علی نجفی| قطار سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر به ایستگاه آخر رسید. با اتمام اجراهای مختلف موسیقی در ۱۰ شب و روزی که برای اهالی موسیقی کشور است، امشب مراسم اختتامیه جشنواره سی و یکم در تالار وحدت برگزار میشود و ضمن معرفی برگزیدگان جایزه «باربد» احتمالا حمیدرضا نوربخش برای جشنواره سی و دوم نیز ابقا خواهد شد. اگر این اتفاق رخ دهد میتوان امیدوار بود جشنواره سی و دوم از لحاظ کمی و کیفی پیشرفت چشمگیری داشته باشد.
دوره سی و یکم جشنواره را میتوان دوران پوست اندازی جشنواره موسیقی فجر نامید. دورهای که یک سری قوانین نانوشته و روشهای غلط کنار گذاشته شد و با جسارت مدیران برگزارکنندهاش توانست مسیری جدیدی را در فضای موسیقایی کشور بوجود بیاورد. قبل از برگزاری جشنواره در یادادشتی ضمن لزوم حمایت و همدلی همه جانبه اهالی موسیقی از حمیدرضا نوربخش اشاره کردیم که برای نتیجه گیری زود است و باید منتظر ماند تا جشنواره به ایستگاه آخرش برسد، آنگاه می توان تمام جوانب مدیریت سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر را بررسی کرد. حال زمان آن رسیده که نگاهی به اقدامات و تغییرات انجام شده بیندازیم و عملکرد نوربخش را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم. لذا از چند منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد:
- بزرگترین ضعف سالهای اخیر جشنواره موسیقی عدم حضور اساتید و بزرگان در این رویداد مهم هنری کشور بود و صرفا جشنواره موسیقی بدل به فستیوالی با سطح کیفی پایین و حضور هنرجویان موسیقی شده بود که در آخر هم با لوح و تندیسی به فراموشی سپرده میشد. اما در این دوره حضور حمیدرضا نوربخش و تعاملش با اهالی موسیقی و به گفته خودش هزینه کردن از اعتبار شخصیاش باعث شد تا نامهای آشنایی در جشنواره سی و یکم به روی صحنه بیایند. وقتی متوجه میشویم گروههایی که در این دوره حضور داشتهاند دستمزد زیادی نگرفتهاند و حتی قرار بوده از فروش بلیت درصدی دریافت کنند، این نکته هویدا میشود برای اهالی موسیقی پول و درآمد در الویت نیست و فقط کمیاحترام و تعامل میتواند باعث همدلی و همراهی موزیسینها با رویدادهای مهم هنری کشور شود.
- کم شدن بودجه جشنواره سی و یکم نه تنها باعث دلسردی مدیران برگزاری نشد بلکه با برنامهریزی و حضور گروههای پرمخاطب باعث رکورد شکنی فروش بلیت در جشنواره موسیقی فجر هم شد. پس وقتی مدیری از جنس موسیقی باشد و ذائقه مخاطب را درست تشخیص دهد، میتواند موسیقی را در سبد فرهنگی خانوارها جای دهد.
- بخش بینالملل جشنواره سی و یکم هم نقطه عطفی در جشنواره موسیقی فجر بشمار میرود. حضور گروههای معتبر و مدیران برجسته جشنوارههای خارجی در این دوره خود فرصت مغتنمی را در اختیار اهالی موسیقی قرار داد تا با معرفی هرچه بیشتر موسیقی ایرانی و تبادل فرهنگی با دیگر ملل، مسیر جدیدی برای حضور موزیسینهای ایرانی در جشنوارههای معتبر خارجی بوجود بیاورد.
- نظم در جشنواره سی و یکم کاملا مشهود بود و غیر از سه کنسرتی که دلایل لغوش هم به جشنواره ارتباطی نداشت، شاهد بی نظمی و تداخل برنامهای در این دوره نبودیم. اکثر کنسرتها حتی بدون یک دقیقه تاخیر آغاز شدند. بالاخره در این جشنواره تابوی آغاز دیرهنگام برنامهها شکسته شد و معلوم شد که میشود در ایران هم سروقت کنسرتها را اجرا کرد!
- قطعا یکی از اهداف برگزاری جشنوارهها آشتی دادن و آشنایی بیشتر مردم با آن اتفاق مهم فرهنگی است. جشنواره سی و یکم توانست به این مهم دست پیدا کند و مخاطبی نبود که بعد از دیدن کنسرت مورد علاقهاش ناراضی از سالن بیرون برود و این رضایت خود دستاوردی بزرگ برای مدیران برگزارکننده جشنواره به حساب می آید.
این موارد تنها نگاهی اجمالی به نحوه برگزاری جشنواره سی و یکم و مدیریت حمیدرضا نوربخش است و با گذشت زمان می توان نقاط ضعف و قوت این دوره را مفصل تر مورد بررسی قرار داد. از زمان اعلام سمت نوربخش به عنوان مدیر جشنواره سی و یکم که با هجمهای از انتقادات و در مواردی سنگ اندازیهای برخی مواجه شد؛ تاکنون گویی خسته و ناامید نشده و از تصمیماتش کوتاه نیامده و سعی میکند تمام تغییراتی را که در ساختار جشنواره بوجود آورده بود بدون کم و کاست اجرا کند. شاید همین پافشاری روی اعتقادی که داشت، باعث شد نتیجه رضایت بخشی در کارنامه کاری و هنری خود بجای گذارد. حمیدرضا نوربخش ثابت کرد که موسیقی و اهالیاش را خوب میشناسد و اگر به او اعتماد شود به راحتی در کوتاه ترین زمان سطح کیفی موسیقی و سلیقه شنیداری مردم را ارتقا خواهد داد. نوربخش با تجربهای که بدست آورده میتواند از فردای اختتامیه به فکر جشنواره سی و دوم باشد و راهی را که آغاز کرده به بهترین شکل ادامه دهد. شاید اکنون بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و همراهی هنرمندان حوزه موسیقی با یکدیگر هستیم!
بدون دیدگاه