حسین سینجلی| پرداختن به رویدادها و مسائل مختلف اجتماعی به زبان هنر، به ویژه آندسته از مسائلی که برای جامعه دارای حُرمت و جایگاه والایی دارد، بهترین گزینه است. و به تایید بسیاری این مهم تاثیرگذارترین راه است برای آنکه به بهترین شکل ممکن ارزشهای والای آنچه به زعم هر جامعهای نباید فراموش شود را حفظ کرد و از آن برای آینده عبرت گرفت. در این بین اما آنچه نباید فراموش کرد این است که به همان مقدار که استفاده از مقوله هنر میتواند به ترویج، گسترش و حفظ ارزشهای جامعه کمک کند، در صورت استفاده نادرست از آن میتواند برعکس خواستهی ما عمل کند و بعضا آسیب نیز بزند. لذا پرداختن به چنین اموری در وادی هنر بهتر است به دست هنرمندانی اتفاق بیفتد که به کارشان تسلط دارند و امتحانشان را به اشکال مختلف پس دادهاند.
در این راستا؛ اجرای عمومی نمایش «سردار» جدیدترین تولید گروه تئاتر معاصر، به نویسندگی و کارگردانی نادر برهانیمرند نمایشنامهنویس و کارگردان شناخته شده تئاتر کشورمان، که چندی پیش در جشنواره تئاتر رضوی اجرا شد، در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر، با توجه به موضوع مهمی که به آن میپردازد از جمله اتفاقهای مهم تئاتری است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. چراکه برهانیمرند به عنوان کارگردانی کاربلد و صاحبسبک این بار سراغ موضوعی رفته که بیتردید یکی از مهمترین اتفاقهای جامعه معاصر ما محسوب میشود و برای تمام ایرانیها حُرمت و جایگاه ویژهای دارد. او در جدیدترین اثر خود با نگاهی تازه و از زاویهای متفاوت، نقبی به جنگ تحمیلی، دفاع مقدس و تبعات آن تا امروز زده. برهانیمرند که آثار موفقی همچون؛ کارگردانی نمایشهای «تیغ کهنه»، «پاییز»، «رمولوس کبیر»، «چیستا»، «کابوسهای یک پیرمرد بازنشسته ترسو»، «مرغابی وحشی»، «در خواب دیگران»و… را در کارنامه هنری خود دارد، در تعریفی از نمایش «سردار» میگوید؛ «سردار روایتی است از سالهای نه چندان دور جنگ که تا امروز امتداد دارد. داستان سربازان پاکباختهای که گمنام، به خاک وطن پیوستهاند و نبودشان دِینی شده است بر ذهن و گرده تاریخ معاصر این سرزمین.»
او که بنابه دلائلی ترجیح داده در واکنش به بعضی نقدها و نظرها درباره جدیدترین نمایشاش سخنی در مقام دفاع نگوید؛ در شبی که فرزندان چند تن از سرداران جنگ به تماشای این اثر نشسته بودند، سکوتش را شکسته و درباره آنچه که باعث نگارش این نمایشنامه شده، گفت: چند سال پیش که به بهانه شرکت در جشنوارهای به کشور بلاروس سفر کرده بودیم، همه گروههای نمایشی شرکت کننده در جشنواره را ابتدا به مقبره سربازان گمنامی میبردند که شکوه و عظمت آن به قدری بود که توصیف آن میسر نیست. در این فضای باشکوه اولین صحنهای که دیدم آثار سوختگی به جا مانده از شهری بود که راویان میگفتند در این شهر هشت فرمانده و سرباز در مدت زمانی خاص آن را نگه داشتهاند تا سقوط نکند. در همین فضا چارچوبی درست شده بود که در همه روزهای سال چهار نفر به نشانه پاسداشت و احترام این چند سرباز در چهار طرف مربع میایستند و این مکان هیچ زمان خالی نمیماند. خاطره این شکوهمندی و احترام چنان روی من تاثیر گذاشت که پیش خود گفتم ای کاش بلد بودیم جدای از شعارها با فرماندهان و سرداران هشت سال دفاع مقدس اینچنین رفتار کنیم. اتفاقا آن ایام نیز مصادف با روزهایی بود که توسط برخیها توهینهایی به همسر شهید همت و همسر شهید باکری میشد و من باز هم به خود میگفتم در بلاروس برای کسانیکه فقط هشت روز از یک شهر نگهداری و پاسداری کردند اینچنین باشکوه مراسم برگزار میکنند اما ما در کشور عزیزمان سرداران و فرماندهانی داریم که هشت سال تمام برای پاسداری از خاک میهنمان ایستادگی کردند، اما ما برای تکریم و احترام آنها چه میکنیم؟
بغض آن روز باعث شد که با خودم عهد کنم هر وقت فرصتی بود برای سرداران جنگ بنویسم، نمایش «سردار» محصول چنین درنگی است.
تمام شخصیتهای «سردار» قهرماناند
نمایش «سردار» قصه سرداری را روایت میکند که در بیمارستانی در شهر مشهد و در مجاورت حرم امام رضا(ع) در کُما به سر میبرد. قصه نمایش در اتاق بیمارستان روایت میشود و مخاطب با فضای ذهنی این سردار همراه میشود. حسین پاکدل بازیگر نقش دکتر مردانی در نمایش «سردار» که جایگزین ایوب آقاخانی شده، از جمله هنرمندانی است که حضورش در این نمایش در مقام بازیگر برای علاقهمندان تئاتر از اهمیت زیادی برخوردار است. چراکه او بازیگری به شدت گزیدهکار است و حضور او در این نمایش به عنوان بازیگر اهمیت این اثر را از جهات مختلف قابل تامل است.
حسین پاکدل که معتقد است؛ نمایش و نقش چیزی نیست که بتوان آن توضیح داد بلکه باید دیده شود و نشان داده شود، درباره ویژگیهای نقش خود در نمایش «سردار» میگوید: از نگاه من شخصیت دکتر مردانی خیلی جدا از جامعه نیست. او شخصیتی است که با اینکه سالها از جنگ گذشته اما تاثیرات جنگ هنوز بر او هست. همانند بسیاری دیگر که در زمان جنگ بودند و هنوز تحت تاثیر جنگ هستند و در کنار ما دارند زندگی میکنند.
پاکدل درباره ابعاد شخصیتی نقش خود میافزاید: طبیعتا هر شخصیتی لایههای متعددی دارد و هیچ شخصیتی نیست که تخت و یکدست باشد، به خصوص شخصیتهای دراماتیک. چراکه اگر این ویژگی را نداشته باشد اصلا کارگردان و نویسنده سراغش نمیرود مگر اینکه طراحی شده باشد. به عبارتی دیگر در عالم واقع ما کمتر میتوانیم شخصیتی را پیدا کنیم که تخت و بدون فراز و فرود باشد، حتی یک کارگر روستایی که در یک منطقه دورافتاده است و پایش هم به شهر نرسیده نیز شخصیت چند لایهای دارد و در لحظات مختلف واکنشهای متفاوتی نشان میدهد و همه جا یک جور نیست. این امر درباره شخصیت دکتر مردانی نیز صادق است.
او در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره چگونگی رسیدن به نقش به عنوان کسی که خودش در امر کارگردانی تئاتر تبحر دارد و تعاملاش با برهانیمرند، با بیان اینکه ماحصل آن چیزی که امروز روی صحنه آمده زحمات نادر برهانیمرند است، عنوان میکند: جهان نادر برهانی مرند، جهان ویژهی خودش است و درام ویژهی خودش را مینویسد اما وقتی ما به عنوان یک بازیگر همکاری میکنیم کاملا در خدمت کارگردان هستیم و مطلقا از خودمان اظهارنظر نمیکنیم و سلیقههای خودمان را اعمال نمیکنیم، مگر اینکه با کارگردان مشورت کرده باشیم و در این کار هم بر اساس اصول حرفهای همینطور بوده.
پاکدل همچنین درباره نگاهی که در جامعه به آثار هنری با موضوع دفاع مقدس وجود دارد و بحث کلیشه شدن این آثار نیز میگوید: من معتقد نیستم که همیشه آنچه کلیشه شده، بد است. اصولا به سراغ اینگونه ارزشگذاریها نمیروم. مهم کارکرد و استفادهای است که کارگردان از این ابزار میکند حالا هر چیزی میتواند باشد. اما واقعیت اینست که ما در طی سالهای گذشته آنطور که باید و شایسته است پاسدار خوبی برای فعالیتهایی که در دوران هشت سال جنگ اتفاق افتاده نبودیم و خوب نمایندگی نکردیم.
بازیگر نمایش «سردار» اضافه میکند: تصورم بر اینست که در آینده، نسلهای بعد متوجه میشوند که در آن هشت سال چه فداکاریهای بزرگی شده و اگر آنها نبود معلوم نبود که ایران و ایرانی امروز چه سرنوشتی پیدا میکرد. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که فقط کسانیکه در خط مقدم بودند نجنگیدند، بلکه افراد بسیاری در نقاط مختلف ایران به نوعی در جنگ حضور و تاثیر داشتند و هنوز هم این تاثیر با آنها هست. همانند خانوادههایی که هنوز مجروحداری میکنند یا آنها که هنوز چشم انتظار بچههایشان هستند و… اینها چیزهای کمی نیست.
پاکدل در پایان و در پاسخ به این سوال که از نگاه او کدام شخصیت در نمایش «سردار»، قهرمان داستان هستند و آیا به طور کلی چنین رویکردی را قبول دارد، میگوید: به نظر من تمام شخصیتهایی که در این نمایش هستند در جایگاه خودشان قهرمان هستند. همسر دکتر، پدر و مادر یاشار، آقای ملکوتی و… چراکه تحمل این رنج طولانی را داشتند و این امر کار آسانی نیست.
مادران آسمانی
ناهید مسلمی بازیگر پیشکسوت و شناخته شده تئاتر، سینما و تلویزیون نیز که در نمایش «سردار» در نقش مادر یاشار ایفای نقش میکند، درباره نقش خود میگوید: شخصیتی که من در این کار بازی میکنم یک شخصیت شهودی است به این معنی که هر اتفاقی که برای شخصیتها میافتد را او از قبل میداند.
مسلمی با بیان اینکه مطمئنا هر مخاطبی با این اثر میتواند ارتباط برقرار کند، میافزاید: فکر میکنم پدر و مادر یاشار پایشان روی زمین نیست. به عبارتی فکر میکنم که مادران آسمانی هستند به خصوص این شخص که مادر یک شهید است و گویی به یک آرامشی رسیده چراکه همه چیز را از قبل میداند.
پرداختن به دفاع مقدس دِینیست به گردن همه
میرطاهر مظلومی بازیگر شناخته شده و نام آشنای تئاتر، سینما و تلویزیون نیز به عنوان یکی دیگر از چهرههایی که در نمایش «سردار» در نقش آقای ملکوتی، پدری که به دنبال فرزند مفقودالاثرش به مشهد رفته، توانسته بار دیگر تواناییهایش در عرصهی بازیگری را اثبات کند. او که به گفتهی خودش بیش از بیست سال است با نادر برهانیمرند دوست است و سالها در رادیو با هم همکار بودند، برای نخستین بار است که در مقام بازیگر در نمایشی با کارگردانی برهانیمرند ایفای نقش میکند.
او درباره نقش خود در نمایش «سردار» با بیان اینکه معمولا میتوان برای اکثر شخصیتهایی که نادر برهانیمرند مینویسد مابهازاء بیرونی پیدا کرد، چراکه شخصیتهایی رئالیستی هستند و میتوان مشابه آنها را در جامعه پیدا کرد، میگوید: آقای ملکوتی پیرمردی است که به دنبال پسر مفقودالاثرش به مشهد آمده و یک کارکتر شهودی است.
مظلومی میافزاید: من در آذربایجان پدری را میشناسم که دقیقا همین وضع را دارد و با اینکه دو پسر مفقودالاثر دارد اما وقتی من او را میبینم حالم خوب میشود. در واقع به نظر من این اثر پاسداشتی است برای عزیزانی که مفقودالاثر شدند اما حضورشان کماکان جاری است.
این بازیگر تئاتر در ادامه با بیان انیکه جنس این نمایش در مقایسه با کارهایی پیشینی که از برهانیمرند دیده متفاوت است، درباره اهمیت پرداختن به مسئله جنگ و دفاع مقدس در مدیومهای هنری میگوید: به نظر من هر فیلم و نمایشنامهای در این زمنیه کار بشود باز هم کم است و آن زیر و بم اتفاقهایی که افتاده را نمیتواند به طور کامل به تصویر بکشد. پس این دینی است که به گردن همه است در قبال سرافرازان دفاع مقدس.
او همچنین با بیان اینکه تاکنون کمتر درباره حس و حال و وضعیت خانوادههای مفقودالاثرها صحبت شده، تصریح میکند: یکی دیگر از ویژگیهای این نمایش این است که به شایستگی و به درستی به این موضوع میپردازد.
بازیگر نقش آقای ملکوتی با بیان اینکه نمایش «سردار» را جزو بهترین کارهای نادر برهانیمرند میداند، اضافه میکند: در این نمایش تِم، ساختار و ظرافت مثال زدنی را در کارگردانی برهانیمرند میبینیم و آنقدر وجوه رئالیستی نمایش پررنگ است که میتوان موجودیت شخصیتها را روی صحنه دید. ضمن اینکه شکست زمان و مکان و تبدیل شدن سردار به یک بیمار بیمارستانی و بهداری زمان جنگ که موقعیت نمایشی اجرا را بسیار جذاب کرده، فضایی است که حاصل یک کارگردانی عمیق و تاثیرگذار است.
مظلومی در پایان و در پاسخ به سوالی درباره کلیشه شدن و شعارزدگی در آثاری که به مسئله جنگ میپردازند، میگوید: این نمایشنامه یک کار سفارشی نیست و هیچ شعارزدگی در آن نیست و بسیار هم زمینی نوشته شده. ضمن اینکه در دفاع مقدس خیلی حرفها هست که باید مطرح شود که در صورت بیان آنها دیگر برای بچههای ما کسی مانند چهگوارا نماد یک چریک جنگجو نخواهد بود زیرا ما خودمان در جنگ هزاران چهگوارا داشتیم و باید آنها را به جوانها شناساند.
نمایش «سردار» به نویسندگی و کارگردانی نادر برهانیمرند و نقشآفرینی حسین پاکدل، ناهید مسلمی، میرطاهر مظلومی، هدایت هاشمی، نسیم ادبی، احمد کاوری، نداکوهی، سید علی صالحی و فریدون محرابی، هر روز ساعت ۱۹:۳۰ به مدت ۱۱۰ دقیقه در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر اجرا میشود.