تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7153 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      5898 بازدید
  • گفتگوی «هنرمند» با پدرام علیزاده کارگردان فیلم سینمایی خشکسالی و دروغ
    امروز شاهد مرگ اخلاق در جامعه هستیم

    7434

    شنبه 22 اکتبر 2016 - 12:13

    3104 بازدید

    شماره 579

    مونا کریمی| پدرام علیزاده پس از ساخت نخستین تجربه سینمایی خود با نام «آخرین سرقت»، تصمیم به ساخت اثری داستان گو با محوریت موضوعات اجتماعی نمود که درنهایت نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» کاری از محمد یعقوبی با توجه به طرح مسائل و مفاهیم به روز در جامعه و البته استقبال فراوان تماشاگران گزینه اصلی برای ساخت و تبدیل به نسخه سینمایی به نویسندگی محمد یعقوبی گردید تا تجربه ساخت اثری اقتباسی نیز در کارنامه پدرام علیزاده ثبت شود. علیزاده معتقد است که برای اولین بار پس از انقلاب، یک نمایشنامه ایرانی که کاملاً مستعد اقتباس برای ساخت یک فیلم بود تبدیل به فیلم سینمایی شده است. با وی درباره دغدغه‌های فیلمسازی و شرایط ساخت این فیلم سینمایی گفتگویی انجام دادیم:

              

     

    نخستین اثر شما فیلم سینمایی«آخرین سرقت» با تم اجتماعی و لحن طنز بود. چرا در نخستین تجربه سینمایی به سراغ ساخت کمدی رفتید؟

    قرار بود در شروع کار فیلمسازی یک داستان اجتماعی بسازم که هنوز هم علاقه‌مند به ساخت آن هستم، اما در دریافت پروانه ساخت دچار مشکل شدم و دوستان با مشاوره اشتباه، فیلمنامه آخرین سرقت را معرفی کردند و معتقد بودند که با ساخت این فیلم می‌توانم به سود خوبی برسم و با فراغ بال به دنبال ساخت فیلم‌های بعدی خود بروم که ساخت فیلم آخرین سرقت را انتخاب کردم.

     

    ایده ساخت فیلم سینمایی «خشکسالی و دروغ» چگونه حاصل شد و چرا به سراغ نمایشنامه محمد یعقوبی با همین عنوان رفتید؟

    در ابتدا قرار شد تا با آقای محمد یعقوبی در نوشتن فیلمنامه جدیدم همکاری کنیم که من طرحی را به آقای یعقوبی بر مبنای دو نمایشنامه دیگر ایشان پیشنهاد دادم. زمانی که ایشان طرح کامل را آماده کرد هر دو احساس کردیم که این داستان با توجه به شرایط فعلی نمی‌تواند اجازه ساخت بگیرد. در همان زمان نمایش «خشکسالی و دروغ»در فرهنگسرای نیاوران در حال اجرا بود و البته من پیش از این تئا‌‌تر را دیده بودم. به پیشنهاد آقای یعقوبی و به دلیل ارتباط خوب تماشاگران با این نمایش، تصمیم گرفتیم که نسخه‌ای سینمایی از این اثر را برای ساخت فیلم انتخاب کنیم. دلیل دیگر انتخاب این داستان حرف به روز آن بود، چون امروز دروغ و مرگ اخلاق در جامعه نمود بسیاری دارد و آمار بالا و پنهان طلاق‌های عاطفی لطمه جبران ناپذیری به خانواده وارد نموده است.

     

    با وجود این که محمد یعقوبی نویسندگی فیلمنامه را نیز بر عهده داشت به این فکر کردید که اقتباس از آثار نمایشی و ساخت آن در مدیوم سینما به ویژه با عقبه‌ای که از این نمایش در ذهن همگان است و البته به خوبی دیده شد کار را به مراتب مشکل می‌کند؟!

    بله بدون شک می‌دانستیم که کار سخت و دشواری را انتخاب کردیم، چون به هر حال در معرض مقایسه قرار خواهیم گرفت. به ویژه آن که این اثر هنری چند بار به روی صحنه رفته و فیلم تئا‌‌ترش در دسترس همه است و به هرحال مخاطبین بسیاری این اثر را دیده‌اند. اما ویژگی آن این بود که پس از انقلاب برای اولین بار یک نمایشنامه ایرانی که به نظرم کاملاً مستعد اقتباس برای ساخت یک فیلم بود تبدیل به فیلم سینمایی نیز شد و دیگر آن که از این پس بیش‌‌تر به متون غنی نمایشنامه‌ای ما نیز توجه می‌شود که برایم جذاب بود.

     

    نظر شما درباره ساخت فیلم‌های اقتباسی از رمان و نمایشنامه چیست و اصولا تا چه حد باید به متن وفادار بماند؟

    به نظرم این حلقه مفقوده سینمای ما است و با توجه به ادبیات نمایشی غنی و قوی که در اختیار داریم و مشکل داستان و فیلمنامه‌ای که در سینمای ایران وجود دارد به نظرم بهترین منبع اقتباس و برداشت از نمایشنامه‌ها و رمان‌ها و ساخت آن‌ها می‌باشد.

     

    در ساخت فیلم سینمایی خشکسالی و دروغ تا چه حد به نمایشنامه وفادار بودید و چه عناصری به فیلمنامه اضافه شد؟

    پایه اصلی داستان طبق همان نمایشنامه است. اما سه شخصیت جدید به فیلمنامه اضافه شد و شروع داستان، اتفاقات میانی و پایان بندی فیلم کاملا با نمایشنامه متفاوت است.

     

    خشکسالی و دروغ فیلمی داستان گو بر پایه دیالوگ است و به روابط افراد خانواده می‌پردازد. موضوعی که برای مخاطبان همیشه جذاب است. آیا به سینمای قصه گو علاقه مند هستید و به نظرشما این سینماچه ویژگی‌هایی دارد؟

    بدون شک تمام علاقه مندی من سینمای قصه گو و داستان پرداز است و همیشه از ساخت و حتی تماشای فیلم‌های ضد قصه یا بدون داستان گریزان بودم. به نظرم جذابیت فیلمسازی تعریف یک قصه یا داستان برای تماشاچی است و بزرگ‌‌ترین ویژگی سینمای قصه‌گو ارتباط آن با مخاطب می‌باشد. من فیلم می‌سازم تا حرفی را به تماشاگر منتقل کنم و لذتی را از شنیدن یک داستان برای او به وجود بیاورم که ارتباط با مخاطب شیرین‌ترین بخش فیلمسازی است.

     

    محوریت فیلم درباره جدایی عاطفی میان همسران و نحوه برخورد آن‌ها با مسائل خانوادگی است که آسیب جدی به کیان خانواده می‌زند و این روزها آمار طلاق نیز در جامعه در حال افزایش است. درباره این بخش از فیلمنامه و پرداختن به این موضوع توضیح دهید؟

    متاسفانه امروز شاهد مرگ اخلاق در جامعه هستیم و دروغ و دروغگویی قبح گذشته خود را از دست داده است. متاسفانه این امر در میان خانواده‌ها نفوذ کرده است و دروغ و پنهان کاری یکی از مهمترین آمار طلاق است، اما در این میان خانواده‌هایی هم هستند که هنوز هم به دلیل قبح طلاق از آن روی گردانند و دچار طلاق‌های عاطفی یا پنهان شده اند. داستان این فیلم روایتگر زندگی است که با علاقه شروع شده، اما در این میان خرده مشکلات زن و شوهری آن قدر زیاد و کن‌‌ترل نشده می‌شودکه به دروغ و پنهان کاری و در نتیجه طلاق عاطفی می‌انجامد.

     

    همان‌گونه که اشاره داشتید در فیلم سه عامل دروغ، پنهان کاری و شک باعث از هم پاشیدگی کانون خانواده است که در سینمای اجتماعی این روزها به آن پرداخته می‌شود. چقدر به بیان مسایل و جریانات اجتماعی در سینما معتقدید؟

    بسیار زیاد. به نظر من آثار نمایشی بهترین جا برای طرح مشکلات و معضلات جامعه است؛ چون وقتی با زبان هنر به آن پرداخته شود ملموس‌‍‌‌تر و درک آن راحت‌‍‌‌تر می‌گردد.

     

    در ابتدا شاهد فلاش بک درگیری آلا و امید هستیم و در جای دیگر درگیری میترا و امید را می‌بینیم و در نهایت فیلم به گره گشایی می‌رسد. کمی درباره ساختار و نوع روایت فیلم بگویید؟آیا تلاش کردید که در بیان روایت به تکرار نیفتید؟

    در ابتدای داستان زندگی حال حاضر امید را می‌بینیم و بعد با فلاش بک به زندگی گذشته او می‌رویم و دلیل آن این است که نشان می‌دهد که در هر دو زندگی تا زمانی که دروغ و پنهان کاری وجود دارد همان مشکلات دوباره آغاز می‌شود. از لحاظ شکل روایت این قصه به روابط شخصیت‌ها و کنش‌ها و واکنش‌های آنها نیز می‌پردازد و ساختار روایی این فیلم ساختار یک زندگی است و ما همان گفتگوها و اتفاقاتی را که در زندگی خودمان می‌بینیم شاهد هستیم. پس با روایت و یا ساختار پیچیده‌ای که هر لحظه نیاز به کشف و تعلیق جدیدی باشد رو به رو نیستیم. در دو قسمتی که دو دیالوگ و دو واکنش تکراری از امید می‌بینیم در اصل تکرار همان مشکلات در هر دو زندگی است که با توجه به تغییر و تنوع هم چنان پابرجاست.

     

    می‌توان گفت فیلم نگاهی از بعد روانشناسی به شخصیت‌ها و برخورد آن‌ها در مواجه با مشکلات داشته است!

    بله این فیلم بر اساس یک متن روانشناسانه و جستجوگر در میان روابط زوجین ساخته شده است و به تاثیر این روابط از این بعد نیز می‌پردازد.

     

    چقدر تلاش کردید با توجه به پرداخت مسائل اجتماعی، فیلم دچار سیاه نمایی نشود؟ و از سویی وجه طنز به فیلم داده نشود تا تلخ نباشد کما این که خط قرمز‌ها را در فیلم رد نکنید؟

    این فیلم به مسایل شخصی زوجین می‌پردازد و زبان این فیلم طنز نیست. اماشاید این که ما خودمان را در جای کاراک‌‌ترها می‌بینیم و از رفتارهای خودمان در غالب آن‌ها به خنده می‌افتیم جالب باشد. اتفاقا این فیلم یک درام تلخ است ولی رفتار شخصیت‌ها در این تلخی باعث می‌شود تماشاچی چندین بار بخندد و شاید به قهقهه بیفتد. در پایان مطمئناً تماشاگر با بغض به تلخی این ماجرا و این که زندگی چقدر آسان و راحت از دست می‌رود می‌اندیشد.

     

    با توجه به این که مخاطب نمایشنامه خاص‌‌‌تر است و دغدغه مخاطب سینما با تئا‌‌تر متفاوت است، چه کردید تا در سینما شکل نمایشی به خود نگیرد و مخاطب وسیع‌تری را در سینما همراه خود کند؟

    برخی از تغییراتی که در فیلمنامه نسبت به نمایشنامه داده شد مانند اضافه شدن کاراک‌‌ترهای جدید و اتفاقات میانی داستان و پایان بندی به این دلیل بود. ضمن این که در میزانسن‌ها، انتخاب بازیگران، نوع بازیها و شکل تقطیع و دکوپاژ هم به سمتی رفتم تا از نمایش کاملا فاصله بگیرم.

     

    شما به عنوان فیلمساز مستقل کار کردید و در ساخت فیلم با چه مشکلاتی روبرو بودید؟

    بزرگ‌‌ترین مشکل نداشتن حامی در هیچ بخشی است و ما حتی از حمایت صنوف خود هم بی‌بهره هستیم. هم چنین تامین منابع مالی برای ساخت فیلم و پس از آن اخذ مجوزها و بی اعتمادی است که نسبت به ما وجود دارد و مشکل دیگر گرفتن پروانه نمایش، پخش و اکران فیلم در سینماها است. وقتی اعتماد و حمایتی درکار نیست و مهم‌‍‌‌تر از آن نگاه خودی و غیر خودی وجود دارد، بیش‌‌تر این سختی و تنهایی احساس می‌شود.

     

    در هردو کار با غلامرضا موسوی به عنوان تهیه‌کننده همکاری داشتید. علت تداوم همکاری با ایشان چه بود؟

    من به دلیل داشتن صد درصد سرمایه گذاری در سینما و سابقه کار تولید و البته عضویت در صنف تهیه کنندگی مجمع فیلمسازان خانه سینما که یک تشکل تهیه کنندگی است، درخواست پروانه ساخت فیلم را به تهیه کنندگی خود ارائه کردم. زمانی که قصد ساخت فیلم را با سرمایه خود داشتم من را از این کار منع کردند و با وجود تمام تلاش‌ها و پیگیری‌هایم که داشتن حق مسلم برای تهیه کنندگی نیز بود مرا از کار باز داشتند و حتی تا لغو پروانه ساخت هم پیش رفتند، همان زمان از آقای سید غلامرضا موسوی که در فیلم قبلی هم با ایشان همکاری کرده بودم درخواست کمک کردم تا بتوانم این فیلم را بسازم و ایشان هم پذیرفتند و به عنوان تهیه‌کننده با من همکاری نمودند.

     

    آیا در دیالوگ‌ها بداهه پردازی بود که در فیلمنامه نباشد!!! و چقدر دست بازیگران را در این زمینه باز گذاشتید؟

    به هیچ وجه بداهه پردازی انجام نشد و ما یک فیلمنامه محکم و استوار داشتیم که نیازی به بداهه نبود. بازیگران هم کاملا در راستای نقش و شخصیت خودشان عمل می‌کردند ولی مطمئناً با هم بحث و گفتگو داشتیم و هرجا که بازیگران یا حتی دیگر عوامل پیشنهاد یا نظری داشتند گوش می‌کردیم و به نتیجه می‌رسیدیم. البته ما یک ماه قبل از آغاز فیلمبرداری جلسات تمرین بسیاری را در لوکیشن‌های اصلی داشتیم و تقریباً با نظرات هم آشنا بودیم و تفاهم وتعامل کامل را با در کار داشتیم.

     

    درباره بازیگران فیلم که از چهره‌های تئا‌‌تر نیز انتخاب شد بگویید؟ آیا می‌توان گفت به دلیل این که این نمایش پیش از این با بازیگران تئا‌‌تر روی صحنه رفته است دلیل محکمی برای این انتخاب بوده است؟ به اضافه این که علی سرابی بازیگر تئا‌‌تر یکی از انتخاب‌های مناسب و قابل ستایش در کار بود!

    ما دو ستاره سینما را در کنار دو ستاره تئا‌‌تر قرار دادیم و به نظرم بهترین اتفاق ممکن افتاد که هم شاهد بازی‌های خوب و کنترل شده بودیم و دیگر این که به یک کست جدید و تجربه نشده در سینما رسیدیم. بازیگران فوق العاده‌ای در تئا‌‌تر هستند که یکی از بارز‌‌ترین آنها علی سرابی است که بازی فوق العاده‌ای را در این فیلم نیز از او می‌بینیم. همچنین محمدرضا گلزار را نیز در یک قالب جدید و با یک بازی متفاوت و کاملاً کنترل شده می‌بینیم. به نظرم بازی‌ها یکی از نقاط قوت و چشمگیر فیلم است.

     

    درباره انتخاب گلزار پس از چهارسال چقدر در دیده شدن فیلم و فروش گیشه تاثیر داشته است؟آیا همه این‌ها دلیلی برای جذب گیشه گیشه و دیده شدن فیلم بود؟

    روزی که نام محمدرضا گلزار را برای ایفای این نقش بردم، بسیاری گفتند که از همکاری با او صرف نظرکنم به دلیل این که بازیگری بی انضباط است و کار خود را می‌کند، اما از لحظه آشنایی با ایشان متوجه شدم که صاحب قلب بزرگ و سرشار از انرژی مثبت است و فقط حس حسادت باعث می‌شود که راجع به وی این گونه نظر داده شود. محمدرضا گلزار بی نظیر، منضبط و سرشار از انرژی بود و بسیار به من اعتماد کرد و در واقع خود را در اختیار من و آقای یعقوبی به عنوان بازیگردان سپرد. نکات مثبت فراوانی در او و شکل بازی و نقش آفرینی اش وجود دارد که سعی کردیم از آن‌ها به بهترین شکل استفاده کنیم و ایشان هم به بهترین شکل همکاری کرد و به نظرم یکی از بهترین نقش آفرینی‌های ایشان را در سینما شاهد هستیم. البته محمدرضا گلزار قبل از فیلم خشکسالی و دروغ هم چندین بازی فوق العاده را از خود نشان داده بود که متاسفانه دو فیلم آخر او دچار مشکلات و ممیزی شدند و فرصت اکران پیدا نکردند وگرنه خیلی زود‌‌تر همه به این موضوع اذعان داشتند که گلزار مسیر خود را تغییر داده و باید منتظر نقش‌های متفاوتی از او بود. البته امروز بازیگران تاثیر آن چنانی در فروش ندارند و چند سالی است که دیگر قصه و فیلم برای مردم مهم است و انتخاب محمدرضا گلزار به دلیل نزدیکی او به نقش آرش بود و این یعنی ما از قبل آرش را داشتیم و کار ما بسیار ساده‌‍‌‌تر می‌شد.

     

    انتخاب اول شما باران کوثری بود، به چه دلیل این همکاری میسر نشد و پگاه آهنگرانی جایگزین وی شد؟

    باران کوثری عزیز به هیچ وجه جدا از خشکسالی و دروغ نیست و برای این اثر زحمات فراوانی را کشیده است. در آن زمان به دلیل هم زمانی با چند پروژه دیگر فرصت همکاری مجدد با ایشان را نتوانستم به دست بیاورم که امیدوارم در آینده این امکان دوباره فراهم شود. اما به حق پگاه آهنگرانی نازنین هم به بهترین شکل ممکن از ایفای این نقش برآمد و از همکاری با خانم آهنگرانی هم به شدت راضی هستم.

     

    گویا فیلم دچار ممیزی و اصلاح در نمایش شده است. چرا؟

    متاسفانه فیلم در ابتدا و به سادگی در حالی که هیئت انتخاب جشنواره فجر فیلم را دوست داشتند و از گزینه‌های انتخاب آنها بود طی یک صورت جلسه و برای مصلحت و آرامش جشنواره کنار گذاشته شد و رای گیری در موردش انجام نشد و به ناحق از جشنواره فیلم فجر کنار رفت. بعد از آن هم با تعابیر و برداشت‌های عجیب و شخصی که از فیلم شد، فیلم دچار مشکلات عدیده و بی شماری شد که حدود شش ماه زمان طول کشید تا با جلسات فراوان و بازبینی‌های مکرر بالاخره فیلم با ممیزی‌های فراوان که برشمردن آنها در این بحث زمان زیادی می‌برد پروانه نمایش بگیرد.

     

    به نظر شما چرا حوزه هنری اکران این فیلم را تحریم کرده است در حالی که اخیرا در پی صحبت‌هایی حوزه این موضوع را نپذیرفته است؟

    این هم یکی دیگر از بی عدالتی‌هایی بود که در حق این فیلم شد، در حالی که حوزه سه ماه قبل فیلم را دیده و تأیید کرده بود. حتی من در گفتگوهایی به این موضوع اشاره کرده بودم، اما به یکباره و ناغافل در حالی که تمام مواد تبلیغاتی ما در مهم‌‌ترین سینمای حوزه هنری یعنی سینما آزادی نصب شده بود از اکران این فیلم جلوگیری کرد و نمایش فیلم خشکسالی و دروغ را در تمام سینماهای پر تعداد خود در تهران و شهرستان‌ها تحریم کرد. بسیار تلاش کردم تا با مدیران و تصمیم گیران حوزه ارتباط برقرار کنم و دلیل این تصمیم را متوجه بشوم، اما متأسفانه موفق به این امر نشدم و هنوز هم دلیل این تصمیم را نفهمیدم و هیچ جوابی از سوی حوزه به من داده نشد.

     

    ادامه مسیر فیلمسازی شما پس از این چگونه خواهد بود؟

    همه چیز به فروش و موفقیت فیلم خشکسالی و دروغ وابسته است، چون این فیلم را با سرمایه شخصی خود ساخته‌ام و ریالی وام و حمایت مالی از ارگان‌های دولتی و غیر دولتی نگرفته‌ام. بنابراین نیاز دارم تا با بازگشت سرمایه این فیلم به دلیل همان مستقل بودن و نداشتن حامی و تهیه کننده برای ساخت فیلم جدیدم اقدام کنم. اما قصه فیلم جدیدم کاملا متفاوت با فیلم خشکسالی و دروغ است و ساختار و شیوه جدیدی دارد که اگر فرصت و توان ساخت آن را پیدا کنم به امید خدا ساخته خواهد شد.

     

    درباره زمان اکران فیلم که با توجه به آغاز ماه محرم و اکران فیلم‌های مناسبتی دیگر است بگویید!! استقبال مردم و فروش فیلم تا امروز چگونه بوده است؟

    قرارداد اکران فیلم خشکسالی و دروغ از چند ماه قبل در گروه زندگی بسته شده بود و پیش بینی ما این بود که فیلم از اواخر مهرماه و بعد از ایام عزاداری اکران خواهد شد. اما به دلیل افت فروش دو فیلم قبل، زمان اکران ما زود‌‌تر آغاز شد و تلاش‌های ما هم نتیجه‌ای در تعویق آن نداشت که حتما خیری درکار بوده است. درحال حاضر فروش فیلم با توجه به نداشتن تبلیغات شهری و دیر آغاز شدن تبلیغات در تلویزیون و تعداد بسیار محدود آن و دیگر عوامل چون تغییر ساعت، بازگشایی مدارس و ایام عزاداری بسیار خوب است و ما در یک هفته به نیم میلیارد فروش رسیدیم. اطمینان دارم پس از ایام عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی و تبلیغ خود مردم شاهد فروش به‌‌تر و چشمگیر‌‌تری برای فیلم خواهیم بود.

     

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان