کمال تبریزی در گفتگو با «هنرمند»|هر وقت صحبت از کمال تبریزی کارگردان سینما میشد، ناخودآگاه فیلمهای «لیلی با من است» و «مارمولک» در ذهنمان نقش میبست. اصلا وقتی نام این کارگردان سینما را در میان اسامی کارگردانهای فیلم فجر میشنیدیم، اگر حتی فیلم جدیدی هم قرار بود بسازد، بازهم درصدی به این فکر میکردیم که ممکن است فیلم او مضمونی کمدی داشته باشد و جشنواره را با یک فیلم کمدی رونق دهد. اما به نظر میرسد آنچه در تصورات ما میگذرد با واقعیت همیشه هم همخوانی ندارد. او حالا مدتهاست که فیلم طنز ندارد و همه مخاطبان خود را در انتظار فیلمی کمدی به معنای واقعی گذاشته است. اگر چه او بر خلاف دیگر کارگردانهای سینما، بیکار نماند و هر سال فیلمی را به کارنامه خود اضافه کرد اما آنچه از این کارگردان سینما در زمینه فیلمهای کمدی انتظار میرفت، دیگر به وجود نیامد. او حتی سال گذشته هم فیلم «طعم شیرین خیال» را در جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشت که این فیلم در اکران عمومی با فروش و استقبال خوبی همراه نشد. امسال هم با فیلم « امکان مینا» وارد جشنواره شد و با این فیلم نشان داد که کلاً از فضای فیلمهای کمدی فاصله گرفته است. در میان گفتگو وقتی صحبت از تلویزیون و سرنوشت مجموعه «سرزمین کهن» به میان آمد، انگار داغ دل او را، تازه کردیم. به همین دلیل او در میان صحبتهایش اشارهای هم به این نکته میکند که دلخوشی از تلویزیون ندارد. تبریزی سینما را اولین اولویت خود در زمینه فعالیتهایش میداند و میگوید، سینما برای من خانه اول است. اما گاهی دلخوریها و شرایط موجود، باعث میشود تا از آنچه در ذهنم تداعی میشود دور شوم.«امکان مینا» داستان عاشقانهای را دهه ۶۰ ایران روایت میکند و درباره خبرنگاری است که زندگیاش با همسرش دستخوش تغییراتی میشود. دراین فیلم میلاد کی مرام به همراه مینا ساداتی به ایفای نقش پرداختهاند. با این کارگردان سینما که برای فیلم «امکان مینا» نامزد ۹ رشته در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر شده است، به صحبت پرداختیم که در ادامه میخوانید:
امسال با فیلم «امکان مینا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشتید. تقریباً همه فیلمها را دیدهاید. نظرتان درباره این دوره از جشنواره چیست؟
جشنواره سی و چهارم هم به پایان رسید. باید بگویم که به این دوره از جشنواره فیلم فجر و هیئت داوران اعتراض دارم. یک سری فیلمها خارج از بخش مسابقه بودند و تعدادی نیز به جشنواره راه پیدا نکردهاند. بر حسب تصادف من آن فیلمها را دیدهام. حداقل دو فیلم را میدانم که اگر در جشنواره فیلم فجر شرکت میکردند، قطعاً مورد پسند همه منتقدان و اهالی رسانه قرار میگرفتند، چرا که از چند تا فیلمی که در جشنواره حضور دارند، قویتر هستند. به نوعی ساختار و فیلمنامههای خوبی دارند. از سوی دیگر حس میکنم استقبال مردم هم در این دوره از سینما بیشتر شده و باید تلاش کنیم این تنوع و استقبال را حفظ کنیم.
فیلم «امکان مینا» یکی از متفاوتترین فیلمها در کارنامه شماست. فکر میکنید این فیلم در اکران عمومی چقدر مخاطب را با توجه به شناختی که از کمال تبریزی دارد، راضی میکند؟
به هرحال عدهای دوست داشتند و عدهای هم نه. منتقدان این فیلم را نقد مضمونی کردند. به نظر من نقد مضمونی باید در مرحله بعد قرار بگیرد، اول نقد ساختاری مهم است و بعد نقد مضمونی. به هر حال منتقدان، کارشان نقد کردن است و هر طور که بخواهند از فیلمها برداشت میکنند. اما گاهی هم پیش میآید که یک کارگردان فیلمی متفاوت و با فضایی متفاوت را تجربه کند و آن را بسازد. به نظر من فیلم «امکان مینا» برگرفته از فضا وشرایط متفاوتی است که من به شخصه این تفاوت را دوست دارم. خاطره تولید و ساخت این فیلم برای همیشه در ذهن من ماندگار خواهد شد و امیدوارم دیدن این فیلم بتواند رضایت تماشاگران را به همراه داشته باشد.
فیلمنامه این فیلم توسط فرهاد توحیدی نوشته شد. عدهای معتقدند که این فیلم نگاهی سیاسی دارد. نظر شما در این باره چیست؟
ما تحقیقات بسیار زیادی برای نگارش فیلمنامه انجام دادیم، البته زمانی که من به این پروژه اضافه شدم بخش اعظمی از تحقیقات فیلم توسط آقای فرهاد توحیدی انجام شده بود اما بعد از آن هم ما تحقیقات زیادی را تا زمان کلید خوردن فیلم انجام دادیم. بخشی از داستان این فیلم به اعضای سازمان مجاهدین خلق در زمان جنگ باز میگردد و شاید همین امر این شائبه را به وجود آورده است که «امکان مینا» فیلمی سیاسی است. ما در این فیلم بیشتر با یک فضای جنگی روبرو خواهیم بود. از طرفی سازمان اطلاعات هم تعدادی کارشناس برای مشاور در اختیار ما گذاشتند تا به حقیقت نزدیکتر باشند و بتوانند احساس باورپذیری را در مخاطبان به وجود بیاورند. در نتیجه این فیلم اتفاق عجیبی نیست. یک دوره از وضعیت جامعه ما را نشان میدهد.
شما اصولاً فیلمهایی ساختهاید که فیلم «امکان مینا» خیلی متفاوتتر از دیگر فیلمهای شما به شمار میرود. بحث اکثر منتقدان و رسانهها بر این موضوع است.
سینما نیاز به ژانرهای مختلف دارد. من به دوستان منتقد و رسانهای توصیه میکنم که این موضوع را درک کنند. نمیتوان گفت همیشه نیاز به یک مدل فیلم است سینما نیاز به تجربههای مختلف دارد و تا زمانی که این شرایط وجود داشته باشد میتوان به آینده این صنعت امید داشت.
در بخشی از صحبتهای خود در نشست این فیلم اشارهای به بحث داعش داشتید. هنوز هم معتقدید که این فیلم با شرایط امروز همخوانی دارد؟
اکثر خانوادههای امروزی چندین و چندبار نام گروه تروریستی داعش را شنیدهاند. بعضی وقتها جریانات سیاسی خاصی با روش حرکت و رفتار خود، مردم و خانوادهها را هدف قرار میدهند. این فیلم هم در راستای اتفاقات سیاسی ست که خانوادهها را تحت تأثیر میگذارد. مهم نیست که اتفاقات در دهه ۶۰ است، مهم این است که اتفاقات سیاسی همیشه در شرایط متفاوت جامعه ما وجود داشته است.
شما علاوه بر فعالیت در سینما، گاهی به سراغ سریالسازی میروید و گاهی هم شبکه نمایش خانگی را برای فعالیت خود انتخاب میکنید. این انتخابها از وضعیت نامتعادل در فضای سینما ناشی میشود یا خیر؟
اولویت من در ابتدا سینما است. سینما خانه اول من است. اما ممکن است در تلویزیون این اتفاقها بیافتد. بعضی وقتها پیش آمده که تجربه یک سریال تلویزیونی، یا کار با یک مجموعه برای شبکه نمایش خانگی را دوست داشتم. هر کدام ازاین فعالیتها هم راه کار خود را دارد. اینها به عنوان یک سری تجربیات شخصی است. بارها شده موضوعی را تشخیص دادهام که در زمینه سریال کار کنم. برای من خیلی اتفاق افتاده که بگویم تا اطلاع ثانوی کاری به کار تلویزیون نداشته باشم. در عرصه سینما این طور نیست. خیلیها که از سینما آمدهاند و با تلویزیون همکاری کردهاند، احساسشان این است که تا اطلاع ثانوی کاری به کار تلویزیون نداشته باشند. شرایط مساعدی در تلویزیون فراهم نیست. قواعد، قواره و نوع نگاه متاسفانه در حال حاضر در تلویزیون تغییر میکند و فاصله زیادی بین سینما و تلویزیون است.
آینده سینمای ایران را چطور میبینید؟
به دلیل محدودیت و ازدحام اکران فیلمها و نیز جنس فیلمهایی که در جشنواره فیلم فجر سی و چهارم دیدهام، یک مقدار گرایش سینمای ما به سمت گروه هنر و تجربه بیشتر شده است. البته دکتر ایوبی رئیس سازمان سینمایی پیش از این هم گفته بودند که قرار است این نوع فیلمسازی را پررنگ جلوه دهند. ببینید به نظر من سینمای هنر و تجربه واقعاً اتفاق خوبی است. در واقع ابتکارات و تجربیات از طریق این نوع فیلمسازی در سینما رخ میدهد. خوشحالم که سالنهای سینما نیز به این موضوع اختصاص داده شده است. به نظر من مدیریت درست این است که اندیشه را در قالبی تزریق کنیم که آن نگاه سرگرمکننده و جذابیت را از دست ندهد. افزایش این گونه فیلمها از نوع گروه هنر و تجربه، مردم را از صنعت سینما رویگردان میکند و کل فروش وقتی پائین بیاید، چرخه اقتصادی از جریان میافتد و سینما دچار مشکل خواهد شد. در طول تاریخ ما ملت افراط و تفریط بودهایم. حمایت هم اگر میکنیم باید با فکر و آینده نگری باشد.
درباره جشنواره فیلم فجر و انتخاب هیات داوران چه نظری دارید؟
در سودای سیمرغ ۲۲ فیلم حضور دارند که بعضی از آنها واقعاً ضعیف هستند. به نظرم این یک ظلم آشکار بر حق عدهای دیگر از فیلمسازانی است که به جشنواره راه پیدا نکردهاند. فیلمسازان اول هم در جشنواره جایگاه خود را دارند. به هرحال جشنواره مهمترین موقعیت برای فیلمسازان است و جای تجربه برای عدهای از کارگردانهای سینما نیست.به هر حال همه زحمت میکشند و فیلم میسازند، اما حق بعضی فیلمسازان نیست که به جشنواره فجر راه پیدا نکنند.