جامعه شناسان و روان شناسان معتقدند که انتقال آموزههای رفتاری بوسیله ابزار بصری، اصل منطقی و اساسی در روان شناسی است که هنرمندان و ارباب هنر میتوانند در این زمینه نقش قابل توجهی داشته باشند. نقش سینما در کاهش آسیبهای اجتماعی با توجه به الگوبرداری افراد از روی سوژهها، هنر پیشهها وکاراکترهای فیلم امری بدیهی است.
فیلمی که در آن رفتارهای بهنجار در قالب صحیح و مبتنی بر اصول ساخته شود قطعا مخاطبین را تحت تاثیر رفتارهای مثبت خود قرار می دهد و نتایج سودمندتری را شاهد خواهیم بود.
تعدد کمی و کیفی سوژه ها و یا ژانر اجتماعی در جشنواره فیلم فجر امسال تا کنون بسیار مورد توجه اهالی فرهنگ و رسانه قرار گرفته و واکنش های مختلفی را در بر داشته است. سینمایی که در کشورمان همواره متهم به سیاه نمایی شده است. این نگاه البته ممکن است به دلایل مختلفی شکل گرفته باشد؛ گاهی نگاه حاکمیتی به مسایل اجتماعی توسط مسوولان و مدیران باعث این برداشـت می شود و گاهی نیز نوع عملکرد فعالان این حوزه و نوع نگاه و پرداخـت یک بعـدی و کمـیت و کیفیت آثار در دوره ای زمانی، باعث این برداشت ها شده است.
البته توجه و پرداخت به مسایل اجتماعی در سینما و نقد و آسیب شناسی این مسایل در قالب داستان و در این مدیوم ملزوماتی دارد که به نظر می رسد لازم است همه این بایسته ها پیش از آن فراهم آمده باشد؛ سینما و داستانی که دغدغه داشته باشد و با دو چشم خود به جامعه نگاه کند.
سینمایی که لازم است بسیار جدی گرفته شود و سینماگرش با واقع بینی و میهن دوستی به آن بپردازد. البته بدیهی است سینمای اجتماعی همواره با نقد اجتماعی همراه است؛ و لذا ممکن است این نقد به مذاق برخی از افراد و یا گروه ها خوش نیاید، نقدی که البته به معنای نمایاندن نقاط مثبت یک جامعه نیست.
از طــرفی پرداخـــت محــض به واقعـــیات در قالب داستانک های یک بعدی و تلخ نیز نمی تواند قابل دفاع باشد. اگر فیلم های سینمای اجتماعی متهم به سیاه نمایی نباشند. اما در مقابل این پرسش خواهند بود که چرا همه این پرداخت های اجتماعی و حجم تولیدات، کمتر گره ای از مشکلات فرهنگی و اجتماعی جامعه حل نکرده است. باید دقت داشت که پخـش بذر ناامیـدی روند بهبود آسیب ها و ناهنجاریهای اجتماعی را کندتر خواهد کرد.
همواره منتقدین سینمای اجتماعی موجود، این سوال را مطرح کرده اند که چقدر از این گونه فیلم ها تا بحال توانسته است مشکلی از مشکلات جامعه را حل کند؟ چقدر توانسته است مشکلات را کارشناسانه و دوستانه به رخ جامعه بکشد؟ چقدر توانسته اند برای ساختن کشور و حل مشکلات به مردم امید و انگیزه بدهند؟
از این نگاه، این گونه سینمایی نه تنها امید بخش نیستند بلکه برخی هدفمند و هماهنگ در جهت مشوش کردن ذهن مخاطب و القای نا امیدی و از همه بدتر حمله به قواعد و باورهای مذهبی گام برداشته اند.
البته این مساله که ما اساسا ژانری مستقل به نام اجتماعی در سینما داریم یا خیر، همواره محل بحث بوده، اما اینجا صحبت بر سر این موضــوع و تعــاریف نیســت، فرض می گــیریم؛ همــان پرداخت به مسایل اجتماعی که جامعه اش را نقد می کند.
به نظر می رسد امسال وجه غالب جشنواره سی وسوم فجر سینمای اجتماعی خواهد بود. البته این موضوع به خودی خود بسیار قابل توجه و تقدیر است. جشنواره ها لازم است حرکت و جنبش داشته باشند و ایجاد کنند. از جشنواره سی وسوم تاکنون چیزی به بار مینشیند که گویی چارهای نداریم جز آنکه به این سینما احترام بگذاریم. سینمای ایران می رود که در خود نسل نویی را که با وسواس و حس مسوولیت پذیری کار میکند، به بار بنشاند.
سینما هنر-صنعت قدرتمندی است که میتواند با دنیا با زبان اخلاق و معرفت سخن گوید و در واقع این یک ضرورت است که هنرمندان وحدت قاب سینما را بیش از پیش باور کنند.
موضوعات اجتماعی همیشه مورد توجه فیلمسازان کشورمان بوده است و فیلمسازان و منتقدانی که این به اصطلاح ژانر را دوست داشته اند در سینمای ایران زیاد بوده اند، اما این مسـاله همچنین نباید باعث شود سایر گونه ها در سینمای ایران مورد غفلت واقع شوند.
جشنواره امسال شاهد حضور بیشتر جوانان بیش از سالهای گذشته است. باید پذیرفت که نسل جوان نسلی پویا و پرانرژی است که رفته رفته جای نسل گذشته و پیشکسوتان را خواهد گرفت.
در این میان کمی صبر و اعتماد از طرفی و البته توجه به انتقاد های خیرخواهانه و سالم و اصلاح اشکالات موجود و روشها و توجه بیشتر به داشتن نگاه جامع در خصوص بررسی مسایل اجتماعی می تواند به روند رشد سینمای نوی ما کمک بسیاری کند.