تئاتر «کمدی» جذابیت ویژهای برای مخاطب دارد
- شناسه خبر: 1924
- تاریخ و زمان ارسال: 23 مهر 1404 ساعت 11:29

به گزارش روزنامه هنرمند چند روزی می شود که نمایش «شب دوازدهم» با کارگردانی «محسن صادقی» در سالن «هما» روی صحنه می رود، نمایشی کمدی اجتماعی که به موضوع روابط انسانی می پردازد، در شماره امروز روزنامه هنرمند با کارگردان و بازیگران «شب دوازدهم» گفتگو داشته ایم که با هم می خوانیم.
*این نمایش چه حرفی برای گفتن دارد؟
نگار سلحشور: به نظر من به طور کلی شکسپیر طوری می نویسد که نمایشنامه هایش خیلی حرف ها برای گفتن دارد، چه کمدی هایش، چه تراژدی هایشو چه حتی اشعارش، این را مخاطب ها بهتر می توانند جواب بدهمد، این نمایش برای هر کس می تواند آورده متفاوتی داشته باشد
شهاب نظام دوست: این نمایش برای من چیزی است که جامعه ما الان به آن احتیاج دارد، در آمدن از رخت عزا و کنار گذاشتن خرافات برای اینکه بتوانیم یک بار برای همیشه با هم گفتگو کنیم، کنار هم و دوشادوش بایستیم و خارج از اختلافی که با هم داریم رو به جلو حرکت کنیم.
*چه ویژگی هایی از این نقش شما را جذب کرد تا پیشنهاد بازی در این اجرا را قبول کنید؟
خشایار قائدرحمی: اصولاً انتخاب نقش برای من به دو روش اتفاق می افتد، نخست اینکه کاراکتر از شخصیت و زندگی واقعی خودم دور باشد و دوم اینکه من را به چالش بکشد، در مورد اول باید بگویم که خب سر اندرو اصلا هیچکدام از ویژگی های شخصیتی من را در خودش ندارد و من برای رسیدن به این نقش می بایست ویژگی هایی را از بیرون به خودم اضافه کنم که همین به خودی خود مورد دوم را هم برای من می سازد، یعنی وارد چالش شدن برای اجرای یک نقش.
آرش راسخ: نقش «فسته» در شب دوازدهم برای من جذاب بود چون این نقش ترکیبی از شیرینی، سادگی و یک جور هوش زیرپوستی خاص است، از آن شخصیتهایی است که در ظاهر بازیگوش و شوخطبع به نظر می آیند اما در لایه های عمیق تر نگاهی انتقادی و طنزآمیز به اطراف دارند، این تضاد، یعنی هم خنده و سرگرمی ایجاد کردن و هم تلنگر انداختن به تماشاگر برای من خیلی وسوسه کننده بود.
محمدرضا آبانگاه: در ابتدا شناخت من نسبت به کاراکتر و مهم تر اینکه شهاب نظام دوست پیشنهاد حضور من در نقش اورسینو را داده بود، بعد از خواندن متن با کارگردان کار تماس گرفتم و گفتم این کار حتی روی کاغذ زنده است و نفس می کشد،
نقش اورسینو چالش خوب و جدیدی برای من بود و دوست داشتم خودم را یک بار دیگر به چالش بکشم.
*انتخاب بازیگران بر چه مبنا و المان هایی شکل گرفت؟
محسن صادقی: با توجه به متن و شیوه اجرایی، این نمایش نیازمند بازیگرانی بود که آثار شکسپیر و ژانر کمدی را بشناسند و با کمدیا دلارته یا نمایش های مشابه آشنایی داشته باشند، عامل بسیار مهم دیگر، تلاش و انگیزه بازیگران بود. این نمایش به دلیل شرایط سخت و محدود تولید، نیازمند بازیگرانی بود که اولویت اصلی شان ارائه کار هنری با کیفیت باشد که این روحیه در کنار نظم و تلاش و انگیزه، در همان جلسات معارفه و تمرینات ابتدایی قابل مشاهده بود.
*موفق شدن در تئاتر بیشتر تکنیک و خلاقیت های فردی است یا دانش و سواد هنری و آکادمیک؟
الهام جدی: تئاتر عرصه ای است که هیچکدام از این دو جنبه به تنهایی کافی نیست، خلاقیت و تکنیکهای فردی بدون پشتوانه تئوریک، معمولاً به مرور زمان دچار تکرار و محدودیت می شوند. از طرفی، صرفاً داشتن دانش آکادمیک بدون جسارت، تجربه میدانی و تخیل فعال باعث نمی شود اثری زنده و اثرگذار خلق شود، بازیگر و گروه تئاتری موفق، کسی است که بتواند میان آگاهی نظری، شناخت تاریخی و ساختاری تئاتر و خلاقیت شخصی و شهودی خودش پلی بزند؛ جایی که «دانش» و «خلاقیت» همزمان رشد کنند.
نگار سلحشور: من فکر می کنم موفقیت در هر کاری نیازمند عشق است، عشق موتور محرک هر فرد به سوی هدفش است و چیزی است که باعث می شود آدمها حرکت را ادامه بدهند، تجربه و پیشرفت کنند، سواد هم قطعا نیاز است اما می تواند صرفا آکادمیک نباشد و تجربی به دست بیاید.
*آیا زیاد شدن سالن های خصوصی به بهتر شدن وضعیت تئاتر کشور کمک کرده است؟
حمید رشید: صد در صد، جوامع نیاز به محصولات متفاوت فرهنگی دارند، تعدد لوکیشن ها و ایجاد شرایط مختلف اجرایی باعث حذف سانسور و ارتباط مستقیم آرتیست با شعاع هدف خودش خواهند شد.
شهاب نظام دوست: سالنهای خصوصی ما اصلا زیاد نیستند، یعنی ما در قیاس با کشور های دیگر هزاران پله در مساله عقب تر هستیم، اگر شما یک نگاه اجمالی به میزان ورودی هنرمندان در جامعه بکنید (از طریق دانشگاهها و آموزشگاهها) متوجه می شوید که ظرفیت خصوصی سازی سالن ها چندین برابر از شرایط فعلی است، اما خصوصی سازی به معنای آن نیست که دولت تئاتر را به طور کل از سر خودش باز کند و به غیر از بودجه گدایان توجهی هم به آن نکند که البته این اتفاق در هر صورت افتاده و باعث تاسفاست.
*اهالی تئاتر چقدر در تبلیغ و تماشای آثار همکارانشان همکاری می کنند؟
الهام جدی: واقعیت این است که این همکاری میتواند خیلی پررنگ تر از وضعیت فعلی باشد، اگر اهالی تئاتر بیشتر نقش «پشتیبان فرهنگی» هم را ایفا کنند، هم کیفیت آثار بالا می رود و هم مخاطب عام اعتماد بیشتری پیدا میکند، در خیلی از کشورها، تماشای آثار همکاران و بازخورد دادن بخشی از فرهنگ حرفه ای تئاتر است، خوشبختانه در ایران هم این روحیه دارد شکل می گیرد، اما هنوز راه برای تبدیل شدن آن به یک عادت پایدار باقی است.
خشایار قائدرحمی: متاسفانه ما اهالی تئاتر کمی از واژه هایی مثل دوستی و اتحاد فاصله گرفته ایم و نسبت به هم کمی بدبین، گاهی خشمگین و معمولا بی تفاوت هستیم، اگر قرار باشد کاری را غیر از نمایشی که خودمان در آن نقشی داریم و ذی نفع هستیم به دوستان مان معرفی کنیم کمی سخت و پیچیده به آن تن می دهیم، اصولاً رقابت از رفاقت و روح همکاری و هم صنف بودنمان جلوتر است و تا جایی که امکان آن باشد تلاش بر این است که از هم دیگر سبقت بگیریم.
حمید رشید: به قول سجاد افشاریان ساده ترین کار دنیا چند تا لمس روی گوشی است تا تبلیغ نمایش همکارهایتان را بگذارید، اما به کسی نمی شود خرده گرفت، خیلی ها دوست دارند اول آن اجرا را ببینند و بعد درباره اش بنویسند یا استوری بگذارند، من خودم از همین دسته هستم، معمولا جمعیت زیادی مشارکت می کنند.
*آیا حضور یک کاراکتر کمدی یا این نوع نمایشها به جذب بیشتر مخاطب کمک می کند؟
محسن صادقی: پاسخ این سوال نیازمند یک تحقیق میدانی درباره تمام تئاترهای روی صحنه و مخاطبان است اما با توجه به برداشت خودم در این روزها فکر می کنم کیفیت اثر فارغ از ژانر آن، توصیه مخاطبان به یکدیگر و حسن سابقه هنرمندان و سالن نمایش در جذب مخاطب و ایجاد علاقه موثر است.
امین سیمیار: البته که کمک می کند، تئاتر کمدی همیشه جذابیتهای ویژه ای نسبت به دیگر ژانرها دارد که مهم ترین آن جنبه سرگرمی است، حال اگر این جنبه سرگرمی برای مخاطب از یک اثر کمدی حرفهای و فاخر تغذیه شود، هم برای گروه نمایش و هم برای مخاطب به حالت ایده آل خودش نزدیک خواهد شد.
*آیا یک روز به یکی از سلبریتی های ما تبدیل خواهید شد؟
امین سیمیار: بله چرا که نه؟ من فکر می کنم که با شناختی که از خودم دارم و به واسطه استمراری که در حرفه خودم تا به الان داشته ام، روزی نتیجه تمام زحماتم را خواهم دید و ثمره این درختی که از نونهالی آن را آبیاری و مراقبت کردم خواهم چشید.
آرش راسخ: به نظر من «سلبریتی بودن» اصلاً هدف اصلی نیست و هیچوقت هم جایگاه واقعی یک هنرمند را تعریف نمی کند. آنچه اهمیت دارد خودِ هنر است؛ هنری که می تواند الهام بخش باشد، تفکر ایجاد کند و احساسات عمیق را در مخاطب زنده کند. شهرت شاید زودگذر باشد، اما اثری که یک نقش خوب یا یک اجرای تأثیرگذار بر دل و ذهن تماشاگر میگذارد ماندگار خواهد بود.
*آیا بازی روی صحنه به بازیگر بهتری شدن در دنیای تصویر کمک می کند؟
الهام جدی: قطعاً بله، اما به شرطی که بازیگر بتواند آگاهانه تفاوت های مدیوم تئاتر و تصویر را درک کند. صحنه تئاتر به بازیگر قدرت حضور، تمرکز، کنترل بدن و صدا و توانایی ایجاد ارتباط زنده با مخاطب را می دهد؛ از طرفی، تجربه تئاتر به بازیگر یاد می دهد چگونه نقش را از درون بسازد و با انسجام درونی آن را پیش ببرد. تنها نکته این است که بازیگر باید بداند زبان بازی در تصویر ظریف تر و درونی تر است و اگر بتواند این انتقال را درست انجام دهد، تجربه تئاتر یک سرمایه بزرگ برای موفقیت در دنیای تصویر خواهد بود.
*وضعیت کلی تئاتر امروز ایران را چگونه می بینید؟
محمدرضا آبانگاه: وضعیت تئاتر امروز خوب است اما احساس می کنم که دارد به سمت بورژوازی با جیب خالی حرکت می کند، به این صورت که تماشاگران دیدن تئاتر را یک لول اجتماعی می بینند ولی در مسیر درک و فهم هنر کمتر قدم برمیدارند،
البته حرف من شامل حال همه نمیشود، خطر این اتفاق این است که گروه های تئاتری برای فروش و درآمدزایی به این دست از مخاطبان خوراک بدهند
که مثالش همین الان وجود دارد.
*استقبال مخاطب چطور بوده و آیا این اجرا تمدید خواهد شد؟
محسن صادقی: خوشبختانه از شروع اجراها تا حالا، میزان مخاطب در حال رشد بوده و هر روز بعد از اجرا از مخاطبان زیادی می شنوم که برای دومین یا سومین بار به دیدن شب دوازدهم می آیند. امیدوارم این روند ادامه دار باشد. در مورد تمدید اجرا خیلی بستگی به خودمان به عنوان گروه اجرایی دارد، اگر بتوانیم انسجام و کیفیت اجرا را حفظ کنیم و تماشاگران را با رضایت بالا از سالن بدرقه کنیم، قطعا تقاضا برای تمدید اجرا به وجود خواهد آمد. تا اینجا خوشبختانه عملکرد خوبی داشته ایم و باید با تلاش این مسیر را ادامه دهیم.