تا بارگذاری کامل صفحه صبور باشید...
اگر مدت زیادی منتظر مانده اید F5 را بفشارید!

آرشیو شماره های گذشته روزنامه هنرمند

  • هنرمند را دنبال کنید!

  • یادداشت

  • آخرین نوشته ها

    • بررسی «هنرمند» درباره سوء استفاده برخی برنامه‎سازان تلویزیون از مخاطب
      7153 بازدید
    • نقدی بر سرود تیم ملی فوتبال به نام «یازده ستاره» برای حضوردر جام جهانی
      5898 بازدید
  • نيوشا خطيب هنرمند نقاش درگفتگو با «هنرمند»
    از ماست که بر ماست

    12144

    چهارشنبه 31 ژانویه 2018 - 20:23

    7386 بازدید

    شماره 867

    نیوشا خطیب بانوی هنرمند تهرانی متولد مهر ماه ۱۳۶۹است که لیسانس گرافیک دارد و در حال حاضر دانشجوی ارشد پژوهش هنر است. به گفته خودش از ۴ سالگی معلم نقاشی داشته و وارد این عرصه شده است اولین نمایشگاه نقاشیاش را در ۱۸ سالگی برگزار کرد و چندی بعد به سراغ عکاسی میرود و معتقد است این دو هنر مکمل هم هستند. نیوشا خطیب در تازهترین فعالیت هنریاش قرار است از تاریخ سیزدهم بهمن نمایشگاهی در حمایت بچههای کار هپاتیتی با عنوان «تجربهی شخصی» را در گالری فردا برگزار کند به همین بهانه با وی گفتگویی داشتیم.

     

    در ابتدا بفرمایید از چه زمانی وارد عرصه هنر شدید؟

    شاید بهتر باشد برایتان از اولین نمایشگاهم بگویم. یک عصر زمستان درب گالری شیث تهران باز می‌شود و دخترک ۱۷ ساله مدرسه ای با ابروهای نازک بوم‌های زیر بغلش را به سختی حمل می‌کند و می‌رود که وقت نمایشگاه بگیرد و با یک نه بزرگ مواجه می‌شود دو راه دارد یکی این که نقاشی را ببوسد و بگذارد کنار یا می‌تواند تلاش کند. دومی را انتخاب کردم و دقیقا یک سال بعد همانجا اولین نمایشگاه نقاشی ام را برگزار کردم.

    چرا نقاشی را انتخاب کردید؟

    اوایل در کودکی که مادرم مداد دستم داد فرم‌هایی کشیدم به جای خط خطی که مادرم استعداد و علاقه ی نقاشی‌ام را در من کشف کرد و سعی کرد تشویقم کند و از همان کودکی برایم استادان فراوان گرفت. نقاشی برایم آرامش بود و لذت لحظاتی که دوستشان داشتم. بعدتر که بزرگتر شدم علاقه ام بیشتر شد. نقاشی برایم حکم همه چیز را داشت. شروع کردم به نقاشی رئال اما کمی که گذشت شروع به تجربه عکاسی کردم. نقاشی‌هایم فرم‌های دیگری به خود گرفت چون هر چیزی را که می‌خواستم رئال داشته باش خوب با عکس ثبتش می‌کردم و نقاشی‌هایم حال دیگری به خود گرفت.

    سبک و فضای هنری شما در آثارتان چه است؟

    در واقع از یک دوره ای نقاشان دارای سبک‌های شخصی خود شدند. من به عقیده خودم کارم کمی به پاپ آرت نزدیک تر است اما باز سبک خودم را کار می‌کنم.

    ردپایی از سبک امادئو مودیلیانی در آثارتان دیده می‌شود. نظر خودتان چیست؟

    درواقع من اینگونه فکر نمی‌کنم. درست است که من عاشق نقاشی‌های مودیلیانی و ورمیر هستم و پرتره‌هایی دفرمه می‌کشم امابیشتر کارم را پاپ آرت می‌دانم اما این را هم نمی‌توانم انکار کنم که علاقه به یک نقاش و نقاشی تاثیری در کارم نداشته باشد. شاید جایی در ناخوداگاهم شکل گرفته باشد اما غیر عمد است.

    درباره آخرین نمایشگاهی که چند سال پیش با نام «پایان ناتمام یک زن» توضیح بفرمایید؟

    نمایشگاه پایان ناتمام یک زن ۳ سال پیش برگزار شد. در این نمایشگاه در مورد ازدواج‌های مدرن اجباری در وضعیت کنونی جامعه صحبت کردم. در حقیقت از زنانی گفتم که در جامعه قوی و موفق هستند و پا به پای مردان در تلاشند اما در نهایت خود را نیازمند تکیه به مردی می‌دانند که ازدواج کنند و همسرشان باشند. در حقیقت این تفکر زنان که تاثیر مستقیم جامعه روی آنان است را نقد کردم.

    چرا در بیشتر آثارتان به زنان می‌پردازید و چرا بیشتر آثارتان اعتراضی است؟

    خوب چون خودم یک زن هستم و هر روز در جامعه مرد سالار با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنم و در تلاشم برای برابری حقوق زن و مرد.

    آیا خودتان را فمینیسم می‌دانید؟

    فمینیست به معنای برتری زن از مرد به هیچ عنوان بلکه من در تلاشم برای برابری زن و مرد در جامعه.

    برابری از نگاه شما دقیقا چیست و فکر می‌کنید در شرایط کنونی جامعه ما چقدر به آن نزدیک یا دور است؟

    بحث برابری بحث بسیار گسترده ای است که شاید اینجا مجالی برای بحث نباشد.

    دغدغه اصلی خودتان را به عنوان یک زن هنرمند ایرانی چه می‌دانید؟

    از یک جایی به بعد از خودت و خواسته‌های خودت فراتر می‌روی. از یک جایی به بعد دغدغه ات مردم می‌شود و مشکلات. با هرتفکر و هر بینشی به مشکلات همنوعانت می‌اندیشی. در حقیقت دغدغه من به عنوان یک هنرمند زن مشکلات زنان در جامعه است و حالا که مدیایی در دست دارم چرا مطرح نکنم؟ مشکلاتی که من هم به عنوان یک زن در جامعه درگیرش هستم.

    درباره نمایشگاهی که قرار است برگزار شود توضیح بفرمایید؟

    نمایشگاه ۱۳ بهمن در گالری فردا افتتاح خواهد شد. در این نمایشگاه آثاری از سه سال فعالیتم را به نمایش گذاشته‌ام و بخشی از درآمد حاصل از نمایشگاه به درمان کودکان کار هپاتیتی اختصاص داده خواهد شد.

    دلیل حمایت تان از کودکان هپاتیتی چیست؟

    تابستان گذشته من از جانب پروفسور سید موید علویان رییس شبکه بین المللی هپاتیت به عنوان هنرمند سفیر همیار سلامت انتخاب شدم. در حقیقت این یک لقب افتخاریست اما برای من بیش از یک لقب بود. برای من یک مسئولیت سنگینی بود که روی شانه‌ام گذاشته شده تا اطلاع رسانی کنم و کمک کنم به ریشه کنی این بیماری. کودکان کار هپاتیتی که یکی ار عاملان اصلی انتقال هپاتیت هستند و بی گناه ترین هستند که اختیاری برای انتخاب زندگیشان نداشتند. شناسایی و درمان این کودکان کمک به جامعه سالم است.

    چقدر هنرمندان می‌توانند به اینگونه معضلات اجتماعی کمک کنند؟

    در حقیقت هنرمندان بیش از بقیه افراد جامعه می‌توانند به این معضلات کمک کنند. زیرا هنرمندان با در دست داشتن رسانه‌هایشان بسیار مورد توجه بقیه افراد جامعه هستندکه با اطلاع رسانی به پیشگیری و شناسایی بیماری و درمان آن کمک می‌کنند.

    قضاوت و نگاه مردم به حضور شما به عنوان سفیر این انجمن چگونه است؟

    در واقع تا اینجا قضاوت و نگاه بدی ندیدم. بلکه بسیار بازخورد‌های خوبی دیدم و مردم مشتاق دانستن بودند. گاهی نکاتی را روی صفحه اجتماعی ام به اشتراک می‌گذارم که پیغام‌هایی گرفتم از افرادی که بیمارند و فکر می‌کنند درمان نمی‌شوند. با آنها با توجه به اطلاعاتی که داشتم صحبت کردم سعی کردم اعتماد به نفسشان را برگردانم و به مراکز پزشکی معرفیشان کردم. بعد پیغام‌های محبت آمیزشان را دریافت کردم. برگرداندن حس زندگی به انسان‌ها برایم بزرگ ترین اتفاق است و ایمان دارم در زندگی نیروی عظیمی چون پروردگار نظاره می‌کند و جایی در زندگی خودش مرا بی جواب نمی‌گذارد.

    درباره آثار و تعدادشان در این نمایشگاه توضیح بفرمایید؟

    در این نمایشگاه ۱۰ اثر در سایز‌های ۱۲۰ در ۱۰۰ و ۱۰۰ در ۱۰۰ و ۴ الی ۵ اثر ۵۰ در ۷۰ که همگی پرتره‌های زنان در حال و هوای نقاشی‌های همیشگی ام است به نمایش در خواهد آمد.

    می دانید که در ایام برگزاری جشنواره تجسیمی هستیم. تاکنون در ابن جشنواره شرکت داشته‌اید؟ نظرتان درباره این جشنواره چیست؟

    راستش خیر تا به حال در این جشنواره شرکت نکردم، علاقه ای هم ندارم برای شرکت. نظر خاصی ندارم در مورد جشنواره شاید یه روزی هم شرکت کردم.

    بطور کلی حضور در جشنواره‌ها چقدر در کار هنرمندان تاثیر دارد و آیا در ایران فضای برای حضور هنرمندان در جشنواره‌های مختلف مهیا است؟

    حضور در جشنواره‌ها برای هنرمندان جوان بسیار تاثیر گذار می تواند باشد اما به شرط این که واقعا به حضور جوان‌ها و کم تجربه‌ها بها داده شود وگرنه اساتید که همیشه اساتید هستند. از ماست که بر ماست، تا زمانی که جلوی ورود جوان‌ها و تازه کارها گرفته شود اساتید آینده تربیت نخواهند شد. کاش به جوان ترها فضا داده شود تا سرخورده نشوند به چشم دیدم که همکارانم مانع از فعالیت جوان‌ها می شوند.

    در حال حاضر با موجی از هنرمندانی مواجه هستیم که به کمک فضای مجازی کمبود امکانات رسانه ای خود را برطرف می‌کنند.

    شما از فضای مجازی چقدر استفاده می‌کنید و نظرتان درباره فضای مجازی چیست؟

    نمی‌شود تاثیر فضای مجازی را انکار کرد. فضای مجازی هم به نفع هنرمندان بوده هم به ضرر. به دیده شدن هنرمندان به خصوص عکاسان بسیار کمک کرده اما مگر چند درصد جامعه عکاسِ واقعی هستند؟ عکس از میز صبحانه و گل رو میز و.. می تواند قشنگ باشد اما آرت ورک محسوب نمی‌شود که یک شبه بعضی‌ها را معروف کرده و دچار یک غرور کاذب شده‌اند. البته برای هنرمندانی که فضایی برای ارائه کارشان نداشتند بسیار خوب است ارتباط‌ها نزدیک تر شده می توان کارهای بهتری دید و سطح توقع‌ها به علت زیاد دیدن بالا رفته است.

    اگر فضایی چون اینستاگرام فیلتر بشود تا چه حد در وضعیت هنرمندان تاثیر خواهد گذاشت و چرا؟

    مرز بین استفاده درست و نادرست به نظر من به یک مو بند است. می توان از این رسانه‌ها برای بیشتر دیدن استفاده کرد اما می توان استفاده‌های نادرست هم کرد! امروزه به علت عادت ما به تکنولوژی بسیار تاثیر گذار خواهد بود اما من کمی سنتی فکر می کنم، من اولین نمایشگاهم را زمانی برگزار کردم که نه اینترنت مثل امروز بود نه شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام وجود داشت. من پوستر چاپ کردم و تراکت و خودم در تمام کافه‌ها و مراکز فرهنگی هنری پخش کردم و حتی به مجلات هنری آن زمان آگهی دادم، هنوز هم خودم پوسترهایم را با لذت پخش می کنم و البته الان این روزها با وجود مجلاتی مانند پیش نگاه که توزیع آن رایگان است هم می توان تبلیغ کرد و البته کار خوب برای هنرمند حرف اول را می زند. مگر زمان قدیم چگونه صادق تبریزی‌ها، محصص‌ها، اویسی‌ها، ژازه‌ها، سهراب‌ها و … شناخته می شدند؟

    سخن پایانی

    ممنون از شما و تمامی مخاطبان هنر و سپاس ویژه از جناب پروفسور سید موید علویان که دید تازه‌ای را به من آموختند.

     

    شما می توانید تصویری از خودتان را در کنار دیدگاهی که می نویسید، قرار دهید!

    بدون دیدگاه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سیامک ساسانیان