مونا کریمی| آخرین حضور پرویز شیخ طادی به نمایش فیلم سینمایی روزهای زندگی در سی امین جشنواره فیلم فجر بر میگردد که وی سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای این فیلم دریافت نمود و قرار است در سی و ششمین دوره از جشنواره فیلم فجر نیز شاهد نمایش فیلم سینمایی دیگری از او با عنوان امپراطور جهنم باشیم. شیخ طادی این بار به سراغ ساخت سوژهای ملتهب و حساس رفته و به موضوع تروریست در منطقه و نقد جنایات خاندان آل سعود، ریشههای رشد و گسترش گروه داعش و جریانهای تکفیری و افراطی در منطقه، اروپا و آمریکا پرداخته است. علی نصیریان پس از ایفای نقش در فیلم سینمایی شکارچی شنبه برای دومین بار همکاری خود را با پرویز شیخطادی در فیلم سینمایی امپراطور جهنم در قالب نقشی متفاوت تکرار کرده است.
آخرین اثر شما فیلم سینمایی روزهای زندگی در سال ۱۳۹۰ بود که در سی و امین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را کسب نمود. در این فاصله زمانی چرا فیلم نساختید؟
معمولا سوژهها را خود انتخاب میکنم و زمان زیادی بر روی تحقیق آن میگذارم. من قصد ساختن فیلم را داشتم اما امکان آن فراهم نشد، در این مدت فیلمنامههایی برای سینما و مجموعه تلویزیونی و حتی داستانهایی هم برای دل خود نوشتم.
امپراطور جهنم در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ قرار نگرفت و شما فیلم را خارج کردید تا در فرصتی دیگر در بخش رقابتی جشنواره فیلم فجر دیده شود. چرا؟
فیلم کامل نبود، در واقع بیشتر راش بود و شخصا مخالف ارسال فیلم ناقص به جشنواره بودم. تهیه کننده و سرمایه گذاران که فارابی هم جزء آن بودند خواستار حضور فیلم به هرقیمت بودند و معامله کردند که پول در برابر رساندن فیلم به هرقیمت.
در فیلم سینمایی امپراطور جهنم سوژهای ملتهب و حساس را انتخاب کردید!
به نظرم سوژه اگرحساس و ملتهب نباشد خیلی چیزها کم دارد و من حوصله کار تکراری را ندارم.
چه چیز شما را ترغیب به ساخت این فیلم کرد و پژوهشها در این زمینه چقدر طول کشید؟
سوالات بزرگ، کنجکاوی، رفتن به اعماق موضوعات روز، شناخت و درک آدمهای موثر بر جهان باعث شد تا به فکر ساخت فیلم باشم. امپراطور جهنم از زمان نگارش تا تولید حدود چهارسال و شش ماه و در پنجاه و پنج جلسه فیلمبرداری طول کشید.
درباره مدت زمان طولانی که برای تولید این اثر صرف کردید و دچارچالش شدید بگویید؟
موضوع برای من و سرمایهگذار حساس بود. در مدت چهارسال و نیم و به طور متوالی هرسال یک شورا و تصمیم گیرنده را قانع میکردم، برخی تغییر میکردند و دوباره از ابتدا به همراه آقای خزایی شروع به مباحثه میکردم.
شما فیلمسازی هستید که به معنی واقعی کلمه به رسالت واقعی خود در سینما که آشنایی مخاطبان با مفاهیم، دغدغهتان و حتی موضوعات روز دنیا با محوریتهای جنگ، جهان اسلام، داعش، صهیونیست میپردازید. یکی از ویژگیهای آثار شما جهان شمول بودن آن است. درباره شیوه فیلمسازیتان توضیح دهید؟
شخصا آثار مرتبط با کودکان را ترجیح میدهم و به لحاظ اعتبار جهانی هم پاسخ آن را گرفتم، جوائز معتبری هم از جشنواره کودک حیدرآباد هند و اشلینگل آلمان، رم، خروس طلایی چین جشنواره کودک اصفهان، همدان، رشد و فجر دریافت کردم. هنوز هم چنان عاشق کار کودک هستم و کودکان نیز کارهای مرا دوست دارند. کشور و مردم را دوست دارم و نسبت به آنها احساس مسئولیت میکنم، از توهین به کشورم و مردمش عصبانی میشوم، به خصوص هنگامی که میبینم پاسخی داده نمیشود. از بی غیرتی بدم میآید، از بی اعتنایی مسئولین نسبت به اهانت به یک ملت و تمدن نفرت دارم، از محافظه کاری برای گرین کارت و قدم زدن کنار مدیترانه، از مدعیان در خلوت و پستوها حالم بد میشود، از آدمهایی که اسلحه دارند و مقابل چشمشان به ناموس و خاکشان تجاوز میکنند حالم بد میشود. از کسانی که مدام پشت هم مخفی میشوند و میخواهند یکی دیگر را سپر بلا کنند تا مبادا خراش بردارند خوشم نمیآید، اما هیچ کدام از اینها نمیتوانند من را منصرف کنند. من به اندازه خود جواب توهینهای سعودیها و جواب توهینهای کمپانیهای صهیونیستی هالیوود را میدهم. هرکسی میخواهد ناراحت شود، تشویق یا تنبیه کند و برایم مهم نیست، در واقع وقت فکر کردن به این تعارفات را ندارم. فقط به دفاع برحق و مقابله به مثل فکر میکنم. اگر توان داشتم پاسخ همه اهانتهایشان را به موقع و بسیار حرفهایتر میدادم. سینما شهربازی پارک، باغ وحش و گیم نیست. از نظر من سینما ابزار سرگرمی نیست و سرگرمی یکی از ابزارهای سینما است. از سرگرمی هم معانی و تعابیر متفاوتی استخراج شده است، مثلا کنجکاوی برای ایجاد یک محرک اجتماعی هنوز سرگرمی محسوب نمیشود. در کشور تنها تحریک غریزه سرگرمی گفته میشود و غریزه اصلی و پولساز مانور بر روی موضوعات جنسی است. جالب است که تلویزیون هم به گونهای مودبانهتر به همین سمت خیز برداشته است
چه شد محمد خزاعی به عنوان تهیه کننده انتخاب شد؟ تعاملتان در کار با او چگونه و چقدر با شما در این مسیر هم فکر بود؟
ایشان داستان را مطالعه کردند و همای تیزچنگال سعادت شانههای جناب خزایی را گرفت. ایشان داوطلب این کار شدند چون به دفاع فرهنگی از ایران و به مقابله به مثل در برابر دشمن اعتقاد دارند. پرچم سفید و بیطرفی علم نمیکنند که برای من یک دنیا ارزش داشت. تلاش میکردیم تا همدیگر را بفهمیم و آنچه برای فیلم مفید است را انجام دهیم.
فیلمبرداری فیلم در چه مناطقی صورت گرفت، به نظر میرسد کار در لوکیشنها بسیار سخت بوده است؟
فیلمبرداری برخی سکانسها و فوتیجها در گرجستان، لبنان و ایران انجام پذیرفت. برخی از بک راندها و هنروران در همین کشورها گرفته شد. دکورهای حجیم فیزیکی در ایران ساخته شد و ساخت و ایجاد دراماتیک لوکیشنها توسط تیم یوژوال انجام گرفت.شاید حدود چهل درصد و حجم زیادی کروماکی داشتیم و برخی لوکیشنها به صورت سه بعدی ساخته شد. جلوهها و تکنیکهایی که در کشورمان تجربه نشده بود و معمولا دوستان با هزینههای چند میلیون دلاری توسط متخصصین غیر ایرانی انجام میدادند.
از حمایت چه ارگانهایی برای ساخت فیلم بهره بردید؟ آیا پیشنهادی در طی تولید فیلم داشتید که از آن بهره ببرید؟
در این چهارسال و نیم تلاش کردیم تا بنیاد روایت دست از نه گفتن بردارد. چهارسال طول کشید تا فارابی بگوید بروید و مشارکت بیاورید. تنها یک شخص به نام محمد رضا نقدی فرمانده بسیج وقت مثل یک مرد گفت بله و سپس آقای ایوبی به فارابی دستور داد یک چهارم یا یک پنجم برآورد را سرمایهگذاری کنند. تا آن جایی که میدانم تا همین ساعت آقای خزایی به همکاران مان بدهکارند. در طول فیلم از هرآن کس که احساس میکردم میتواند کمک کند مشورت گرفتم. برخی کمک موثر و آگاهانه داشتند و برخی در مسندهای مهم فرهنگی مسیرمان را منحرف و فیلم را متوقف میکردند.
درباره نقش سینما در تولیدات فیلمهایی این چنینی در جهت شناساندن گروههای تکفیری و مسایل منطقهای بگویید؟
در سرمایه داری ناقص، بی قانون و بی حساب کتاب و فاسد و متجاوز که حرف اول و آخر زن، پول و مواد است، انتظار تعهد از سینمای آن حماقت و سادهانگاری و مسابقه برای خالی کردن جیب مردم به هر قیمت است. اهل هیئت است اما پول کثیف را به خانه میبرد، اهل روشنفکری، شعار وطن و هخامنشیان سر میدهد اما پول کثیف میبرد، صحبت من درباره فیلمهای مفرح و شاد نیست، صحبت از سرگرمیهای سبک و سخیف و به دور از شان یک تمدن چند هزارساله مزین به اسلام است. شخصا از سینمای چنین نظامی هیچ توقعی ندارم.
بازی درخشان علی نصیریان در شکارچی شنبه یکی از برگهای برنده فیلم شما بود. در امپراطور جهنم نیز ایشان را انتخاب کردید. درباره انتخاب و بازی او بگویید؟! فکر میکنید موفق به دریافت سیمرغ شوند؟
ابتدا من این نکته را عرض کنم که جناب استاد علی نصیریان یک فعال سیاسی نیست ایشان به عنوان یک بازیگر حرفهای ابتدا به داستان و نقش فکر کرده و سپس به اصالت، محتوی و حقانیت داستان فکرمی کند. او اهل شعارهای سیاسی، خود نمایی و میتینگ سیاسی هنری هم نیستند. وقتی بر اساس اسناد و مدارک قانع شوند بدون هیچ فریاد طلبکارانهای عمل میکنند. همان دستمزد عرف خودشان حتی گاهی بسیار کمتر، که در شکارچی شنبه تقریبا سی درصد دستمزد واقعیشان را دریافت نمودند. آقای نصیریان به لحاظ بازی و ایفای نقش سبک مخصوص خودشان را دارند که برای مردم باورپذیر، جذاب و گرم است، جلوی دوربین دیگر اثری از نصیریان نمیبینید. کاراکتر داستان را حتی محکمتر و باورپذیرتر از فیلمنامه میبینید. بسیار کم حرف هستند، اهل زیادهگویی و خاطره نیستند، منظم و دارای حافظهای فوقالعاده هستند تقریبا هیچ زمان نشد که سرصحنه دیالوگ و یا شرح صحنه را فراموش کنند. انعطافپذیری بسیار منطقی و خاضعانه ایشان برای هر کارگردانی آرامش را به همراه میآورد عاشق خانواده و مقید به رسیدگی بودند و این نکته برای جوانان تیم ما قابل تامل بود، یکی از مهمترین سرگرمی تنهایی او مطالعه و بحث در باره کار بود. این مرد هشتادو سه ساله مقابل دوربین یکباره به جوانی پرانرژی بدل میگردید. علی نصیریان در حوزه هنر و فرهنگ حرفهای بسیاری دارد. هرچند خودشان در طول این سالها هیچ وقت کلامی درباره جوایز و تشویق برزبان نیاوردند اما امیدوارم در این جشنواره اتفاق خوبی برایشان رخ دهد.
به نظر میرسد امسال با فیلمهای بیشتری با محوریت داعش و جنگ و تروریستها مواجهایم. نظرتان چیست؟
در بعد دیپلماسی فرهنگی به این عقب ماندگی و انفعال میگویند، اما در ابعاد هنری و اخلاقی بستگی به رویکرد و نوع نگرش سازنده به این گونه موضوعات دارد.
رویکرد و مدیریت جشنواره فیلم فجر را تا کنون چگونه ارزیابی میکنید؟
جشنواره فجر یک جزء از کل است، فاقد استقلال کامل از سیاست. تلاش میکند وابستگی به جناح حاکم را مخفی کند، متاثر از حاشیه، محافظه کار، فقیر، کافه تریا، دورهمی، در یک کلام جشنواره فجر وجهی از دولت وقت است. تنها تفاوتش درسلیقه دبیران در اجرا بوده، برخی منظمتر و برخی کمتر است. برخی برای بالا بردن ارزش مالی جوائز خوب تلاش کردند و برخی به همان که میدادند بسنده کردند. با حذف بخش فیلم اولیها مخالفم چون تاثیر بودن و نبودن آن را در ارتقاء کیفیت آثار میدیدم و حتی روی آوردن فیلم اولیها به جشنوارههای غیروطنی. امسال هیچکدام از آثار سیاسی و ارزشی دیده نخواهند شد مگر ضد خود عمل کرده باشند، ترکیب بر اساس سلیقه سیاسی وزارت امور خارجه چیده شده است. یکی دونفر هم بر اساس احتیاط و احتیاج نقش شارعالسیاسه را بازی میکنند، در این چند سال اخیر برای من ثابت شده عربده کشیهای عربستان سعودی و شیوخ خلیج فارس این دولت را به لرزه در آورده و میخواهد دهان همه را ببندد. میخواستند با ما هم همین کار را کنند که زورشان نرسید و نخواهد رسید. اما چند روز بعد یک نمایش راه میاندازند و از آثار ارزشی به طور مخفیانه و تلفنی حمایت و عذرخواهی و همه تقصیرها را بر گردن همکاران ما در داوری میاندازند. هیچ کدام از این موارد به دبیر ربط ندارد، دبیر جشنواره تنها یک مجری است.
بدون دیدگاه