- روزنامه هنرمند - http://honarmandonline.ir -

چند صدایی بودن به نفع تئاتر است

 مریم ناظران|رضا کیانیان، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، نمایش «حرفه‌ای» را به عنوان اولین تجربه کارگردانی خود به روی صحنه ‌برد. او در اولین تجربه کارگردانی خود در عرصه تئاتر، در کنار هدایت‌هاشمی و بهاره رهنما به ایفای نقش می‌پردازد. متن این نمایش نوشته دوشان کواچویچ است و موضوع آن درباره فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی و پیامدهای آن است، و رویکردی کمدی اجتماعی دارد. نمایش «حرفه‌ای» با اجرایی ویژه‌ برای تعدادی از تئاتری‌های متولد بهمن‌ماه به همراه یک جشن تولد برای جمعی از تئاتری‌هایی که در این ماه متولد شدند، در شامگاه ۳۰ بهمن‌ماه به روی صحنه رفت. به این ترتیب پس از پایان اجرای نمایش که با بداهه‌پردازی‌های کیانیان و هدایت‌هاشمی (بازیگران نمایش) در طول اجرا نسبت به برخی همکاران‌شان که تماشاگران ویژه بودند همراه بود، رضا کیانیان نام تعدادی از همکاران تئاتری خود را که در بهمن‌ماه متولد شده‌اند خواند و از آن‌ها دعوت کرد تا برای یک جشن کوچک روی صحنه بروند. در میان هنرمندانی که این برنامه، ویژه آن‌ها برگزار شد به بهمن فرمان‌آرا، سیف‌الله صمدیان، اکبر زنجان‌پور، رویا نونهالی، مجید میرفخرایی، آزاده انصاری، زهرا صبری، محمد حیدری، کوروش نریمانی و محمد ساربان می‌توان اشاره کرد.

بهمن فرمان‌آرا به نمایندگی از این هنرمندان شمع‌های کیک تولدی را که گروه نمایش «حرفه‌ای» برای آن‌ها گرفته بودند، خاموش کرد. در این مراسم افراد دیگری همچون احمد مسجدجامعی، حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی ابطحی، حسین پاکدل، فیض‌الله عرب‌سرخی، شهلا حائری و نادر برهانی‌مرند هم حضور داشتند. کیانیان سال ۸۳ در همین نمایش که با نام «حرفه‌ای‌ها، یک کمدی غمگین» به کارگردانی بابک محمدی اجرا شد، بازی کرد که آن اجرا بر اساس نسخه ترجمه شده آلمانی در فرهنگسرای نیاوران و تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت و احمد ساعتچیان و مریم سعادت دیگر بازیگران آن بودند. اما کیانیان برای اجرای دوباره این نمایشنامه، خوانش دیگری از متن دارد که با خوانش آلمانی آن متفاوت است. او این نمایشنامه را با ترجمه ایرج امامی، از نیمه دوم بهمن ماه در سالن «پالیز» اجرا کرده است و تا پایان اسفندماه با دو سانس به روی صحنه خواهد برد. دوشان کواچویچ یکی از مشهورترین هنرمندان تئاتر اهل یوگسلاوی است که فیلمنامه مشهور «زیر زمین» را برای امیر کاستاریکا نوشت و این فیلم در جشنواره فیلم کن در سال ١٩٩۵ توانست نخل طلا را دریافت کند. تاکنون اجراهای متفاوتی از نمایشنامه «حرفه‌ای» در آمریکا روی صحنه رفته است. این نمایشنامه نخستین بار سال ۱۹۹۱ با ترجمه «باب دور دیویس» از زبان صربی به انگلیسی در برکلی روی صحنه رفت و سپس سال ۱۹۹۲ در لندن، ۱۹۹۴ در نیویورک و در سال ۱۹۹۵ در آف برادوی اجرا شد و بعد از گذشت چند سال، کمپانی «رابرت ردفورد» مقدمات ساخت فیلم «حرفه‌ای» را بر اساس آن فراهم کرد. رضا کیانیان علاوه بر بازیگری، در هنرهای تجسمی همچون عکاسی، مجسمه‌سازی و چیدمان نیز فعال است و پیش از این، طراحی صحنه چندین اثر هنری را انجام داده و سال ۱۳۷۷ در جشنواره تئاتر فجر جایزه بهترین طراحی صحنه را برای نمایش «نیلوفر آبی» به کارگردانی حمید امجد دریافت کرده است. او طراحی صحنه نخستین نمایش خود را نیز بر عهده دارد.

 

روزی مساله تئاتر کمبود سالن و کمرنگ بودن آنها بوده، ولی امروزه شاهد روی صحنه رفتن تئاتر بیشتر از گذشته هستیم. چقدر به کیفیت آن توجه شده است؟

قبل از دوران آقای روحانی ما در تهران حداکثر در هر ماه بیست تئاتر اجرا داشتیم. الان باتوجه به اینکه تعدادی فضای خصوصی برای اجرای تئاترها باز شده است وتعدادی هم سالن تئاتر خصوصی ساخته‌اند، در نتیجه در ماه بین صد تا صد و پنجاه تئاتر در تهران ارائه می‌شود و دیگر نباید پشت در سالن‌های دولتی بایستندکه به آنها وقت بدهند. خودشان می‌آیند اینجا وقت می‌گیرند و پول آن را می‌پردازند فقط یک نظارتی می‌ماند که ارشاد نظارت آن را انجام می‌دهد؛ مثل همه دنیا. البته نظارت‌های دنیا با هم فرق دارند و ما هم نظارت کشور خودمان را داریم.

 

چقدر فضای مجازی می‌تواند به تبلیغات تئاترها کمک کند؟

الان تقریبا کسی بلیط را از گیشه نمی‌خرد و بلیط را به شکل الکترونیک از فضای مجازی می‌خرند. چند تا سایت وجود دارد که مردم می‌توانند از طریق این سایت‌ها بلیط تئاتر، سینما، کنسرت و… را تهیه کنند که این موضوع خیلی راحت شده است. هر کس می‌تواند فضایی برای خودش داشته باشد، و بالطبع هرکسی می‌تواند در سایت‌ها اطلاع رسانی کند، برای اینکه بیننده بیشتری داشته باشند و کلیک بیشتری بخورند، قاعدتاً سعی می‌کنند اطلاع رسانی آدم‌های معروف یا اتفاقات باحال را انجام دهند که مردم بیشتر به آن سایت سر بزنند و خود به خود این بار از دوش روزنامه و سایت‌های رسمی برداشته می‌شود. در نتیجه یک رقابتی بین آن سایت‌ها به وجود می‌آید که کدام یکی از آنها بهتر و مشخص‌تر یک تئاتری را معرفی کند که طرفداران آن بیشتر باشند. یا بالعکس کدام یکی از آنها شایعه بیشتری برای آدم‌ها درست کنند و عده‌ای هم که شایعه دوست هستند و غیبت دوست دارند می‌روند و طرفدار آنها می‌شوند. بنابراین خود به خود خط‌ها از هم جدا می‌شوند و باعث می‌شود که همه آنها کار کنند اما اگر همه تحت نظر دولتی باشند همه آنها یک حرف را می‌زنند یا نهایتاً یک چیز را می‌گویند. الان چند صدایی هست و هرکسی می‌تواند حرف‌هایش را بزند و این خوب است.

 

 در فضای تئاتر شما، مقداری طنز هم دخیل است و خیلی زیرکانه تلنگری هم به تماشاچی می‌زند و در کنار آن یک تلخی خاصی هم دارد اما از لودگی به دور است.

این نمایشی گروتسک است یعنی یک فضای تلخی که در یک قالب شیرینی ارائه می‌شود. نمایش‌های زیادی در دنیا اینگونه‌اند. این نوع نمایش‌ها در شرایطی مثل امروز ما خیلی لب مرز است و به راحتی می‌تواند به لودگی تبدیل شود چه لودگی جنسی و چه سیاسی. یا حرف‌های بیخودی را بزنند که مردم بخندند و این باعث می‌شود که مردم در سطح بمانند و حرف‌های سطحی را بشنوند و بروند. مثل تئاترهای عوام پسندی که وجود دارد و با لودگی‌هایی که هست، ساعتی مردم را می‌خنداند. من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم. ما در واقع حرف‌های اجتماعی می‌زنیم که آن حرف‌ها تلخ هستند و آن حرف تلخ را ما در یک بستر شیرین تعریف می‌کنیم که تماشاچی در عین حالی که می‌خندد در عین حال صحبت‌های تلخ را هم می‌شنود. اگر در این اجرا دقت کرده باشید خیلی جاها هست که ما کاری می‌کنیم که تماشاچی یک ذره هم نمی‌خندد و حتی بهت زده می‌شود یا می‌ترسد و یا خیلی جدی به فکر فرو می‌رود و وقتی که به فکر فرو رفت و کار خود را انجام داد ما باز هم او را می‌خندانیم یعنی خندیدن و نخندیدن او دست خود ما است و می‌دانیم چه زمانی او را بخندانیم یا نخندانیم که حرف ما بتواند راحت منتقل شود.

 

این اولین کار کارگردانی شما در تئاتر بوده است که در کنار آن بازی هم کرده‌اید. آیا کار سختی بوده است؟

نه کلاً هر کاری را که دوست داشته باشم برای من سخت نیست.

دوست دارید که از این به بعد کار کارگردانی را هم انجام دهید؟

من همیشه خودم را غافلگیر می‌کنم و دفعه بعد هم خودم نمی‌دانم که چکار کرده‌ام چون یک کار دیگر را انجام داده‌ام به خاطر همین. این را از من نپرسید چون می‌بینید که من در زندگی چقدر کار می‌کنم. مجسمه می‌سازم، عکاسی می‌کنم، کتاب می‌نویسم، طراحی صحنه انجام می‌دهم، کارگردانی می‌کنم، بازیگر هستم و…..

خودتان بیشتر کدام یک از آنها را دوست دارید؟

هرکدام یک از آنها را که انجام می‌دهم کاملاً آنها را دوست دارم. هر کاری را که دوست ندارم اصلاً آن را انجام نمی‌دهم.

خیلی از هنرمندان و پیشکسوتان با رسانه تلویزیون قهر هستند یا نگاه نمی‌کنند. به نظر شما علت آن چیست؟

به نظر من تلویزیون با هنرمندان قهر کرده است، ما که قهر نمی‌کنیم. تلویزیون دچار یک سری سیاست‌زدگی است، نه این حرف‌هایی که شما می‌زنید. این سیاست‌زدگی در آن به یک اوجی رسیده است که فقط می‌خواهد یک سری حرف‌های خاص را بزند و یک سری حرف را حتما نزند و در واقع بازارش کساد شده است. و به همین دلیل هم مشتریانش را از دست داده است. کسی تلویزیون نگاه نمی‌کند و می‌گوید که دوست ندارم که تلویزیون نگاه کنم. چه چیزی دارد که من را جذب کند و این همه کانال ماهواره‌ای هست. مثلاً اخبار، سریال و فیلم و هر چیزی که بخواهم در کانال ماهواره‌ای است، پس چرا تلویزیون خودمان را نگاه کنم. فقط یک برنامه نود دارد که خوب است و راجع به فوتبال و وقایع فوتبال ایران است. یک برنامه هفت دارد که یعنی مربوط به سینما است ولی مشخص نیست چه سینمایی را مد نظر دارد و سینمای ایران منظور آن نیست؛ پس چرا آن را نگاه کنیم. برنامه‌های دورهمی و خندوانه را هم مردم می‌بینند برای اینکه برای آنها جذابیت دارد. ولی سریال درست و حسابی که نمی‌سازد. یک زمانی قبل از دوره آقای احمدی نژاد سریال‌هایی که تلویزیون می‌ساخت جذاب بود و خارج از کشور هم سریال‌های خودشان را می‌بستند و سریال‌های ما را تماشا می‌کردند. ولی الان کاری کرده‌اند که کسی تلویزیون را تماشا نمی‌کند و سریال خارجی می‌بینند.