مهدی احمدی| حضور موثر هنر در صحنه اقتصاد کلان یک کشور ملزوماتی دارد که متاسفانه در کشور ما تاکنون کمتر به آن توجه شده و برای آن برنامهریزی و قانون گذاریهای لازم صورت نگرفته است. وجود یک بازار اقتصاد سنتی و صنفی گاه و بیگاه سیاستزده و پرفراز و نشیب و عدم نگاه صنعتی و کلان به موضوعات هنر صنعتی از جمله آثار تجسمی، گرافیک، عکاسی یا سینما و… تاکنون فرصت حضور موثر این بخش مهم از فرهنگ در اقتصاد کشور و البته کمک به رشد و توسعه آن را گرفته است.
باید هنر و هنرمند به عنوان سرمایه ملی مورد توجه و حمایت قرار بگیرد و یا اینکه هنر به عنوان عنصری همراه و موثر با صنعت، معدن و تجارت همراه شده و در جهت رشد و توسعه آن به تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه کمک کند. در این خصوص شاید جا دارد مفاهیم و اصطلاحات کاربردی در این عرصه نیز بازتعریف شده و با استفاده از تکنیک، مفاهیم کلی و کیفی ارزیابی شده و به شکل مفاهیم کمی درآید. اگر هنرمند را سرمایه ایرانی بنامیم، برای حفظ، نگهداری و افزایش این سرمایه اولا باید آن را ارزشگذاری کنیم و سپس در جهت استفاده مفید از آن تلاش کنیم. با این تعریف بخشی از جامعه هنری با داشتن شرایط آن بخش میتوانند مورد حمایت در جنبهها و درجههای مختلف قرار گیرند.
لذا اثر هنری نتیجه عملکرد هنرمند برای انتقال افکار و اندیشههای او و تولید فرهنگ است و این اثر در اقتصاد به عنوان کالا مورد ارزیابی قرار میگیرد. اگر چه به نظر میرسد در سالهای اخیرحضور کالای هنری در سطح جامعه رشد بیشتری داشته است، اما با در نظر گرفتن میزان عرضه انواع کالاهای هنری، آنچنانکه باید، نسبت تقاضای مردم برای خرید کالا افزایش مناسبی نیافته است که این مسئله خود در جای دیگری محل بحث است. شاید یکی از روشهای افزایش تقاضای جامعه برای خرید محصولات هنری، ایجاد نیاز به خرید این آثار از طریق فرهنگسازی و رسانهها باشد. همچنین حمایت مالی ارگانهای مسوول از کالاهای مورد تایید و تعریف سوبسید برای آنها میتواند آن را بیش از پیش در دسترس عموم مردم قرار دهد.
شناسایی حس زیباییشناسانه غالب بر عموم مردم که در برخی از دورهها با تبلیغات موفق عوامل خارجی در جهت خرید آثار هنری کشورهای خارجی تربیت میشد، میتواند مورد توجه مسولین و هنرمندان و موثران این عرصه قرار گیرد تا با طراحی راهکارهای لازم در جهت سوق دادن ذائقه عمومی مردم به سوی هنرهای سنتی و اصیل ایرانی ضمن حمایت از کار و سرمایه ایرانی در عرصههای مختلف هنری خاصه آثار تجسمی و نیز تولیدات آثار نمایشی؛ فیلمها و سریالهای ایرانی از واردات بیرویه و بدون کنترل آثار هنری کشورهای دیگر که آثار مخرب فرهنگی و نیز اقتصادی بر صنعت هنر کشور دارد، جلوگیری شود.
به نظر میرسد در درجه اول افزایش خرید آثار مختلف هنری اعم از فیلمها و تابلو نقاشیها و یا صنایع دستی توسط عموم جامعه و در ادامه آن حمایت بخشهای دولتی و خصوصی به عنوان حامی و سرمایهگذار، بتواند به عنوان معیارها و نشانههایی صادق و امید بخش برای رشد اقتصاد هنر باشد. همچنین مواردی از جمله بسترسازی زمینه خرید و فروش حرفهای و مدون آثار در کشور، حمایت بیش از گذشته، رشد اقتصاد هنر در موسسات آموزش هنری، گالریها، موزهها، طراحی و ایجاد سیستم سفارش، سیستم تأمین اجتماعی و بیمه آثار هنری و هنرمندان نیز میتواند از دیگر عوامل رشد و توسعه هنر و اقتصاد هنر و البته خلق آثار هنری ماندگار در کشورمان باشد.