یادداشت I مست عشق؛ بازآفرینی جهانی پیام مولانا و شمس
- شناسه خبر: 1785
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مهر 1404 ساعت 16:58

مهدی احمدی – مدیر مسئول: سال ۲۰۰۷ از سوی یونسکو به عنوان سال مولوی انتخاب شد و به این مناسبت هشتم مهر هر سال به عنوان روز بزرگداشت مولوی در تقویم ایران ثبت شد. فیلم «مست عشق» اثری است که به زندگی و رابطه شمس تبریزی و مولانا جلالالدین محمد بلخی میپردازد؛ دو چهرهای که نه فقط در تاریخ ایران و جهان اسلام، بلکه در گستره فرهنگ بشری جایگاهی بیبدیل دارند. انتخاب این موضوع برای ساخت فیلم سینمایی نشان میدهد هنر هفتم میتواند ابزاری مؤثر در معرفی و بازآفرینی میراث فکری و معنوی ایران باشد. اگر سیاستمداران و مدیران فرهنگی به درستی از چنین ظرفیتی بهره ببرند، «مست عشق» میتواند سفیری فرهنگی برای ایران در عرصه جهانی باشد.
مولانا و شمس، دو قله سترگ در سلسله جبال فرهنگ و اندیشه ایرانیاند. مولانا شاعری است که کلامش فراتر از زبان و جغرافیا رفته و امروز در غرب همان اندازه شناخته شده است که در شرق. ترجمههای مکرر از مثنوی معنوی و دیوان شمس در دانشگاهها و مراکز فرهنگی اروپا و آمریکا، گواهی بر جهانی بودن اندیشههای اوست. در آن سوی این رابطه، شمس تبریزی قرار دارد که با شخصیت مرموز، کاریزماتیک و انقلابی خود، جرقهای تازه در جان مولانا افکند و او را از یک فقیه و خطیب مشهور به شاعری عاشق و عارفی شوریدهدل بدل ساخت. بدون شمس، مولانایی که امروز میشناسیم بهسختی تصور میشود.
در شرایطی که هویت ایرانی در لایههای مختلف اجتماعی و سیاسی گاه دستخوش چالشها و سوءبرداشتها میشود، پرداختن به چنین شخصیتهایی راهی برای بازگشت به ریشههای فرهنگی است. شمس و مولانا یادآور این حقیقتاند که ایران نه تنها در حوزه تمدن مادی بلکه در عرصه معنوی و اخلاقی نیز الهامبخش جهان بوده است. هنر سینما میتواند این میراث را از حاشیه کتابها و پژوهشهای تخصصی بیرون بکشد و در قالبی قابل لمس و تأثیرگذار برای نسل امروز و مخاطبان جهانی عرضه کند.
فیلم «مست عشق» از همین زاویه اهمیت مییابد. سینما بیش از هر رسانه دیگری توانایی ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی میان مخاطب و موضوع را دارد. تماشاگر ممکن است صدها صفحه کتاب درباره مولانا نخواند، اما با دیدن یک فیلم خوشساخت میتواند به عمق روح او نزدیک شود. از این رو، «مست عشق» فرصتی است برای معرفی عرفان ایرانی و اسلامی با زبانی هنری و جهانی.
از سوی دیگر، این فیلم میتواند پلی باشد میان ایران و ترکیه؛ دو کشوری که هر یک بخشی از هویت مولانا را به خود منتسب میدانند. مولانا در بلخ متولد شد، در قونیه بالید و آثارش میراث مشترک جهان اسلام و شرق است. شمس نیز، اگرچه زاده تبریز است، اما تأثیرش فراتر از مرزها رفت. «مست عشق» با همکاری هنرمندان ایرانی و ترکی ساخته شده و همین همکاری خود میتواند زمینهساز تقویت دیپلماسی فرهنگی باشد. در جهانی که اغلب روابط کشورها با سیاست و اقتصاد تعریف میشود، فرهنگ میتواند زبان مشترک و نقطه پیوند باشد.
شاید یکی از پرسشهای اساسی این باشد که چرا شمس و مولانا همچنان پس از قرنها زنده و اثرگذارند؟ پاسخ را باید در پیامی جستوجو کرد که آن دو برای بشریت داشتند؛ پیامی از عشق، همدلی، رهایی از تعصب و رسیدن به وحدت انسانی. اندیشههای مولانا، برخاسته از تجربه و انفجار درونی دیدار با شمس، امروز همانقدر تازه است که در قرن هفتم هجری بود. وقتی مولانا از «بشنو از نی چون حکایت میکند» سخن میگوید، در حقیقت فریاد تنهایی انسان را به گوش جهانیان میرساند. وقتی از عشق سخن میگوید، مرزهای قومی و مذهبی را در مینوردد و به سرشت مشترک آدمی اشاره میکند.
در چنین بستری، «مست عشق» اگر با کیفیت بالا ساخته و عرضه شود، میتواند الهامبخش دیالوگی تازه میان ملتها باشد. همانگونه که اشعار مولانا در غرب به محبوبترین آثار شعر کلاسیک بدل شدهاند، فیلمی سینمایی نیز میتواند این محبوبیت را به سطحی تصویری و احساسی منتقل کند. اما برای اینکه «مست عشق» واقعاً به سفیر فرهنگی ایران بدل شود، باید چند نکته را در نظر داشت. نخست آنکه کیفیت هنری فیلم، از بازیگری تا کارگردانی و موسیقی، باید در بالاترین سطح قرار گیرد. جهان امروز پر از تولیدات سینمایی است و تنها اثری که از نظر هنری برجسته باشد میتواند توجه مخاطبان بینالمللی را جلب کند. دوم آنکه معرفی و توزیع جهانی فیلم باید با استراتژی مشخص انجام گیرد. حضور در جشنوارههای معتبر، ترجمه و دوبله حرفهای، و استفاده از شبکههای فرهنگی بینالمللی، مسیرهایی است که باید پیموده شود. سوم آنکه روایت فیلم باید به گونهای باشد که ضمن وفاداری به ریشههای عرفان ایرانی، برای مخاطب غیرایرانی نیز قابل درک و ملموس باشد.
سینما اگرچه ابزار سرگرمی است، اما در سطحی عمیقتر، ابزاری برای هویتسازی و ارتباط میان ملتها محسوب میشود. فیلمهایی که بر اساس شخصیتهای واقعی تاریخی ساخته میشوند، نقشی مضاعف در این زمینه دارند؛ چرا که آنها علاوه بر روایت هنری، حامل پیامی تاریخی و فرهنگیاند. در این میان، انتخاب شمس و مولانا به عنوان موضوع فیلم، نشاندهنده ظرفیت عظیمی است که ایران در معرفی خود به جهان دارد.
در پایان باید گفت شمس تبریزی و مولانا جلالالدین محمد بلخی نه فقط متعلق به گذشته، بلکه چراغی برای آیندهاند. هر نسلی میتواند از کلام و تجربه آنها نوری تازه بگیرد. «مست عشق» تلاشی است برای بازآفرینی این نور در قالبی هنری و امروزی. اگر این تلاش به درستی ادامه یابد، بیگمان این فیلم میتواند سفیری شایسته برای فرهنگ ایرانی باشد؛ فرهنگی که بر پایه عشق، معنویت و وحدت انسانی بنا شده است.