مریم ناظران|ماه رمضان امسال اکبر عبدی از افطار تا سحر با تئاتر کمدی «مش اکبر و دختراش» به روی صحنه رفته است. ارژنگ امیرفضلی، ساناز سماواتی، سامره شفیعنیا و آزاده کرمی دیگر بازیگران تئاتر «مش اکبر و دختراش» هستند. همچنین این نمایش را اکبر عبدی تهیهکنندگی و کارگردانی کرده است و نویسندگی آن را هم محمد درویش علیپور به عهده داشته است. این تئاتر ژانر کمدی دارد و با موسیقی آذری همراه است و قرار است تا آخر شهریورماه به روی صحنه برود. در خلاصه نمایشنامه «نمایش مش اکبر و دختراش» آمده است که مشاکبر میخواهد دختراش را شوهر دهد که عزرائیل به سراغش میآید.
آقای اکبر عبدی در مورد نمایش مشت اکبر و دخترانش برایمان بیشتر توضیح دهید؟
ما حدود دو سه ماه پیش از طریق دوستمان آقای شهرام زمانی باخبر شدیم که ایشان یک پی اس در دستشان است که میتوان یک کار شیرین از آن بیرون آورد و آن را اجرا کرد. تصمیم گرفتیم تا آن را به روی صحنه تئاتر ببریم. حدود دو هفتهای در خانه تمرین کردیم چون در این سالن فیلم نمایش داده میشد و نمیتوانستیم اینجا تمرین کنیم.
روایت آن براساس یک داستان و روایت واقعی است یا خیر؟
نه این یک نمایشنامه است که خانم صبوری و آقای درویش علیپور آن را نوشتهاند و ما هم کمی آن را بازنویسی کردیم و بعد از یکی دو هفته تمرین ما اینجا آن را اجرا کردیم.
چرا اسم این نمایش را به اسم خودتان اکبر گذاشتید؟
به دلیل اینکه از زمانی که تماشاچی به داخل سالن میآید احساس راحتی و آشنایی کند. چون شخصیتی که من بازی میکنم یک مشتی است که گفتیم چه بهتر چون که هم سن و شبیه خودمان است و اسم آن را هم اکبر بگذاریم که مشت اکبر و دختراش اسم این تئاتر شد که دو تا دختر دارد از همین جا انگار ما یک کلید به دست تماشاچی میدهیم که راحت این در را باز کند و به خانه ما بیاید. دکور ما هم حیاط منزلمان است و اتفاقاتی که برای مشت اکبر با دخترانش در این خانه میافتد و از طرفی هم عزرائیل میآید که او را ببرد که آقای ارژنگ امیرفضلی نقش آن عزراییل را بازی میکند.
با توجه به اینکه کارگردانی این کار را به عهده دارید و بازیگر آن هم هستید برای شما سخت نیست؟
کارگردانی ندارد. هرکسی به نحو احسن بازی خودش را میکند و کار عجیب و غریبی نیست. مثلاً اگر ما به کار آقای بیضایی در تئاتر بگوییم کارگردانی؛ به این کار که دیگر نمیتوان کارگردانی گفت. هرکسی کار خودش را به درستی انجام میدهد و من هم سعی میکنم از آنها یاد بگیرم.
با توجه به اینکه خودتان طناز هستید آیا فیالبداهه هم چیزهایی به آن در اجرا اضافه میکنید؟
بله همین است که میگویم آن را دستکاری کردهام و فیالبداهه چیزهایی را به آن اضافه کردهام. مثلاً اجرای امروز با دیروز فرق میکند و اجرای فردا با امروز فرق میکند و سعی میکنیم مسائل اتفاق افتاده روز را در کارمان بگوییم. میتوان گفت تقلیدی از کارهای استاد ارحام سر در اصفهان و کارهایی که کمدی بود و در لاله زار قدیم اجرا میشد و یک کار این شکلی است.
چه چیزی باعث شد که از آقای ارژنگ امیرفضلی و خانم ساناز سماواتی در این تئاتر دعوت کردید؟
براساس نقشی که نوشته شده بود ما دیدیم که این آدمهابه این نقشها نزدیک تر هستند و توانایی این را دارند که در قالب این شخصیت بروند مثل آقای امیرفضلی و خانم سماواتی. کاری که از اول نوشته و شالودهاش درست باشد مثل آبی است که راه خودش را پیدا میکند و کاری که خوب نوشته شده باشد، خودش آدمهایش را هم پیدا میکند.
با توجه به اینکه اینجا یک سالن خصوصی است و اطلاعرسانی هم کمتر شده است، چگونه اطلاع رسانی کردید؟
ما خودمان در قضیه اطلاع رسانی دست به عصا راه میرویم که این کار خوب جا بیفتد و احتمالاً از هفته آینده هم اطلاع رسانی درستتر میشود. الان کمی بیسر و صدا و چراغ خاموش شروع کردیم که کار به درستی قوام پیدا کند و بعد هم خود تماشاچی، تماشاچی را خواهد آورد.
چرا این سالن را برای اجرا انتخاب کردید؟
سالنهای دیگری را هم دیدیم. با این مجموعه از همه لحاظ چه از لحاظ وقت و مادیات به توافق رسیدیم. چون این مجموعه زیر نظر حاج آقا طاهری است و آدمی است که انگیزه ایشان کارهای سرگرمکننده و کارهای فرهنگی است، بنابراین ما زود به توافق رسیدیم. البته بعد از سانس سینمایشان ما دکور را پرتابل باز میکنیم و تئاتر را اجرا میکنیم.
فضای این روزهای تئاتر را نسبت به سالهای گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
تئاتر نه ولی سینما کمی بهتر شده؛ سینما متاسفانه هنوز روی پاشنه کمدی دیالوگ یا کمدی هجو میچرخد و این خوب نیست و گویی که تلویزیون را به سینما آوردهاند. تئاتر هم که من نمیخواهم از آن تعریف کنم چون خودمان الان داریم تئاتر بازی میکنیم و نمیخواهم خیلی هم آن را نقد کنم ولی تئاترمان جز یک سری تئاترهایی است که جزء تئاترهای روشنفکری به حساب میآید، تئاتر ایرانی ضعیف است و به طوری زدن و خواندن و رقصیدن و… است و انگار که شو است تا اینکه تئاتر باشد. ولی ما سعی کردیم که یک مجموعهای از همه چیز باشد ضمن اینکه رعایت کنیم که به لودگی کشیده نشود و حتی در موسیقی هم مراقب بودیم که از وسایل موسیقی الکترونیک و برقی و این جور چیزها استفاده نشود و سنتی باشد و از آذربایجان شوروی آمدهاند و مهمان ما هستند. سعی کردهایم که همه چیز اصالت داشته باشد. یعنی اگر شما نمایش را ببینید شبیه کارهای مرحوم تفکری در لاله زار پنجاه شصت سال پیش است.
چه چیزی باعث شد که شما تئاتر را انتخاب کردید؟
چون من از تئاتر آمدهام، همیشه تئاتر را دوست داشته ام و خواهم داشت به خاطر اینکه خانه اصلی ما تئاتر است ولی یک وقتهاییبه سینما و تلویزیون پرت شدهایم ولی هر کجا برویم بالاخره باید به خانه برگردیم و تئاتر خانه بعضی از بازیگران است مثل آقای امیر فضلی و خیلی از هنر پیشههاو بزرگان ما مثل استاد انتظامی، نصیریان و کشاورز که همین الان استاد نصیریان به بازی در تئاتر مشغول هستند؛ شاید هیچ نیازی هم نداشته باشند ولی دوست دارند که بازی کنند. ولی به نظر من تئاتر در کارهای نمایشی تنها رشتهای از کارهای نمایشی است که بازیگر و همه عوامل را ارضا میکند.
توقع شما از مردم و مسئولین در برابر تئاتر چیست؟
مسئولین و دوستانی که از ارشاد آمدهاند بسیار برخورد خوبی با ما داشتهاند و همین را هم توقع داشتیم. فقط امیدواریم که آقای روحانی به قولهاییکه داده است عمل کند. وقتی هم هنرمندان او را حمایت کردهاند به این دلیل او را حمایت کردهاند که ایشان به وقتش تلافی کنند و امیدواریم که ما این تلافی را در تئاتر به عینه احساس کنیم و ببینیم و تجربه کنیم.
حرف پایانی:
مردم ما همیشه پشتوانه اصلی تئاتر بودهاند و همین الان هم تئاتر روی پاشنه پای مردم میگردد یعنی تئاتر به دلیل حمایت مردم زنده است. ضمن اینکه به دلیل حمایتشان از تئاتر، من دست تک تک آنها را میبوسم و آرزو میکنم که این حمایت هیچ وقت کم رنگ نشود و یا خدایی نکرده کلاً قطع نشود و ادامه داشته باشد چون اگر مردم نباشند نه تنها تئاتر، بلکه هیچ هنر دیگری هم نیست و وجود نخواهد داشت. مخاطب هنر و هنرمند، مردم هستند مخصوصاً در تئاتر. بنابراین انشااله که مردم همیشه همین حمایت را که از تئاتر داشتهاند را ادامه دهند و هیچ وقت کم رنگ و قطع نشود.
دولت باید به بدنه تئاتر بودجه تزریق کند
آقای ارژنگ امیرفضلی در مورد این تئاتر که الان کار میکنید بیشتر توضیح دهید و اینکه مدتی بود تجربه تئاتر را پیدا نکرده بودید چطور شد که امسال سه تا کار را با هم انجام دادید و دوباره به تئاتر برگشتهاید؟
من به تئاتر برنگشتهام. منتهی کار تصویر نداشتم و من هر سال پیشنهاد کار تئاتر زیاد دارم ولی از نظر مالی برای من به صرفه نیست چون که رفت و آمد و یک زمان طولانی چند ماهه برای تمرین دارد و مسیر من هم به تئاتر دور است. ولی قبل از عید، رویای شب دهم یکم را به من پیشنهاد کردند که در تالار وحدت به اجرا رفت که قبول کردم و آقای عبدی هم قبل از عید به من پیشنهاد دادند و من هم گفتم که حالا که میخواهم تئاتر کار کنم چون آقای عبدی هستند و من هم دوست دارم که با ایشان کار کنم، قبل از عید پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و صبر کردند تا کار به سرانجام برسد. ولی من هر از گاهی یک تئاتر خوب اگر باشد کار میکنم. اگر هم از نظر مالی و هم از نظر کاری خوب باشد و در سالن خوبی باشد حتماً آن را انجام میدهم.
من شنیدهام در این تئاتر آقای اکبر عبدی خیلی از روی متن پیش نمیروند و خیلی فیالبداهه اجرا میشود. شما چطور ایشان را همراهی میکنید؟
بله. این نوع تئاترها بداهه خیلی میطلبد و خیلی میتوان روی آن مانور داد ولی بداهه هم حد و اندازه دارد و از یک چهار چوبی شما بیش از حد نمیتوانید بداهه بگویید زیرا هم به تئاتر و هم به تماشاچی لطمه میزند و خود شما هم یهویی قاطی میکنید ولی بداهه در این کار آقای عبدی بسیار زیاد است و خوشبختانه که ایشان استاد هستند و ما هم در کنارههای آن شیطنت و فعالیت میکنیم. یک بازیگر باید بتواند همه جا خودش را با محیط و بازیگر اطراف آدابته کند. پس این چنین چیزی نداریم که بتوانید کنار بیایید یا خودتان را تطبیق دهید؛ باید خودتان را تطبیق دهید و اگر این کار را نکنید که بازیگر نیستید.
توقع شما از مسولین و یا مردم چیست؟
مردم که حتماً باید بیایند و تئاتر را حمایت کنند و نگذارند که سالنها خالی باشد و دولت هم باید به بدنه تئاتر بودجه تزریق کند. الان خیلی سال است که مرکز مثل قدیم آنقدری پول به خیلیها که تئاتر کار میکنند نمیدهد. خیلی از استادان تئاتر ما همه بیکار هستند، یعنی تا بیایند کار کنند آنقدر چاله چوله جلوی پایشان است که نمیتوانند کار کنند.
خودتان کدام فضا را بیشتر دوست دارید؟ فضای تئاتر یا مدیوم تلویزیون یا سینما؟
فرقی برای من نمیکند. ولی همیشه تئاتر جذابتر است و اگر این سوال را از هر بازیگر تئاتری بپرسید همه تئاتر را دوست دارند ولی نه بازیگرهایی که یهو وارد تلویزیون و سینما شدهاند، آنها شاید از تئاتر خوششان نیاید. ولی بازیگری که پایه خودش را از تئاتر شروع کرده است همیشه تئاتر برای او زیباتر است.
تا به حال شده است در تئاتر یک جایی از ریتم خارج شوید و نتوانید دیالوگ را بگویید و آن لحظه از ذهن شما برود در آن لحظه چکار کردهاید؟
خیلی از این اتفاقات میافتد. یک سری از آدمها میترسند که این اتفاق نیفتد ولی من یکی از چیزهایی که دوست دارم همین خرابکاری روی صحنه است که یهو دیالوگ را فراموش کنید و یا مغز شما در یک لحظه خالی میشود ولی باید آن را جمع کنید که تماشاچی نفهمد. بنابراین این چیزها در تئاتر خیلی لذتبخش است.
یعنی فیالبداهه گفتهاید؟
بله باید به گونهای آن را جمع و جور کرد و یا بازیگر مقابل به شما کمک کند یا اگر تنها روی صحنه هستید باید خودتان آن را جمع کنید.
در این مدتی که از فضای تلویزیون و رسانه دور بودهاید چه کاری میکردید و امرار معاش ارژنگ امیر فضلی به غیر از کار تئاتر و تلویزیون چیست؟
هیچ کار و فقط همین است. میخوریم و تمام میشود و قرض میکنیم و یا ماشین میفروشیم و کار بعدی که میآید چاله چوله را پر میکنیم.
فوبیای این را نداشتهاید که یک زمانی از بازیگری کنار گذاشته شوید؟
نه نداشتم. برای اینکه روزی که به این کار آمدم پدرم را از بچگی دیدم و روزی که وارد این کار شدم خودم نخواستم و خیلی اتفاقی شد و برحسب تفریح کار بازیگری میکردم. رشته من گرافیک است و دنبال کار گرافیک بودم که از آن طرف پول دربیاورم و در بازار به دنبال درآمد بودم که اتفاقی بر سر کار آقای کاردان آمدیم و یهو کارمان گرفت و منبع درآمد من تلویزیون و تئاتر و بازیگری شد. البته نویسندگی و کارگردانی هم کردهام. از همان اول پیش خودم شرط کردم و من همیشه آینده را در مدلهای مختلف مثل فیلم سینمایی میگذرانم که هرکدام از آنها اتفاق افتاد شوکه نشوم. میدانم که روزی میشود به هر دلیلی کار من کنار گذاشته شود و به من کار ندهند و به هر دلیلی خیلی از اتفاقات میافتد که شما فکر آن را هم نمیکنید، بنابراین ناراحت نمیشوم ولی دغدغه درآمد را دارم. البته این دغدغه بی پولی را همه دارند.
ممکن است روزی پسرتان را منع کنید که وارد عرصه بازیگری نشود؟
نه خودش باید انتخاب کند و تجربه کند و به زمین بخورد و بلند شود.
به نظر شما الان ضعف تلویزیون و رسانه چیست که آن فیلمها و سریالهای قدیم ساخته نمیشود و آنقدر مردم پای تلویزیون نمینشینند؟
یکی اینکه سازمان پول و بودجه خوب نمیدهد که بخواهد برنامه زیاد بسازد و دوم اینکه تهیهکننده خوب مثل آن زمان نیست؛ تهیهکنندگانی که بازیگران خوب را بیاورند و بگویند که با هم شروع به کار کنید. کار نیست، اگر هم باشد متعلق به یک تعدادی است که فقط آنها دست و پا شکسته کار میکنند.
دلیل حضورم، اکبر عبدی بود
خانم ساناز سماواتی از تجربه کار در مدیوم تئاتر برای ما بگویید و اینکه چطور شد که این تئاتر را قبول کردید؟
بزرگترین دلیل من برای قبول و حضور در این تئاتر خود اسطوره یعنی آقای اکبر عبدی است چون برای من آرزو و سعادتی بود که با ایشان همکار شوم و همین طور آقای ارژنگ امیر فضلی عزیز که به خاطر این دو نفر بود که قبول کردم تا در این تئاتر بازی کنم.
با توجه به اینکه بعضیها معتقدند در بین بازیگران دو دستگی به وجود آمده است و یک سری از همکاران، همکاران دیگر را ساپورت نمیکنند؛ همکاران شما چقدر توانستهاند شما را ساپورت کنند؟
چون من بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران به ریاست استاد مشایخی هستم، سوال شما را به گونهای دیگر پاسخ میدهم که شاید جامعتر باشد. نه تنها در رابطه با کار تئاتر بلکه اصولاً با توجه به موقعیت شغلی که برای من در جایگاه بازرس انجمن به وجود آمده است، این را میبینم و حس میکنم که خیلی خیلی هم از سوی عدهای معدود کم لطفی میشود و هم از سوی خیل عظیمی از همکاران همدلی و هم یاری میشود. نه تنها در رابطه با من اما کلیت مسئله ما این است که کار کم شده است و خود من به شخصه چون خودم را بچه تلویزیون میدانم و چون تلویزیون تولید ندارد و رسانه ملی تولیدی مثل سابق ندارد، بنابراین کار کم شدهایم و آن تولیدات هم در انحصار عدهای معدود است. آن عده معدود هم با عدهای معدود معاشرت میکنند و ارتباطات دارند و به هر حال صلاح میدانند که با آنها کار کنند. بنابراین خیل عظیمی بیکار هستند. در این بیکاری عوامل زیاد دیگری هم دخیل هستند و خواهش من از همکارانم این است که چه در انجمن و چه در جاهای دیگر میگویم که خودمان باید هوای خودمان را داشته باشیم تا وقتی که خودمان دستمزدهای نجومی الکی ماهوارهای نگوییم، وقتی که ساناز سماواتی بر سر کاری میرود و فیلمنامه و نمایشنامه را میخواند و من میگویم که فلانی و فلانی را بیاورید و پیشنهاد میدهم و این هم شماره تلفنهای آنها و خیلی وقتها شده است که کم لطفی زیادی در این رابطه بوده است.
یک سری از بازیگران که تازه کار هستند، میگویند که کارهای ما نسبت به کارهای دوستان پیشکسوت آنقدر دیده نمیشود به علت اینکه ما آنقدر ستاره نشدهایم. مردم قطعاً وقتی که ببینند شما در یک تئاتر بازی میکنید به خاطر شما بلیط میگیرند و میآیند. به نظر شما درست است؟
به نظر من این توصیف و تفکر غلطی است همیشه من تئاترهایی دعوت میشوم که همه بچههای جوان و تازه کار و با عشق و احترام هم میروم و آنها را میبینم و تشویق میکنم. این تقسیم بندی خیلی بد است و اتفاقاً حضور پیشکسوتان در هر عرصهای به عزیزانی که تازه وارد این رشته میشوند کمک میکند از راه درست و با کسب تجربه بیایند و در کنار ما همه با هم کار کنیم. ولی اینکه ما بیاییم و خاک بخوریم، سابقه و تجربهای را کسب کنیم که البته این را فقط در مدیوم تئاتر عرض نمیکنم بلکه کلی میگویم که بعد از آن هم یک عدهای خاص پروژه خاصی را رقم میزنند و در شرایط خاص و جاهای خاصی قرار داد میبندند و یک عدهای را به عنوان بازیگر از کوچه و خیابان میآورند، همین دردناک است.
بعد از این تئاتر کاری در دست فعالیت دارید که به شما پیشنهاد شده باشد چه در تئاتر و چه در سینما یا تلویزیون؟
من الان سر کار یک گله جا هستم که یک سریال گروه کودک از شبکه دو است در کنار آقای قناد و سایر دوستان هستم که پنج شنبه-جمعهها روی آنتن شبکه دو میرود منتهی این ماه به دلیل ماه رمضان ما تعطیل هستیم و از ماه بعد ادامه آن را میرویم. یک تله فیلم هم دعوت به کار هستم که امیدوارم از نظر مالی با آنها به توافق برسم وسر آن کار هم بروم.