تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7523 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      6346 بازدید
  • گفتگوی «هنرمند» با کارگردان و عوامل نمایش «هملت»
    اعتقادی به سلیبریتی‌ها در جذب تماشاگر ندارم

    9620

    یکشنبه 14 می 2017 - 10:51

    2964 بازدید

    شماره 694

    مریم ناظران| نمایشنامه هملت به‌گونه‌ای است که هر کاری هم بخواهی روی آن انجام دهی و با هر زاویه و خوانش و نگرشی که بخواهی به سویش بروی باز ناچاری که داستان و یا قصه نمایشنامه‌ای را که شکسپیر نوشته است بازگو کنی. به دیگر سخن نمی‌توان مثلاً در انتهای نمایش شاه را نکشت و یا هملت را طوری نشان داد که خیانت مادر و کشته شدن پدر به دست عمو برایش اهمیتی نداشته باشد.

     

    آرش دادگر کارگردان نمایش هملت در مورد این نمایش می‌گویید‌؟

    نمایش هملت سال ۹۲ در جشنواره فجر شرکت کرد و سال ۹۳ به اجرا رفت و در ایتالیا در شهر میلان کمپانی پیکولو پنج شب اجرای عموم داشته است و سال گذشته مرداد ماه در جشنواره بین‌المللی شکسپیر گدانس از نظر منتقدین بهترین کار جشنواره شناخته شد و امسال هم مجدداً در سالن اصلی شهر اجرا دارد.

    تا چه زمانی این ‌تئاتر قرار است به روی صحنه برود‌ و آیا تمدید می‌شود؟

    تا بیستم اردیبهشت ماه. باید ببینیم وضعیت چگونه می‌شود. اگر ببینیم که شرایط مساعد است، آن را تمدید می‌کنیم.

    فضای این روزهای تئاتر را نسبت به سال‌های گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    فرقی نکرده است. سطح زندگی عوض شده است و چیز خاصی نیست. تهران هفده میلیون جمعیت دارد و پنج یا ده هزار تا تماشاگر در این سالن‌ها می‌چرخند. ده هزار از هفده میلیون نفر که چیز خاصی نیفتاده است. تنها چیزی که هست این است که رسانه‌های مجازی زیاد شده و اطلاع رسانی در این فضاها بیشتر شده است.

    به نظر شما این اتفاق و اینگونه تبلیغات در دنیای مجازی خوب است؟

    به هر حال سریع‌تر می‌فهمند تا اینکه بخواهند مانند سابق فقط از طریق تراکت یا پوستر متوجه شوند.

    از سختی‌های کار نمایش هملت برایمان بیشتر بگویید؟ و چه زمانی طول کشید تا دوستان تمرین کنند و آماده کار شوند؟

    سختی کار مربوط به سال ۹۲ بود که شروع کردیم که شش ماه تمرین کردیم ولی الان همان را فقط اجرا می‌کنیم. فقط سه بازیگری که عوض شده‌اند، سه هفته تمرین داشتند.

    به نظر شما بازیگرهایی که برند‌تر و شناخته شده هستند چقدر توانسته‌اند مخاطبین را جذب کنند؟

    من اعتقادی به این قضیه ندارم. پانته‌آ پناهی‌ها بازیگر بسیار خوب صحنه است. آقای علیرضا آرا‌، شبنم فرشادجو وخانم فرجاد همه خوب هستند و حتی بقیه بازیگرانی که در تیم داریم مانند امین طباطبایی، حسام منصور و مهران امام بخش و… بازیگران بسیار خوبی هستند. آمدن این دوستان در تیم باعث شده است که ما قدرتمند‌تر اجرا کنیم و فکر می‌کنم که خود تیم و بازیگران اجرا هستند که باعث می‌شود که تماشاگر لذت ببرد. بنابراین اعتقادی به این ندارم که من یک ستاره بیاورم و تماشاگر برای دیدن او بیاید و اصلاً برای او مهم نیست که اجرا چگونه است و سلیبریتی خود را ببیند. من معتقدم که خانم پناهی‌ها یک بازیگر فوق‌العاده است و سلیبریتی نیستند. بازیگری هستند که در هر کار تئاتری که بازی می‌کنند، تماشاگر برای دیدن هنر بازی ایشان می‌آید.

    این اتفاق رخ داده است که افرادی که کار اول تئاتر و دانشجو ‌تئاتر هستند، می‌گویند که ممکن است تئاتر ما دیده نشود به خاطر اینکه ما سلیبریتی و برند نیستیم و دیده نشدیم ولی به هر صورت ممکن که کارشان قوی هم بوده است؟

    همیشه همین بوده است من به آن مدل، تئاتر بازاری می‌گویم نه تجاری. آن تئاتر زیاد مهم نیست ولی ما سعی می‌کنیم که تئاتر و محصول فرهنگی خوب عرضه کنیم.

    توقع شما از مردم و مسئولین در برابر تئاتر چیست؟

    مردم که لطف می‌کنند. دیدن یک کار تئاتر یعنی ارزش گذاشتن به فرهنگ و هنر و همه جای دنیا هم به این صورت است. ما برای آنها خوراک روح و روان آنها را تهیه می‌کنیم و آنها هم با خریدن بلیط، آمدن به تئاتر و ارج نهادن به این هنر از ما حمایت می‌کنند. مسئولین که مسئولین هستند و فرقی ندارد و وقتی که اسم مسئولین را به میان می‌آوریم گویی که آنها از کره مریخ آمده‌اند و آنها از ما جدا نیستند و اگر من نباشم که آنها هیچ کاره هستند. آنها هم وظیفه‌ای در قبال من دارند و بالعکس. همانطور بابت وظیفه‌ای که نسبت به فقط و فقط و تماشاگر و مردم دارم، کار می‌کنم که این وظیفه را نه کسی بر گردن من گذاشته و نه کسی خواهش کرده است؛ بنابراین خودم این تصمیم را گرفته‌ام و تئاتر هم بدون تماشاگر اصلاً وجود ندارد. من برای دل شخصی خودم کار نمی‌کنم، برای تماشاگر است. برای اینکه بتوانیم من و بازیگران و تماشاگر، زندگی را تغییر دهیم، آگاهی خودمان را بالاتر ببریم و چشمانمان را نسبت به پیرامون بازتر کنیم.

    چگونه هملت را انتخاب کردید چون نمایشنامه سختی است؟

    ما قبلاً هم کارهای شکسپیر را کار کرده بودیم. یک پروژه روی نمایش نامه‌های کلاسیک به آثار مدرن. پانزده سال است که کار می‌کنیم.

    در نمایش نامه اصلی هملت آیا دستی برده شده است؟
    کلاً یک نمایش نامه دیگری نوشته شده است. این برداشت آزادی از هملت شکسپیر است.

    قرار است که در کشورها و شهرهای دیگر این نمایش اجرا شود؟

    مقدار هزینه این کار خیلی بالا است. کشورهای دیگر هم اقتصادی نگاه می‌کنند. برای شهرستان‌ها هم واقعاً سنگین در می‌آید.

    تئاترهای مستقلی به جز تئاتر اصلی شهر بازگشایی کرده‌اند و تئاترهایی در آنجا اجرا می‌شود. نظر شما درباره کلیت ماجرا چیست؟

    قطعاً خیلی خوب است ولی باید به گونه‌ای باشد که تماشاگر راضی باشد و امکانات، آسایش و امنیت تماشاگر هم فراهم باشد.

    آیا به کیفیت آنها اهمیت داده شده است یا خیر؟
    قطعاً اینگونه است چون تماشاگر اگر کیفیت نبیند که به دیدن کار نمی‌آید. این تنوع و تعداد را ایجاد می‌کند و تماشاگر می‌تواند انتخاب کند و یک رقابتی هم ایجاد می‌شود.
    برای اجرای سوم نمایش، کارم به‌هایپ و قهوه کشید

    شبنم فرشادجو عزیز، چگونه به گروه تئاتر هملت پیوستید؟

    سال ۹۲ نزدیک جشنواره تئاتر بود که آقای دادگر پیشنهاد دادند تا به گروهشان ملحق شوم. تقریباً گروه شش ماهه تمرین قبلا داشتند ولی من یک هفته به اجرا به آنها پیوستم و خیلی سریع توانستم نقش خودم را حفظ کنم و خوشبختانه در بخش بین الملل کاندید بهترین بازیگر زن شدم و خیلی هم برایشان این اتفاق جذاب بود. در سفرهای خارج از کشور برای اجرا هم که رفتیم خیلی جالب بود که وقتی گریم خودم را پاک می‌کردم من را نمی‌شناختند. متن هملت ساده بود و چون از دوران دانشگاه عاشق هملت بودم، نقش جذابی هم برای من بود در نتیجه این پیشنهاد را پدیرفتم.

    تا به اکنون بازخوردهای مردم چگونه بوده است‌؟

    ما در جشنواره و در تالار حافظ این کار را سه اجرایی بودیم که اجرای سوم من کارم به‌هایپ و قهوه کشید که بتوانم اجرا کنم‌. در این جشنواره تماشاگران خارجی هم آمده بودند، خیلی استقبال خوبی از کار شده بود و الان هم در این سالن با استقبال خوبی کار روبرو شده است .

    تفاوتی از سال ۹۲ تا الان نبوده است و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است؟

    بله چند نفر از بازیگران عوض شده اند‌. مثلا مونا فرجاد به جای خانم جنوبی آمده است و بازی می‌کند. پانته آ پناهی‌ها به جای خسرو شهراز آمده است که هردوی آنها بی نظیر هستند ولی پدر افلیا را پانته آ بازی می‌کند و علیرضا آرا هم که گیلدسترن یعنی دوست هملت است که قبلاً وحید راد آن را بازی می‌کرده است و سه تا تغییر دیگر و اینکه ما موسیقی زنده هم داریم.

    با توجه به این که در این سال‌ها سالن‌های خصوصی و کوچکتری افتتاح و راه اندازی شده و اینجا سالن بزرگتری است آیا اجرا برای شما سخت تر نیست‌؟

    خیر – این سالن به علت نزدیک بودن به مرکز شهر و شناخته تر بودن آن نسبت به سالن‌های دیگر برای مردم جذاب تر است‌. البته سالن تئاتر شهر تقریباً بیست و پنج سال است که دو جا نقطه کور دارد و بازیگران ما کلا در آن دو جا بازی خاصی انجام نمی‌دهند که تماشاگران آنرا نشنود. کلا سالن آکوستیک و بهترین سالن قبل از انقلاب است و مشکل صدا نداریم.

    کدام مدیوم را بیشتر دوست دارید؟
    من قطعاً تئاتر را بیشتر دوست دارم. ولی قرار است به زودی خودم کارگردانی ‌تئاتر کنم و البته ترجیح می‌دهم در مورد کاری جدیدی که قرار شروع کنم فعلاً صحبتی نکنم‌. فقط می‌توانم بگویم خیلی کار زنانه و قدیمی‌ای که راجع به نمایش‌های شادی آور زنانه است. یک سلطان با یک سری خانم است که متن آن هم متعلق به آقای بیضایی است. همه عوامل من خانم هستند که انشاء ا… در سال آینده آماده می‌شود.

    دغدغه شما کارگردانی است؟

    من کارگردانی را سال ۸۵ انجام دادم که بهترین کار جشنواره بانو هم شد‌. خودم‌، بازیگرانم و طراحی صحنه من جایزه گرفتند و آن کار خیلی کارگردانی موفقی داشت‌. آن کار را در مولوی اجرا رفتیم که پرفروش‌ترین کار مولوی شد. برای کارگردانی خیلی تنبل هستم ولی الان فکر می‌کنم که به خاطر تئاترهایی آمده است که حجم طنز و کمدی آن زیاد است، من یک کار جدی، جذاب، زنانه و قدیمی داشته باشم و فکر می‌کنم که تئاتر ما به اینگونه کارهای سنگین هم نیاز دارد.

    این روزها فضای کار طنز را نسبت به گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    فکر می‌کنم که نباید بین آنها تفکیک کرد. الان من در گسل کار می‌کنم که کار آقای بذرافشان و آنقدر کمدی سیاسی و جذاب است که من حتی متن را می‌خوانم خیلی می‌خندم. ولی در اینجا نقش من جدی است ولی فکر می‌کنم که بستگی به متن دارد و اینکه شما کدام را انتخاب کنید.

     

    از کودکی در تئاتر بزرگ شده‌ام

    خانم مونا فرجاد عزیز لطفا در مورد تئاتر هملت بیشتر برایمان بگویید و چطور شد که در لیست بازیگران آقای دادگر قرار گرفتید؟

    من از کودکی تئاتر بازی کردم. البته خیلی از افراد‌، من و مارال را جزء بچه‌های تئاتر نمی‌دانند و دلیل آن را نمی‌دانم !! شاید بیشتر ما را در رسانه صدا و سیما دیده اند‌. تئاتر یک تجربه و حسی دارد که نسبت به سینما و تلویزیون می‌توان گفت بسیار جذاب تر است. البته سینما به علت گسترده بودنش خب قطعا شهرت بیشتری دارد و درامد آن نسبت به کار ‌تئاتر بیشتر است، ولی تئاتر حس و تجربه‌ای است که هیچکدام از این‌ها مانند تئاتر این حس را به آدم نمی‌دهند. قبل از عید خانم فرشادجو را دیدم که گفتند ما در یک تئاتر کار می‌کنیم که هملت نام دارد و کار آقای دادگر است و آنها به دنبال «افلیا »یکی از نقش‌های هملت هستند و من از چهار پنج روز قبل از عید به گروه پیوستم و همه چیز به شدت فشرده بود برای اینکه ما هفدهم فروردین اجرا رفتیم و هشت روز از عید را تعطیل بودیم و خانم پناهی‌ها هم نبودند چون نقش مقابل من «پلنیوس» را بازی می‌کند.

    بازخورد مردم نسبت به هملت چگونه بود؟

    خدا رو شکر نود درصد افرادی که دیده‌اند آن را دوست داشتند و ده درصد هم شاید با سلیقه آنها سازگاری ندارد و ممکن است این سبک نمایش را دوست نداشته باشند. مثلاً وقتی به مارال گفتم هملت گفت: وای این خیلی نمایش جذابی است و من خیلی آن را دوست دارم. بسیاری از دوستانم هم که آمدند و این نمایش را دیدند با اینکه قبلاً در ایرانشهر هم اجرا شده بود ولی باز هم آن را دوست داشتند و به دیدن نمایش آمدند.

    نقش چه کاراکتری را بازی می‌کنید؟

    می‌دانید که این نمایش هملت اصلی نیست و در حقیقت برگرفته از هملت و نوشته آقای احمد‌زاده است. ایشان با توجه به شخصیت‌ها و خط داستان یک نمایش جدید را نوشته‌اند که کلاً به شدت به روز است و حرف‌ها و اتفاقات روز در آن زده می‌شود. من نقش افلیا را بازی می‌کنم. افلیا همان معصومیت و پاکی را که در هملت اولیه دارد، هنوز هم دارد ولی فضای نمایش، فضای دیگری است. شاید به آن پرداختی که افلیای اصلی دارد نیست ولی برای خودش جذاب است. چون جزء معدود نمایش‌های هملت است که رز و گیل آنقدر در آن پررنگ هستند و دیده می‌شوند. آقای علیرضا آرا و عمار آشوری بازی می‌کنند. من افلیا را دوست دارم مخصوصاً در جاهایی که آواز می‌خواند برای من جذاب تر است.

     

    تئاتر برای من همیشه جدی‌تر از تصویر بوده است

    آقای مهران امام بخش در مورد حضورتان در این نمایش بفرمایید؟

    اساساً همکاری ما از زمانی بود که این گروه تحت عنوان گروه تئاتر شایا کار می‌کرد. بعد از اینکه تعدادی از بچه‌های گروه جدا شدند، فعالیت‌های خود را با عنوان گروه تئاتر کوانتوم از حدود سال ۸۵ ادامه داد. از آن موقع تا الان ما با هم همکاری می‌کنیم.

    بیشتر در مدیوم تئاتر بوده‌اید یا رسانه دیگری هم فعالیت داشته‌اید؟

    حوزه اصلی کار من تئاتر بوده است ولی سریال و فیلم سینمایی هم کار کرده‌ام.

    تئاتر را نسبت به رسانه تلویزیون چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    قاعده بر این است که بازیگری برای تئاتر، سینما و تلویزیون مدیوم‌هایی هستند که هر بازیگری می‌خواهد از هرکدام از این‌ها خارج شود و وارد مدیوم دیگری شود و دوره‌ای را به عنوان تمرین همیشه داشته باشند ولی در کشور ما اینگونه نیست. بعضاً بازیگرانی هستند که در طول سال یک یا دو سریال بازی می‌کنند یا سینمایی و تئاتر کارکنند ولی نظر خودم بر این است که بازیگری اساساً باید تفکیک شود و علاقه من در حوزه تئاتر بوده است و بیشتر برای تئاتر وقت گذاشتم.

    بسیاری از بازیگران قاب تصویر را بیشتر دوست دارند و شاید جذابیتی که تصویر دارد باعث شده است که بیشتر به آن سمت کشیده شوند. شما چه چیزی در تئاتر دیده‌اید که تئاتر را بیشتر دوست دارید؟

    من فکر می‌کنم خیلی از بازیگران تصویر به این حوزه علاقه‌مند نیستند ولی نظر شخصی من این است که در تلویزیون و سینما برای اینکه به عنوان بازیگر بتوانید کارتان را به خوبی ارائه دهید عوامل دیگری هم موثر هستند. در تئاتر وقتی نور تماشاگر گرفته می‌شود و نور صحنه می‌آید، عملاً شما هستید و مکانیزم ارتباطی بین شما و تماشاگر. شاید این بخش بازیگری در حوزه تئاتر و این تنهایی خود صحنه باعث شده است که من به حوزه بازیگری تئاتر علاقه‌مند باشم. به نظر من بعضی از بازیگرها برای تئاتر تربیت می‌شوند. نه اینکه در توان خودم کار تصویر را ندیدم بلکه تصورم بر این بوده است که در حوزه تئاتر بهتر بتوانم عمل کنم. من معلم بازیگری هم هستم و خیلی مقید به این هستم که کسی که قرار است بازیگری کند تا زمانی که بازیگری می‌کند باید پروسه‌ای را تحت عنوان تمرین، همراه خودش داشته باشد. بازیگری تئاتر تمرینات آن گروهی نیست، تمرینات شخصی و فردی هم هست و کسی که می‌خواهد بازیگر موفقی باشد، قطعاً هرچقدر بیشتر تمرین کند و جهان او جهان بازیگری شود، در ارائه کارهایی که انجام می‌دهد توفیق بیشتری خواهد داشت. من تنهایی بازیگر در تئاتر، خیلی برای من مهم می‌شود. یعنی چیزی بود که در حوزه تصویر ندیده‌ام. کما اینکه در کارهایی که در حوزه تصویر کرده‌ام نمی‌گویم که کارهای خوبی نبوده‌اند بلکه واقعیت این است که شاید خودم را تست کرده‌ام که ببینم آیا می‌توانم کار تصویر انجام دهم یا نه. مشکلی از این بابت وجود نداشت. نور، صدا و دکوپاژ کارگردان عواملی هستند که باید به شما کمک کنند تا بتوانید کار خوبی را ارائه دهید. تئاتر برای من همیشه جدی‌تر بوده است.

    از سختی‌های کار تئاتر برایمان بگویید؟

    ما تنها گروهی هستیم که پروسه تمرینات ما خیلی طولانی است. ما برای هر پروژه‌ای که بخواهیم اجرا داشته باشیم شاید چهار پنج ماه تمرین داریم. در گروه ما تمرین خیلی جذاب‌تر از بحث اجرا بوده است. سیستم اجرایی ما خیلی پایبند به دکور، موسیقی و یا فاکتورهای دیگر نیستیم. یعنی تمام بار کاری که قرار است ارائه شود روی بازیگر و تمرینات است. همین سختی‌های تئاتر برای ما خیلی جذاب تر از قاب تصویر است.

    تا به حال شده است که روی صحنه دیالوگ‌ها را فراموش کنید؟

    هیچ وقت در این موقعیت قرار نگرفته‌ام. چون پروسه تمرین طولانی داریم، حداقل در این بخش قضیه کاملاً حل شده است. من در این بیست و چند سالی که کار می‌کنم هیچ وقت در این شرایط قرار نگرفته‌ام که دیالوگ‌ها را فراموش کنم یا تپقی بزنم.

    با توجه به اینکه ما در سال‌های اخیر سالن‌های تئاتر دیگری هم داشته‌ایم که مستقل بوده‌اند. نظر شما درباره این شرایط چیست؟ آیا اوضاع بهتر شده است یا نه؟ استقبال مردم چگونه است؟

    من یک چیز کلی می‌گویم که اساساً برای گروه تئاتری، مهم‌ترین و ارزشمندترین چیزی که وجود دارد این است که مکان و استقلال داشته باشد و خودش بتواند اقتصاد خودش را تامین کند که این ایده آل هر گروه تئاتری است. منتهی در این سال‌ها با بخش تئاتر خصوصی باید بپذیریم که تئاتر در کشور ما همیشه دولتی بوده است و با بحث تئاتر خصوصی یک سری سالن‌هایی را می‌بینیم که راه اندازی شده است که یا آن مکان اجاره شده است یا اینکه کسی سرمایه‌ای را در اختیار هنرمندان قرار داده است که سالن ساخته شده است و در طول سال چند اجرا در آن نمایش داده می‌شود که نفس این خوب است. با توجه به جمعیت شهری که داریم و در سبد فرهنگی آنها باید محصول تئاتری هم داشته باشیم، به نظر من این نگاه خیلی خوبی است. ولی چیزی که هست اصل و اساس این قضیه جای بحث و تامل دارد.

     

    در مورد سختی کار هملت بگویید و اینکه آیا گریم سختی دارید؟

    این کار مقداری گریم مشکلی دارد نه در مورد من بلکه در مورد کل بازیگران. هملت چون بیس بازخوانی و اقتباس از نمایش نامه‌ها و رمان‌های مختلف است و در این چند سال روی شکسپیر متمرکز بوده است و نوشتن نمایشنامه آن حدود دو سال طول کشید. از حدود سال ۹۱ کار روی این نمایش نامه شروع شد و در یک پروسه‌ای با تیم دیگری تمرین شد اما چون کار روی متن کامل نشده بود متوقف شد و مجدداً متن تکمیل شد در یک پروسه دو ساله و حدود شش ماه تمرین آن طول کشید که سال ۹۳ در جشنواره همان سال حضور داشت که کار برتر جشنواره شد و بلافاصله بعد از آن اجراهای عمومی در ایرانشهر سالن سمندریان پیگیری شد و بعد هم در دو کمپانی معتبر تئاتر در اروپا اجرا داشت در پیکولو تئاتر میلان تئاتر شکسپیر لهستان گدانس و امسال هم تصمیم گرفتند که اجرای مجدد با تغییراتی در چند بازیگر داشته باشند.

     

     

     

     

     

     

     

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان