سپیده آماده| محسن کیایی که تئاتر را از روزگاران مدرسه آغاز کرده بود، اولین حضور بر پرده نقرهای سینما را با «بعداز ظهر سگی سگی» به کارگردانی مصطفی کیایی آغاز کرد و پس از آن در فیلمهایی بعدی مصطفی کیایی مانند ضد گلوله، خط ویژه، عصر یخبندان و بارکد هم خوش درخشید. بازی کیایی به مدیوم سینما محدود نشد و در سالهای اخیر با حضور در سریالهایی مانند راه در رو، مهمان ویژه، سر به راه و پردهنشین خاطره خوشی را در ذهن مخاطبان تلویزیون هم به یادگار گذاشت. از مهم ترین مولفههای بازیگری محسن کیایی، بازی روان و باورپذیر اوست که باعث میشود مخاطب با کاراکتر داستان همذاتپنداری کند. این روزها «محسن کیایی» علاوه بر فیلم «یک روز به خصوص» به کارگردانی «همایون اسعدیان» که روزگار اکران بر پرده نقرهای را میگذارد، سه فیلم در صف اکران دارد که دوتا از آنها؛ «نقطه کور» و «سدمعبر» قرار است در فهرست گزینههای اکران دوم نوروز بر پرده سینماها جای بگیرند. کیایی علاوه بر آثار سینمایی، با نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» با بازی در کنار پژمان جمشیدی شبهای شلوغی را برای تماشاخانه پالیز به ارمغان آورده است. به بهانه حضور پر رنگ او در مدیوم سینما و تئاتر گفتگویی با وی داشته ایم تا از این سال پرکار و برنامههای آتیاش در عالم بازیگری و نویسندگی بپرسیم.
آقای کیایی شما دانش آموخته رشته تئاتر هستید و علاوه بر بازیگری، در کسوت نویسندگی در عرصه تئاتر و سینما هم فعالیت میکنید، از آغاز فعالیتان در این عرصه بگویید.
من از دوران مدرسه تئاتر کار میکردم و پس از آن هم کار تئاتر را ادامه دادم، ما یک گروه تئاتری در کرج داشتیم و در جشنوارههای مختلف شرکت میکردیم. من در همان سالها هم زمان نویسندگی نمایش نامه را هم آغاز کردم و با نمایشهای خودم توانستم جوایز متفاوتی را از جشنوارههایی مثل سوره، ماه و دانشجویی آن سالها کسب کنم. پس از نمایشنامهنویسی، نگارش فیلم نامه را آغاز کردم، اولین فیلم نامه من سریال «مهمانان ویژه» بود به کارگردانی «جواد رضویان» که بهترین سریال کمدی شبکه ۵ تلویزیون در سال ۹۰ لقب گرفت. پس از آن کار در کنار «مصطفی کیایی» در نگارش فیلم نامهها همکاری داشتم و با هم ایده پردازی و میکردیم و فیلم نامهها هم نگارش مشترکی داشتند. در همان سالها من سری سوم آژانس دوستی را نوشتم که متاسفانه کار به مرحله تولید نرسید. اما این روزها زیاد سمت نوشتن نمیروم، چون خیلی سخت است. آخرین فیلم نامههایی که نوشتهام هم یک فیلم نامه سینمایی است به نام «لونه زنبور» به کارگردانی «برزو نیکنژاد» که قرار است در ماههای آتی به مرحله تولید برسد و دیگری سریالی ۳۰ قسمتی در ژانر کمدی است که برای شبکه یک سیما نوشتهام، هنوز کارگردان آن مشخص نشده و قرار است سریال در سال جدید به مرحله تولید برسد.
خودتان بیشتر نویسندگی را دوست دارید یا بازیگری یا بهتر بگویم این روزها خودتان را بیشتر بازیگر میدانید یا نویسنده؟
من هر دو را دوست دارم اما دغدغه اصلی من بازیگری است چون رشته تحصیلیام بازیگری بوده است و همیشه به بازیگری علاقمند بودهام و بیشتر خودم را بازیگر میدانم.
شما سینما را با بازی در فیلمهای برادرتان آغاز کردید و حضور موفقی هم در تمام این آثار داشته اید، اگر بخواهید در میان فیلمهای سینمایی «مصطفی کیایی» یکی از نقشهایتان را انتخاب کنید، آن نقش کدام است؟
هر کدام از این فیلمها در دورهای توانستند تاثیر خاصی در روند بازیگری من بگذارد، «خط ویژه» را دوست دارم چون در آن روزها توانست تاثیر خاصی در میان مردم بگذارد، «عصر یخبندان» باعث شد من در جشنوارههای مختلف بارها کاندید شوم و بازی من در میان اهالی فضای هنری سینما هم دیده شود و این فیلم اعتباری هنری به بازیگری من بخشید، اما مخاطبان سینما من را بیشتر با بارکد میشناسند، فیلمی که مردم خیلی بیشتر دوستش دارند و من هم به همین دلیل این فیلم را دوست دارم. در هر حال هر کدام از این فیلمها در زمانی که ساخته شد اتفاق خوبی را برای بازیگری من رقم زد و به همین دلیل تمامشان را دوست دارم.
چه مولفی در سینمای «مصطفی کیایی» باعث میشود که آثارش تا به این اندازه با اقبال مخاطبانی از اقشار مختلف روبرو شود؟
به نظر من استقبال مردم از فیلمهای «مصطفی کیایی» دلایل متفاوتی دارد، اول اینکه نوک پیکان این آثار به سمت تماشاگر است و در واقع این فیلمها برای تماشاگر ساخته میشود و به همین دلیل فاکتورهای جذب مخاطب در این فیلمها به درستی رعایت میشود، از طرف دیگر این آثار در عین مردم پسند بودند، با رعایت جوانب فنی و حرفهای ساخته میشوند و استاندارها کیفی در تولید این آثار به کار برده میشوند. نکته دیگری که این آثار را پرمخاطب میکنند این است که سوژه این فیلمها دغدغههای روز مردم است، دغدغههایی که مردم روزمره جامعه در حال حاضر با آن روبرو هستند و به همین دلیل هم با دیدن دغدغههای خودشان بر پرده سینما به وجد میآیند و از این آثار استقبال میکنند.
پس از فیلم «بارکد» شما در طول دو سال در چهار فیلم از چهار کارگردان متفاوت ایفای نقش کردید، تجربه بازیگری سینما با کارگردانانی غیر از مصطفی کیایی چگونه بود؟
خب کار کردن در فیلمهای خودمان چون من و مصطفی مشترکا گروه را شکل داده ایم و تصمیمگیری در گروه را هم خودمان بر عهده داریم، به طبع آسان تر است اما تجربه کار کردن با کارگردانهای دیگر هم لازم است و همین لزوم سبب شد که من در سالهای گذشته با کارگردانهای متفاوتی کار کنم. در کل آدم منعطفی هستم و همیشه تلاش کردم در گروه با همه دوست باشم و خودم را با شرایط و آدمها وقف بدهم و همین باعث میشود که در کنار سایر گروهها هم احساس خوبی داشته باشم.
«یک روز بخصوص» یکی از آثار ارزشمند سی و چهارمین دوره از جشنواره بینالمللی فیلم فجر بود، آیا شما اولین نفری بودید که برای ایفای این نقش از سوی آقای اسعدیان در نظر گرفته شدید و نحوه روبرویی شما با نقش چگونه بود؟
نقش من در فیلم «یک روز به خصوص» یک نقش مکمل کوتاه بود، یک روز آقای اسعدیان با من تماس گرفتند و گفتند میخواهند در فیلمشان بازی کنم و در عوض فیلم نامه داستان فیلم را برایم تعریف کردند و من به دلیل ارزشی که برای کار کردن در کنار همایون اسعدیان قائل بودم، پذیرفتم و بدون خواندن فیلم نامه قرار داد بازی در فیلم را بستم و پس از مطالعه فیلم نامه دیدم که نقش، نقش کوتاهی است و من در آن روزها در فیلمهای سینمایی دیگری نقشهای بلند تری داشتم اما مهم برای من علاقهام به کار کردن با آقای اسعدیان بود. از طرف دیگر حضور دوستانی مانند «فرهاد اصلانی» و «پریناز ایزدیار» و «فرهاد زمانی» که پیش از این سابقه کار با آنها را در فیلمهای قبلیام را داشتم باعث شد که من در «یک روز به خصوص» بازی کنم. نقش من در این فیلم هم نقش خاص و عجیبی نبود، نقش یک خبرنگار بود که از تلاش میکرد از جایگاه شغلیاش استفاده کند و خودش را در جامعه بالا بکشد و من تلاش کنم این نقش را کاملا رئال بازی کنم.
فیلم روایتگر انتخابی بر سر منافع شخصی و اخلاق است، انتخابی که این روزها بسیار بر سر راه آدمها دیده میشود، خود شما برخورد فیلم را با مسئله اصالت اخلاق اجتماعی چگونه میبینید؟
فیلم حرف خیلی خوب و مهمی را بیان میکند و این انتخاب، انتخاب بسیار دشواری است و تا زمانی که افراد در آن جایگاه قرار نگیرند، دقیقا نمیدانند کدام انتخاب را خواهند داشت. متاسفانه نمونه این گونه فیلمها که بر اساس انسانیت و مسائل اخلاقی است در سینمای ما کمتر شده و این فیلم میتواند بهانهای باشد برای نگاه دوباره به این گونه از سینما. نگاه آقای اسعدیان خیلی ایده آل بود و ایشان میخواستند که قهرمانشان در نهایت چنین انتخابی داشته باشد که شاید اگر من نویسنده فیلم نامه بودم، انتخاب دیگری را پیش روی قهرمان داستان میگذاشتم. از سوی دیگر مسائل پزشکی مطرح شده در فیلم هم مسائلی هستند که این روزها در جامعه بسیار دیده میشوند و یکی از دغدغههای روز به حساب میآیند.
تعریف خودتان از نقشی که در این فیلم بازی کرده اید، چیست؟
یک خبرنگار جوان که بیشتر به فکر منافع شخصی خودش است.
یکی از مولفههای نقشهای شما چه در سینما و چه در تلویزیون و چه در تئاتر، شیرین بودن این نقشها است، به نظر شما چه مولفهای باعث میشود که کارگردانها برای چنین نقشهایی با شما تماس بگیرند؟
یک سری نقشها فی نفسه شیرین هستند و من آن نقشها را همان گونه که بودند، بازی کردهام اما برخی از نقشها در ابتدا تلخ و منفی بودهاند اما من همان نقشها را هم شیرین بازی کرده ام. این مسئله به این باور من باز میگردد که هیچ شخصیتی سیاه یا سفید مطلق نیست و من تک وجهی به کاراکترها نگاه نمیکنم. به نظر من همه شخصیتها خاکستری هستند، مثل آدمها در زندگی واقعی، خب برخیها به دلیل شرایط، رفتارهای ناشایستی از خود بروز میدهند که چه بسا اگر ما دلایل آنها را بدانیم، به آنها برای انجام چنین اعمالی حق هم بدهیم، همه ما در زندگی انتخاب میکنیم میان درست و غلط و همه ممکن است اشتباههایی داشته باشیم اما اینها به معنی سیاهی یا سفیدی مطلق شخصیتها نیست. من در بازی سعی میکنم جنبههای مختلف شخصیتها را نشان دهم چون ممکن است یک آدم خاکستری تیره در ظاهر خیلی هم شیرین باشد اما در باطن مقاصد منفی را در ذهن خود بپروراند و در کل به نظر من نقشهای منفی هم میتوانند بامزه باشند.
«سد معبر» دیگر فیلم خوبی بود که شما با آن در جشنواره سال گذشته حاضر شدید، فیلم موفقی از محسن قرائی و با بازی خوب شما، شما در این فیلم نقش یکی از کارکنان بخش سدمعبر شهرداری را بازی میکردید، از بازی در این فیلم و همکاری با «محسن قرایی» بگویید؟
اولین باری که این نقش از سوی «محسن قرایی» به من پیشنهاد شد، من نقش را نپذیرفتم چون نقش تاثیری در روند قصه نداشت، آقای قرائی به من لطف داشتند و علاقمند بودند من این نقش را بازی کنم و به من گفتند، اگر پیشنهادی هم برای این نقش داری بگو و سرانجام من پیشنهاداتی را در خصوص این شخصیت ارائه کردم و قرار شد این شخصیت در کل داستان به دلیل حساسیت فصلی آبریزش چشم داشته باشد و من در هر پلان این فیلم گریه کردم، تمرینی بود برای خودم میخواستم ببینم میتوانم در تمامی پلانها گریه کنم. در کل نقش، نقش ویژهای نبود اما بده بستانها میان کاراکتر من و حامد بهداد خوب از کار در آمده بود، بر عکس تصوری که زوج من و بهداد را در کنار هم مناسب نمیدیدند.
فیلم «نقطه کور» هم دیگر فیلمی که از گزینههای اکرام دوم نوروز قرار دارد، کار با مهدی گلستانه چطور بود؟
شاید اگر در زمان دیگری آن فیلم به من پیشنهاد میشد، قبول نمیکردم، فیلم نامه کار بد نبود، در ساختار همه تلاششان را کردند، اما به نظرم باز هم کار جا داشت که بهتر از این باشد. نقش من هم در این فیلم نقش مردی بود که در یک رابطه خانودگی دچار مشکلاتی میشود.
یکی از دیگر مدویمهایی که این روزها در آن حضور پررنگی داشته اید، تئاتر بوده ست، نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» شما هم این روزها در سالن پالیز در حال نمایش است، نمایشی که اجرای مجدد خود را پشت سر میگذارد و از نمایشهای پرفروش این روزهای تئاتر هم هست. از نقش خود در این نمایش بگویید؟
«پپرونی برای دیکتاتور» براساس نمایش نامهای به نام «اسم» ساخته شده است البته نه ترجمه شهلا حائری از این نمایش نامه، بلکه بر اساس ترجمه فیلمی که از این نمایشنامه ساخته شده است و این ترجمه مجدد فضایی بسیار کمیک تر از فضای نمایش نامه ابتدایی اسم دارد. «پپرونی برای دیکتاتور» دو سال پیش در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفت و پرفروش ترین نمایش سال ۸۴ سالن ایرانشهر هم لقب گرفت، به دلیل استقبال بسیاری که از کار شده و بود و حجم بالایی از مخاطبانی که در اجرای اول موفق به تماشای کار نشده بودند بار دیگر این نمایش را این بار در تماشاخانه پالیز به روی صحنه بردیم. امسال هم نمایش بسیار پرفروش شده و استقبال مردم از کار زیاد است.
دلیل اقبال مردم را به نمایش چه میدانید؟
فضای کار کمدی است و این روزها مردم به نمایشهای کمدی توجه بیشتری نشان میدهند و از طرفی بازیگرانی در این نمایش حضور دارند که خیلی از مردم دوست دارند از نزدیک بازی آنها را ببینند و همین مسئله باعث میشود که سالنهای اجرای نمایش همیشه پر باشند.
بازگشتتان پس از مدتی که از تئاتر در بودید بر صحنه چطور بود؟
خیلی خوب بوده است، حس اینکه تئاتر کار کنی و تجربه ارتباط نفس به نفس با مخاطب خیلی عالی است. به نظر من اگر همه بازیگران سینما در سال لااقل یک کار تئاتر را تجربه کنند، میتوانند با انرژی بیشتر به حضورشان در سینما ادامه دهند. به طور کلی از بازی در تئاتر بسیار لذت میبرم و با انرژی مضاعف به تصویر بر میگردم.
در سالهای اخیر ما شاهد این بوده ایم که بازیگرانی از عرصه تئاتر ظهور پیدا کردهاند در ادامه توانستهاند از بازیگران تاثیر گذار سینما بشوند اما کماکان ارتباطشان با تئاتر را قطع نکردهاند و همواره در کنار کارهای تصویر، اجراهای خود را هم دنبال میکنند، برای مثال این ماجرا میتوان به نوید محمدزاده اشاره کرد، شما این اتفاق را گونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من اتفاق بسیاری خوبی است. پیش از این برخی، بازیگران سینما و تئاتر را از هم جدا میکردند و به بازیگران تئاتر میگفتند چون تئاتری بازی میکنند نمیتوانند در سینما بازیهای خوبی داشته باشند و به بازیگران سینما هم میگفتند که سینمایی هستند و توانایی دیالوگ حفظ کردن و بازی در صحنه تئاتر را ندارند اما الان میبینیم که بازیگران از تئاتر به سینما و از سینما به تئاتر میروند و مخاطبان را هم از این مدیوم به آن مدیوم انتقال میدهند و این خیلی اتفاق خوبی است. مثل همین نوید محمدزاده که شما به آن اشاره کردید، حضور این بازیگران در صحنههای تئاتر از طرف دیگر باعث میشود که گیشههای تئاتر ما با رونق روبرو شوند و دیگر تئاتر از گوشهگیری خارج شود.
یکی از مسائل این روزهای سینمای ما، مسئله محدودیت ژانر است، به نظر شما چرا کارگردانهای ما تنها دو ژانر کمدی و ملودرام جتماعی را دستمایه تولید آثار خود قرار دادهاند و در سینما ما اثری از سایر ژانرهایی که در سینمای سایر کشورها به صورت گسترده مورد پرداخت قرار میگیرد، نیست؟
متاسفانه سینمای ما محدود به کمدی و فیلمهای اجتماعی تلخ شده است و دیگر خبری از آثار ژانرهایی مانند وحشت و ورزشی در سینمای ما نیست. ما خیلی از گونههای سینمایی را در سینمای خودمان نداریم، گونههایی که مخاطبان خاص خودشان را هم دارند. دلیل این اتفاق را میتوان اینگونه دید که ژانرهایی مانند ژانر حادثهای و اکشن هزینههای بالایی دارد و تهیه کننده ریسک نمیکند و سمتش نمیرود. متاسفانه سینمای ما جشنواره زده شده است و جشنواره تاثیر بسیار گستردهای در نوع تولیدات سینمایی ما دارد، زمانی که فیلمهای تلخ در جشنواره با اقبال داوران روبرو میشوند، فیلم سازان برای جلب توجه داوران به سمت ساخت نمونههایی شبیه به همان فیلمهای تلخ میکنند و به نظر من این باز میگردد به اینکه همه ژانرهای سینمایی در جشنواره فجر در کنار هم داوری میشوند در حالی که ژانرهای سینمایی متفاوت باید جشنوارههای مختلفی داشته باشند و با یکدیگر به رقابت بپردازند، اما در جشنواره فجر ملودرام اجتماعی و کمدی و انیمشین همه در کنار هم داوری میشوند و این به نظر من خنده دار است. ملودرام اجتماعی ژانر خوبی است اما دلیل نمیشود که همه فیلمهای ما شبیه به هم و کپی یک نمونه تحسین شده باشند و سایر ژانرها و گونهها هم باید فرصتی برای ظهور داشته باشند.
خودتان اگر قرار بر انتخاب باشد، کدام ژانر را انتخاب میکنید؟
کمدی را دوست دارم و اما تجربه کردن ژانرهای دیگر هم برایم خیلی جذاب است، همیشه برایم مهم است که بتوانم در ژانرهایی مانند ژانر وحشت هم بازی کنم.
اگر بخواهید بازیگری در مدیوم تئاتر و تصویر را قیاس کنید، چه میگویید؟
هر دو سختیهای خودش را دارد ولی به نظر من سینما من سخت تر است چون پاره پاره است و حفظ راکورد یک نقش خیلی در مدت یکی دو ماه فیلمبرداری خیلی سخت میشود.
این روزهای سینمای ما دوران کسادی خود را پشت سر گذارده است و در روزگاری رونق سالنهای سینمایی به سر میبریم، شما دلیل این اتفاق را چه میدانید و به نظرتان چگونه میتوان این روند را ادامه داد؟
من فکر میکنم مهم ترین مشکل سینمای ما برای فروش، نبود تبلیغات است. زمانی که مردم تبلیغات فیلم را ببینند و بدانند که چه فیلمهایی با حضور کدام بازیگرها در سینما در حال اکران است، مسلما فروش سالنهای سینمایی هم افزایش پیدا میکند. این در حالی است که رسانه ملی ما نقشی را در این زمینه ایفا نمیکند و تبلیغات ما به بیلبوردهای شهری محدود میشوند که آنها هم هزینههای بالایی میطلبند. ما میبینیم زمانی که تبلیغات یک فیلم از شبکههای جم پخش میشود مردم فیلم را میبینند نمونهاش اکران نوروز سال گذشته که فیلمهایی که تبلیغاتشان در شبکههای جم پخش میشد با فروشهای میلیاردی روبرو شدند.
این روزها روزهای پرکاری را در عرصه سینمای پشت سر میگذرانید، سینما این روزها دغدغه اصلی شما شده است؟
دغدغه من سینما نیست، نقش و کار خوب دغدغهای است. من در تلویزیون پرده نشین را کار کردم که کار خوبی بود اما این روزها سریالهای چهل قسمتهای به من پیشنهاد میشوند که تنها دو قسمت فیلمنامهشان مشخص است، خب آدم چطور با فیلم نامه دو قسمتی، قرداد یک سریال چهل قسمتی را ببندد، اما اگر سریال با کیفیتی که فیلم نامهاش آماده باشد به من پیشنهاد بشود، مسلما قبول میکنم.
برنامههای جدیدتان در سینما، تئاتر و تلویزیون؟
در فیلم سینمایی «لونه زنبور» که فیلم نامهاش را هم خودم نوشتم قرار است نقشی هم داشته باشم که احتمالا در سال جاری کار مقابل دوربین میرود. آخرین کار سینماییام که فیلمبرداریاش به پایان رسیده، فیلم آستیگمات آقای مصطفوی است که در کنار بازیگرانی مثل و نیکی کریمی و مهتاب نصیرپور، باران کوثری، حسین پاکدل و سیامک صفری بازی کردهام که نقش متفاوتی هم هست. این روزها دو سه فیلم نامه هم برایم ارسال شده است که مشغول خواندن آنها هستم.
بدون دیدگاه