موناکریمی|چندیاست مجموعه انیمیشن پندانه باصدای آشنای محمدرضاعلیمردانی دوبلور خلاق و حرفهای در مدت زمان ۲دقیقه میهمان خانههای مردم از شبکه نسیم میشود. رویکرد این انیمیشن در هر اپیزود ۳۰۰ قسمتی پرداخت به هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی است که تلاش شده به شیوه و ساختارمتفاوتتر ساخته شود. این انیمیشن با گویش و دوبله خاص علیمردانی و شیوه گرافیکی خاص میتواند توجه بسیاری را به خودجلب کند. انیمیشنی که درماهیت طنز و مدرن پیام خود را به شکل غیرمستقیم برای مخاطبان تصویرسازی میکند.
از چه سالی به شکل حرفهای وارد انیمیشن سازی شدید؟
با توجه به رشته تحصیلیامکه گرافیک بود، از سال۱۳۷۴ وارد پروسه انیمیشن شدم. تا قبل از آن بیشترکارهای ژورنالیستی و کاریکاتور مطبوعات میکردم و علاقهام به کاریکاتور مطبوعات بود. در واقع کاریکاتور از حدود ۵سال قبل و دوره هنرستان من شروع شده بود. کاریکاتور مطبوعات به نقطهای رسید که مقوله کمیک استریپ را در همان کاریکاتور شروع کردم و پس از کمیک استریپ با مجموعه سینمایی عاشوراییان، مجموعه سینمایی مسافران کوه قاف، مجموعه سینمایی پابه پای آفتاب و یک سریال بلند حدود۵۲ قسمتی نقاشی و حرکت که به عنوان انیماتور در مجموعهها کارکردم. از سال۱۳۸۷ به طورکلی از صبا جدا شدم و به شکل شخصی و آزاد به انیمیشن وارد شدم. فیلمی با عنوان خوشبختی یک بت سنگین نوشته نرگس آبیار را به شکل انیمیشن در آوردم و به شکل شخصی کارکردم. در واقع از این انیمیشن کار آزاد را شروع کردم که تا سال۱۳۸۸ طول کشید.
تجربه ساخت انیمیشن سینمایی هم داشتید؟
سال۸۸ پیشنهادکاری از چندکشور به شکل مشترک شد به نام پینوکیو که محصول سال۲۰۱۲ و آپدیت شده همان پینوکیو بود که ساخت اصلی آن درایتالیا بود که من به عنوان سوپروایزر در ایران کار را مدیریت کردم و بخشی از انیمیت آن در ایران انجام شد. پس از پینوکیو درمجموعه سینمایی با نام کانگرس که کارفرانسوی بود بازبه عنوان سوپروایزر در ایران کار انیمیت را مدیریت و انجام دادم.
در ابتدای گفتگو به کاریکاتور مطبوعات اشارهای داشتید.چرا آن را ادامه ندادید؟ باتوجه به فعالیت در این زمینه شرایط امروز کاریکاتور مطبوعات را چگونه میبینید؟
هنوز هم کار ژورنالیستی وکاریکاتور مطبوعات برایم جذابیت دارد. در بحث کاریکاتور مطبوعات امنیت شغلی وجود ندارد.یعنی همیشه کارنیست.۱۰ سال پیش یا کمی عقبتر وقتی مجله وزین گلآقا وجود داشت، پایگاهی برای کاریکاتوریستها بود که کار میکردند با وجود این که درآمدی هم نداشتند اما عشق به کارشان داشتند. پس از آن مجلات مشابه آن چاپ شدند، اما اکنون به جز بعضی روزنامهها چنین چیزی وجود ندارد. من به عنوان کاریکاتوریست نمیتوانم به عنوان پایگاه شغلی روی این مسئله کارکنم. به نظرم کاریکاتو رژورنالیستی به نوعی نسبت به آن دوران کم رنگ شده و مدیاهای دیگری وجوددارد که مردم راجذب میکند. حتی مطبوعات کاغذی شاید آن جذابیت را نداشته باشد، چون مردم با اپلیکیشن تلگرام کار میکنند و حتی مجلات را این گونه میخوانند و این خوب نیست. عشق کشیدن به کاریکاتورران میتوانم پنهان کنم و برای همه ما چاپ شدن آن و باز خورد مردم جذاب بود، اما مسئله امنیت شغلی اجازه نمیدهد که به سمت آن برویم.
پندانه مجموعهای انیمیشن که با موضوع سبک زندگی از شبکه نسیم پخش میشود. چه شد که به فکر ساخت چنین انیمیشنی با چنین رویکردی افتادید؟
۴ سال پیش مجموعه آشا فیلم کار خود را شروع کرد این مجموعه کاری با عنوان سبک زندگی را آغازکرد. حدود یک سال طول کشید تا به مجموعه پندانه ۳۰۰ قسمتی با اپیزود یکونیم تا دودقیقه رسیدیم که برپایه همان سبک زندگی است. واژه سبک زندگی براساس این محوریت به وجودآمد که بحث زندگی اسلامی، ایرانی مطرح شود. ماتلاش کردیم به نوعی هنجارها و ناهنجارهایی که درجامعه وجود دارد و قوانین جامعه را با زبان و گرافیک دیگری معرفی کرده و بسازیم.
در پندانه به لحاظ تکنیک و نرم افزار از چه روشی بهره بردید؟
این مجموعه به لحاظ تکنیکال و در بحث نرم افزار، نوع دکوپاژ، نوع ساختار انیمیشنی نوآوریهایی داشت و تاپیش از این اگرانیمیشنها را مرورکنیم به نوعی انیمیشن تودی D2هستند. مجموعه انیمیشنهای کات اوت هم در واقع ازیک نوع گرافیک و یک رفتارهای حرکتی یکسان بهره میبرند که در پندانه سعی کردیم کمی باریسک بالاتراین ساختار را تغییردهیم و بازخورد مردم را نسبت به این مجموعه ببینیم. ما دست به تولید مجموعهای زدیم که بخشی از آن گرافیک، بخشی حرکت و بخش دیگر فیلمنامه است. سعی شد تا نوآوری را در بخش گرافیک و تصویر بیاوریم. درمقوله رنگها و نوع طراحی کاراکترها نیز سعی کردیم آن ساختارهایی که قبلا به عنوان کاراکترهای معمول درتلویزیون و صفحات مجازی میدیدیم بشکنیم وکار را ازلحاظ تصویری، دکوپاژی مدرنتردیدیم.
درباره مباحثی که در هر اپیزود به واسطه فیلمنامهای که به نگارش درآوردید و حاوی نکات و پندهایی برای مخاطب است توضیح دهید و این که چرا گویش آن توسط دوبلور (محمدرضاعلیمردانی) واضح نیست؟
بسیاری از فیلمنامهها مثلا با محوریت سبک زندگی هستند که ما سعی کردیم آن رابه روز کنیم. سعی کردیم ریشه مطلب را در ماهیت طنز و مدرن ببینیم. برای مثال بحث پرخوری را با مباحث فست فود یا رفتارخوراکی جدیدنشان میدهیم در حالی که ریشه مطلب جای دیگری است که سالیان سال با تصویر همیشگی در تلویزیون میدیدیم که سعی شد آن را بشکنیم. نگاهی که از ابتدا من وتیم تولید داشتیم این بود که نمیخواستیم محوریت را براساس دیالوگ قراردهیم چون تصویرها خوب دیده نمیشد و بیننده عادت میکرد که دیالوگها را بشنود و تصویر را نبیند و پیام را فقط درک کند. در پندانه نمیتوانید تشخیص دهید چه گفته میشود و این تعمدی بود تا دقت را در بیننده قرار دهیم. البته علیمردانی کلید واژه میگوید و اگر راجع به پرخوری است درمیان صحبتها کلمات را به شکل رئال و فشرده شده ادا میکند و یکسری کلمات را که تعیین کننده اتفاق آن شات، سکانس و یا داستان است را به شکل شفافترمیگوید و بیننده مجبور میشود تصویر را خوب دنبال کند. مشکلی که سالهای اخیربا انیمیشن داشتیم این بودکه یاسواربر دیالوگ و یا سوار بر موسیقی بود، درحالی که ما قرار است انیمیشن بسازیم و تصویرنشان دهیم و نمیخواهیم فقط دیالوگ دهیم چون ما رادیو نیستیم. البته این به نوعی فداکاری دوبلور و هنرمندی اوست.
با صحبت شما مبنی بر ارائه تصاویر که رکن انیمیشن سازی است و باید غالب بردیالوگ باشد موافقم. اما بهترنبود درپندانه گویش را روان تر و درک آنرا برای مخاطب سادهتر میکردید که به دیده شدن تصویرهم کمک میکرد؟
حرف شما را نه تکذیب میکنم و نه شاید بتوانم قبول کنم. اصطلاحی بین بچههای انیمیشن ساز وجود دارد که میگویند ۵۰ درصدکار دوبله و یا موسیقی کار است و این ۵۰درصدها اهمیت دارد. وقتی ما این ریسک را از لحاظ گرافیکی و تصویر میپذیریم و۵۰درصدها را به جان میخریم میخواهیم بیننده پای کار بنشیند و نمیخواهیم کار را بشنود. دلم میخواهد تصویر ببیند. نمیتوانم ادعا کنم که موفق بودیم چون از ۳۰۰قسمت حدود۲۶۰ قسمت ساخته شده و۴۰قسمت آن پخش شده است و دقیق نمیتوان بازخورد مخاطب را دانست، اما میتوانیم عادتهای مخاطب خود را تغییر دهیم. بعضی از انیمیشنها و فیلمها ناخودآگاه مخاطب را تربیت میکند و پس از حدود ۵ قسمت از پخش مخاطب به بخشی ازدکوپاژ عادت کرده و پیشبینی تصاویر را میکند. دیالوگ در کار تعیین کننده است و اگر پندانه که۲دقیقه است سوار بردیالوگ باشد چیزی از تصویر نمیماند. این گونه میتواند جلب توجه کندکه به آن نگاه شود و بیشترگوش کند تا متوجه مطلب گوینده شود. شاید با این نظرشما موافق باشم که مثلا در سنین بالا بگویند نمیشنویم که چه چیزی گفته شد، اما زمان لازم دارد. دغدغهام این بود تا تم گویشی و تصویری را در جامعه جا بیندازیم.
با توجه به ۴۰ قسمتی که مجموعه پندانه از تلویزیون پخش شده باز خورد مردم را چگونه دیدید؟
همه تیم پیگیرباز خورد جامعه هستیم. همه صحبتهایی که بین من وشما تا الان گفته شد بازخورد مردم تا امروز بوده است. عدهای متوجه گویش میشوند و عدهای نمیشوند. به طورکلی بازخورد مثبت و منفی برای هرکاری است، اما این چالشی مشترک برای همه است که گوینده دقیقا چه میگوید و من به فال نیک میگیرم. یکی از کارهایی که تلاش شد در انیمیشن ایجاد کنیم، سریع کردن دکوپاژها بود چون در ساختار انیمیشنها عادت کردیم که همه چیز را خیلی توضیح دهیم. من سعی کردم این کار را نکنم و سرعت بیشتری در انیمیت (جان بخشی به کاراکتر) ودکوپاژ بگذارم.
چرا با وجود دوبلورهای فعال در حوزه انیمیشن محمدرضاعلیمردانی که سابقه کاردر انیمیشن دیرین دیرین را دارد برای این کارانتخاب شد؟
سوال خوبی است، امانگاه من به بحث انتخاب، اسم نبود. بحث این بودکه ما نیاز داشتیم یک نوع صدایی که صاحب یک طنز شخصیتی درون خود باشد و با انیمیشن آشنایی داشته باشد انتخاب کنیم. نمیتوان انکارکرد که وی در چند سال اخیر درحوزه انیمیشن بسیارفعال است وگگهای انیمیشن (طنزرفتاری و طنز موقعیت که اتفاق میافتد) را خوب میشناسد و میتواند انجام دهد. او در جایی که کارگردان نتواند کمکی کند و یا فیلمنامه راه ندهد میتواند کمک کند و این بداهه گوییها گاهی برای بعضی اساتید اتفاقی متفاوتتر است. برایم مهم بود کسی که برای صدا میآید هنجارهای امروزی جامعه را بشناسد و کاملا اشراف داشته باشد. این که امروز در جامعه به چه شکل حرف میزنیم؟!! حرف عامیانه میان مردم چیست!! مردم در درگیریها با چه نوع ادبیاتی صحبت میکنند!!!
البته تجربه وی در ساخت انیمیشن دیرین دیرین که مورد توجه بسیار قرار گرفت به نوعی درپندانه مورد استفاده قرار میگیرد!!
دقیقا. تجربهای خوب و از طرفی خطرناک بود. ایشان با کار دراین مجموعه انیمیشن بلند (دیرین دیرین) با زیروبم وچالشهای مربوط به تولید واین که چه کنیم تامخاطب جذب شود آشناهستند. خطر این بودکه مانگران بودیم که به آن سمت نرود. برای ایشان و ما مهم بود چون آن کار شخصیتی برای خود دارد که باید حفظ شود و باید سعی کنیم با وجود دوبله مشترک به حریم آن کار تجاوز نکنیم. حضور ایشان هم مهم بود و هم ریسک بالایی داشت.
فکر میکنید پندانه بتواند موفقیت دیرین دیرین و اقبال مردم را داشته باشد؟
سوال شما نوعی سوال رقابتی میتواند باشد و ما باهم رقابت نمیکنیم. علی درخشی از دوستان خوب من و فردی خلاق در حوزه انیمیشن است. همه ما بادیدگاه نوآوری و این که بتوانیم پیامهای شخصی خودمان را در جامعه ثبت کنیم جلو میآییم و رقابت وجود ندارد. اگرمن و دوستان بخواهیم به جنبه رقابتی فکر کنیم تمرکز در کارمان از بین میرود. سعی میکنیم کار را با دیدگاه خود و این که دید جامعه را تغییر دهیم بسازیم. مثلا در کشورهای دیگر انیمیشن لوک خوششانس، تام وجری، میکی موس ساخته میشود آیا به خاطر رقابت باهم کارکردند؟ نه. بلکه به خاطر لزوم آن دوره و داستانهایی که لازم بود ساخته شد و هم چنان برای همه جذاب بوده و به یک میزان آن را دوست دارند.
اما بحث من رقابت نیست! موضوع این است که انیمیشن در چند سال اخیر به خوبی میان مردم دیده شده است و چنین انیمیشنهایی درتلویزیون برای مردم جذاب گردید. حال فکر میکنید پندانه فارغ از این که پندانه را ساختید بتواند مثل دیرین دیرین در میان مردم دیده شود و نگاهها به انیمیشن متفاوتتر و بهتر شود؟
ببینید زمانی که انیمیشن در ایران شروع به پخش کرد، ما دردسرهایی داشتیم چون جامعه با آن آشنا نبود. اوایل صداوسیما درمجموعه صبا انیمیشن را میساخت و این هیجان دیده شدن وجود داشت که انصافا خیلی دیده نمیشد تا سالهای اخیر(حدود۸سال گذشته) که انیمیشن مورد توجه قرارگرفت و اکنون بچههای توانمندی از لحاظ ساختارهای استانداردی داریم. بحث دیده شدن مسائل جانبی زیادی دارد که به میزان پخش، ساعت پخش، تایم پخش، جایی که پخش میشود بستگی دارد و آن موقع میتوان گفت کاردیده میشودیانه؟! مجموعه شکرستان اولین مجموعهای بود که مردم آن را دیدند و دوست داشتند چون یک داستان موزیکال پنهان داشت و فکر میکنم پس از آن مردم به انیمیشن روی آوردند. زمانی خود ما بچههای انیمیشن کارکرده و همدیگر را در کار رصد میکنیم که اهمیت وجذابیتی ندارد. آن چه اهمیت دارد مردم هستند که باید ببینند. من بحث استانداردها را رعایت میکنم که درصورت دیده شدن خیالم از بابت استانداردها راحت تر باشد و از جایی به بعد شرایطی وجود دارد تا کار دیده شود که از دست من خارج است.
باتوجه به پخش پندانه پیش از برنامه خندوانه این را در ذهن ایجاد میکند که ارتباطی میان این برنامهها به لحاظ شباهت ریتمی نام هر دو وجوددارد!! چرا این نام را انتخاب کردید؟
ارتباطی وجودندارد و کاملا تصادفی اتفاق افتاد. زیرساخت مجموعه با نام سبک زندگی بود و هدف این بودکه نامیانتخاب شود که به راحتی تلفظ شود. ریشه وهدف کارپند ونصیحت دادن در درون خودش بود وکلمهای که آهنگین کاری داشت و برای انیمیشن مناسب بود. این که کار از شبکه نسیم پخش شود احتمالا توافق تهیه کننده با این شبکه است و من ورود نمیکنم. من صرفا کار را تولید میکنم.
تهیه کنندگی کارا نیمیشن معمولا باچه مشکلاتی مواجه است و این همکاری با آقای صفی یاری چگونه حاصل شد؟
آقای صفی یاری پیش از این کار انیمیشن انجام داده بودند و در همکاری و تولید کار انیمیشن بودکه به پندانه رسیدیم. نگاه ایشان برای من مهم بود. من در حدود ۲۰سال به شکل داخلی وبین المللی و۸ سال به شکل آزادکار انیمیشن انجام میدهم. دغدغه انیمیشن سازان همانند بچههای دیگرسینما بحث تهیه کننده است. اصلی ترین چالش که در برخورد با تهیه کنندگان مواجه میشویم این است که مجموعه نیازهای اولیه، هزینه بالا و در نهایت صبر تهیه کننده انیمیشن باید بیشتر از مابقی تهیه کننده ها باشد، چون درمدت ۱ماه شاید بتوان فیلم سینمایی ساخت و باز خورد مالی واجتماعی را در ۳ماه بعد دید، اما انیمیشن این گونه نیست و تهیه کننده باید درایت مالی ویژه، صبر زیاد و یک نوع آینده نگری داشته باشد تا مجموعهاش پایدار بماند. تهیه کننده و سرمایه گذار که مانور مالی میدهد باید به بازخوردها فکرکند و برایش انگیزه وجذابیت وجود داشته باشد که اعتراف میکنم در بازار کار داخلی خودمان شاید جذابیتی و برگشت مالی وجود نداشته باشد. بسیاری از تهیه کنندگان به خاطر علاقه به این کار میآیند وعدهای که بازگشت برایشان ندارد ازکارکنار میروند. انیمیشن ۱۰۰ سال است که تولید میشود و با وجود سختی این شغل، من جملهای را همیشه میگویم که همیشه بچهها وجود دارند و ما باید برای بچهها بسازیم. ایران یکی ازارزانترین کشورها به نسبت کشورهای دیگر برای تولید است، اما از تهیه کنندگان حمایتی نمیشود. ما به حمایت منابع دولتی، تلویزیون و مردم نیاز داریم. انیمیشن مثل فرش بافی سخت است و واقعا بحث مالی به شدت آدم را در تنگنا میگذارد. به نظرم کسانی که در تولید انیمیشن فعالیت میکنند عشق به آن دارند و با احساس قلبی خاصی کار میکنند و یک انیماتور پس از ۱۰سال کار میتواند به جایگاهی برسد که به درآمدش تکیه کند.
امروز انیمیشن سازی در ایران اقتصاد مشخصی دارد؟
اکنون به نسبت ۱۰سال قبل بهتر شده و شرایط تغییر نکرده است. آن زمان تهیه کننده خصوصی نبود. از۴ سال پیش آقای صفی یاری حمایت مالی خود را شروع کرد تا مجموعه جلو برود و مهم بود که این حمایت قطع نشود و همیشگی باشد. بچهها به سختی کار میکنند و به نسبت مشاغل دیگرکمترین میزان انتظار رادارند.
مخاطبان انیمیشن پندانه رده بندی سنی خاصی ندارد!! خودتان مخاطب خاص در نظر داشتید؟
نوع داستان پردازی بعضی از اپیزودها مربوط به هنجارهای جامعه است مثل نحوه رانندگی مردم، میزان زیاد خوردن روغن در غذاها، بهداشت دهان ودندان وبعضی داستانها مثل وابستگی فرزندان به والدین یا نحوه تربیت فرزندان مخاطب کودک و بزرگسال ندارد وشامل حال همه میشود برای خردسالان بایدکار راساده تر کرد و این پیچیدگیهایی که دربیان تصویر، صداونوع تولید وجوددارد برای بچههای ۴تا۶ ساله سخت است. زمانی شعرو ترانه کودکستان را به شکل انیمیشن موزیکال در میآوردند که بچههای ۴تا۶ساله حفظ کنند و یاد بگیرند. این انیمیشن برای بیان داستانها از ۷سال به بالا میتواند مخاطب داشته باشد و بستگی به سلیقه، حوصله مردم و جذابیت داستان دارد. داستانهایی که برای مشکلات فضای مجازی مثل موبایل، اینترنت کار میکنیم برای بزرگسال جذابیت دارد ولی خردسال هم دوست دارد.
به عنوان کسی که درحوزه انیمیشن سینمایی و تلویزیونی کارکردید. تفاوت سیرساخت این دو را در چه میدانید؟
اولین شاخصه تفاوت بحث مالی است. آمریکاییها و ژاپنیها بیشتر کارسینمایی میسازند و فرانسویها کمتر، چون سینمای انیمیشن مدیای خیلی گران قیمتی دارد و حداقل به ۶۰۰پرسنل نیاز است که همه آرتیستها باشند که ما این مقدار را با این شکل گستردگی و تخصص نداریم. آدمهای بسیارگران قیمتی هستند و رقمها بالا است. مسئله بعد زمان است که تولید انیمیشن سینمایی معمولاد و سال برای پیش تولید و دو سال برای ساخت نیاز دارد و در مجموع چهار سال طول میکشد. بازخورد مالی یک تولید سینمای انیمیشن ۱۰۰برابر هزینه اولیه است و ما هنوز نتوانستیم جامعه را آماده کنیم تا انیمیشن ببینند که تهیه کنندگان ونهادهایی باشند که حاضر باشند بر مباحث انیمیشن سرمایه گذاری کنند. رقم کلانی که ممکن است ۴میلیارد باشد و بنابر نوع کیفیت کار بالارود و از عهده شخص برنمیآید. اگر قرار باشد در ایران اتفاق بیفتد باید جمعی تر باشد و نهادها و دولت حمایت کنند. بحث سوم استانداردهای تصویر، طراحان یا آرتیستهای استاندارد برای مقوله سینما است. یعنی آن کاربی دلیل گران نیست. استاندارد طراحیها و استانداردجان بخشیها کلا تغییر میکند و ما باید ۲۵ فریم در ثانیه طراحی و تولید انیمیشن داشته باشیم، اما در تلویزیون میتوانیم بین ۸فریم درثانیه تا۱۲فریم درثانیه تولید کنیم. پس تفاوت مالی در میزان تولیداست وکسی که در سینمای انیمیشن تولید میکند باید زمان بیشتری بگذارد و طراحی بیشتری انجام دهد تا صحنه خلق شود. دکوپاژ کار براساس ژانرسینمایی اتفاق میافتد و افرادی که در سینما وتلویزیون کار میکنند شیوه متفاوتی دارند. افرادی میتوانند کارسینمایی انجام دهند که تجربههای خیلی متفاوت تری از لحاظ استاندارد داشته باشند.
بدون دیدگاه