- روزنامه هنرمند - http://honarmandonline.ir -

به تئاتر کودک تعلق دارم

هنرمند| پدر یک دقیقه‌ای، تئاتر متفاوتی است در ژانر نوجوان که با دیدگاهی خاص به مسائل زندگی نوجوانان با خانواده‌شان پرداخته. در دوره‌ای که نگاه به کودک و نوجوان سطحی و ساده انگارانه شده گاهی کارهای خلاف جریان؛ چون سابقه ذهنی قبلی برای آن وجود ندارد ممکن است نادیده و یا کم دیده بشود با این حال رضا فیاضی تمام تلاش خود را کرده تا بگوید نوجوانان فرای بازی و سرگرمی نیاز به روانکاوی برای مسائلی که شاید هیچ گاه مطرح نکنند، دارند. این نمایش توانسته کودکان نوجوانان و بزرگسالان را به پای تماشای خود بکشاند و شاهد بازخوردهای مثبت زیادی از خود باشد. به پای صحبت‌های کارگردان و بازیگران نمایش نشسته‌ایم تا از نظرهای ایشان نسبت به نمایش و موشکافی‌های رفتاری در آن جویا شویم که در ادامه پیش روی شماست.

در ابتدا توضیحی در مورد این تئاتر داشته باشید و شرایط اجرا در این سالن را بفرمایید؟

نمایش پدر یک دقیقه‌ای بر اساس نظریه‌پردازی اسپانسر جانسون که روانشناس هستند و کتاب‌های زیادی در مورد روانشناسی رفتاری از جمله مدیر یک دقیقه‌ای و چه کسی پنیر من را جابه‌جا کرد داشته‌اند، براساس این چهارچوب من یک نمایشنامه نوشتم که کاری باشد برای کودک در کنار خانواده، از ویژگی این سالن این است که بیشتر اختصاص به مخاطب کودک دارد برای همین تئاتر ما آنچنان که باید مخاطب نوجوان خود را که اصلی‌ترین مخاطب است پیدا نکرده، حرف‌هایی که ما می‌زنیم حرفی است که بین نوجوان با خانواده و خانواده با آنها صورت می‌گیرد، بازخوردهایی که بعد از نمایش می‌بینیم متوجه می‌شویم نمایش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند. اما باز هم به دلیل زمان نمایش و سالن اجرا به تمام ظرفیت‌هایی که دارد نرسیده.

در انتخاب ساعت برای نمایش دخیل نبودید؟

به علت نمایشی که قبل از ما روی صحنه می‌رود ساعت شروع نمایش ما هم کمی به تاخیر افتاد وگرنه زمان ایده آل ما برای نمایش ساعت هفت‌ونیم عصر بود.

برای ادامه نمایش که چند اجرای دیگر مانده قصد تغییر سالن را ندارید برای جذب مخاطبان در جایگاهی دیگر؟

من به دنبالش هستم تا برنامه‌ریزی‌های کلی چگونه پیش برود.

خودتان را بیشتر متعلق به کدام عرصه تصویری می‌دانید؟

فارغ التحصیل تئاتر هستم و شروع کارم با تئاتر بوده شناسانده شدندم برای عموم مردم شاید با کار قصه‌های تابه‌تا بوده و نقشم در سریال امیر کبیر؛ به هرحال مخاطبان تلویزیون همیشه فراگیرتر از دیگر عرصه‌ها هستند. اما جایگاهم را در تئاتر می‌بینم.

شما بیشتر بازیگر هستید یا کارگردان و یا نویسنده؟

من خودم را اول از همه بازیگر می‌دانم و تعلق خاطرم بیشتر به سمت بازیگری است. اما در زمینه کودک بیشتر کارگردانی و نویسندگی کرده‌ام‌م‌ام. و علاقه من هم بیشتر به سمت کار کودک است و همیشه ترجیح من کار کودک بوده و بعد سال‌ها کار؛ این زمینه را رها نکرده‌ام. و علاقه و عشقم بچه‌ها هستند.

مدیریت اجرایی تئاتر را به عنوان کسی که در این حرفه کار می‌کنید چطور می‌بینید؟

مدیریت اینجا و هرجای دیگر اگر درست پیش برود کارها عالی خواهند بود. مدیریت اینجا با آقای شهرام کرمی است که خوشبختانه خیلی با گروه ما همراهی داشتند و در اجرای کار ما واقعا همکاری کردند.

کار دیگری در دست دارید؟

دو نمایش‌نامه دیگر نوشته‌ام که درخواست سالن از تماشاخانه ایرانشهر کرده‌ام یکی با عنوان زن و شوهری باقامت متوسط و دیگری لیرناشاه که بعد از اتمام نمایش پدر یک دقیقه‌ای که دغدغه‌ام بود به سراغ دیگر نمایشنامه‌هایم خواهم رفت. در تلویزیون هم کار معمای شاه است که در حال پخش است و کار تلویزیونی کیوسک که پنجشنبه‌ها پخش می‌شود.

چگونه وارد صحنه تئاتر شدید؟

من اهل اهوازم در آن زمان کار نمایش می‌کردم و معروف و شناخته شده بودم زمانی که دکتر طباطبایی که تحصیل کرده فرانسه بودند به اهواز آمدند، من در کلاس‌های ایشان شرکت کردم و بعد دانشجوی تئاتر شدم به تهران آمدم به کانون پرورشی فکری رفتم شروع کارم را با مرضیه برومند و رضا بابک داشتم و کار کودک می‌کردم. در حال حاضر هم می‌بینیم که بسیاری از کسانی که در تئاتر موفق هستند شهرستانی هستند و اصالتا تهرانی نیستند و ظرفیت لازم  برای حضور بچه‌هایی شهرستان در تئاتر‌های تهران وجود دارد.

روزی مسئله تئاتر کمبود سالن و کمرنگ بودن آنها بود ولی امروزه شاهد روی صحنه رفتن تئاتر بیش از گذشته هستیم چقدر به کیفیت آن توجه شده؟

این که سالن زیاد باشد و فعالیت به نسبت آن زیاد شود خیلی خوب است اما به گفته شما کیفیت پایین تئاترها کمکی به تئاتر ما نمی‌کند. آدم‌های بزرگ تئاتر ما کجا هستند؟ آقای دکتر رفیعی آقای بیضایی آقای…. اینها که بزرگان تئاتر هستند کجایند! جای خالی اینا در تئاتر حس می‌شود. علت‌ آن شاید این باشد که تئاتر ما بودجه ندارد خیلی از کسانی که کار تئاتر می‌کردند الان کار تلویزیونی انجام می‌دهند چون ظرفیت لازم وجود ندارد ولی خب ما که ریشه‌مان از تئاتر هست اینجا مانده‌ایم و سعی می‌کنیم کار خوب انجام بدهیم.

کار تئاتر کودک در این بین چه جایگاهی دارد؟

در کار کودک معمولا ساده انگارانه برخود می‌شود و از طرف کسی جدی گرفته نمی‌شود در صورتی که کار کودک فراتر این اینهاست مسائل‌شان حساس‌تر است بخصوص تئاتر نوجوانان که اصلا در تئاتر ما وجود ندارد و مخاطب هم به طبع از وجود آن بی‌خبر است و کار کردن برای آنها، مثل ما که کار نوجوان می‌کنیم بسیار سخت است چون باید سال‌ها کار کنیم تا در این بین نوجوانان بتوانند ما را بشناسند و ارتباط بگیریم. و بخاطر همین نبود ظرفیت مجبور شدیم کار نوجوان را با کار کودک تلفیق کنیم تا هر دو طیف را راضی نگه داریم و در نهایت حرف خودمان را هم می‌زنیم و شعار خودمان را که عقل سالم در تفکر سالم است می‌زنیم.

در مورد حمایت هنرمندان از کار یگدیگر کمی ضعف داریم شما به شخصه چقدر این حمایت را از کار همکارانتان داشتید؟

بله متاسفانه این روند تبدیل به یک پز شده است که برای تبلیغات از همکاران دعوت می‌شود حضور داشته باشند که گاهی می‌آیند و گاهی دعوت‌مان را پاسخ نمی‌دهند و ما هم در این روند به ناچار قرار گرفته‌ایم. و باز هم متاسفانه کار کودک برای همکاران ما گنگ است و همکاران نمی‌آیند، حقیقتا چرا!؟ کار کودک هم مثل بقیه کارها، تئاتر است. بارها دعوت شده از عزیزان، ولی آن اتفاقی که ما انتظار داریم هرگز نیوفتاد و  معطوف به کار کودک هم نمی‌شود گاهی همکاران کارهای بزرگسال را هم نمی‌آیند و شاهد این حمایت از جانب همکاران نیستیم. حتی نقدی هم صورت نمی‌گیرد ما دعوت می‌کنیم بیایند ببینند نقدی اگر هست ما پذیرا هستیم. من از کارم دفاع می‌کنم این تئاتر یک کار روانشناسی شده است و مردم و خانواده‌ها باید این کار را ببینند. همکاران بیایند ببینند در مورد خوبی و بدی کار ما نظر بدهند. و من به شخصه بارها این کار را کردم با دعوت و یا بدون دعوت به تئاتر همکاران رفتم. و تا جایی که زمان داشته باشم این کار را می‌کنم.

از نویسندگی و کتاب‌هایتان که چاپ شده برایمان بگویید؟

کتابی که جدیدا چاپ شده با عنوان آفتاب از نگاه تو برمی‌آید است این سومین دفتر شعر من است که دوتای قبلی آن به نام‌های بازیگر و بانوی نیلوفر بود. رمانی داشتم با نام مردی با لاک قرمز یک مجموعه قصه صندقچه اسرارآمیز و چند قصه دیگر و قصه‌های آسیه آباد و سه نمایش نامه در کانون پرورش فکری چاپ کردم که ویژه کودکان است. ت مثل تئاتر که تجدید چاپ شده و همچنین از لولوی آواز خوان هم که استقبال خوبی شده. آخرین رمان هم الان در حال چاپ است به اسم پرسه در پاریس.

پدر یک دقیقه‌ای آینه‌ای برای تماشاگر

حامد زحمتکش در مورد نقش خود چنین می‌گوید: بیست سال است که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان مشغول به فعالیت هستم دغدغه اصلی‌ام کودک و نوجوان است. در این زمینه بیشتر کار کارگردانی کردم و کمتر در نمایشی به عنوان بازیگر حضور داشتم به چند دلیل این نمایش را برای بازی انتخاب کردم اول بخاطر پیشنهاد شدن از طرف آقای فیاضی که به دلیل تجربه کاری قبلی که با ایشان داشتم رابطه خوبی از نظر فکری و کاری با ایشان احساس می‌کنم و مطلب دوم متن نمایش بود. الان خانواده‌ها همه با این موضوع درگیر هستند و همچنین حضور هم بازی‌هایی که در این نمایش داشتم مثل آنالی شکوری که با هم تجربه کار بین‌المللی نیز داشتیم و دو بازیگر نوجوان امیرعلی و یاسمن رادمنش که بسیار خوب درخشیدند و مادرشان که همکاری خیلی خوبی به عنوان ترانه‌سرا در کنار ما داشتند. بر اساس تجربه بیست ساله نمایشی که دارم می‌توانم رفتار مخاطب را پیش بینی کنم اما این جزو نمایش‌هایی بود که من هیچ پیش بینی روی رفتار مخاطب نمی‌توانستم داشته باشم و این موضوع فقط به خاطر متن روانشناسی شده و چالش برانگیز این نمایش است. نمایش دارای چنان ظرفیت بصری بالایی است که کودک در کنار خانوادهتوامان باید این نمایش را ببینند تا بازخورد لازم را از نمایش داشته باشند. نمایش ما مثل آینه عمل می‌کند و بچه‌ها و پدرومادرها را به خودشان نشان می‌دهد مثل جمله‌ای که در نمایش است که من از رفتارم به دیگران نشان می‌دهم که چقدر خود واقعی‌ام هستم. ما خود واقعی تماشاگر را به خودشان نشان می‌دهیم. در روز اول نمایش فهمیدیم که نمایش کار خودش را می‌کند و جوابی که ما می‌خواستیم داده. چون کار کارشناسی شده است و با نظرات تراپیست، این نمایش را پیش برده و کار کاملا جدی و چالش برانگیز است. با کارهای کودک معمولا سحطی برخود می‌شود ما توانستیم راهمان را جدا کنیم و کاری متفاوت ارائه بدهیم.

باید از سحطی نگری در مورد کودکان فاصله بگیریم

آنالی شکوری از دیگر بازیگران این نمایش هم می‌گوید: دوازده سال است برای کودک کار می‌کنم و روند کاری‌ام طوری است که متوجه شدم جدا از کارهای تلویزیونی که فقط بحث سرگرمی را برای کودکان داشته به مسائل جدی در زندگی آنها پرداخته‌ام چون امروز کودکان ما درک فهم‌شان جلوتر از سنشان است تنها تفاوتشان با بزرگسالان در نحوه عکس العمل آنهاست که به سرعت بزرگتر‌ها نمی‌تواند واکنش نشان بدهند. نمایش ما مانند واکسن برای کودکان عمل می‌کند که مشکلات بزرگ زندگی‌شان را در قالب کوچک به آنها تزریق می‌کند تا به مشکلاتشان فکر کنند آنالیز کنند و راه حل پیدا کنند افتخار می‌کنم در این نمایش بازی کردم و ای کاش از سطحی نگری از نمایش کودک فاصله بگیریم و بدانیم که بچه‌ها میفهمند و درک می‌کنند. و این بازخوردهایی که تا به حال داشتیم نشان داده که ما توانستیم رسالت خودمان را نسبت به تئاتر کودک انجام دهیم.

پریوش قائم مقامی هم از بازیگران نمایش که با وجود سن بالا علاقه‌ی زیادی به کودکان دارد و حرفه‌ی دیگرش مربی‌گری ژیمناستیک و کارهای تجسمی است به عشق بچه‌ها در این نمایش حضور دارد و در صحنه‌هایی در نقش دلقک، با هنرمندی کودکان را به وجد می‌آورد.