سمیرا افتخاری | هنرمند: کیومرث کیاست هنرمند نقاش و کارتونیستی است که پس از ۲۶ سال اولین نمایشگاه انفرادی خود را در نگارخانه زمستان خانه هنرمندان ایران برگزار کرده است. او هم دوره هنرمندانی چون درمبخش، محصص، بخشپور و … است. کیاست از سال ۱۳۵۲ و با فعالیت در مطبوعات به عنوان طراح و کارتونیست آغاز به کار کرد. سپس به تصویرسازی و نقاشی پرداخت. این هنرمند با قلمی باریک و شکننده در پهنه خطوطی ریز و درهم، یادها و باورهایش را از تاریخ سرزمینش بر کاغذ آورده است. او که در پرداخت طرحهایش شوخیهای بسیار غریبی با طبیعت و ساختمان پیکر آدمی کرده و میکند، گاهی طراحی طنزاندیش و خشن مینماید و گاهی نقاشی که میخواهد تنها چیزی را به تصویر بکشد. این هنرمند آذری زبان متولد سال ۱۳۲۷ و از پیشگامان و بنیانگذاران کاریکاتور نو در تبریز است که این روزها به عنوان استاد در دانشگاه مشغول به فعالیت است. برگزاری نمایشگاه انفرادی او پس از ۲۶ سال بهانه ای شد برای ما تا به سراغ این هنرمند پیشکسوت برویم و با اودرباره آثارش صحبت کنیم.
چه شد که بعد از ۲۶ سال تصمیم گرفتید، یک نمایشگاه انفرادی داشته باشید؟
تاریخ هنر ایران را که بخوانید، همواره هنر و نقاشی در پایتخت و مراکز حکومتها دیده شده است و این تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است. در طی دوران همیشه این تفکر وجود داشته و تهران امروز پایتخت هنر است و شهرستانها نمیتوانند خود را به این شکل که هنرمندان پایتخت نشین میتوانند، نشان دهند. من برای نمایش اثارم بایدمتحمل هزینههای بسیاری شوم و این برای من بسیار سخت است. از سوی دیگر هنوز در شهرستانها مردم عادت نکردهاند هنر جدی و مدرن بخرند و با توجه به این همه سال هنوزآگاهی هنری آنطور که باید شکل نگرفته است. به همین دلیل همیشه به صورت گروهی در نمایشگاهها شرکت کردهام؛ اما امیدوارم با توجه به شرایط بتوانم از این پس هر سال نمایشگاهی در تهران به صورت انفرادی داشته باشم.
دراین نمایشگاه چند اثر به روی دیوار رفته است؟
این نمایشگاه مروری است بر ۴۰ سال فعالیت هنری من که ۵۵ اثر منتخب از این ۴۰ سال به نمایش درآمده است.
سبک خاصی را در طی این سالها دنبال میکنید؟
از آنجایی که براساس سبک خاصی کار نمیکنم، هر کدام از آثارم خصوصیات متفاوتی دارند و به دورانهای مختلف مربوطند. پیش از انقلاب طراحیهایم طنز اندیش و انتقادی بود و بعد از انقلاب نیز به همین شکل کار کردم و بیشتر آثارم اکسپرسیونیستی است. کار من و اعتقادم به این است که مخاطب فکر کند و عناصر بصری اثر، خود بتواند مخاطب را جذب و وادار به تفکر کند.
چقدر از جامعه خود برای ارائه اثارتان تاثیرگرفتهاید و چقدر کاریکاتور شما بر روی جامعه تاثیرگذاشته است؟
در زمانی که من کار طراحی و کاریکاتور را شروع کردم، بیشتر بحث روشنفکری درجامعه مطرح بود و همه تمرکزشان برروی این بخش بود، در کنار آن ادبیات نیز نقش بسیار تاثیر گذاری داشت. فرم در کارهای من اثر گذاشته است به همین دلیل فرمالیست غالب نیستم و ادبیات نیز در کارم تاثیر دارد؛ از سوی دیگر آنچه در کاریکاتور مرسوم است در کار من دیده نمیشود، چرا که از تکنیکهای نقاشی نیز درکارم استفاده کردم. از آنجایی که طراحی میکنم و تاریخ هنر نیز تخصص من است از دوران مختلف برداشت کردم و از آنها در کارم بهره گرفتم. به نظرم یک کاریکاتوریست باید بتواند دردهای جامعه را مطرح کند، ضمن اینکه آثار یک کاریکاتوریست نباید فصلی باشد و باید در همه زمانها معنا و مفهوم داشته باشد. اتفاقی که این روزها بسیار کمرنگ شده است.
شما یک کاریکاتوریست هستید وهمواره کاریکاتور بیان کننده حقایق جامعه با زبان طنز و گاهی نیز تلخ و سیاه بوده است.
بحث زیبایی و همان روابط خط و رنگ است. من معتقدم خشونت وجود دارد و من درکارم از آن استفاده میکنم. با توجه به اخبار خشن روزانه نمیشود دیگر از لطافت سخن گفت. در دنیا تلخی زیادی وجود دارد و ما باید مقاطع تاریخی مختلف را در آثارمان نشان دهیم. وظیفه من تلطیف روح جامعه نیست، من به عنوان هنرمند وظیفه دارم، حقایق جامعه را نشان دهم. در قرن ۱۹ و۲۰ میلادی نیز همینگونه بود و هنرمندان این وظیفه را برعهده گرفتند. در واقع هنرمندان فراروی کردند وپیشتاز بودند. به نوعی هنرمندان بسیار جلوتر از جامعه بودند وآنچه را که قرار بود اتفاق بیفتد درآثارشان به نمایش میگذاشتند. نویسندگان نیز دراین عرصه پیشتاز زمان خود بودهاند و من نیز به این شیوه پیش رفتم و کارم را انجام دادم. دنیا درحال تخریب است و انسان وانسانیت درحال ازبین رفتن و همین عامل نیز باعث شده تا خشونت بیش از هرچیز دیگری دیده شود، بنابراین من نمیتوانم چشمم را به روی مسائل جامعه ببندم،همین عامل باعث میشود تا آثار من تلخ باشد.
بیشتر آثارتان رنگی است یا سیاه و سفید؟
در این نمایشگاه از هر دو طیف اثر دارم، هم سیاه و سفید و هم رنگی؛ به زودی نمایشگاه دیگری خواهم داشت که کارهایم درآن کاملا متفاوت است و به شیوه خاصی کار کردهام در آن مجموعه اغلب آثارم سیاه وسفید هستند. همانطور که گفتم من آکادمیک کار نمیکنم و براساس خط و خطوط از پیش تعیین شده پیش نمیروم. در دورههای مختلف متفاوت کار کردهام و خیلی به در دانشگاه آموزش داده میشود،کار ندارم. بیشتر اثارم برگرفته از احساسات خودم و زندگیم هستند. بحرانهای اقتصادی، حقوقی، اجتماعی که انسان را فشرده میکند دغدغه اصلی من برای نمایش آثارم است .
با توجه به اینکه شما در دانشگاه نیز تدریس میکنید نسل امروز کاریکاتور را چطور ارزیابی میکنید؟
استعدادهای خیلی خوبی وجود دارد. در زمان ما تعدادمان کم بود و چند نفر بیشتر نبودیم در کنار آن جشنوارهها نیز کم بودند.اما امروز تعداد هنرمندان افزایش یافته است و جشنوارهها وبیینالهای بسیاری درحال برگزاری است. از سوی دیگر نباید این نکته را فراموش کرد که درگذشته صداقتی وجود داشت که باعث میشد هنرمند با تعهد کار کند، اما امروز با توجه به کثرت و حضور هنرمندان اغلب به دنبال حضور در جشنوارهها و دریافت جوایز هستند تا بیان حقایق جامعه؛ ما تفکر شرقی داشتیم و به فرهنگ جامعه و انسانها توهین نمیشد، اما امروز همه چیز برعکس شده است. من در دوره خاصی کار نمیکنم و قصد دارم آثارم زمان نداشته باشند، چرا که معتقدم کاریکاتوریست باید در همه زمانی کار کند واثرش تاریخ انقضا نداشته باشد، یک کاریکاتوریست باید با دیدگاه انتقادی و دلسوزانه کار کند.
تبریک استاد عزیز
بهترین استاد تاریخ هنر و افتخار ما.
همیشه دل شاد و سلامت باشید.
تبریکلر جناب کیاست عزیز