سپیده آماده| «یوسف تیموری» بازیگری را از سال ۷۶ و با بازی در سریال «سرزمین سبز» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام آغاز کرد با سیب خنده و مجید دلبندم در میان مردم شناخته شد. این چند نفر، قطار ابدی، زیر آسمان شهر، کوچهٔ اقاقیا، قرارگاه مسکونی، ماه عسل، راه در رو، دست بالای دست و بچهها نسبتا بد از جمله سریالهایی است که در طول دو دهه حضور تیموری در رسانه ملی با بازی او به آنتن رفته است. حضور یوسف تیموری به تلویزیون محدود نشد و دختر شیرینی فروش، بوتیک، خواستگار محترم، مجنون لیلی، در شب عروسی و پرستوهای عاشق از جمله آثاری است که با بازی او بر پرده نقرهای سینماها جای گرفته اند. تیموری پس از دو سال کم کاری این روزها با سریال پنچری و فیلم سینمایی پا تو کفش من نکن حضوری توامان در تلویزیون و سینما را تجربه میکند، به همین بهانه گفتگویی با وی داشتهایم تا از برنامههای این روزهایش بپرسیم.
آقای تیموری، دوسالی بود که در تلویزیون حضور کمرنگی داشتید، دلیل این کم کاری چه بود؟
در مدت این دو سال شغل دیگری برای خودم در خارج از کشور ایجاد کرده بودم و به همراه خانوادهام بین کشور خودمان و یک کشور دیگر در حال رفت و آمد بودیم و به همین دلیل نمیتوانستم به اندازه زمان ساخت یک سریال که حدود ۴ یا ۵ ماه است در ایران بمانم. در این مدت تله فیلم کار کردم و در کنارش یک فیلم سینمایی با نام آقای خاص به کارگردانی آقای افشین اربابی. پس از اینکه کارم در خارج از کشور به پایان رسید و تصمیم به ماندن در ایران را گرفتم، کار زیر آسمان شهر به من پیشنهاد شد و قرار شد با همین تیم سریال پنچری به تهیه کنندگی آقای مهام و کارگردانی آقای غفوریان کار را آغاز کنیم. پیش از اینکه کارهای زیر آسمان شهر انجام شود، آقای مهام تصمیم گرفتند که ابتدا کار آقای نیکنژاد را بسازند و پیشنهاد این کار را به من دادند و من هم پذیرفتم. از این به بعد هم که کارم در خارج از کشور تمام شده است و در ایران هستم، فعالیتم در عرصه تلویزیون بیشتر میشود.
«برزو نیکنژاد» کارگردانی است که در سالها اخیر آثار خوبی را مقابل دوربین برده که با اقبال مخاطبان هم روبرو شده است، از همکاری با نیکنژاد و تفاوت فضای کارهای او با سایرین بگویید.
برزو نیکنژاد کارگردان بسیار خوبی است و کار کردن با او تجربهای به یاد ماندنی برای من داشت. من در جریان این پروژه درسهای بسیاری از او گرفتم و جدای از کار مثل یک برادر بزرگتر دوستش دارم. برزو خیلی در کار کردن روان و راحت است و منظورش را به خوبی به بازیگر میرساند. در ابتدای کار من به دلیل اینکه مدتی بود در تلویزیون کار نکرده بودم، دوست داشتم با یک نقش کمدی بار دیگر به تلویزیون برگردم، این نقش کمی متفاوت با سایر نقشهایم بود و این مسئله در ابتدا کمی کار را برای دشوار کرده بود، اما از میانهها کار متوجه تفاوت این نقش با سایر نقشهایم شدم و کار برایم خیلی جذاب شد.
کاراکتر حمید داستان پنچری مردی مسئولیتپذیر متعهد است که برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند، اتفاقی که در میان جوانهای این دوره کمرنگ شده است، به نظر شما چه مولفه شخصیتی در کاراکتر حمید باعث شده است که این چنین دلادورانه در مسیر عشق تلاش کند؟
میشد خط داستان را به گونه دیگری پیش برد و حمید هم میتوانست مانند برخی دیگر از کاراکترهای کار به اصطلاح یک تخته اش کم باشد و نسبت به ماجرا بیخیال اما به نظر من اصولی ترین پرداختی که درباره شخصیت حمید میشد انجام گیرد همین است که الان دیده میشود. شاید شخصیت حمید بتواند تاثیرش را در جامعه بگذارد و شاید با این نوع کارها جوانان به سمت مسئولیت پذیری قدم بردارند. نمونهها این شخصیت را که من در کارهای پیشینی که دیده بودم افرادی بودند که در برابر مشکلات بی خیال بودند و این به همان ماجرای شخصیت پردازی و نویسندگی کار بر میگردد. خود من در اولین تجربه کارگردانیام فیلم یک بام و دو هوا، یک متن جدی را به صورت کمدی کار کردم و پس از آن دیدم که چقدر خوب است متن کار جدی باشد اما در شرایط اجرا رنگ طنز به خود بگیرد که این معمولا در کمدی موقعیت اتفاق میافتد و موقعیتهای کمیک در صحنه ایجاد میشود. در کار برزو نیکنژاد هم ما با یک متن چارچوب دار و جدی روبرو بودیم که کمدی موقعیت در آنها شکل میگرفت شما حسابش را بکنید اگر در همین سریال ما به جای بازیگرهای کمدی بازیگران جدی بازی میکردند، مثلا به جای آقای حمید لولایی و مهران غفوریان و خانم سعادت بازیگران جدی حضور پیدا میکردند، پنچری یک سریال کاملا جدی میشد و به نظر من این سبک نوشتن و این نوع کار کردن آقای نیکنژاد واقعا قابل احترام است.
شما سابقه دو دهه فعالیت در عرصه تلویزیون را داشتهاید و میدانید وضعیت این روزهای تلویزیون در حوزه جذب مخاطب به دلیل گسترش ماهوارهها و شبکههای مجازی و اپلیکیشنهای ماهوارهای بسیار دشوارتر از مثلا یک دهه پیش شده است و این مسئله کار را برای برنامهسازان و کارگردانان و در کل تمامی عوامل ساخت سریال دشوار میکند، به نظر شما سازندگان سریال پنچری از چه مولفههایی برای جذب مخاطب در برابر رقبا بهره جستند؟
سال گذشته یک سری تغییرات در سازمان صدا و سیما ایجاد شد که نتیجه آن ساخت سریالهای متفاوت تری شد که یکی از این موارد هم همین سریال ماست. سریال پنچری بازیگرانی دارد که مثلا اگر قبل از این تغییرات ساخته میشد به دلیل هزینههای بالا گردهم آوردنشان بسیار سخت میشد، بازگشت این بازیگران در کنار هم در یک سریال نشان میدهد که حال و هوای تلویزیون به روزهای خوبش نزدیک شده است. به نظر من، ما بار دیگر بینندههایمان را پیدا کردهایم و تلویزیون مدتی است که به روزهای خوشش بازگشته است. به نظر من به رغم وجود شبکههای ماهواره ای، اما مخاطب ایرانی در نهایت زمانی که پای انتخاب به میان بیاید سریالهای ایرانی را انتخاب میکند چون با سلیقه مخاطبان هماهنگ تر است. به نظر من اینکه بچههای قدیمی تلویزیون بار دیگر و این بار با تجربههای بیشتر گرد هم بیایند اتفاق خوبی است که نمونه آن را در سریال پنچری و در ادامه در زیر آسمان شهر ۴ میبینیم و سریالهایی که در حال ساخت هستند خبر از این دارد که مشکلات مالی سازمان هم در حال رفع شدن است و روزهای خوشی در تلویزیون آغاز شده است.
یکی از انتقادهایی که به سریال پنچری وارد میشود ریتم کند آن است، به نظر شما اگر این سریال با ریتم تندتری روایت میشد تاثیر بیشتری در افزایش اقبال مخاطبان نداشت؟
دکوپاژ تمام سکانسهایی که برزو میگرفت به گونهای بود که ما از هر زاویه چندین پلان داشته باشیم و این باعث ریتم سازی در تدوین میشد. نوع برخورد این کاراکترها با هم، هم همراه با استرس است و تصور ما این بود که ریتم فیلم خیلی تند هم میشود. کاراکترهای داستان به دلیل مشکلاتی که برایشان اتفاق میافتد استرس زیادی دارند و این باعث میشود ریتم کار تند باشد. البته نظر مخاطبان است که در این زمینه اهمیت دارد. به دلیل نوع بازی متفاوتی که آقای نیکنژاد از من خواسته ، بازی من در این فیلم متفاوت شده و از طرف دیگر سکانسهایی از سریال هنوز پخشش نشده است که در آنها تعداد بازیگران در سکانسهای بیشتر میشود و آقای غفوریان و آقای اشتیاق به کار اضافه میشوند و ریتم کار تندتر میشوند.
شما این روزها با فیلم سینمایی پا تو کفش من نکن هم در سینما حضور دارید، از حضورتان در این در این فیلم بگویید.
اولین کاری است که در آن من تجربه همکاری با آقای فرحبخش را داشته ام، حال و هوای پشت صحنه کار هم خیلی خوب بود و فکر میکنم فیلم بتواند به ذائقه مخاطبان خوش بیاید. خود من دلم برای بازی در این گونه از کمدیها تنگ شده بود و اصلا با حال و هوای این کار بود که من سر کار پنچری رفتم که با راهنماییهای برزو متوجه تفاوت این نقش با سایر نقششهایم شدم و این مسئله حل شد و به نقشم در کار پنچری به درستی وقوف پیدا کردم. در هر حال امیدوارم پاتو کفش من نکن بازخوردهای خوبی را هم در میان مخاطبان داشته باشد
شما سالها سابقه حضور در ژانر کمدی را داشتهاید، تمایلی برای حضور در آثار جدی را در ادامه فعالیت حرفهای خودتان ندارید؟
صد در صد دوست دارم که در نقشهای جدی هم حضور داشته باشم، اصلا هر نقشی که متفاوت باشد را دوست دارم و این آمادگی را دارم که نقشهای متفاوتی را بازی کنم و قطعا دغدغه هر بازیگر ایفای نقشهای متفاوت است. خود من کارهای کمدی را بیشتر دوست دارم اما کارهای جدی هم بازی کردهام و جایزه هم برده ام؛ مثلا کار غافل به کارگردانی آقای منوچهرهادی که باعث افتخارم بوده که در نخستین جشنواره جام جم در میان ۳ هزار تله فیلم جایزه نقش مکمل مرد را گرفتم و پیش از آن فیلم بوتیک را با حمید نعمتالله کار کردم و همچنین مجنون لیلی که همه نقشهایی جدی بودند. من در زمینه نقشهای کمدی و جدی ریتمی را رعایت میکردم که مثلا در طول سال چهار پنجم کارهایم کمدی باشند و یک پنجم آن جدی. با توجه به اینکه شرایط سنی من نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده، نظراتم هم تفاوتهایی داشته است و از این به بعد بیشتر دغدغه حضور در نقشهای متفاوت را دارم.
اگر قرار باشد در میان مدیومهای مختلف دست به انتخاب بزنید، انتخابتان تلویزیون است، سینما یا تئاتر؟
به نظر من هم تلویزیون هم تئاتر و هم سینما، یعنی به نسبت فکر میکنم مردم ایران بیشتر تلویزیون میبینند تا اینکه به سینما بروند، سینما یک جایگاه ویژه دارد که بالاتر از تلویزیون است و من در عین حال هم میخواهم با مردم ارتباط برقرار کنم و هم دغدغه بروز خلاقیت بازیگری در آثار سینمایی دارم و میخواهم در خانواده کاری خودمان سینما هم جایگاهی داشته باشم. تئاتر هم که خیلی برایم مهم است و دوست دارم هر سال کار تئاتر داشته باشم. من به عنوان یک هنرمند که با سلیقههای مختلفی روبرو هستم دوست دارم همه سلایق مخاطبان را راضی نگه دارم و با حضور در عرصه تئاتر هم میخواهم توجه آن قسمت از مخاطبان تخصصی هنر نمایش را جلب کنم.
همینطور که میدانید سینمای ما از ابتدای سال ۹۵ با افزایش چشمگیری در حجم مخاطبان روبرو شد و این روند کماکان در گیشههای سینماها ادامه دارد، به نظر شما دلیل این اتفاق خجسته در عرصه سینما چیست و چگونه میتوان این روند را ادامه داد؟
قطعا دلیلش این است که تنوع در کارها ایجاد شده و به نظر من این افزایش مخاطب در گیشه تئاتر هم در یکی دو سال اخیر اتفاق افتاده است. در دورهای پس از موفقیت اخراجیها، کارهای کمدی مدام تکرار نمونه کمدی جنگی اخراجیها بودند، این تکرار به کاهش اعتماد و اقبال مخاطبان به سینما منتهی شده بود. اما در سالهای اخیر تنوع در آثار سینمایی باعث شد که مردم بیشتر به سینما و تئاتر بروند.
افقتان در عالم بازیگری چیست؟
اینکه به عنوان یک هنرمند و بازیگر بتوانم در کارهایی حضور پیدا کنم که در سطح جهان دیده شود، کارهایی مانند درباره الی آقای فرهادی که دایره مخاطبانی به گستردگی کل دنیا دارند و این افق دور دست من است و امیدارم اگر من نتوانستم به این آرزو برسم سایر بازیگران ایرانی به آن برسند و این آرزوی من برای خودم و برای همه بازیگران ایرانی است.
حدود دو دهه از فعالیت شما در عرصه تصویر میگذرد، ارزیابی خود شما از دو دهه فعالیتتان در عرصه بازیگری چیست؟
من در سن و سالی کار در عرصه تصویر را آغاز کردم که تنها ۱۷ سال داشتم. من در هنرستان صدا و سیما تحصیل میکردم و در عین حال در کلاسهای استاد سمندریان هم حضور داشتم و در کارهای تئاتر بسیاری هم بازی کردم و بعد با دنیایی از شور و شوق وارد عرصه تصویر شدم. تا به حال از کارم راضی هستم و میخواهم در کارهای مختلف کار کنم. نوع تفکر بازیگر اصولا به گونهای است که هر نقش تازهای که بازی کند باز فکر میکند باید تجربههای جدید داشته باشد و این مسیر تمام شدنی نیست. در این شرایط نوع نگاه من به کار بازیگری تازه تر شده است و سعی کردهام که تفاوتهایی ایجاد کنم. در حال حاضر به این آگاهی رسیدهام که درست انتخاب کنم و در کارهای خوب حضور پیدا کنم و از خدا میخواهم که کمکم کند تا مسیری که در ذهن دارم را طی کنم و زمانی که شما از دهه سوم بازیگری من میپرسید بگویم که خیلی بهتر از دهه اول و دوم بود. در آخر میخواهم بگویم میدانم که همه مرا به نام یوسف تیموری میشناسند، اما من پسوندی در نام خانوادگیام دارم به نام واقف که در دو کار اخیر در تیراژ به نامم اضافه شده است، این پسوند یک سری چیزها را برای من تجدید میکند و انرژی تازهای میگیرم، انگار که بار دیگر وارد عرصه بازیگر شدهام. البته نظر مردم هم برایم بسیار مهم است و آنها مرا با هر نامی بشناسند که دوست دارند، این تغییر نمایش نیست و فقط به این معنی است که یوسف واقف همان یوسف تیموری است که با خصوصیات جدید آمده است.
بدون دیدگاه