چند سال اخیر به جایگاه خوبی رسیده بودیم، اما مشکلات اقتصادی که پیش آمد، موجب شد تا انیماتورها اولین گروهی باشند که ضربه خوردند. سینما با تمام بحرانها با توجه به خروجی ضعیفی که دارد، سرپا ماند ولی انیمیشن نوپا، به یک باره و به راحتی حذف شد. امروز تجربه و پتانسیل خوبی در این عرصه داریم و در مجموعهسازی میتوانیم با استانداردهای جهانی رقابت کنیم.
به نظر شما کوچ انیماتورها به کشورهای دیگر به دلیل همین عدم حمایت است؟
پروژه «حیاتوحش» که با کمترین تعداد عوامل و کمترین امکانات ساخته شد، هم آهنگساز و صداگذارش وهم فضا ساز اصلیش از ایران رفتند و الان در کمپانی دیزنی مشغول به فعالیت هستند. کسی که این توانایی را دارد، چرا نباید در کشور نگهش داشت. در سینما اگر چنین اتفاقی رخ دهد سروصدای زیادی میشود، چرا نباید انیمیشن را دید؟ این درحالیست که خروجی انیمیشن خیلی خوب دیده میشود، اما عواملش دیده نمیشوند و هیچ کس سعی نمیکند اینها را نگه دارد.
به نظر میآید انیمیشن ایرانی مخاطب جهانی را در نظرنمیگیرد و بیشتر یکسری مخاطب خاص کشورهای حاشیه خلیج فارس را در نظر گرفته است. این به چه دلیل است؟
برای این که بتوانیم موضوعی جهانی را انتخاب کنیم راضی کردن مدیران برای جذب اسپانسر و حامی، کار بسیار سختی است. متاسفانه بسیاری از مسئولین ما خلاق نیستند و به همین دلیل سازندگان را به سمت کارهای تکراری سوق میدهند. به طور مثال «حیات وحش» از جایی سفارش داده نشد و من تلاش کردم جوری کار کنم که برای همه مخاطبان چه داخلی و چه خارجی در هر جای دنیا قابل فهم، درک و جذاب باشد. به همین جهت نیز پخش شد و مخاطبان خودش را یافت و بدون هیچ سانسوری از تلویزیون نیز پخش شد. این نشان میدهد که اگر اعتماد کنند و مسوولین نیز خود را متخصص ندانند و بدانند که در خیلی از کارها اگر اعتماد کنند و حمایت داشته باشند، اتفاقات خوبی رخ میدهد. ضمن اینکه ما ضعف نگارش هم داریم، چه در سینما و چه در انیمیشن ضعف فیلمنامه وجود دارد و همین امر نیز موجب میشود اغلب بروند به سمت کارهای کلاسیک که لقمه آمادهتری است و بیشتر نیاز به دکوپاژ دارد. من خودم با این موافق نیستم مثلا ضمن احترام به همکارانم اما باید بگویم بارها قصه رستم و سهراب ساخته شده است و این موفقیت تنها مدیون زبان فردوسی است و هنر او در شیوه بیانش باعث میشود، شما وقتی کار را میبینید میخکوب شوید. ولی وقتی این واژهها را به تصویر میآورید، همه چیز از هم پاشیده میشود. بهر حال در شروع کار هستیم و آزمون و خطا میکنیم تا جلو برویم. اگر کمی جدیتر گرفته شود و حمایت بیشتری صورت گیرد، قطعا اتفاقات خوبی را میتوان پیش رو داشت. ما حقمان بیش از اینهاست چرا که کارهایمان دیده میشود.
به عنوان کسی که سالهاست در این عرصه فعالیت دارد، فضای آموزشی عرص انیمیشن را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به آنچه که در سینما و انیمیت میبینم، میتوانم بگویم در انیمیت فضا خیلی بهتر است و استانداردهای جهانی خیلی خوب رعایت میشود. این ریتم رو به صعود بوده است. به نظرم بچههای انیمیت بیشتر دنبال کارهای خلاقانه هستند و موضوعات و جریانات روز را دنبال میکنند. در حالی که در سینما فیلمهای جشنوارهایساز باب شده است و فیلمسازان به دلیل این که نمیتوانند قصه خوبی بگویند و مخاطب را در سالن نگاه دارند، متوسل به جریانات فرعی میشوند. این درحالی است که در انیمیت به سمتی میرویم که برای مخاطب جذاب است و سینما باید ما را جدیتر بگیرد.
بدون دیدگاه