- روزنامه هنرمند - http://honarmandonline.ir -

این روزها تئاتر جور سینما را می‌کشد

مریم ناظران| نمایش ‌‌‌‌حساب پرداخت نمی‌شه‌‌‌‌ نمایشنامه طنزی است که از یک موقعیت اجتماعی ساده شکل می‌گیرد. ‌‌‌‌گرانی ناگهانی مواد غذایی باعث اعتراض مردم می‌شود و اتفاقاتی در این بین رخ می‌دهد که نویسنده و بازیگران آن را به طنز درآورده‌‌‌‌اند. ‌‌‌‌آنها می‌خواهند مواد غذایی را به همان قیمت گذشته بخرند و اما ادامه داستان… در این اثر نمایشی شیوا ابراهیمی‌‌‌‌، لبخند بدیعی‌‌‌‌، هدایت هاشمی‌‌‌‌، علی عامل هاشمی و سید علی صالحی به ایفای نقش می‌پردازند. نمایش ‌‌‌‌حساب پرداخت نمی‌شه‌‌‌‌ نوشته داریو فو و ترجمه زنده یاد جاهد جهانشاهی و به کارگردانی هادی عامل است.

 

کار طنز با لودگی لبه باریکی دارد

آقای هادی عامل این نمایش از چه چیزی اقتباس گرفته است؟

نمایش ‌‌‌‌حساب پرداخت نمی‌شه‌‌‌‌ نوشته داریو فو و ترجمه زنده یاد جاهد جهانشاهی است.که در اصل نمایش داریوفو را با ترجمه مرحوم جهانشاهی در ایران می‌شناسیم که ایشان ترجمه‌هایبسیار خوب و دقیقی هم انجام میدادند و ناگفته نماند که اخیراً از این متن ترجمه‌هایدیگری هم وارد بازار شده که خیلی ترجمه‌های خوبی نبوده است‌ و ما ترجیح دادیم پس از کسب اجازه از ایشان‌‌‌‌، متن ترجمه شده او را تمرین کنیم. ‌‌‌‌البته خیلی تغییر در شکل اجرایی آن، نسبت به متنی که ایشان ترجمه کرده بودند را انجام دادیم که به ما اجازه دادند تا کمی آن را تغییر دهیم.‌ با اتودهایی که زدیم و با تمریناتی که با گروه انجام دادیم خیلی از شکل اصلی نمایشنامه تغییر کرد. چون در هر جای دنیا که این نمایش اجرا می‌شود، بسیار زمان نمایش طولانی بوده است. ‌‌‌‌حدوداً دو ساعت و نیم زمان اجرا طول می‌کشد‌‌‌‌، ولی ما سعی کردیم برای اینکه تماشاگر خسته نشود آن را در ۷۰ دقیقه اجرا کنیم.

 

با توجه به اینکه فضای این نمایش طنز است‌‌‌‌، آیا این اولین کار کمدی شما بوده است؟

خیر. اکثر کارهایی که اجرا و کارگردانی کرده‌ام‌‌‌‌، کمدی بوده‌‌‌‌اند و در واقع می‌توان گفت که این دهمین نمایشی است که من به روی صحنه می‌برم. ‌‌‌‌البته بخش اعظم کارهایم، نمایشنامه‌هایکمدی ایرانی بوده است که بیشتر برای فضای جشنواره‌های آیین سنتی کار کرده‌ام. در حقیقت موضوع پایان نامه فوق لیسانسم در مورد تخته حوضی بوده است که خیلی در این مورد پژوهش و مطالعه کرده‌ام و چون فضای تخته حوضی کمدی بوده است به کارهای کمدی علاقه بسیاری پیدا کرده‌ام.

چه پارامترهایی را در کارهایتان لحاظ می‌کنید تا کار طنز به لودگی کشیده نشود؟

لبه خیلی باریکی دارد به خصوص که در تئاتر ما به نام تئاتر آزاد یا همان تئاترهای لاله زاری و بولینگ معروف است که من حتی آنها را هم لوده نمی‌دانم و برگرفته از جامعه ما است که بازتاب قشری از هنرمندان ما هستند و به نوعی بازتاب آیینه تمام نمای جامعه ما است که ان هم یک شکل از طنز می‌تواند باشد. سوالتان بسیار سوال خوبی بود، در واقع خیلی دقیق و ظریف است که در واقع شما برای خنداندن تماشاچی و به صرف اینکه تماشاچی بخندد دست به هر کاری بزنید و از هر شکل و شیوه‌‌ای استفاده کنید و خود ماهیت تئاتر بودن آن اثر را زیر سؤال ببرید که این‌هادر واقع خط قرمزهای من است که این اتفاق نیفتد. ‌‌‌‌همیشه سعی کردم از حال و فضایی که در مملکت خودمان است، بهره گیرم تا تماشاچی بتواند با نوع شوخی‌های ما ارتباط بگیرد تا شوخی‌هایمتن‌هایداریوفو که ایتالیایی هستند و شاید برای ما جذابیتی نداشته باشد زیرا این نمایش بازی با کلمات است و شکل ایتالیایی آن مناسب با فرهنگ آنها نوشته شده است. ما سعی می‌کنیم آن را به فضای جامعه خودمان بیاوریم تا مخاطب با آن بتواند ارتباط برقرار کند. این لودگی که گفتید خیلی کلمه مناسبی است و متاسفانه گاهاً در این سال‌هادر کارهای طنز ما دیده می‌شود که اهمیت و کیفیت کمدی را پایین می‌آورد. ‌‌‌‌کمدی یکی از سخت ترین شیوه هاست تا بتوانی تماشاچی را بخندانی.

در انتخاب بازیگر چه چیزهایی مد نظرتان بوده است؟

در واقع ما یک گروه داریم و وقتی قرار است نمایشی را کارکنیم همه دوستان در جریان هستند و اینکه نقش‌هادر بین افراد تقسیم می‌شود و در تمرینات مشخص می‌شود که چه کسی به آن نقش نزدیک تر است و هرکدام چه نقشی را دوست دارند تا تجربه کنند. ‌‌‌‌معمولا اعضای گروه سعی می‌کنند تا یک کار تکراری ارایه ندهند و دوست داردند تا غالب‌ها و نقش‌های متفاوتی را تجربه کنند. ‌‌‌‌

من به اتفاق دوستانی مانند هدایت هاشمی، حمید پور آذری، امیر شفیعی، جواد پور زند‌‌‌‌، آتیه جاوید، سینا رازانی گروهی به نام ‌‌‌‌پاپتی‌ها‌‌‌‌ را از سال ۷۶ در دانشکده هنر و معماری تا به اکنون راه اندازی کردیم. هرکدام از ماها در جاهای مختلف تئاتر مشغول کسب کردن تجربه هستیم ولی همچنان همه ما ارق به گروه‌‌‌‌ پاپتی‌ها‌‌‌‌ داریم.‌ معمولاً در انتخاب بازیگر اولویت در انتخاب بچه‌هایگروه خودم است که به عنوان کارگردان وظیفه خودم می‌دانم که برای بچه‌هایگروه خودم کار تولید کنم. ‌‌‌‌در واقع محاسن زیادی هم دارد، زیرا زبان شما را بهتر می‌فهمند. ‌‌‌‌زیاد طول نمی‌کشد تا تیم‌ات تبدیل به یک تیم خوب اجرایی شود که این موارد خیلی کمک می‌کند و من همیشه از آن استقبال کردم.

چقدرانتخاب چهره و یا سلبریتی می‌تواند در جذب مخاطب کمک کند؟

با این پدیده‌‌ای که جدیدا باب شده است، مشکلی ندارم و یا مثلاً یک فوتبالیست‌‌‌‌، بازیگر شود یا هنرمندان سینما که گاها برای اجرا به‌ تئاتر می‌آیند، این موضوع را از باب دیگر نگاه می‌کنم که در پنج سال اخیر تئاتر جور سینما را کشیده است‌‌‌‌، یعنی ما تئاترهایی را اجرا می‌کنیم که از فیلم‌های سینمایی موفق تر هستند. همین دو سال اخیر فیلم داشتیم که بالای هفتصد میلیون یا یک میلیارد هزینه تولید آن فیلم سینمایی شده که دویست میلیون تومان هم نفروخته است و خرج خودش را هم در نیاورده است در صورتی که ما تئاترهایی داریم که از مرز یک میلیارد هم بعد از سه چهار هفته اجرا می‌گذرد.‌ این خودش به لحاظ اقتصادی توجیه خوبی دارد که در این پروسه تولید باید ستاره‌ها و سلبریتی‌هاگنجانده شوند که به نظر من هر آنچه باعث جذب مخاطب به فضای تئاتر می‌شود خیلی خوب‌‌‌‌، فرخنده و مبارک است و من خودم به شخصه از آن استقبال می‌کنم و یک زمانی هم موضع‌گیری شده بود که به خاطر نداشتن برنامه ریزی دقیق تا حدی هم درست بود. یعنی شما می‌بینید که یک نفر اولین کار خود را در بزرگترین سالن نمایش یعنی تالار وحدت اجرا می‌کند که همه ستاره‌هاو سلبریتی‌هاهم در آن کار ایفای نقش می‌کنند که متاسفانه کاری بی کیفیت و فقط گیشه است و فقط مسائل اقتصادی را به همراه خودش آورده است که این باعث آسیب زدن می‌شود و این موضع گیری که از طرف خانه تئاتر و یا بعضی از عزیزان و پیشکسوتان مطرح شده بود از بعضی جهات هم کاملا درست بود و این موضوع اگر آسیب شناسی نشود، باعث می‌شود که سلیقه مخاطب ما روز به روز پایین تر بیاید و این باعث خراب شدن سلیقه مخاطب ما می‌شود. حتی من کارهایی از گروه‌های غیر حرفه‌‌ای و دانشجویی دیده‌ام که بسیار تماشایی‌تر و زیباتر بوده است. ‌‌‌‌ولی متأسفانه به علت اینکه هنوز شناخته نشده‌‌‌‌اند اقبال در گیشه ندارند. ‌‌‌‌اگر برای اقتصاد آن برنامه ریزی و فکر اساسی نشود برای آینده تئاتر ما یک چراغ زنگ خطر خطرناک است که ما باید خیلی حواسمان جمع باشد.

سالن نمایش چه نقشی می‌تواند برای جذب مخاطب داشته باشد؟

نمایش‌هایداریوفو این قابلیت را دارد که در سالن‌های بزرگ و مختلف اجرا شود. ‌‌‌‌ولی روال، در این چند سال اخیر این گونه شده است که سالن‌ها فراخوان می‌دهند و ما متن‌هارا به آنها می‌دهیم و آنها متن‌ها و بازیگران تئاتر را بررسی می‌کنند که آن تیم با چه قابلیتی است بتواند در آن سالن اجرا داشته باشد و سالن‌های اندکی که داریم را بر اساس خیل زیاد تقاضاها انتخاب و تقسیم می‌کنند. ما کارگردان‌ها در این چند سال خودمان را با این موارد تطبیق داده‌ایم که بتوانیم برای هر شکل از سالن تیم خودرا مهیا کنیم.‌ من به شخصه خودم سعی می‌کنم که طراحی نمایش را در دل معماری آن سالن ببرم یعنی هر چیزی که به طراحی من کمک می‌کند از آن وام می‌گیرم. ‌‌‌‌مثلا از ستون‌های چهارسو و یا از اختلاف سطح‌‌‌‌، نرده‌های پشت و … همیشه سعی کرده‌ام که استفاده کنم. ‌‌‌‌ولی در زمانی که کاری را قرار ارایه بدهی به این توجه می‌کنی که آیا در آن سالن‌ قابل اجرا است و آیا به متن لطمه نمی‌خورد؟ و…

فضای این روزهای تئاتر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر بگذارند‌‌‌‌، تئاتر حالش خوب است. یعنی اگر با این خیل عظیم فارغ التحصیلان تئاتر و نسل جوانی که این روزها کم هم نیستند و حتی خیلی با استعداد هستند و کارهای خوب هم از آنها زیاد می‌بینیم، تعداد سالن‌هاییکه در تهران یا کشورمان داریم کفاف این‌ها را نمی‌دهد. ‌‌‌‌اکثر این سالن‌هادر زمان قبل از انقلاب ساخته شده‌‌‌‌اند که خیلی فرسوده هستند و هر بار هم که بازسازی و نوسازی می‌شوند به شکل بد و کج سلیقه‌‌ای بازسازی شده‌اند. ساختمان تئاتر شهرکه جزء میراث ملی و فرهنگی ما است و هر دفعه که بازسازی شده‌‌‌‌، صدمه‌های زیادی به آن ساختمان خورده است. ‌‌‌‌سالن‌ها باید چند برابر آنچه که وجود دارد ساخته شوند تا همه گروه‌ها فعال باشند و فضای کار برای همه وجود داشته باشد و همانطور هم به مخاطبمان اضافه شود.

به نظرم بزرگترین معضل فرهنگ ماست. ‌‌‌‌مردم ما سخت می‌خندند و آنقدر وضع معیشتی آنها بد است که کار فرهنگی و به خصوص تئاتر در سبد کالای این خانواده‌هانیست. هزینه بلیط‌ها گران است و همه اینها اگر تصحیح نشود به مرور زمان لطمه بدی به تئاتر می‌زند اما فعلاً حال تئاتر خوب است اگر بگذارند. چون ما قرار بود سال آینده در فروردین ۹۶ این نمایش را در سالن ناظرزاده اجرا داشته باشیم و به عنوان اجرای جایگزین به این سالن آمده‌ایم‌،گروه این فرصت را نداشت تا تبلیغات داشته باشد در نتیجه از همه کسانی که این گفتگو را در روزنامه‌‌‌‌ هنرمند ‌‌‌‌مطالعه می‌کنند، دعوت می‌کنم که حتماً بیایند و کار ما را ببینند و اگر این کار را در اجرای قبلی ما دیده‌‌‌‌اند و دوست داشتند به دوستان خود اعلام و دعوت کنند تا این چند شب باقی مانده کار ما را ببینند.

دوست دارم با آتیلا پسیانی همبازی شوم

آقای علی عامل هاشمی لطفا در مورد نقش‌تان بیشتر توضیح دهید؟

 من در نمایش ‌‌‌‌حساب پرداخت نمی‌شه نقش چهار نفر را بازی می‌کنم. (پاسبان، ژاندارم، پیرمرد و مرده شور).

چگونه با این نقش‌ها کنار آمده‌اید؟ آیا گریم‌های سخت و خاصی دارد یا خیر؟

این چهار نقش، چهار لباس متفاوت دارند و به صورت متحرک گریم، ریش، سبیل و کلاه آنها تغییر می‌کند و این که گروه ما از قدیم راجب به این نمایش‌ها و کاراکترهای تیپ سازی‌‌‌‌، فعالیت داشته است و برای من خیلی ناشناخته نبود. اینکه به اصرار آقای هادی عامل، کارگردان نمایش و پیشنهاد خود متن است که یک نفر می‌تواند چهار نقش را اجرا کند. ‌‌‌‌ما هم دیدیم که کار بامزه و هم جالبی است و در نتیجه این کار را انجام دادم.

شما فقط در رسانه تئاتر کار انجام داده‌اید؟

من صرفاً بازیگر تئاتر شناخته شده‌ام و بیشتر در این فضا بوده‌ام. ‌‌‌‌ولی در تلویزیون در سریال ‌‌‌‌یادداشت‌های یک زن خانه دار ‌‌‌‌که آخرین سریالی بود که از من پخش شد هم کار کرده‌ام. ‌‌‌‌با آقای امیر دلاوری، شقایق دهقان که کار آقای مسعود کرامتی بود. ‌‌‌‌سریال قبل از آن هم به نام «پروانه» که کار آقای جلیل سامان بود هم بازی کرده‌ام و در کار دیگری به نام‌‌‌‌ چک برگشتی‌‌‌‌، آقای مقدم هم بازی کرده‌ام. ‌‌‌‌اما من را بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر می‌شناسند.

یک نمایش باید چه پارامترهایی داشته باشد تا شما تصمیم بگیرید آن را کار کنید؟

اصولا متن و شیوه کارگردان، خیلی برای من مهم است. مثلا اگر یک روزی بخواهم کار جنگی و دفاع مقدس انجام دهم، دوست دارم آن کار را با آقای حمیدرضا آزرنگ تجربه کنم. یا مثلا اگر قرار است یک نمایش آیین سنتی را تجربه کنم که سیاه‌بازی نباشد و مربوط به نمایش ایرانی باشد، دوست دارم با آقای محمد رحمانیان کار کنم. اگر بخواهم نمایش خارجی کارکنم، دوست دارم با آقای نادر برهانی‌مرند همکاری کنم و یا اگر کار تجربی باشد دوست دارم با آقایان آتیلا پسیانی و کوهستانی کار کنم.

چقدر نقش مقابل برای شما مهم است؟

پارتنر یا همبازی خیلی چیز مهمی است. یعنی تئاتر یک کار کاملاً تیمی است. ‌‌‌‌لذت و برنده شدن در تئاتر این است که یک تیم وجود داشته باشد که بتوانند خوب آن را اجرا کنند. اگر در یک تیم، شما بازیگر خوبی باشید ولی بقیه بازیگرها خوب نباشند آن فیلم و یا تئاتر به درد نمی‌خورد. با گروهی که ما سالهاست کار می‌کنیم، همیشه کار با همه بازیگرهایی که حتی از گروه‌های دیگر یا اولین کار به گروه ما اضافه شده اند، لذت بخش بوده است .

صدا و سیما هیچ حمایتی از تئاتر نمی‌کند

آقای سید علی صالحی لطفا در مورد نقش‌تان در تئاتر‌‌‌‌ حساب پرداخت نمی‌شه ‌‌‌‌بیشتر توضیح بدهید؟

در این تئاتر نقش لوئیجی را بازی می‌کنم که یک کارگر کارخانه است و همسر او به اتفاق بقیه خانم‌های خانه دار آن منطقه به خاطر شرایطی که در شهر و در آن منطقه که آنها زندگی می‌کنند پیش آمده است به فروشگاه‌های مواد غذایی هجوم می‌آورند و اجناس را فروشگاه را غارت می‌کنند که باعث درگیر شدن همه می‌شود و ادامه داستان…

این اولین کار کمدی شما در تئاتر است؟

در واقع می‌توان گفت این هم به صرف کمدی، کمدی نیست و شیرین است. من در نمایش ‌‌‌‌پاییز‌‌‌‌ آقای برهانی مرند هم که در نقش یک پیرمرد آلزایمری۸۰ ساله ایفای نقش می‌کردم در واقع آن هم شیرین بود. در کار قبلی نمایش ‌‌‌‌سردار آقای نادر برهانی‌مرند هم که ایفای نقش یک سرباز ترک را بازی می‌کردم، باز هم شیرین بود، ولی کمدی نبود. ولی سال‌های قبل در واقع نزدیک به هجده سال پیش کار کمدی کار کرده‌ام ولی اخیراً نه.

 

چون این نمایش کمدی است، چه کارهایی برای جذاب شدن و فاخر بودن آن انجام داده‌‌‌اید تا کار به لودگی کشیده نشود؟

اساسا در کارهای تصویری هم که بازی می‌کنم، تمام تلاشم این است که خودم باشم و این اعتقاد را دارم که موقعیت و نقش باید کمدی و شیرین باشد و سعی می‌کنم که آن مرز را نگه دارم که به هجو و لودگی کشیده نشود.

خودتان کدام عرصه رسانه را بیشتر دوست دارید؟ تئاتر، سینما و یا تلویزیون؟

هیچ تفاوتی برای من ندارد. چه سینما، چه تلویزیون و چه تئاتر برای من فرقی نمی‌کند. ولی شاید تئاتر برای من جذاب‌تر است.

با این موضوع موافق هستید که بعضی از تئاترها به خاطر بازی بعضی از یک فرد خاص و چهره بودن آن تماشاچی را جذب می‌کند؟

من تأسفی به خاطر این موضوع نمی‌خورم و خوشحال هم هستم به خاطر این که من می‌گویم مردم همه را ببینند و فقط صرف اینکه یک شخص یا یک چهره‌‌ای در آن نمایش بازی می‌کند ان کار را نروند ببینند بلکه خواهشی که از مردم می‌کنم این است که مخاطبین بقیه کارها را هم ببینند، چون همه گروه‌ها زحمت می‌کشند.

به نظر شما چقدر فضای مجازی می‌تواند برای تبلیغات تئاتر کمک کند؟

به نظر من فضای مجازی خیلی تأثیری ندارد. ولی بی‌تأثیر هم نیست.

به نظر شما برای تبلیغات چه کاری باید انجام داد؟

بهترین تبلیغ رسانه ملی است که متاسفانه هیچ همکاری و حمایتی از تئاتر نمی‌کنند و نمی‌دانم چرا؟. اما بیلبوردهای شهری و اطلاع رسانی هم می‌تواند نقش مهمی را برای بهتر دیدن کار ایفا کند.

بازخوردها تا به اکنون چگونه بوده است؟

خوب بوده است. فقط نکته‌‌ای که ما را به شدت آزار می‌دهد، زمان اجرای نمایش است، ساعت اجرای ما ساعت مناسبی نیست و ساعتی است که طرح ترافیک هنوز آزاد نشده است و اوج ترافیک است و من خودم به شخصه به مردم حق می‌دهم که نتوانند بیایند و باید دوساعت زمان بگذارند تا به سالن برسند یک ساعت هم نمایش را ببینند و دو ساعت هم اوج ترافیک دوباره برگردند و پنج ساعت از زمان خود را صرف این موضوع کرده‌‌‌‌اند که از واجبات زندگی نیست و اگر افرادی برای دیدن این نمایش می‌آیند واقعاً دمشان گرم.

زبان طنز گزنده‌ی تئاتر کمدی

خانم شیوا ابراهیمی لطفا توضیحاتی پیرامون تئاتر «حساب پرداخت نمی‌شه» بدهید؟

تئاتر ‌‌‌‌حساب پرداخت نمی‌شه‌‌‌‌ نوشته داریوفو، نویسنده بسیار شهیر ایتالیایی است که البته چند ماه پیش هم فوت شدند. در کل کارهایی که داریوفو نوشتند بیشتر نقد اجتماعی، سیاسی است و این کار هم همینطور. در آن دوره‌‌ای که این نمایش نامه نوشته شده است، بیشتر فضای کار و زندگی کارگرها را نشان می‌دهد. ‌‌‌‌ولی خیلی جهان شمول است؛ یعنی کارگرها می‌توانند در هر جای دنیا باشند و نه فقط در ایتالیا. ولی تقریباً وضعیت مشابهی از لحاظ اقتصادی دارند، مخصوصاً از لحاظ فشارهایی که سیاست مردان بر این قشر می‌آورند که آخر آن به مساله اقتصادی ختم می‌شود. ‌‌‌‌بیشتر در مورد مسائل اقتصادی روز جامعه صحبت می‌کند. ‌‌‌‌داستان این نمایش مربوط به دو خانواده زوج است که همه قصه دور محور آن‌ها می‌چرخد.

خانم ابراهیمی در مورد نقشتان در این تئاتر بیشتر بگویید؟

دو تا زوج هستند، یکی آنتونیا و جویانی که من نقش آنتونیا را بازی می‌کنم و جویانی نقش مقابل من را آقای هدایت هاشمی بازی می‌کنند. زوج دیگر مارگاریتا و لوئیجی هستند که این دو زوج با هم دوست و مردهای آنها با هم همکار هستند و با هم رفت و آمد دارند و حتی در یک محل زندگی می‌کنند. ‌‌‌‌اصولاً محله‌‌ای که آنها در آنجا زندگی می‌کنند همه کارگرها هستند و مشکلات اقتصادی دارند. ‌‌‌‌در این داستان اتفاقی که رخ می‌دهد این است که همه زن‌های کارگر یک روز متوجه می‌شوند که همه نرخ‌هاگران شده است .خانم‌ها شورش می‌کنند و به فروشگاه‌های مواد غذایی می‌ریزند و همه اجناس را غارت می‌کنند و با خانه‌هایخود می‌آورند و ادامه داستان …

این نمایش کمدی و موزیکال است؟

کمدی ست ولی موزیکال نیست.‌ البته موزیک در حین کار پخش می‌شود که به ریتم کار کمک می‌کند .کلاً با زبان طنز حرف می‌زنیم و همه مشکلات را به صورت گزنده‌‌ای با زبان طنز بیان می‌کند.

به عنوان یک کمدینی که در این نمایش ظاهر می‌شوید؛ چه کارهایی را انجام داده‌‌‌اید که نقش تان طنازی طنز داشته باشد نه لودگی؟

خود متن خیلی به این موضوع کمک می‌کند. وقتی که یک نویسنده فوق العاده خوب کمدی پشت این کار باشد، مطمئناً این موضوع کمک کننده است. در کارهای کمدی معمولا همه شروع می‌کنند به بداهه گفتن و … که آن مربوط به کارگردان است که یک مرزی را تعیین کند که کار به لودگی کشانده نشود. آقای عامل درحوزه کارگردانی کار زیاد انجام داده‌‌‌‌اند و با تجربه هستند. ‌‌‌‌البته من خیلی دیر به گروه پیوستم. به خاطر اینکه بچه‌هاچند سال پیش این نمایش را اجرا کرده بودند ولی من امسال به آنها پیوستم و ما کمتر از یک ماه فرصت تمرین داشتیم و برای من این دنیا جدید بود و این هم من را جذب می‌کرد و هم می‌ترساند؛ زیرا من خیلی کار کمدی نکرده بودم و شاید این سومین کار من است. ولی فضای کار آقای عامل با آن کارها متفاوت است. ‌‌‌‌در گروه، همه او را می‌شناسند. او یک سری مشخصات دارد که فرد جدید باید با آنها آشنا شود و یک سری قوانین در بازی کردن دارد که می‌خواهد به آنها برسد. ما در این یک ماه که فشرده تمرین کردیم، سعی کردیم که این اتفاق بیفتد و این تماشاگر است که باید بپسندد. با این حال که در نیمه اجرا هستیم، فکر می‌کنم بازخوردها خیلی خوب بوده و همه چیز خوب پیشرفته است و می‌تواند که بهتر و بهتر هم باشد.

به نظرتان چقدر می‌تواند فضا یا سالن‌های نمایش برای جذب مخاطبان مهم باشد؟

صد در صد می‌تواند خیلی مهم باشد. ‌‌‌‌الان یک سری سالن‌ها، تازه تأسیس شده‌‌‌‌اند که باید برای جذب مخاطب خیلی تلاش کنند. ایرانشهر مکانی است که چندین سال در حال اجرای تئاتر بوده است و مخاطبان خاص خودش را دارد و تماشاگران همیشه در حال جستجو هستند تا بدانند چه کارهایی قرار است در این سالن انجام شود. ولی سالن‌های کوچکتر مانند سالن ارغنون که سال قبل در آن اجرا داشتیم خیلی بیشتر باید تلاش کنند تا مردم آنها را بشناسند. به هر صورت تئاتر به اندازه کافی مهجور است و خیلی مردم علاقه نشان نمی‌دهند‌‌‌‌، البته نسبت به سال‌های قبل خیلی وضع بهتر شده است، ولی مانند سینما نیست که همه قشر برای دیدن یک فیلم بروند. ‌‌‌‌تئاتر، در یک سری از قشرهای جامعه هنوز جا نیفتاده است و این شاید به خاطر گرانی پول بلیطش باشد که البته این موضوع درسرتا سر دنیا صدق می‌کند.

 

مدت‌هاست که در فضای تئاتر می‌درخشید، می‌خواهم بدانم که خودتات این مسیر را انتخاب کرده‌‌ای یا خیر؟ چون بعضی‌ها معتقدندکه فضای تلویزیون و سینما وضعیت خوبی ندارد و هنرمندان ترجیح می‌دهند که در رسانه تئاتر باشند واقعاً اینگونه است؟

من حدود سه سال است که در تلویزیون کار نکردم و فقط یک تله فیلم بازی کردم که خیلی نقش کوتاهی داشتم و بیشتر حالت افتخاری حضور داشتم و نمی‌توانم بگویم که این تأثیر ندارد و من دوست دارم فقط در تئاتر کارکنم، ولی دوست دارم در تلویزیون هم کارکنم، ولی واقعا پیشنهاد خوبی به من داده نشده است یا اینکه حتی من نقشی را پذیرفته‌ام ولی به طرز عجیبی گفته‌‌‌‌اند که خود تلویزیون ترجیح داده است که یک فرد دیگری آن نقش را بازی کند و من واقعاً این را نمی‌دانم و خیلی هم کنکاش نمی‌کنم که قضیه از چه قرار است.‌ یک کار سینمایی امسال در کارنامه هنری خودم داشتم که متأسفانه به فجر امسال نرسید، ولی قرار است به فجر بین‌المللی که در اردیبهشت ماه است انشاا…‌ برسد. این فیلم به نام «آگوست» است که سه تا کارگردان کار اولی کارکرده‌اند. سه تا اپیزود مختلف دارد که من در یکی از آن اپیزودها ایفای نقش کرده‌ام.

حرف پایانی:

امیدوارم، اوضاع نه تنها در تئاتر بلکه در همه زمینه‌های هنری پیشرفت کند و روز به روز بهتر و بهتر شود.