تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7488 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      6304 بازدید
  • 12521

    شنبه 21 آوریل 2018 - 12:01

    8164 بازدید

    شماره 896

    مهدی احمدی| شاید برای هنرمند و اهالی آن از ابتدای شکفتن، کم و بیش این برگریزان و زمستان سرد، بعد سال‌ها پایمردی و ماندن بعید نمی‌نمود، اما همواره این خودِ خودِ امید بود که با ما ماند و حالا با هم ما شدیم و با امید دوباره اش در بهار ۹۷ سبزه گره می‌زنیم برای هنر و هنرمند این سرزمین که خزانش زوال یابد، هر چند سالی که نکوست از بهارش پیداست. به نظر می‌رسد این تصور که وضعیت نابسامان کنونی رسانه‌های مکتوب علی الخصوص روزنامه‌ها ناشی از ورود پیام رسان‌ها و فضای مجازی و گسترش استفاده از آن در حوزه رسانه و انتقال اخبار و تمایل کاربران به آن است، نگاه ناقص و به نظر نگارنده انحرافی جریانی دولتی و یا شبه دولتی است که سعی دارد این را به عنوان دلیل اصلی این وضعیت و بالطبع پذیرش پایان این رسانه‌ها مطرح و فرافکنی کند. فرافکنی از انباشت و انبوه سوء مدیریت و دانش کم و یا سیاست‌ها و تصمیمات شخصی و سلیقه‌ای و خودمدارانه کم و بیش وزیر و وکیل و معاونین یا مدیران کل و جزیست که در وزارتخانه و سازمان‌های مختلف الحقیقه این فرهنگ مظلوم و درپستوهاشان، هر کدام گاو خود را می‌دوشند. کدام یک از اساتید و صاحب نظران حوزه رسانه در داخل و خارج از کشور این وضعیت و آسیب‌های نشریات کشور را با این دلیل تایید می‌کند و یا در کدام کشور در قاره دور و یا اروپا و همین آسیای خودمان همزمان با بهره‌مندی از بهترین زیرساخت‌های اینترنتی و نرم افزار‌های مذکور مترقی و متنوع، با این شتابی که مدیران ما گرفته‌اند برای رسانه‌ها و روزنامه‌های رسمی مکتوبشان مراسم ختم می‌گیرند و به جای درمان تن تب‌دار و سینه تنگش ماسک اکسیژن بر می‌دارند و خفه‌شان می‌کنند. وجود فساد و رانت فراوان در توزیع بودجه‌های کلان فرهنگی کشور توسط مدیران دولتی و بالطبع سوء مدیریت ایشان در تخصیص درست و برنامه‌ریزی شده در راستای اهداف و برنامه‌های کشور بعد از پیروزی انقلاب و در طول چهل سال گذشته و یا حیف و میل بودجه‌های کلان در اجرای طرح‌های از پیش طراحی شده برای فسادی دیگر و ‌تر و تمیزتر و یا محتوم و محکوم به شکست به دلیل خودپسندی و خود خواهی و نبود مشورت صادقانه با کارشناسان، عامل اصلی وضعیت کنونی نامناسب و ناشایست فرهنگ و هنر کشور است. البته که شناخت و آگاهی و یا آموزش اقتصاد فرهنگ و هنر و عباراتی از این دست از عوامل موفقیت در این عرصه و یا هر زمینه دیگریست، اما این نوعبارات برای مدیران دولتی و شنیدنشان از زبان برخی از ایشان که خود مجرم و مقصر این شرایط سخت هستند واقعا مشمئز‌کننده شده است. کدام یک از همین آقایان از آن سمت بام افتاده و در کدام شرایط و اقتصاد سالم و پایدار بعد از انقلاب که امروزه و در این شرایط سخت و ناپایدار صحبت از اقتصاد آزاد فرهنگ و هنر در کشورمان می‌کنند توانسته‌اند مجموعه دولتی و یا حاکمیتی تحت مدیریتشان را آن هم با بودجه‌ها و ریخت و پاش‌های نجومی گذشته و حال، موفق مدیریت بکنند و یا مرغ کدامشان تخم دوزرده کرده است.

    حال زار و ورشکسته این روزهای هنر و فرهنگ از کتاب و هنرهای تجسمی و یا برخی رسانه‌های دولتی از جام‌جم و همشهری تا کیهان و اطلاعات و رسالت و غیره، ناشی از نبوغ به سقف آسمان چسبیده و اوج مدیریت همین آقایانی ست که امروز برای من و شما روشنفکرانه نظریه‌پردازی می‌کنند و لاف علم و ادب و مدیریت و اقتصاد آزاد سینما و کتاب و یا هنر و رسانه می‌زنند.

    کدام یک از دولت‌های دوست و دشمن مسلمان و غیر مسلمان و یا لیبرال و تکنوکرات انقلاب و کشور، فرهنگ و هنر و هنرمندش را بطور ویژه حمایت مادی و معنوی و دیپلماتیک نمی‌کند و برای این مهم یارانه و سوبسید نمی‌دهد و بیان و درخواست هنر و هنرمندش را بر چشم نمی‌گذارد و فعالان فرهنگش را تکریم و احترام نمی‌کند و بالا نمی‌نشاند و امور را برایش تسهیل نمی‌کند. در عوض کدام یک از همکاران من دغدغه هر روزه و جدی سرو کله زدن با مامور شهرداری و اماکن و ممیزی مالیاتی و کاغذ فروش و دلالان ظهیر الاسلام و شرکت‌های توزیع و چاپ و بازپرس دادگاه رسانه و مرتضوی صورت و سیرت‌ها و کلی کارشناس و کارمند این اداره و آن سازمان را ندارند. کدام همکار دیروز و امروز بنده به جبر و بدون رانت و متاسفانه تخصیص شیرینی و باج و خراج و یا شراکت و رفاقت با بدنه فساد خیز مدیریت دولتی توانسته حداقل یارانه‌ای که بر اساس منطق و قانون حق مسلم او برای کمک به ادامه حیاتی حداقلی در فضای فرهنگی و اقتصادی ناسالم دولتی ضروری ست، بدون خون دل خوردن و منت دریافت کند. کدام یک از این گونه مدیران دولتی بخش فرهنگ و هنر و رسانه کشور که طلبکارانه هنر و رسانه را از خود می‌رانند حتی برای یک روز و یک شب تجربه مدیریت و فعالیت یک بخش فرهنگی و یا رسانه در بخش خصوصی واقعی را داشته‌اند و یا از نگرانی بازگشت سرمایه و یا چک پرداخت هزینه‌ای از کار و حقوق کارکنانشان خواب به چشمشان نیامده. کدامشان حتی یکروز و ساعت هنر مدیریت مجموعه‌های منظور را بدون تزریق بودجه‌های بی‌حساب و نجومی تقدیمی را دارند که امروز از مدیران مسوول و صاحبان امتیاز رسانه‌های بخش خصوصی و یا دیگر بخش‌های فعالان فرهنگ و هنر این توقعات بیجا را دارند. هنر و فرهنگ و رسانه‌ها را به تنگنا و در ناکجا آباد سوء مدیریت و ناکارآمدی و فساد در تخصیص بودجه‌ها کشانده و رها کرده‌اند و رفته‌اند و پل‌ها را هم شکسته‌اند و در برج عاج مسندشان نشسته و می‌گویند لنگش کن و یا اگر نمی‌توانی بمیر. این خلاصه و عمده پاسخ واضح برخی معاونان و مدیران بیرحم و ناسپاس گذشته و حال این روزهای وزارت ارشاد است که بارها روح و روان من و همکارانم را خراشیده و رنجانده. اما ما حالا و همچنان با کلید تدبیر خودمان و امید دوباره اش در بهار ۹۷ سبزه گره می‌زنیم برای هنر و هنرمند این سرزمین که خزانش زوال یابد، هر چند سالی که نکوست از بهارش پیداست…

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان