- روزنامه هنرمند - http://honarmandonline.ir -

ناکجا آبادهایی بی‎تاریخ تا پرتره‌های رنگین

گالری‎های تهران این هفته شاهد نمایشگاه‏‌های تازه‌ بسیاری از چند نسل هنری کشور بودند که از میان آنها چهار نمایشگاه را مرور می‌کنیم. این هفته نمایشگاه‎های بسیاری در گالری‏‌های تهران افتتاح شده‎اند. نمایشگاه‌های گروهی که آثار هنرمندان پیشکسوت و باسابقه‌ای همچون سهراب سپهری، پرویز تناولی، پرویز کلانتری، مسعود عربشاهی، عباس کیارستمی، نصر الله افجه‌ای، ابوالقاسم سعیدی، ژازه تباتبای و… را در معرض دید علاقمندان قرار دادند. اما نمایشگاه‌های انفرادی در سبک‎ها و مدیاهای گوناگون نیز در برخی دیگر از گالری‌ها به نمایش درآمد که اغلب آنها از سوی هنرمندان جوان و البته شناخته‌شده ارائه شده‌اند؛ در این گزارش مروری بر چهار نمایشگاه این هفته خواهیم داشت.

 

اسیدآمینه‎ها در گالری اثر

مجموعه جدید وحید چمانی در ادامه آثار قبلی او هستند، ناکجا آبادهایی بی‎تاریخ، بی‎زمان و ناشناخته با آدم‎ها و حیواناتی قالب تهی کرده از ترس، اضطراب و مسخ شدگی که دیگر توان بازشناختن خود را نیز ندارند. منظره‎هایی که چمانی با آن خانه‎های گلین مدور و تو در تو تصویر می‌‏کند، خوف‌ناک‌‏تر از آن هستند که بتوان مکان مشخصی را برای آنها تصور کرد، خانه‎های که سقف و پله در آنها معنای مشخصی ندارد و دشت‎هایی که خار درآورده‎اند و دهان به خنده می‏‌گشایند. در آثار چمانی هیچ چیز در جای اصلی خود نیست و این عدم اطمینان در همه عناصر آثار او چشم‎گیر هستند. پرتره‎های او نیز در همسویی کامل با این مناظر هستند، گویی دستی با ذره‌بینی بزرگ روی یکی از منظره‎ها قرار گرفته تا آدم‎هایی را که از سوراخ‎ها و لانه‎های خود به بیرون سرک کشیده‌‏اند را بزرگ کرده و بهتر به مخاطب نشان دهد. از خودبیگانگی ویژگی مشخص این آدم‎هاست، آدم‎هایی که دهانی برای گفتن ندارند و به سختی می‏‌توان باور کرد با حفره‎هایی که به جای چشم روی صورت آنها ترسیم شده است بتوانند چیزی ببینند، با این حال آنان به انجام کنش‎های انسانی اصرار دارند، زوج‎ها یکدیگر را در آغوش می‌کشند و کودکان به دامان مادران چنگ انداخته‎اند. چمانی در هر مجموعه از اسیدآمینه‎ها به این شخصیت‎های زنگار بسته و این شهرهای ناشناس جان می‏‌دهد تا مخاطب دوباره و دوباره از خود بپرسد، این آدم‎ها که هستند و چرا این اندازه به ما شباهت دارند؟

 

پرتره‌هایی از رنگ در گالری طراحان آزاد

دو سال قبل بود که سلمان خوشرو با نمایش پرتره‏‌هایش در گالری طراحان آزاد، توجه مخاطبان نقاشی را به خود جلب کرد. او پیش از این نمایشگاه تنها عکس‎های خود را به نمایش گذاشته بود، پرتره‎های خوشرو در هر دو نمایشگاه پیشین به بازنمایی روایت‎هایی از شخصت‎هایی مشخص اختصاص داشتند. او آدم‎هایی واقعی را انتخاب می‌‏کرد از آنان عکس می‏‌گرفت و بعد از عکس‎های پرتره‎هایی را می‏‌ساخت که داستان‎های بسیاری پشت آنها وجود داشت. مجموعه تازه خوشرو که اکنون در طراحان آزاد به نمایش درآمده است، حرکتی خلاف جهت آثار پیشین اوست، در اینجا توده‎ها غلیظ رنگ در کنار هم قرار گرفته‎اند و پرتره‎هایی را آفریده‎اند که قابل شناسایی نیستند، تلاش خوشرو برای حذف روایت‌‏های شخصی آدم‎های گوناگون و خلق پرتره‎هایی با سبک و سیاق یکسان و البته غیر قابل شناسایی موجب شده است که ما این بار با روایت و مفهومی کلی مواجه باشیم. پرتره‎های جدید خوشرو چشم ندارند، نمی‏‌توان رد نگاه آنان را دنبال کرد، نمی‌‏توان با آنها احساس آشنایی کرد و به آنها نزدیک شد و به قصه‎های آنان فکر کرد، آنها می‏‌توانند همه ما باشند که روی بوم پاشیده شده‎اند یا می‌‏توانند هیچ‏کدام از ما نیز نباشند. چهره‎‌های جدید سلمان خوشرو مخدوش هستند، به نظر می‌رسد پوستی ندارند یا پوست آنان از گوشت‌شان جدا شده‎اند، آنان فریادی ندارند، هرچند چرخش رنگ در این صورت‎های ناموجود بیش از هرچیز مخاطب را به یاد فریادی محبوس در میان حنجره می‌‏اندازد.

 

نقاشی‌های شهریار حاتمی در گالری آران

شهریار حاتمی مجموعه جدید از آثارش را در گالری آران به نمایش گذاشته است، در این دوره جدید، حاتمی همچون آثار قبلی به خلق چندباره فضاهایی دست زده است تا ادراک مخاطب را به چالش بکشد. او نقاشی‌هایش را در کنار آینه، یا سطوح فلزی قرار می‏‌دهد، تا انعکاس اثر در این سطوح کژتابی ساخته و پرداخته نقاش را تصحیح کرده و روند بازتاب معکوس شود، به این ترتیب به جای آنکه نقاشی انعکاس یافته بر فلز محدب تغییر شکل دهد، مخاطب آن را با مقیاس‎ها و خطوط درست روی فلز می‏‌بیند. این روند در اثر دیگری معکوس می‎شود و مخاطب از اثری به اثر دیگر حاتمی، با شکل متفاتی از ادراک مواجه است. برای این کار او از فرم‎های شناخته شده نقاشی کلاسیک استفاده می‏‌کند، نقاشی‎ها همواره مخاطب را در آن لحظه‎ای از یک رویداد یا شمایی از یک پرتره با بازنمایی درست هدایت می‌کند؛ در آثار حاتمی همه چیز معکوس شده است، آثار او موضوعات مختلفی دارند و در مواجهه با هر کار مخاطب باید دوباره با اثر درگیر شده، خود را به چالش کشیده و ادراک خود را به کار وادارد. او با استفاده از ابزارهای مکانیکی نقاشی‎ خود را خدشه دار می‏‌کند و هرچند به نظر می‏‌رسد این خراش و خدشه بار معنایی ویژه‌‏ای دارند اما در نهایت این نقاش است که اثر خود را می‎خراشد و ویرانی نقاشی را شاید برای دوباره ساختن آن طلب می‏‌کند.

 

طرح‌های کیومرث کیاست در گالری زمستان خانه هنرمندان

کیومرث کیاست یکی از طراحان و کاریکاتوریست‌هایی است که در پنج دهه گذشته مدام به خلق اثر پرداخته است. مرور آثار دوره‎های مختلف کاری او در گالری زمستان خانه هنرمندان تلاش‌های این هنرمند را در دهه‌های مختلف به مخاطب نشان می‎دهند. کیاست در کاریکاتورهایش در دوره‌های مختلف نگاه خاصی به پیکر آدمی دارد، او بیشتر درباره انسان کار می‏‌کند و بسیاری اوقات آثارش بیش از آنکه به کاریکاتور شباهت داشته باشند به تصاویری سوررئالیستی از انسان معاصر شباهت دارند که حتی طنز تلخی در آنها وجود ندارد، در واقع این بخش از آثار او هراس و اضطراب انسان را می‏‌نمایند. این موضوع تنها به پرتره‎های انسانی محدود نیست و همه آثار او این تلخی را در خود دارند حتی وقتی بخواهد پرندگان را ترسیم کند.