مهدی احمدی|«حال و هوای مسوولین فستیوال سیوچهارم بلاتشبیه مانند زندگی در دورهی اصلاحات، بیعلت شاد بود، بدون استعمال هیچگونه مواد نشاطآور طبیعی و شیمیایی! میگفتند همه چیز خوب است!»
تعهد و مسوولیت درهنر، جلوههای مختلف و متنوع هنر را از هدفمندی، ارزش مداری، جهت گیریهای سالم و سازنده درمسیر اصلاح جوامع بشری و رهنمون شدن انسان به رشد و کمال معنوی و صعود به قلههای رفیع ایمان وصلاح و فلاح برخوردارمی سازد و از سقوط هنروهنرمند درمردابهای بی هویتی، سرگشتگی، ناامیدی، پوچ گرایی و از خود بیگانگی مصون میدارد. همواره در نگاه تفکر و فرهنگ اسلامی، هنر و تعهد با هم رابطه و پیوندی نزدیک و ناگسستنی دارند و به دو بال در پرندهای میمانند که پرواز بزرگترین و زیباترین جلوه وجودیاش را تشکیل میدهد و با این نمود و جلوه است که میزید و هستی و بود خود را در گستره حیات تثبیت میکند. تعالیم و آموزههای اسلامی درتمام جنبهها وشئون فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی، به دنبال ساختن وپروردن انسان است. بدون هیچ استثنا، هرچه درمتون دینی و میراثهای فرهنگی اسلام مییابیم در مسیر رشد و کمال و سلامت روح وروان انسانها به نقش آفرینی میپردازند و جهت وهدف اصلی همه آنها شخصیت سازی انسان به طور جامع برای تحقق زندگی سالم و پاک مادی ومعنوی است.
سودای سیمرغ، سینمای دولتی، فیلمهای سفارشی، کارهای فرمایشی، طرحهای خاص دولتی، ریتم کند، ریتم تند، در نیامدن کار، سیاسی ژانر نیست، لابیگری، ژانرهای ال و بل، دوربین روی دست، ملودرام، فیلم داخل مسابقه، خارج مسابقه، نگاه نو، فیلم اولیها، پروانهی موقت، پروانه نمایش دایم و دهها اصطلاح دیگر نواهای تکراری و کسل کنندهای بود که در گوشه کنار سالنهای نمایش، نشستهای کمرنگ خبری و مصاحبهها و گفتگوها و حتی برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون به گوش میخورد. حال و هوای مسوولین فستیوال سیوچهارم بلا تشبیه مانند زندگی در دورهی اصلاحات بیعلت شاد بود، بدون استعمال هیچگونه مواد نشاطآور طبیعی و شیمیایی! میگفتند همه چیز خوب است!
همه چیز ظاهرا خوب پیش میرود اما کمیت بر کیفیت همچنان در کفه ترازوی سینمای ایران سنگینی میکند. سینما آمده تا انسانها را برای همکاری فرا بخواند. با سینما آرزوهای خود را محقق شده میبینیم و برای رسیدن به آن برنامهریزی میکنیم. با سینما انسانها همدیگر را میشناسند و فرهنگهای خود را به هم معرفی میکنند. سینما هدایتگر بشریت است ولی برخی تاکید دارند که به جای رویاها، بدبختی و کابوسها نمایش داده شود. به جای امید نا امیدی القا میشود. مخاطبان بیهویت و ترسو و ذلیل تربیت میشوند. سرگرم شدن مردم سخیف دانسته میشود در حالی که همه عناصر موجود در خلقت به نوعی سرگرم کننده هستند و هیج چیز بیهوده در این دنیا وجود ندارد. سینما هنر گسترده معاصر است. قدرتمندترین ابزار حکومت بر انسانها. حاکمان هم باید با سینما دوست باشند. سینما باید فاخر باشد و نه فخر فروش. سینما باید فروتن و پخته باشد. سینما باید بزرگتر از ما باشد. سینما مادر بزرگ قصهگوی کشورهاست. با سینما باید تربیت شویم تا به جنگ با ناملایمات برویم. سینما باید تابلوی ارزشهای انتقادی و اعتقادی جامعه باشد. سینما تعریف کننده مسیر انسانهای یک کشور است و در نهایت راهگشای سعادت بشریت. اجازه بدهید همه فیلم خود را بسازند. به خودمان توهین نکنیم. به همه فیلمها احترام بگذاریم. همه سعی کنیم مردم را متحیر کنیم. منتقدین هم نماینده مردم باشند و مردم را به درستی هدایت کنند. اجازه دهند فیلمسازان خود راهشان را بیابند. حداقل چارچوب سازی نکنند. باید توجه داشت که نقش و تاثیرگذاری و فلسفه برگزاری جشنوارهها، تحتتاثیر سلیقهها قرار نگیرد و ضرورت دارد که این جشنوارهها و اهداف دراز مدت و کوتاه مدت آن در نهادهای فرهنگی و تصمیمساز فرهنگی کشور مورد دقت و بازنگری قرار بگیرد و ارزیابی شوند.
به امید بسامان شدن هرچه بیشتر فرهنگ و هنر، خاصه سینما و تئاتر. انشاا…