مونا کریمی| تماشاخانه سه نقطه این شبها میزبان نمایش جلسه خانوادگی به نویسندگی و کارگردانی شقایق عرفی نژاد است که سعی شده تا نگاه مستندگونهای به اجتماع و معضلات اجتماعی داشته باشد و در عین حال به روابط انسانهای امروز و قضاوتهای زودهنگام بپردازد. این نمایش که تاکنون مورد توجه و استقبال تماشاگران قرار گرفته است تا ۱۲ اسفند هرشب به روی صحنه است.
خانم شقایق عرفی نژاد چطور به فکر اجرای نمایشنامهای با چنین محتوایی رسیدید؟ با توجه به این که در مدیوم سینما پرداخت به معضلات اجتماعی به خصوص خیانت و حتی سوءتفاهم میان زوجین بارها در شکلهای مختلف دیده شده ولی در تئاتر بسیار کمتر نمایشی با چنین محوریتهایی میبینیم!
فکر این نمایش مدتها قبل و با خواندن خبری در روزنامه در من شکل گرفت که البته در طول نوشتن و کار کردن تغییرات زیادی پیدا کرد. در تئاتر هم البته نه به اندازه و شکل سینما ولی تا حدودی به معضلات اجتماعی پرداخته میشود. بیش از آنکه خیانت یا سوتفاهم برایم مهم باشد تعصب و واکنش در برابر آن مهم بود
ترغیب تماشاگر از همان ابتدای نمایش که بتواند با شخصیتها همراه شود نکته مهمی است، چه بسا نمایشهایی که تا بیست دقیقه اول جذابیتی برای مخاطب ندارد که در این نمایش جذابیت از همان ابتدا برای تماشاگر وجود دارد.
به اعتقاد من تماشاچی یا حتی خواننده نمایشنامه هیچ تعهدی ندارد که بیست دقیقه صبر کند یا چندین صفحه از متن را بخواند تا او را درگیر کند. باید از همان اول کشش و انگیزه برای دنبال کردن ماجرا را در او ایجاد کرد که سعی شد تا در نمایش این اتفاق بیفتد.
در نمایش به نوعی به آسیبهای ورود ابزارهای مدرنیته به زندگی سنتی اشاره شده است. پیامکی که از دوست برادر به زن میرسد و شکهایی را در زندگی برای همسر وی ایجاد میکند، به کاربرد این موضوعات تا چه حداهمیت دادید و توجه کردید؟
به نظرم مدرنیته همانقدر که زندگی را راحت کرده به همان اندازه هم پیچیدهاش کرده است و تبعات خودش را دارد. پرداختن به مسائل تکنولوژیهای جدید برایم مهم نبود، چون این تکنولوژی وارد شده و تاثیرات خودش را نیز دارد. در میان سنت و مدرنیته ماندن برایم مهم بود.
ویژگی نمایش از نظر شما چیست؟
تعصب و تحمل نکردن چیزی که دوستش نداریم در این نمایش برایم مهم است
به این فکر کردید که نمایش به شکل تراژدی و تلخ به اتمام نرسد و پایان دیگری را برایش در نظر بگیرید؟
کل داستان و ایده نمایش بر اساس پایان حذف و قربانی کردن بود و هیچ پایان دیگری برایش متصور نبودم.
بازیگران نمایش را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
چند نفر از بازیگران هنرجویان یک کارگاه بازیگری بودند و توانایی اجرای نقش را داشتند. بقیه هم به مرور به گروه اضافه شدند. به طور کلی مرحله انتخاب بازیگر برای من بسیار دشوار بود که به نظرم تمام بازیگرانی که در این نمایش هستند بسیار خوب کار میکنند و برای نقشهایشان وقت و انرژی بسیاری گذاشتند.
وضعیت سالن تماشاخانه سه نقطه برای اجرای این شبها چگونه است؟
شرایط سالن میتوانست خیلی بهتر از این باشد. دکور کار ما به گونهای نیست که بتوان هر شب آن را جمع کرد و دوباره نصب کرد. اما به دلیل این که به فاصله یک ساعت با گروه قبلی که در همان سالن اجرا میروند کار را شروع میکنیم مجبوریم هر شب دکور عظیممان را جمع کنیم. میتوانستیم در شرایط خیلی بهتر و با آرامش بیشتر اجرا برویم که این اتفاق نیفتاد.
بهطورکلی اوضاع تئاتر این روزها را چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط تئاتر خوب است ولی نه به اندازه ای که ما بچههای تئاتر انتظار آن را داریم. روزانه حدود ۱۶۰ اجرا در سانهای خصوصی، دولتی، فرهنگسرها، سرای محلهها و حتی پردیسهای سینمایی به روی صحنه میرود و عدهای از گروههای تئاتری با جذب تهیهکننده و سرمایه گذار و آوردن چهرههای تئاتری و سینمای توانستهاند سالنهای خوبی را برای اجرا بگیرند، تبلیغات خوبی در سطح شهر نمایند و سالنهای نمایش را پر کرده و فروش خوبی داشته باشند. عدهای از گروهها هم که نتوانستهاند تهیهکننده و سرمایه گذار جذب کنند به اندازه بودجه و توان گروه خود نمایش را اجرا میکنند و این جای امیدواری دارد که تئاتر زنده است و گروههای نمایشی به هر نحوی که میتوانند اجرای خود را به صحنه میبرند.
هانیه عباسی بازیگر نمایش
هانیه عباسی که پیش از این تجربه حضور در نمایش رازهای پدر و دختر را در سرای محله ابوذر داشته است، درباره نقش خود در نمایش جلسه خانوادگی عنوان داشت: در این نمایش نقش تک دختر خانواده را ایفا میکنم. این دختر به شدت احساس تنهایی میکند و همیشه شاهد جر و بحثهای پدر و مادرش بوده است. وی در ادامه افزود: از داشتن این نقش احساس خوبی دارم چون شاید کمی بتوانم به مردم جامعه نشان دهم که دعوای پدر و مادر در خانواده چه ضربه بزرگی به فرزند خانواده میزند وروح و روان اورا درگیر خودش میکند. عباسی درخصوص تجربه کمتر شده از چنین نمایشنامههایی در تئاتر توضیح داد که شاید اجرای زنده این گونه نمایشها مقداری سخت باشد یاشاید هم ترس از جذب نشدن مردم به این گونه نمایشهای تلخ و حمایت نکردن برخی مسئولین از اینگونه نمایشها باعث شده که در تئاتر کمتر به آن پرداخته شود. او درباره همکاری با شقایق عرفی نژاد و این گروه اظهارداشت: ازآشنایی با خانم عرفینژاد و این گروه بسیار خوشحال و از این همکاری بسیار راضی هستم. بسیار زیاد از این گروه یاد گرفتم و تجربههای خوبی کسب کردم. با وجود این که گروه با مشکلاتی هم برخورد کرد اما با پشتکار توانست با آنها مقابله کند. وی درباره یکی از ویژگیهای بارز این نمایش عنوان داشت : این نمایش ذهن تماشاگر را درگیر خودش میکند و نشان میدهد که قضاوت زودهنگام باعث چه اتفاقاتی میشود که این موضوع از دید چند شخصیت مختلف به نمایش گذاشته میشود. این نمایش هرچند تلخ است، اما از واقعیتهای جامعه ماست و به نظرم گاهی باید این واقعیتهای تلخ را هم نشان داد تا تلنگری بر افراد جامعه باشد.
مینا فرهنگ نیا بازیگر نمایش
فرهنگ نیا نقش خود را در این نمایش این گونه توصیف کرد: نقش فرح، روایتگر زنی از خانوادهای متوسط است که از ابتدا در خانواده خودش با محدودیت و سختگیریهای زیاد بزرگ شده و همین محدودیت را پس از ازدواجش با محسن هم تجربه میکند و نماد بسیاری از زنهای است که یک جایی بر اثر فشارها و کمبودها دچار سرکشی میشوند. او در ادامه افزود: از بار اول که متن را خواندم، نسبت به نقش فرح و بازی آن حس بسیار خوبی داشتم و دوست داشتم که این نقش را تجربه کنم چون کار کاملا رئالیستی است و این وسوسه را برای بازی در این نقش بیشتر میکند وی درخصوص تجربه کمتر شده از چنین نمایشنامههایی در تئاتر توضیح داد: حقیقتا علت اینکه چرا در سینما به این موضوع بیشتر پرداخته شده ولی در تئاتر کمتر را نمیدانم، ولی خوشحالم که این موضوع امروز در این نمایش مطرح و به خوبی نمایش داده میشود. فرهنگ نیا درباره شقایق عرفی نژاد و همکاری با گروه نمایش اظهار داشت: خانم عرفینژاد، بسیار با اخلاق و صبور و دوستانه با ما کار کردند و همین جو و اخلاق بین بقیه اعضای گروه هم خوشبختانه برقرار بود. در مدت شش ماه از همکاری با دوستان و هم گروهی هایم واقعا لذت بردم و تجربه بسیار خوبی بود. از نظر فرهنگ نیا متن و دیالوگهای خوب نمایش نکتهای بود که توجه او را جلب کرد تا این نمایشنامه را بپذیرد. او در ادامه درباره محتوای تلخ و تاثیرگذار نمایش توضیح داد: این تلخی در مقابل هزاران مورد مشابه و یا حتی بدتر و تلختر از این که متاسفانه در این عصر در حوالی ما اتفاق میافتد، واقعا کم است! واقعیات را هر چند تلخ و ناگوار تا به چشم نبینیم نمیتوان برای برطرف کردن آن چارهای اندیشید. جامعه نیاز به دیدن این تلخیها دارد تا شاید جایی تلنگری به آنان زده شود. بازیگر نقش فرح درباره تئاتر این روزها عنوان داشت: متاسفانه تعداد کارهای خوبی که روی صحنه اجرا میشوند، روز به روز کمتر می شود و واقعا جای نگرانی از این بابت وجود دارد، اما دلخوشیم به همان تعداد کمی که در این شرایط سخت، اجراهای خوب میروند و حال ما و تئاتر را خوش میسازند.
کامران فریدی بازیگر نمایش
فریدی درباره نقش خود توضیح داد: محسن در این نمایشنامه شخصیتی عصبی و شکاک، فردی از آدمهای میانه جامعه امروزی است. محسن با شخصیت درونی من اختلاف فاحشی دارد. در وهله اول خوشحال بودم که قرار است تجربه متفاوتی را داشته باشم و در مرحله بعد استرس خوب درآوردن نقش را داشتم. نتیجه کار باتوجه به بازخوردها خوب بوده است. او در ادامه درباره همکاری با این گروه افزود: خانم عرفی نژاد نویسنده و کارگردان قابلی است، ایشان اخلاق و صبوری بسیار زیادی دارد و دغدغه ارزشمندشان از نگارش نمایشنامهای با دیالوگهای خوب و مستحکم از ویژگیهای خوب ایشان است. ایشان بیشتر مشکلات کار را جدا از کارگردانی به تنهایی به گردن میگرفتند. برای نمایش در این چند ماه چندین بازیگر برای تست آمدند. ارتباط و دوستی بسیار خوبی با کسانی که ثابت ماندند شکل گرفته که این ارتباط خوب در ایفای نقشها هم به ما کمک کرده است. فریدی درباره علت جذب شدن به این نمایش گفت: این نمایش موضوعی داشت که کمتر کسی جرات پرداختن به آن را داشته است که باعث شد جذب این کار بشوم وی در ادامه افزود: به هرحال این تلخی در جامعه امروز وجود دارد و نمیتوان منکرش شد بلکه باید نشان داد تا تجربه برخوردهای مناسب در این شرایط به دست آید. فریدی در توضیح شرایط سالن گفت: شرایط سالن و همکاری میتوانست بهتر ازاین باشد و راضی نیستم، چون به خاطر دکور سنگینی که وجود دارد مجبور هستیم هر شب دکورمان را جمع کنیم و ۴۰ دقیقه مانده به اجرا باز دکورمان را نصب کنیم که کلی انرژی صرف آن میشود.
مهرداد فروهر بازیگر نمایش
فروهر درباره نقش خود اظهار داشت: مرتضی جوان امروزی است که در خانوادهای نسبتأ سنتی بزرگ شده ولی افکارش با آنها متفاوت بوده و در عین حال محجوب است و همیشه سعی دارد که آدمها را با یکدیگر خوب و دوست نگه دارد. مرتضی دارای ویژگیهایی مثل صبر, مهربانی, صداقت, ادب و سادگی است که این ویژگیها به هر انسانی لذت میبخشد. او درباره تجربه طرح چنین موضوعاتی در سینما در مقایسه با تئاتر گفت: تماشاگر در تئاتر به شکل زنده کار را میبیند و از نزدیک با نمایش ارتباط برقرار میکند که طبیعتا بسیار بیشتر بر روی تماشاگر تاثیر میگذارد و تماشاگر را به فکر فرو میبرد .او گروه نمایش را صمیمی و یکدست دانست و همکاری با شقایق عرفی نژاد که دارای افکار و ایدههای جذاب است را لذت بخش خواند. فروهر در ادامه درخصوص ویژگی بارز نمایش و تلخی آن توضیح داد: این نمایش برشی از یک زندگی است که به مدت یک ساعت چندین سال از یک زندگی را برای ما مشخص میکند. تضادی که بین افکار آدمها (حتی دو برادر) وجود دارد و حکمی که خانواده بدون در نظر گرفتن احتمالات دیگر و فقط بر اساس افکاره دگم خود صادر میکند که این موضوع در جامعه ما ملموس است، به نظرم اگر این تلخی بتواند گامی مثبت در جهت رشد فکری آدمها ایجاد کند خیلی هم خوب است. او معتقد است شرایط اجرا در این سالن میتوانست بهتر باشد و درخصوص شرایط تئاتر این روزها ابراز امیدواری کردکه آدمهای جدید با ایدههای جدید بتوانند پا در این عرصه بگذارند تا تحولی بیش از این در تئاتر به وجود آید.
نسیم امیر خسرو بازیگر نمایش
امیرخسرو درباره نقش خود در این نمایش توضیح داد: نقش مامان منیر، شخصیت یک مادر با عقدها و گرههای شخصیتی مختلف را ایفا میکنم. زنی با باورهای سنتی که درباره دخترش قضاوتهای زودهنگام و اشتباه میکند. نقش مامان منیر برایم چالشی بزرگ و لذت بخش است. نقش زنی که ۱۰ یا ۲۰ سال از خودم بزرگتر است با اعتقادات و شخصیتی که بسیار دور از شخصیت و اعتقادات من است. تئاتر رئال این امکان را به من داده تا بتوانم کاملا با نقش سر و کله بزنم و از رسیدن به نقش لذت ببرم. او درباره موضوع پرداخت شده در ان نمایش اظهار داشت: اصولا موضوعات اجتماعی موضوعاتی بسیار حساس و در عین حال مهم است. تئاتر امروز در ایران به سمت تجربههای اجرایی نو پیش رفته و تنوع موضوعات اجتماعی کمتر در آنها دیده میشود. استفاده از اتفاقات مستند اجتماعی در نمایشنامه جلسه خانوادگی یکی از دلایل متفاوت بودن این نمایشنامه در دوران امروز است. ضمنا مستندسازی در تئاتر در این روزگار کمتر وجود دارد که این موضوع به این نمایش امتیاز بیشتری میدهد. او همکاری با عرفی نژاد و گروه را این گونه توصیف میکند: خانم عرفینژاد به نظرم نویسنده بسیار خوبی است که در ساختار و دیالوگنویسی دقت بسیار دارد و از لحاظ کارگردانی بسیار آرام، نکته سنج و دقیق است که به جزئیات بسیار توجه میکند و این کار بازیگر را در زمان همکاری سادهتر میکند. تجربه خوبی بود و امیدوارم در فرصتهای بعدی هم این همکاری ادامه پیدا کند. او درخصوص نمایش جلسه خانوادگی بیان کرد: نمایشنامه «جلسه خانوادگی» نگاه ظریف و مستندگونه به اجتماع دارد. دریچهای به یک زندگی با آدمهایی که در دنیای ما کم نیستند، آدمهایی که در عین حال که سعی میکنند تفکرات بروز داشته باشند و خودشان را آدمهای امروزی نشان دهند در بطن خود و انتقاداتشان مغلوب خرافه و سنتهای مسموم گذشته هستند و در یک لحظه دچار قضاوتهای زودگذر و تصمیمات عجولانه میشوند. که این نقد اجتماعی و مستندگونه برایم جذابیت داشت. امیرخسرو درباره رسالت تئاتر در بیان چنین موضوعاتی که تلخی را با خود همراه دارد توضیح داد: به نظرم مهمترین رسالت تئاتر فرهنگسازی است. دنیای تئاتر به همه گونههای نمایشی احتیاج دارد. نمایشهای کمدی، کمدیهای تلخ، اجتماعی، مستند، کلاسیک . هرکدام از این ژانرها برای تئاتر لازم است و نبود آنها لطمهای برای بدنه تئاتر است. تلخ نمودن این نمایشنامه نشانگر آن بخش تلخ از زندگی واقعی ماست که ما ناخودآگاه از درک آن گریزانیم و تلنگری است تا تماشاگر این نمایش لحظهای به تلخی واقعه مستند روی پرده بیندیشد و در جهت اصلاح خود یا جامعه قدیمی بردارد. فرهنگ قضاوتهای زودهنگام و تصمیمگیریهای عجولانه، نگاههای سنتی و خرافی و… چیزهایی است که این نمایش در عین تلخی در صدد نقد آن است و توجه نسل امروز را میتواند به آن جلب کند. او درباره حال این روزهای تئاتر گفت: به نظرم حال تئاتر در این زمان از حال سینما بهتر است. وجود سالنهای خصوصی، خون تازهای به تئاتر داده و سبب شده تئاتریها با هر مقدار تجربه و امکانات بتوانند جایی برای ارائه ذهنیات و تفکرات خود پیدا کنند و این تجربههای متفاوت میتواند به پیشرفت تئاتر کمک کند.
بدون دیدگاه