مونا کریمی| شاید عادل یراقی یکی از فیلمسازان خوش شانسی باشد که علاوه بر حضور در کارگاههای فیلمسازی عباس کیارستمی، توانست با ساخت فیلمهای کوتاه توجه ایشان را برای همکاری مشترک در نگارش فیلمنامه فیلم سینمایی آشنایی با لیلا به خود جلب نماید. عباس کیارستمی معتقد بود که عادل یراقی استعداد ویژهای در بازیگری نیز دارد و پیوسته او را به تجربه بازیگری درکنار فیلمسازی تشویق میکرد. اما این پایان ماجرا نبود و رضایت و اعتماد عباس کیارستمی به فیلمسازی عادل یراقی همکاری دوبارهای را در ساخت فیلم سینمایی امتحاننهایی برایشان رقم زد. با عادل یراقی به بهانه اکران فیلم سینمایی امتحاننهایی در حالی گفتگو کردیم که این روزها جای خالی عباس کیارستمی بسیار احساس میشود.
پس از تجربه همکاری مشترک با عباس کیارستمی در فیلم سینمایی آشنایی با لیلا، طرح فیلم سینمایی امتحاننهایی نیز از سوی ایشان به شما ارائه شد. درباره تجربه نگارش مشترک فیلمنامه بگویید!
پس از رضایت کامل عباس کیارستمی از ساخت فیلم سینمایی آشنایی با لیلا، پیشنهاد ساخت فیلم سینمایی امتحاننهایی به من داده شد که به شکل مشترک فیلمنامه را به نگارش درآوردیم. اما نگارش فیلمنامه درباره ما به این صورت نبود که برای مثال قرار بزاریم در یک هفته فیلمنامه بنویسیم، چون سلایق، دنیای فکری و روحیاتمان بسیار به هم نزدیک بود و در واقع زمان بسیاری را با هم میگذراندیم. در این اوقات درباره همه مسائل و حتی کمتر از سینما صحبت میکردیم و در این بین عباس کیارستمی گاهی اشارههایی به فیلمنامه درباره صحنه خوب، شخصیتپردازی، دیالوگ خوب داشت که در فیلمنامه قرار میدادیم. کیارستمی حتی در انتخاب لوکیشنها با ما همکاری داشت و همه جوانب فیلم حتی پس از فیلمبرداری نیز تحت نظارت ایشان بود.
علیرغم توجه ویژه و نگاه دقیق و ظریف عباس کیارستمی به مقوله فیلمسازی، به نظر میرسد پیشنهاد همکاری ایشان نشان از اعتماد به شما در فیلمسازی و نگارش فیلمنامه داشته است!
بله عباس کیارستمی فیلمسازی نبود که در کاری که نامی از او برده میشود کار را ساده بگیرد و بسیار در این مورد دقت نظر ویژهای داشت. حدود۱۱ سال با یکدیگر رفت و آمد داشتیم، ولی حتی من که دوست ایشان و مورد اعتمادش بودم، هر روز مرا در همه جوانب به لحاظ دوستی، رفتاری، کارگردانی و ادیت کنترل و آزمایش میکرد. حتی در فیلم کوتاه و موقت که گاهی میخواستیم سریع کار را انجام دهیم، اگر گاهی حواسمان نبود و یک فریم جلو و یا عقب میشد مورد مواخذه قرار میگرفتیم. بنابراین فکر میکنم اعتماد وی در فیلمسازی به من جلب شده بود، به دلیل این که بیش از ۲۵ فیلم کوتاه و چند فیلم تبلیغاتی از من دیده بود و میدانست که کار را ساده نمیگیرم و همه توانم را برای ارائه کار خوب میگذارم.
عباس کیارستمی روی چه نکتهای از فیلمنامه امتحاننهایی تاکید بیشتری داشت و درباره آن بیشتر صحبت میکرد؟
همه نکاتی که در فیلمنامه مطرح میشد مورد تاکید و توجه ایشان بود و فیلمنامه باید به این شکل که بود ساخته میشد. فکر میکنم مهمترین نکته باورپذیری فیلم و شخصیتها است که همیشه در سبک فیلمسازی عباس کیارستمی هم میدیدیم. به نظرم باورپذیری و خارج نشدن از جهانی که برای فیلم خود تعریف میکنید مهم است که در عین حال باید منطق صحیح داشته باشد. حتی جهان فیلم میتواند سوررئال و فرا طبیعی باشد، اما اگر آن را تعریف کردید باید به آن پایبند باشید. درباره جزئیات فیلم نیزتاکید داشتند که غلام تا آخر فیلم تغییر شخصیت ندهد و نشان ندهیم که آدم خوبی شده در آن لحظه که میخواهد کاری را انجام دهد و شخصیت سعید نیز به همان شکل باقی ماند.
عباس کیارستمی شاگردان بسیاری در کارگاه فیلمسازی داشت. فکر میکنید چرا قرعه به نام شما برای همکاری افتاد؟ آیا با موردی مواجه شدید که شاگرد دیگری به موقعیت شما حسرت بخورد؟
اول این که شاهین شانس و بخت روی سر من نشست، دوم آن که به نظرم جهان، تعیین کننده این مناسبات است که ما صد در صد آن را تعیین نمیکنیم و سوم علاقهام به فیلمسازی بود که باعث تلاش فراوانم شد و تلاشهایم باعث دیده شدن گردید. فکر میکنم صداقتم در اعتماد ایشان به من نقش بسزایی داشت. من هم بسیاری مواقع به خیلی موقعیتها غبطه میخورم که حتما درباره دیگران نسبت به من نیز این اتفاق افتاده است. ممکن است همه ما به اندازه امکان و تلاش خود پاداش بگیریم و یا حتی نگیریم، اما از این بابت خوشحالم و خیالم راحت است که به دنبال کاری که دوست داشتم رفتم و اتفاقات بسیار خوبی برایم افتاد و در مجوع برآیند مثبت داشت. ممکن است فقط وجه مثبت و عالی یک اتفاق خوب دیده شود در حالی که از درون زحمتها و دردسرهایی وجود داشته باشد. این پاداش نباید حتما موفقیت دیده شدن باشد و بعضی موفقیتها به نظرم دیدنی نیست که آن هم شیرینی خاص خود را دارد.
آیا بازیگری را به شکل جدی با شرکت در کلاسهای آموزشی دنبال کردید؟
هرگز به کلاس بازیگری نرفتم و علاقهای به آن نداشتم و درباره من این ویژگی ذاتی ناخودآگاه بوده است. بازیگری امری ذاتی است و اگر این استعداد وجود داشته باشد بازیگر قابلی خواهید شد. البته با وجود استثناهایی که در مورد خروج بازیگران موفق از کلاسهای آموزشی وجود دارد، ولی به این که کلاسها میتواند کمکی در این زمینه داشته باشد اعتقادی ندارم. درکنار نکات مثبت بازیگری، مشکلاتی دراین باره وجود دارد و شاید هیچ وقت شخصیتهای بازیگران خوب تثبیت نشده باشد و ممکن است طی دو سال در قالب شخصیتی که بازی کردند بمانند که بسیار دشوار است.
دیالوگ نویسی رئال در فیلمنامههای عباس کیارستمی چه معنایی داشت؟ توضیح دهید؟
سوال بسیار خوبی است که مستلزم پاسخی مفصل است. خوش بختانه علاوه بر شاگردی عباس کیارستمی، تجربه شاگردی کلاسهای فیلمنامه نویسی ناصر تقوایی را داشتهام که از آنان یاد گرفتم. دیالوگ نقش بسیار مهمی دارد و با دیالوگ مناسب، بازی خوب انجام میشود. دیالوگ باید طبیعی و واقعی باشد و در دهان بچرخد و بازیگر هنگام ادای جمله زمین نخورد. در نگارش دیالوگ باید لحن، تحصیلات، طبقه اجتماعی و شغل شخصیت در نظر گرفته شود چون کلماتی ممکن است فقط به فراخور شغلی استفاده شود. دیالوگ بیانگر شخصیت است به خصوص در فیلمهای ما که مینیمال کار میکنیم و سعی میکنیم کمترین اطلاعات را به بیننده دهیم که در واقع قصد آزار مخاطب را نداریم، بلکه او را شریک در فیلم دیدن میکنیم. بعضی مسائل را در فیلم نمیگوییم تا مخاطب آزاد باشد. سعی میشود تا یک نوع دموکراسی در فیلمهای ما و کیارستمی برقرار باشد. ما به جای کلوز آپ و کات سریع و حکم دادن به این که مخاطب کجا را ببیند و در واقع حس او را بسازیم، لانگشات میگیریم و آن را به عهده بیننده میگذاریم که در آن لحظه انتخاب کند تا کجا را ببیند.
فکر میکنید نام عباس کیارستمی باعث فروش فیلم بیشتر فیلم شود؟
سوال پیچیدهای است. هم بله و هم خیر. عباس کیارستمی فیلمساز خاص و صاحب سبکی است، هم چنین فیلمهای سهراب شهید ثالث که طبیعتا مخاطب خاص و با روحیه متفاوت میطلبد که این فیلمها را ببیند. فیلمهایی که باید با ظرافت و دقت دیده شود، در واقع جا و سکوی آن در دل انسان باشد تا فیلم روی سکو بنشیند و به نوعی آمادگی ذهنی و روحی خاصی میخواهد. برای مثال باوجود انواع مختلف موسیقی پاپ، موسیقی محلی،موسیقی کلاسیک و موسیقی خیابانی و.. هر فردی روحیهای خاص برای انتخاب هر یک از آنها دارد. نمیتوان اصرار کرد فردی که موسیقی پاپ دوست دارد، تمایل به موسیقی دیگر نیز داشته باشد. باید سکویش در ذهن وجود داشته باشد و قرار بگیرد، ولی اگر سکو و ذهنیت در وی وجود نداشته باشد سر جای خود نمینشیند. به همین این دلیل تماشاگر پس از خروج از سینما میگوید فیلم بدی دیدم. ممکن است ذائقه فردی که قسمت ۲۴۸ سریال ترکیهای را با اشتیاق میبیند با این فیلمها یکسان نباشد و آن را نپسندد. نام عباس کیارستمی میتواند علاقه مندان به این نوع فیلمسازی را ترغیب به تماشای فیلم نماید و از جهتی میتواند مخاطب را آگاه کند که شاید فیلم در سلیقه او نباشد. شخصا برای فیلم تیزری ساخته بودم که با ریتم فیلم هماهنگ بود، اما از سوی پخش خواسته شد تا تیزری ساخته شود که ریتم تندی دارد و این باعث شد تا بعضی مخاطبان را به اشتباه بیندازد که فیلمی درباره خیانت است در حالی که این گونه نیست که موظف دانستم این نکته را بگویم. پخش نیز برای کار خود پارامترهایی دارد که در این مورد دخالتی نکردم.
کاراکترهای فیلمهای عباس کیارستمی همیشه انسانهای معمولی و قهرمانان گمنامی هستند. در امتحاننهایی نیز درونیات نوجوانان و انسانهای معمولی را در مواجه با اتفاقات پیرامونشان میبینیم!
بله. در گذشته ازشاهان و قهرمانان شکست ناپذیر در داستانها صحبت میشد که جذابتر بود. اما از زمانی که سبک مدرن به وجود آمد، نویسندگان انسانهای معمولی را که حتی آسیبپذیر هستند به تصویر میکشند. این افراد حتی میتوانند سوژه نقاشی باشند، مثلا کشاورزی که کار کرده و زیر نور آفتاب خوابش برده است و یک نقاشی میتواند لطیف باشد. چرا یک فیلم نتواند این احساسات را بیان کند؟چرا فیلمها باید پشت هم گره اخلاقی به وجود آورند و سعی در میخکوب کردن تماشاگر داشته باشد که درآن شرایط چه تصمیمی میتواند بگیرد؟ البته این نوع فیلمسازی هم ایرادی ندارد، اما چرا یک اتفاق ساده نمیتواند فیلم شود؟ به نظرم میتوان درباره اتفاقی ساده هم فیلم ساخت که بینندههای خود را دارد. کاراکتر این نوع فیلمها والبته فیلم سینمایی امتحاننهایی نیز به همین شکل است. معلم ریاضی معمولی که مسائلی در زندگی دارد و همه ما آنها را در اطراف خود دیدهایم و حس میکنیم که این شخصیت واقعی است. هدف ما این بود تا یک زندگی معمولی را به واقعیت نزدیک و در یک بحران کوچک قرار داده و فیلم بسازیم. فیلمنامه فیلم سینمایی امتحاننهایی همیشه مورد تحسین و علاقه عباس کیارستمی بود وحتی ایشان این فیلم را از بعضی فیلمهایی که به نگارش درآورده بود بیشتر دوست داشت.
دلیل عدم اکران این فیلم در جشنواره فیلم فجر چه بود؟
فریدون جیرانی عضو هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر در برنامه سینما هفت از انتخاب این فیلم صحبت کرده بود که محمد حیدری دبیر جشنواره فیلم فجر با نمایش این فیلم در جشنواره به دلیل نداشتن پروانه نمایش مخالفت کرد که به نظرم دلیل موجهی نبود، چون بسیاری از فیلمها آن زمان که فاقد پروانه نمایش بوده و حتی در حال ساخت بود در جشنواره گذاشته میشد. حتی بعد از کسب پروانه نمایش فیلم سیمون سیمونیان خواستار شرکت فیلم در دوره بعدی جشنواره فیلم فجر(سال گذشته) شد و اعلام کرد که طبق قوانین باید در جشنواره شرکت داده شود و اگر ریاست جشنواره تماس بگیرند و سوال کنند همین جواب را خواهد داد که بار دیگر فیلم به دستور محمدحیدری کنار گذاشته شد. احتمالا آقای حیدری، من و یا عباس کیارستمی و یا فیلم را دوست ندارد. البته براساس شنیدههای موثق مطلع شدم که در آن سال تماشای فیلمها عجلهای بوده و شاید ایشان تصور کرده فیلم سوژه خیانت دارد که این گونه نیست.
به چه دلیل اکران فیلم به تعویق افتاد؟
برای ساخت امتحاننهایی به دنبال تهیه کنندهای بودیم که کار پخش را هم انجام دهد چون پخش مدنظر ما بود و در پیدا کردن تهیه کننده مشکلی نداشتیم. قبل از ساخته شدن فیلم قرارداد امضا شد و بعد از ساخت و تماشای فیلم که مورد تایید قرار گرفت قراردادی داده شد و عنوان گردید که مراقبت ویژه از فیلم میکنند و منتظر فرصت طلایی برای اکران آن هستند که پس از ۲ سال که فیلم نابود شد رایت و حقوق فیلم را به فرد دیگری واگذار کردند. از این جهت ناراحت هستم ولی به آنها هم حق میدهم که شاید منافع مالی ایجاب نمیکرده که با وجود تعهد و قرارداد، فیلم را پخش کنند. شخصا تمایل دارم به تعهدی که میدهم پایبند باشم و موقعیتهای خوبی برای اکران این فیلم اتفاق افتاد که دلیل اکران نشدن آن را نمیدانم. در حال حاضر آقای سعید خانی از نسیم صبا با وجود تیزر و بیلبورد کم فیلم را اکران کرده و رویکرد ایشان مثبت است. از آقای مصطفی شایسته نیز به خاطر زحماتش در ساخت فیلم و واگذاری حقوق و پخش به سعید خانی تشکر میکنم. چون هدف همه ما دیده شدن فیلم بود.
آیا با اکران فیلم سینمایی امتحاننهایی در گروه هنر و تجربه موافق بودید؟ به نظر شما چه فیلمهایی باید در این گروه اکران شود؟
گروه هنر و تجربه اتفاق عالی است که امیدوارم پابرجا بماند و در دنیا اتفاقی منحصر به فرد است که امیدوارم درک و حمایت شود. موافق اکران فیلم امتحاننهایی در گروه هنر و تجربه بودم، اما تهیه کننده شرایطی را قائل شد و با وجود این که میخواستیم از نابازیگران بهره ببریم قرار شد از بازیگران چهره در کار استفاده کنیم که این هزینهها باعث شد از هنر و تجربه دور شویم. حتی اگر اوایل کار گفته میشد که قرار است قرارداد نقض شود، ما برای گروه هنر و تجربه درخواست میدادیم و خوشحالتر بودیم. درواقع ما هزینههای غیر هنر و تجربهای دادیم و اکنون تقریبا پخش هنر و تجربهای داریم. در حال حاضر پخش فیلم در ۱۰ سینما در تهران داریم که سه سانس در روز است که برای مثال در ساعت ۱۰ صبح و ۱۲ ظهر نمایش داده میشود. فیلمی که قرار است دراین گروه اکران شود باید قبل از ساخت با در نظر گرفتن امکانات هنر و تجربهای ساخته شود.
انتخاب شهاب حسینی و لیلا زارع در کنار نابازیگران چگونه صورت گرفت؟
شهاب حسینی اتخاب من بود که ایشان لیلا زارع را پیشنهاد داد و از ایشان به دلیل این پیشنهاد تشکر میکنم. لیلا زارع بازی خوبی از خود ارائه داد و عباس کیارستمی هم از او راضی بود. انتخاب نابازیگران به عهده من بود که مورد تایید عباس کیارستمی هم قرار گرفت.
جشنواره جهانی فیلم فجر شاهد برگزاری بزرگداشت عباس کیارستمی بود. نظرتان درباره برگزاری چنین مراسمهایی چیست؟
در این مورد صاحب نظر نیستم. اما برپایی بزرگداشت برای هنرمندی است که زحمت میکشد و دوست دارد تا زحمتش دیده شود. به نظرم باید هزینه و زحمتی که دوستان برای برپایی بزرگداشتها میکشند در راستای نمایش آثار هنرمند به مردم و انتشار آن در سطح گسترده باشد که برگزاری این چنینی را بیشتر میپسندم
پس از اکران امتحاننهایی برنامه تان برای ادامه مسیر فیلمسازی چیست؟
به دلیل مهجور ماندن فیلم و عدم اکران آن به لحاظ روحی بیشتر از مالی اذیت شدیم. اما در حال حاضر با اکران فیلم، روحیه تازهتری برای ادامه فیلمسازی دارم و امیدوارم این فیلم دیده شود تا بتوانم دوباره کار کنم. فیلمنامهای دیگر هم دارم که مدنظر عباس کیارستمی برای ساخت فیلم بود. در حال حاضر تصمیم به ساخت فیلمهایی دارم که درگیر اکران آن به این شکل نشوم که وقت و انرژی مرا از بین ببرد.