سپیده آماده| فریدون جیرانی کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، مجری و کارشناس سینمای ایران، فیلمسازی را با فیلم صعود در سال ۶۶ آغاز کرد، قرمز، آب و آتش، شام آخر، سالاد فصل، پارک وی و من مادر هستم از دیگر آثار سینمایی این کارگردان بودند که همگی در صف پرفروشترین و البته جنجالی ترین فیلمهای سینمایی در سالهای اکرانشان جای گرفتند. جیرانی اولین مجری برنامه تلویزیونی هفت هم بود و این روزها هم مشغول ساخت برنامه «سی و پنج» است، برنامهای که چهارشنبهها از وبسایت فیلم نت پخش میشود. جیرانی در سی و پنجمین دوره از جشنواره فیلم فجر با خفگی حضور پیدا کرد، فیلمی که با تحسین مخاطبان جشنواره روبرو شد، پای صحبت جیرانی نشستهایم تا از حال و هوای این روزهایش، ماجرای تک ژانری شدن سینمای ایران و آخرین ساختهاش بپرسیم.
آقای جیرانی به عنوان اولین سوال چرا برنامه ۳۵ شما قطع شد؟
۳۵ قطع نشد ما در حال مذاکره هستیم که ۳۵ را به یک برنامه زنده تبدیل کنیم و پس از انتخابات بتوانیم به صورت آنلاین بر روی اینترنت پخش داشته باشیم.
برخی از قسمتهای برنامه ۳۵ به ممیزی برخورد کردند و پخش نشدند، مانند قسمتی که به گفتگو با آقای وحدت اختصاص داشت، چرا؟
ممیزی نخورد من ترجیحا پخش قسمت مربوط به آقای وحدت را به تاخیر انداختم چون احساس کردم که شرایط برای پخش گفتگوی آقای وحدت مناسب نیست. ما در جریان پخش برنامه به ممیزی نخوردیم چون در vod ممیزی به آن صورت وجود ندارد، جز یک بار که آن هم ممیزی خودمان بود که مناظره آقای سلیمی نمین و آقای الیاس حضرتی بود که ترجیح دادیم فعلا اقدام به پخش آن نکنیم.
چه شد که تلویزیون را ترک کردید و دیگر هم در تلویزیون حضور پیدا نکردید؟
من تلویزیون را ترک نکردم، تلویزیون به ما گفت که برنامه را ترک کنیم و ما هم رفتیم، تلویزیون در شرایط خاصی دیگر دلش نمیخواست که ما هفت را اداره کنیم و ما آمدیم و بیرون و چه خوب هم شد که ما آمدیم بیرون و به صراحت میگویم بیرون آمدنم از برنامه هفت، اتفاق خوب زندگی من بود.
عملکرد دورههای بعدی هفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
من همیشه در خصوص دیگرانی که پس از من سکان دار هفت شدند سکوت کردم، چون هر حرف و تحلیل من ممکن است معنای خاص دیگری پیدا کند، اگر من قبلا مجری هفت نبودم میتوانستم عملکرد هر دوره تحلیل کنم که هر دوره چه معایب و چه مزایایی داشت.
برنامه هفت این روزها تعطیل شده و قرار است تیم دیگری برنامه را در دست بگیرند، شما قصد بازگشت به هفت را ندارید؟
اصلا. البته آنها هم به این فکر نیستند که ما برگردیم و چه خوب، و اگر آنها هم به این فکر باشند، من به برنامه هفت بر نمیگردم. خوشبختانه من در گزینههای تلویزیون نیستیم و دیگران هستند و چه خوب که همان دیگران بروند و برنامه هفت را اداره کنند چون به نظر من هیچ برنامهای به عقب بر نمیگردد.
به نظرتان مدیوم جدید پخش برنامه در اینترنت یا همان vod چقدر میتوانند پاسخگوی نیاز مخاطبانی را که دوستدار سینما و برنامههای مشابه ۳۵ هستند، مرتفع کنند، چون تلویزیون به دلیل برخی از محدودیتها نمیتواند پوشش کاملی بر وقایع و اخبار دنیای سینمای داشته باشد.
به نظر من به تدریج در جامه ایران به سمت تلویزیون خصوصی میرویم و چارهای نداریم که فضا را در تلویزیون خصوصی باز کنیم و آزادیهایی بدهیم.
شما که تجربه اجرای برنامه زندهای مانند هفت را داشته اید مخاطبان برنامهها در شبکهvod را نسبت به تلویزیون چگونه ارزیابی میکنید؟
اینترنت داستان پیچیدهای دارد، چون سرعتش در کشور ما پایین است و برخی اصلا به آن دسترسی ندارند، برای مثال نسل من اصلا اینترنتی نیستند و خود من مصاحبههایم را از طریق دی وی دی میبینم، در واقع قضاوت کردن در این باره دشوار است.
چند روز پیش فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش در آمد و چقدر من را به یاد فیلم قرمز شما انداخت، با توجه به تاکیدی که به فیلمسازی در قالب ژانر دارید، آیا میخواهید فیلمسازی در این ژانر را ادامه بدهید؟
به نظر من فیلم سازان حرفهای در دنیا ژانرهای مختلف را تجربه میکند، اما اینجا مفهوم فیلمساز حرفهای گم شده است، برای اینکه سینمای حرفهای کم کم فراموش شده و سینما شده سینمای بیشتر روشنفکری و اخیرا سینمای خرده پیرنگ. در دنیا، یک فیلمساز حرفهای، هم فیلم جنایی میسازد هم ملودرام و هم کمدی و در واقع ژانرهای مختلف را در عرصه فیلمسازی حرفهای تجربه میکند، اما اینجا اینگونه نیست. من سعی میکردم به عنوان یک فیلمساز حرفهای که برای مردم فیلم میسازم این کار را بکنم، اما بعد دیدم این روش اینجا جواب نمیدهد و ترجیح دادم از یک مسیر دیگر بروم و فیلمی که دلم میخواهد را بسازم.
با این تفاسیر که گفتید خفگی را در چه ژانری قرار میگیرد؟ همان نوآر فرانسوی؟
بله جنایی فرانسوی.
چه شد تصمیم گرفتید در ژانری که این روزها در سینمای ایران بسیار کمیاب و یا به عنوانی نایاب است، فیلمسازی کنید؟
آدم در سن ۶۰ سالگی دلش میخواهد تجربهای داشته باشد که تا به حال نداشته، چون دیگر فرصت زیادی ندارد. یک فیلمساز جوان ممکن است سالها فرصت داشته باشد برای تجربههای مختلف، ما که آن فرصتها را نداریم و بنابراین باید از همین فرصتهای کمی که داریم، استفاده کنیم و فیلمهایی را که دوست داریم، بسازیم.
اتفاقی که سالهای اخیر در سینمای ما افتاده این است که آثار سینمای ما محدود شده است به دو ژانر ملودرام اجتماعی و کمدی، چرا؟
علتش این است که سینمای صنعتی نداریم، البته اوضاع سینمای دنیا هم به هم ریخته است، یک زمانی در امریکا، فیلمهای تجاری جایزههای اسکار را میگرفتند، اما الان شاهد این هستیم که فیلمهای روشنفکری در اسکار جایزه میگیرند. وضعیت سینمای دنیا هم به هم ریخته است، در گذشته فیلمهایی مثل اشکها و لبخندها، بن هور و پدر خوانده بیشترین تعداد اسکار را از آن خود میکردند اما الان میبینیم «منچستر کنار دریا» بیشترین اسکار را میگیرد یا فیلمهایی مثل «از گور برخاسته» الخاندرو گونسالس اینیاریتو، در واقع نکته اینجا است که این فیلمها بسیار روشنفکری هستند.
یعنی دنیا دارد به سمت سینمای روشنفکری پیش میرود؟
بله به سمت سینمای خرده پیرنگ و سینمای روشنفکری.
پس این اتفاق محدود به ایران نمیشود، چرا به نظر شما؟
به نظر من سینمای تجاری در دنیا دچار دگرگونی شده است، در دنیا فقط امریکا و سینما هند بانی سینمای تجاری بودند که الان هند هم دچار بحرانهای خاص خودش است، اما هنوز سینمای تجاری خودش را دارد اما سینمای تجاری امریکا به غیر از فیلمهایی که برای نوجوانان ساخته میشود، بتمنها و حیوانات عجیبالخلقه و آدمهایی که بالای برج میروند و در یک کلام فیلمهای خالی بندی، چیز دیگری ندارد.
اکران آخرین فیلم شما خفگی که در سی و پنجمین دوره از جشنواره فیلم فجر هم به نمایش درآمد، مشخص شده است؟
مشخص نیست. اکران در دست پخش است و من ترجیحم این است که مهرماه باشد.
چه شد که نوید محمدزاده را برای بازی در این فیلم انتخاب کردید؟
نوید محمد زاده در ابتدا بازیگر این فیلم نبود، جوان دیگری این نقش را بازی میکرد که به دلیل اتفاقی، نتوانست بازی را ادامه دهد و ما در عرض ۴۸ ساعت آقای نوید محمد زاده را برای بازی در این نقش جایگزین بازیگر قبلی کردیم.
نوید محمدزاده توانست تصوری که از نقش در ذهن شما بود را به تصویر در بیاورد؟
به نظر من نقش، نقش بسیار سختی بود و نوید محمدزاده هنرمند استثنائی و خاصی است و کمک فراوانی به من کرد که در آن زمان محدود نقش در بیاید و به نظر من خیلی خوب هم در آمد. نکته دیگر این است که خفگی بیش از اینکه داستان پسر باشد داستان دختر است.
شما تبحر خاصی در بازی گرفتن از بازیگرهایی که تا پیش از بازی در فیلمهای شما، بازیهای درخوری از خود به نمایش نگذاشتهاند و نمونهاش هم بازی گرفتنتان از مهناز افشار در سالاد فصل و این بار هم الناز شاکردوست در خفگی، چه اتفاقی میافتد که بازیگرها در آثار شما انقدر خوب بازی میکنند؟
مسئله به تشخیص انگیزهها بر میگردد، سالی که من با مهناز افشار در سالاد فصل کار کردم سراسر انگیزه بود تا ذهنیت تماشگر را نسبت به خودش تغییر بدهد و این انگیزه باعث شد ما وارد عرصهای بشویم که او بتواند نقشی که کمی سخت هم بود، به درستی بازی کند. الناز شاکردوست هم سراسر انگیزه بود تا ذهنیت خاصی که از بازیگری او در میان مردم ایجاد شده بود تغییر دهد و ما موفق شدیم این ذهنیت را عوض کنیم.
گریمهای کار به خصوص گریم الناز اشکر دوست بسیار غلیظ بود، چرا؟
آقای امیدواری گریمهای متفاوتی را بر روی الناز شاکر دوست انجام داد و تاکید من بر این بود که الناز شاکردوست را تا میتواند زشت کند تا ربطی به الناز شاکر دوست سایر فیلمها نداشته باشد.
فضای کار رنگ نداشت از ابتدا تصمیم شما این بود؟
در ابتدا قرار نبود فیلم را سیاه-سفید کار کنیم، صحبت ما این بود که تک رنگ کار کنیم و پیشنهاد فیلمبردار سیاه-سفید بود.
چرا؟
به نظر من فضای کار، فضای فیلمهای روسی- فرانسوی قدیم بود و این فضا ایجاب میکرد که سیاه – سفید باشد.
درباره لوکیشن کار؟
همه دکور بود. اولین بار است که در سینمای فارسی دکور ساخته میشود.
فروش فیلم را چگونه پیش بینی میکنید؟
فکر میکنم خفگی اکران خوبی را تجربه کند چون بازخوردهایی که من از سوی جوانان میبینم بسیار خوب است، خوشحالم که نسل جوان از خفگی خوششان آمده است و این برای من خیلی خوب است. آخرین فیلم هر فیلمساز معیار فیلمسازیاش است و اگر یک فیلم خوب بسازی فیلمهای بدت را فراموش میکنند و اگر یک فلیم بد بسازی فیلمهای خوبت را فراموش میکنند. این قانون سینما است و قانون خیلی تلخی هم هست، مثلا اگر ده فیلم خوب ساخته باشی، بعدش یک فیلم بد بسازی همه فیلمهای خوبت را از یاد میبرند و همان یک فیلم بد معیار سنجیدن فیلم سازیات میشود. در این فیلم آخر ما توانستیم با مخطابان ارتباط برقرار کنیم و این خیلی خوب است.
چه طیفی از مخاطبان با فیلم خفگی ارتباط برقرار کردند؟
خوشبختانه هم مخاطبان تخصصی سینما و هم سایرین با فیلم ارتباط برقرار کردند و خفگی از این منظر هم فیلم موفقی بود.
تصمیم ندارید سریالی برای تلویزیون بسازید؟
شاید. یک سری مذاکراتی انجام شده است.
شبکه نمایش خانگی چطور برنامهای برای تولید اثر در این مدیوم ندارید؟
مذاکراتی هم با شبکه نمایش خانگی داشته ایم شاید به نتیجه برسیم و شاید نه.
انتظارتان از دولت بعدی در حوزه سینما چیست؟
آزادی فقط همین.
به نظر شما افتخارات سینمای ما در سالهای اخیر چه تاثیری در شناساندن سینمای ایران در جامعه جهانی فیلم دارد؟
مهم این است که همه بگوییم این افتخارات خوب است نکته تلخ ماجرا این است که سر این جوایز در کشور ما دعوا است. دو تا اسکار گرفتن برای ایران خیلی مهم و خوب است و ما در دنیا دو اسکار پشت سر هم با فاصله کم، اصلا نداریم. بزرگان سینمای دنیا هم که دو اسکار گرفتند بسیار کم تعداد هستند. در چنین شرایطی ما دو اسکار گرفتیم و برخی چشم دیدن این افتخارات را ندارند و فقط به دنبال توهین و کم ارزش کردن این افتخارات هستند. ممکن است شما سبک فیلم اسکاری را دوست نداشته باشید اما باید جایزه را تحسین و فیلمساز را تایید کنید و بگویید که این جوایز مهم است و اعتبار جهانی ما را افزایش میدهد. این مهم بودن باید در میان همه طیفهای جامعه یکسان دیده شود نه اینکه یکی بلند شود و به اسکار و کارگردانی که اسکار گرفته است فحش بدهد. چرا یک عده باید به کسی که اسکار برده است فحش بدهند؟ اسکار متعلق سینمای این کشور است چرا فحش میدهید؟ تحسین کنید و اگر نقدی به خود فیلم داشتید آن را هم بیان کنید.
برنامه جدیدی برای فیلم سازی دارید؟
قرار است یک فیلم بسازم اما هنوز قطعی نشده، باید ببینم شرایط چگونه است.