امین کردبچهچنگی| پرداخت به ارتباطات انسانی موضوعی است که همواره در آثار نمایشی مورد توجه بوده است، حال در مقابل آن تنهاییهای انسانی که بعضاً نشأت گرفته از غرور، خودخواهی و تکبر که انسان همواره با آن دست و پنجه نرم میکند، به عنوان موضوعی نو، محور اثری نمایشی با یک شخصیت واحد با نام «روح جهنمی» است که این روزها به کارگردانی «بابک محمدی» و با بازی «شکرخدا گودرزی» در تالار سایۀ مجموعۀ تئاتر شهر تهران به روی صحنه رفته است. بابک محمدی، کارگردان نمایش «روح جهنمی» که این روزها در تالار سایۀ مجموعۀ «تئاتر شهر» تهران به روی صحنه رفته است، در گفتگو با هنرمند با اشاره به این امر که داستان تراژدی-کمدی این نمایش، پیرامون شخصیتی است که چون در تنهایی به سر میبرد و عقاید مختلفی را راجع به موضوعات مختلف جهان در ذهن پرورانده است، گفت: این عقاید در برخی موارد منطقی است، در برخی موارد نیست و در برخی موارد نیز میتواند کمدی باشد. محمدی در ادامه، ضمن اذعان به این امر که این شخصیتها در برخی از موارد میتوانند برای جهان بسیار خطرناک باشند، افزود: شخصیت «روح جهنمی»، شخصیتی روستایی است که با این تفکر، خود را در خانهای محبوس کرده است، اما زمانی که با جهان بیرونی مقایسه میشود میبینیم که بسیاری از سیاستمداران جهان این مراحل را طی کرده و پس از آن به قدرت رسیدهاند.
کارگردان نمایش «روح جهنمی»، با مثال زدن ترامپ در بخشی دیگر از این گفتگو، با اشاره به این امر که این شخصیت، کسی نبود که کسی به او رأی بدهد و مایۀ لبخند و تمسخر مردم قرار میگرفت، ادامه داد: حرفهایی که ترامپ پیش از انتخابات میزد، به نمایش ما بسیار شباهت داشت اما در عالم دموکراتیک، ناگهان به قدرت جهانی رسید و با اولین قدم خویش، میخواست درب ورود به امریکا را به روی خارجیان ببندد و دور کشور را دیوار بکشد. وی در همین راستا ضمن ابراز خرسندی از این امر که قانون اساسی امریکا به ترامپ اجازۀ رفتارهای ذکر شده را نداد، اظهار داشت: قانون اساسی امریکا تنها یک اجازه به ترامپ داد و آن هم این بود که این قدرت را داشت که ۵۹ بمب را بر سر مردم سوریه بریزد و این کار را کرد و مردم نیز، نباید فراموش کنند که ترامپ امروز کسی است که ما ۶ ماه پیش به او میخندیدیم. محمدی ضمن تأکید بر این امر که قدرتها و اختیاراتی که در اختیار رئیس جمهور امریکاست، نیازی به تصمیم مجلس ندارد میتواند به عنوان یک بمب اتم عمل کند، تصریح کرد: همیشه مخالف خندیدن به دیکتاتورها بودهام و اعتقاد داشتم که خطاست که حرفهای این قشر از جهان را مورد تمسخر قرار دهیم، چرا که تا اندازه خطرناک هستند که میتوانند به مانند یک شکلات شیرین، اما سمی در کام مردم خوش بیایند و در عین حال آنان را نابود کنند.
کارگردان نمایش «روح جهنمی»، شخصیت اصلی این داستان را یکی از همین افراد دانسته و در ادامه، با اشاره به این امر که گروتسک موجود در این اثر، داستان همۀ دیکتاتورهای جهان است، یادآور شد: زمانی مردم به موسولینی هم میخندیدند، اما در میان این خنده میدیدند که این شخصیت بسیار خطرناک است و همین امر است که آنها را سمپاتیک و شیرین به نظر مخاطب میرساند. وی در ادامه، شخصیت حاضر در نمایش «روح جهنمی» را نمونهای از یک دیکتاتور دانسته که در برخی از کشورها به قدرت میرسند و حال نماینده یک قاره و یا شاید دنیا شده است و بر همین اساس، گفت: این است که این مسأله به نظر من بسیار مهم است و همین امر باعث شد که زمانی که من سی سال پیش این اثر را پیش از ظهور دیکتاورهای بزرگ امروز، مانند ترامپ، در اتریش اجرا کردم، مورد استقبال عموم مخاطبان قرار بگیرد. محمدی، با اشاره به این که این اثر با وقایع امروز به روز تر شده است و مجدداً قابلیت اجرا دارد، افزود: امروز مردم نباید گول این افراد را بخورند و این نمایش دقیقاً میخواهد همین مسأله را به مخاطب خود بگوید.
این کارگردان با اشاره به این امر که امروز، سیاستمداران جهان لطیفه میگویند و با تعریف کردن جوک، سعی در خنداندن مردم دارند، ادامه داد: این لطیفه گوییها و این خندهها بسیار خطرناک است، چرا که معتقدم پشت این خنده یک تلخی بزرگ است، مانند این که یک احمق ۵۹ بمب به یک باره بر سر مردم سوریه فرود میآورد و خدا میداند که چه اتفاقات بزرگی میخواهد پشت سر این قضیه رخ بدهد.
محمدی، در ادامه پیرامون انتخاب «شکرخدا گودرزی» برای این نقش، این بازیگر را از نظر روحیات، اخلاق و ظواهر شبیه به شخصیت موجود در نمایشنامه دانسته و در ادامه، با اشاره به این امر که زمانی این بازیگر در این نمایشنامه موفق است که هیچ بازی خاصی از خود ارائه ندهد، تصریح کرد: بازی این هنرمند در بسیاری از صحنههای این نمایش برای مخاطب دلنشین است و من همواره به او گفتهام که هنر بازیگری در این نمایش این است که در آن بازی نکنی.
کارگردان نمایش «روح جهنمی»، ضمن تأکید بر این امر که «شکرخدا گودرزی»، زحمت بسیار زیادی در ساختن این نقش کشیده است، یادآور شد: دیالوگهای این نمایش، دیالوگهای دنباله داری نیست، بلکه تفکری است که لحظه به لحظه قطع میشود و بر همین اساس، حفظ کردن آنها بسیار سخت و طاقت فرساست. وی با اشاره به این که در اجرای پیشین در اتریش نیز، بازیگر در عین تمرکز بالایی که بر روی متن میگذاشت، دچار اختلالهایی در دیالوگ میشد، گفت: «شکرخدا گودرزی» نقاط و ویژگیهای مشترکی در بعد مثبت با این شخصیت دارد.
محمدی، در ادامه با اشاره به این امر که مونولوگهایی که تا به امروز کار کرده است، هیچ یک شباهتی به یک سخنرانی که یک متکلم وحده برای مخاطبان خود ارائه دهد، ندارد، افزود: در این نوع از مونولوگها شخصیتهای بسیاری در اطراف شخصیت اصلی داستان حس میشود و این دست از آثار نمایشی، از جملۀ آثاری است مخاطب میتواند به راحتی روی آن وقت بگذارد و عمیق تر با آن برخورد کند.
این کارگردان در ادامه با اشاره به این امر که میشود در طی داستان این نمایشنامه، چند شخصیت دیگر نیز به اثر اضافه کرد، ادامه داد: من این نمایشنامه را میتوان از جملۀ نمایشنامههایی دانست که کار کردن در آنها برای من لذت بخش است، چرا که سر مخاطب در این دست از آثار بسیار خلوت است و میتواند با دقت بیشتری به تعمق بپردازد. وی با اشاره به این امر که پیشتر نمایش «پدرخواندۀ ناپلی» را با حدود ۳۰ بازیگر روی صحنه برده است، اظهار داشت: نمایشهای شلوغ، انرژی بیشتری را از تولید کنندۀ اثر میگیرد، اظهار داشت: انتخاب زمان در تولید یک نمایشنامه بسیار مهم است و در عین حال، تولید کنندۀ یک اثر باید کاربرد اثر خویش را در زمان واحد بشناسد. محمدی، در پایان با اشاره به این امر که اجرای این نمایش در محدودۀ زمانی انتخابات ریاست جمهوری، برههای حساس و حیاتی را پشت سر میگذارد، تصریح کرد: ما در ابتدای راه دموکراسی هستیم و در این روزها که عدهای به پای صندوقهای رأی میروند، عدهای با عشق میروند و عدهای نیز نمیروند، این نمایش میتواند به مردم بگوید که راهی جز رفتن وجود ندارد و تو باید به پای صندوق رأی بروی و با کاغذی که در دست داری، سرنوشت خود و آیندۀ فرزندان خود را رقم بزنی.
«روح جهنمی» داستان دیوانگانی است که خود را برگزیدۀ خداوند میدانند
شکرخدا گودرزی، بازیگر نمایش «روح جهنمی»، پیرامون این اثر، نمایش «روح جهنمی» را داستان افرادی دانسته که تصور میکنند که محور جهان هستند و بر همین اساس گفت: داستان این نمایش، داستان افرادی است که در توهم خودشان، جهانی ساخته اند که متکی بر این است که کسی در آن، آنها را نمیفهمد و در اصل دیوانگانی هستند که اگر جهان به دست آنها بیفتد، آنها جهان را به نابودی خواهند کشید. وی در ادامه، با اشاره به این امر که مصداق بیرونی شخصیت اصلی نمایش «روح جهنمی» امروز در جامعۀ ما کم نیست، افزود: این افراد، کسانی هستند که اگر اختیار حکومت دست آنها بیفتد، همان طور که خود این شخصیت میگوید، اعدام میکند و برای او هیچ تفاوتی ندارد که چه کسی باشد و چه مدلی باشد و این امر بدان دلیل است که این افراد خود را برگزیدۀ خداوند میدانند.
گودرزی، با اشاره به این امر که این افراد همواره تصور میکنند راهی که در پیش گرفتهاند، درستترین راه است و غیر از این راهی وجود ندارد، اظهار داشت: این افراد خود را محور جهان میپیندارند و تصور میکنند که همۀ راهها به آنها ختم میشود و بر همین اساس، هر راهی به غیر از راهی که به آنان میرسد، بیراهه است. وی انسان را موجودی اجتماعی دانسته و با تأکید بر این مفهوم که زمانی که یک انسان از اجتماع آرام آرام عقب میرود، باید بگردد تا دلایل خود را پیدا کند، تصریح کرد: بخش بزرگی از علت انزوای این افراد در خود آنان است و این ویژگی است که در این شخصیت برای من بسیار جالب بود، چرا که مصداق بیرونی آن را داشتم و به خوبی او را میشناختم.
این بازیگر با اشاره به این امر که تنهایی این شخصیت برای او بسیار جذابیت داشته است و تنها همدم او یک موش است، یادآور شد: این موش از طرفی این شخصیت را آزار میدهد و از طرفی دیگر مردن آن موش، او را تنهاتر میکند و این لایه، لایهای دوسویه است که جذابیت شخصیت این کاراکتر را برای من چند برابر کرد. گوردزی با اشاره به این که این سؤال برای او مطرح بوده است که چگونه ممکن است یک انسان قاتل خود را دوست داشته باشد، گفت: این امر مانند زندانی است که تنها رابطه او با دنیای بیرون، زندانبان اوست و او نیز این زندانبان را دوست دارد و بر همین ساسا، تنها کسی که در این داستان با شخصیت اصلی اثر ارتباط دارد، یک موش است، پس او نیزباید این موش را دوست داشته باشد و هیچ راهی به غیر از این ندارد.
بازیگر مجموعۀ تلویزیونی «شب دهم» که به کارگردانی «حسن فتحی» از شبکۀ اول سیما به روی آنتن رفته است، در بخشی دیگری از این گفتگو، با اشاره به این امر که جذابیت قصه برای او در همین مورد بوده است، افزود: من مصداق بیرونی این افراد را در محیط خارجی سراغ داشتم و این موضوع توانست متن را برای من زنده تر کند و یکی از مهم ترین دلایلی که موجب شد من این متن را بپذیرم، همین موضوع بود.
بازیگر سریال «حلقۀ سبز» اثر «ابراهیم حاتمی کیا»، این اثر را منودرامی تک نفره دانسته که مبتنی بر زندگی زیستی یک انسان است، تأکید کرد: وجود یک شخصیت در این اثر موجب میشود که متن، ورود افراد دیگر را در دل خود نفی کند و ما قرار است که در زندگی یک آدم تنها ورود کنیم و با ابعاد زندگی او مواجه شویم و اگر هر چیز دیگری وارد این قصه شود، این تنهایی و اتمسفر کلی آن را به هم میزند.
گودرزی با تأکید بر این مفهوم که باید بررسی شود که بازیگر در این اثر باید چه ویژگیهایی داشته باشد و یا چه جایگاهی دارد، یادآور شد: به نظر من این موضوع کار بازیگر را بسیار دشوار میکند و این امر بدان دلیل است که بازیگر در این اثر، با کاری سر و کار دارد که میبایست در آن جای چندین بازیگر را پر کند و این بدان معناست که هر فردی که وارد جریان قصه میشود، از لحاظ صدا سازی تازه دارد، از لحاظ فرم، بدنی تازه دارد، از لحاظ حرکت، ریتمی خاص خود را دارد و بنابراین هر انسانی که به یک نمایش اضافه میشود یعنی یک امکان، حال در «روح جهنمی» با اثری مواجه هستیم که یک بازیگر میبایست تمام این خلأها را پر کنیم. وی که در نمایش «ساقی» اثر «امیر دژاکام» به عنوان بازیگر به روی صحنه رفته است، قاعدۀ این نمایش را فراتر از بازی در بازی و روایتگری دانسته و بر همین اساس گفت: قاعدۀ این کار مبنی بر زندگی است که مخاطب آن را میبیند و در آن انسانی به چشم میخورد که لایههای زندگی او برای مخاطب رو میشود و عمداً این انسان به موش تبدیل میشود که غیر از او فرد دیگری وجود ندارد.
گودرزی با اشاره به این امر که در این اثر، با اشاره به این امر که تمهیدی که در این کار وجود دارد این است که چون شخصیت اصلی اثر با افرادی ذهنی حرف میزند، افزود: همین امر است که به اثر زندگی میبخشد و ضمن این که زندگی میکند با این شخصیتها نیز ارتباط خود را میگیرد.